هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
💠 رمان عاشقانه
مذهبی - شهدایی
#عشق_که_در_نمیزند
📝نویسنــــــــده....↓↓ 👈 shiva_f@
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_عشق_که_در_نمیزند 💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾ #قسمت_هفتم علی علی ببین هستیا داره صحبت
﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_عشق_که_در_نمیزند
💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾
#قسمت_هشتم
بغض گلوم و گرفته بود
-بسه علی میدونی داری چی میگی؟! من عاشق تو و زندگیمم و حاضر نیستم از دستش بدم و مطمعنم تو خوب میشی‼️
اشکها صورتم و خیس کردن😭😭 علی اشکام و پاک کرد و گفت:
باشه گریه نکن، میدونی این اشکات منو نابود میکنن پس لطفا.....
....................
یه ماه گذشت و بلیط قطار🚞 هم اماده شده بود قرار بود با مامان بابای علی و علی بریم مشهد. ساک و جمع کرده بودم علیام خوشحال به نظر میرسید از اون شب به بعد زندگیمون دوباره جون گرفت و صدای خنده و شیطنتهامون گوش حسودارو کر میکرد....😍😊
- علی
جون علی!
- حال من با بودنت خوبه 🌼
حال منم با بودن پیش ملکه خوبه😏
..............
رو به روی حرم نشسته بودم و فقط اشک😭 میریختم کاش میشد اقا امام رضا علی رو شفا بده با گریه اقا رو التماس میکردم. دستی رو شونم خورد سرمو بالا اوردم.خادم میانسالی بود گفت : چیزی شده دخترم؟!
- از اقا شفا میخوام شفای عشقم😢
- آقا رو به پهلوی شکشته مادرش یا جوادش قسم بدی اگه مصلحت باشه بی شک رد نمیکنه. اینو گفت و رفت‼️
سرمو رو مهر گذاشتمو گفتم :
اقا جون به پهلوی شکسته مادرت زهرا (س) علی رو شفا بده، اینقدر گریه کرده بودن خوابم😴 برده بود.
یه خانم قد خمیده اومد پیشم یه کاغذ بهم داد و گفت : بگیر دخترم و بدون خدا خیلی دوستت داره!!!🍃
گفتم شما؟! گفت: مادر همونی که به جان مادرش قسمش دادی و رفت... هرچی صداش کردم بر نگشت. برگه رو باز کردم دیدم توش نوشته به نام خالق هستی
((( شفای مریض )))🍃
دخترم نرجس پاشو عزیزم...
از خواب پریدم تو دستمو نگاه کردم چیزی نبود و چندبار اینور و اونور و دید زدم و داد زدم بی بی جان کجایی⁉️
مادر علی متعجب نگاهم میکرد. مادر رو بغل کردم و اشک میریختم.😭😭 بعد تعریف کردم قضیه رو، سریع با مادر رفتیم طرف علی...
تو صحن رو به روی حرم رو ویلچرش نشسته بود و اشک میریخت😭 با دیدن ما اشکاش و پاک کرد و گفت:
ااا اومدید بریم پس
متعجب پرسیدم
- علی تو نمیتونی راه بری؟ 😐
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ بانو shiva_f@
@karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌸🍃
✨السلام علیڪ یابقیة الله یا
اباصالح المهدۍیاخلیفة الرحمن
ویاشریڪ القرآن ایهاالامام
الانس والجان"سیدی"و"مولاۍ"
الامان الامان✨
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج💕
فرد وارد بازار قیامت می شود،
فکر می کند خبری است.
تعجب می کند؛ خدایا پس چه شد؟ نماز ها، عمره ها؟
می گویند تو دل شکستی. ریا کردی. زهر زبان ریختی.تمامش پرید...!
🍂
[استاد فاطمی نیا]
🍂
🍂 🍂 🍂 🍂
°•|🌿🌹
#مدافع_حرم
#شهید_رضا_حاجیزاده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💢 #دلنوشته
#سربنـد يا حسينت
نشان از عشقی کهن دارد
عشقی که تمام مبتلايان را
نيازمند شفا میکند
شفايی از جنس #شهـادت
#لبیک_یا_حسیــــن
#در_آرزوی_شهــــــادت
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
@karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
باماهمراه باشید با👇
زندگی نامه شهید بی سر #محسن_حججی 🌹
🍃
🌸🍃🍂