🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
💞شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم💞
و علی الخصوص شهید
💠 #شهیدمحمدمسرور💠
🌷 صلوات 🌷
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🙏🏻در عمق غصه ها، فرّ الی الحسین
💔در اوج هر بلا، فرّ الی الحسین
💔خسته اگر شدی از دست این و آن
🙏🏻رو کن به کربلا فرّ الی الحسین
#دلت_که_گرفت💔
#به_سمت_حسین_فرار_کن ❤️
🏴 6 روز تا محرم 🏴
لباس مشڪی ما را
بہ امضایٺ مزیـن ڪن
تفضل ڪن #محرم باز
برداریم پرچــم را ...
#یا_حبیب_الباڪین 💔
#اللهم_الرزقنا_ڪربــلا🍃🌸
🌺🍃سلام بزرگواران هزینه #کاروان_راهیان_نور اعلام شد..
در صورت تمایل و زائر شهدا شدن در #عاشورای_حسینی با شماره های ذکرشده تماس بگیرید..👇
📢 #خبری_در_راه_است...
🔴 #اعزام کاروان #راهیان_نور_جنوب کشور
(فکه ، شرهانی و...)
🍃ویژه #کل_شهرهای استان #همدان
🗓۲۸_۲۹و۳۰ #شهریور ماه
🌸همزمان با تاسوعا و #عاشورای_حسینی
🔸هزینه:110 تومان
شماره های #ثبت_نام ویژه #همدانیها👇
09184445988
09187036805
08138262286
08138282456
شماره ثبت نام ویژه #ملایریها👇
09378288671
#تلگرام و ایتا👇
@Alghameh4
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔴گروه #راویان_فتح استان #همدان
🌸....
@Karbala_1365
💢 #نشر_دهید...
🍃🌷🍃
#تحریم ها اگر هیچ نداشت، این ویژگی را داشت که بدانیم کجای کار ایستادهایم.
داشتیم از خودکفایی در تولید #موشک هوار میزدیم که تحریم یادمان انداخت #پوشک هم نداریم.
از نوشتن برنامههای مدیریت جهانی سخن میگفتیم، یادمان آمد جوهر خودکارهایمان هم وارداتی است.
از هویت ایرانی - اسلامی حرف میزدیم، دیدیم بدنهی کارتهای هویتیمان هم تولید خودمان نیست.
در اندیشهی رسیدن به "دروازه"های سعادت بشری بودیم، چشم باز کردیم دیدیم "در" آبمعدنیمان را هم داریم از همسایهها میخریم.
قرار بود دلخوش به این نباشیم که دنیایمان آباد میشود، قرار بود آخرتمان هم گلستان شود، یکمرتبه دیدیم دیگر دنیایی نداریم که بهواسطهاش آخرت را آباد کنیم.
خواستیم به #آزادی برسیم، حالا با کلههای خَفکرده در پنجه ،گرفتار تامین کالاهای اساسی ماندهایم.
از "آتشبارها"یمان حرف میزدیم که دیدیم مرد شرمندهای در یک ظهر تابستان شهریور خودش را به "آتش" کشید. ما ماندیم و شرمی که تا هستیم قامت راست نتوانیم کرد.
تحریمها یادمان انداخت دنیای ما دنیای عربدهکشیها با دهانهای کفکرده نیست. یادمان انداخت تفاوتی است میان "استقلال" و "انزوا". ملت مستقل را نمیتوان از پهنهی جهان حذف کرد، اما ملت منزوی را میتوان.
راهی دراز است از "شعار" تا "شعور."
حالا رسیدهایم به انتها. میتوان با دالامب و دولومبهای کرکنندهی ایدئولوژیک ملتی را سالها اداره و کنترل کرد، اما "اقتصاد"، ایستگاه آخر است. ملتی که آزادی ندارد میتواند با خیال امنیت زندگی کند، اما او که نان در سفره ندارد، مرگ در "خیابان" یا "خانه" برایش توفیر نمیکند.
ملتی که چهاردهه به شیطان بزرگ تف و لعن میفرستاد، حالا در صفهای طولانی به انتظار خرید یک واحد از پول این دشمن قدارهبند است که مبادا ریال کمجانش مثل تکهیخی زیر آفتاب ذوب شود. کوچک شود. کوچکتر شود.
سخن از عزت گفتیم، زیاد هم گفتیم. اما میان این هیاهوهای گیجکننده یادمان رفت ملتی که نان ندارد عزت ندارد، هیچ ندارد.