#لالہ_های_آسمونے
وقتی روز #اعزام معلوم شد، دو هفته بعد (از نوشته شدن اسمش تو اعزامی ها) رفتیم امام زاده شاهزاده حسین، آنجا #تلفن محسن زنگ خورد، فکر کردم یکی از دوستانش است یواشکی گفت: #چشم آماده میشم، گفتم: کی بود؟ میخواست از زیرش در برود پاپیاش شدم گفت: فردا صبح #اعزامه.
احساس کردم روی زمین نیستم، پاهایم دیگر #جان نداشت، سریع برگشتیم نجف آباد، گفت: باید اول به پدرم بگم اما #مادرم نباید هیچ بویی ببره ناراحت میشه، ازم خواهش کرد این لحظات را تحمل کنم و بدون گریه بگذرانم تا آب ها از آسیاب بیفتد، همان موقع عکس پروفایل #تلگرامم را عوض کردم: من به چشم خویشتن دیدم که #جانم میرود ...
✍ به روایت همسر بزرگوار شهید
#شهید_محسن_حججی🌷
#سالروز_اسارت
@karbala_1365
إلهی، سالیانی میپنداشتم كه ما حافظ دین توایم، «أستغفِرُكَ اللهُمَّ !» در این لیلة الرّغائب 1390 ه.ق. فهمیدم كه دین تو حافظ ماست، «ألحمدك اللهُمّ!».
إلهی، چگونه خاموش باشم كه دل در جوش و خروش است، و چگونه سخن گویم كه خِرَد مدهوش و بیهوش است.
#الهی_نامه_علامه_حسن_زاده_آملی
┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
إلهی، به حق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده!
إلهی، راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
إلهی، «یا مَن یعفو عن الكثیر و یعطي الكثیر بالقلیل»، از زحمت كثرتم وا رَهان، و رحمتِ وحدتم ده!
#الهی_نامه_علامه_حسن_زاده_آملی
┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
💠🌸💠🌸💠🌸💠
حالا اگر چند تار مو پیدا شد چه اثر سوئی دارد؟؟؟
✔️ بہ قول استاد قرائتی:
اگر شما نقشہ ای
براے رسیدن بہ گنجی داشتہ باشید؛
فرضا باید 4 متر بہ طرف راست➡️
5 متر بہ بالا بروید⬆️
و بعد زمین را بڪند.⛏
اگر بہ جاے 4 متر 6 متر بروید! بہ گنج مورد نظر نخواهید رسید؟
👈در این موارد هم اگر دقیقا بہ حدود الهے مقید نباشیم بہ نتیجہ مطلوب نمیرسیم.
#پویش_حجاب_فاطمے
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهیدمحمودرضا_حقیقی متولد ۱۳۴۶ در #اهواز برادر کوچکتر شهیدمحمدرضاحقیقی که یک سال و هشت ماه کوچکتر از
🌸معرفی نامه #شهیدمحمودرضا_حقیقی🌸
یک سال و هشت ماه بعد از محمدرضا در سال۶۴ در اهواز و در خانواده ای متدین و مذهبی به دنیا آمد. مادر و پدر شهید اصالتشان یزدی بود اما در اهواز به دنیا آمده و زندگی می کردند. مادر شهیدان محمدرضا و محمودرضا حقیقی در مورد پسرانش میگوید: پسرانم دوران کودکی پر جنبوجوشی داشتند.
همسرم فرهنگی بود؛ لذا ما زندگی ساده و متوسطی داشتیم و همواره سعی میکردیم از گناه دوری کنیم. زمان طاغوت که ساز و غنا همه جا رواج داشت ما از غنا دوری میکردیم. همسرم همواره حساب مالش را داشت و خمس را پرداخت میکرد؛ بعدها که فرزندانم شهید شدند هرکس دلیلی برای این افتخار از ما میپرسید پاسخی بهجز مال حلال نمیدادم.
از کودکی بچه ها سعی می کردیم تا فرایض دینی را به آنها آموزش بدهیم مثلا: محمدرضا و محمودرضا از هشت سالگی روزه می گرفتند. محمودرضا بسیار با ادب و محجوب بود.
محمودرضا حدود یک سال و هشت ماه از محمدرضا کوچکتر بود؛ ابتدا محمدرضا وارد جبهه شد و سپس محمودرضا. در شهادتشان هم کوچکتری و بزرگتری را رعایت کردند. بچهها قبل از اینکه به منطقه اعزام شوند و یا بعد از مرخصی، ابتدا به دیدن پدربزرگ و مادربزرگشان میرفتند، سپس به خانه میآمدند.
محمودرضا سه ترکش از عملیات #والفجر۸ در بدنش به یادگار داشت که پزشکان تنها یک ترکش را درآورده بودند و دو ترکش هم در بدنش باقی مانده بود. به او تذکر داده بودند که وقتی شرایطش بحرانی شده بود باید ترکشهای دیگر را هم از بدنش در بیاورد.
قبل از عملیات کربلای چهار میگفت: مادر جان نگاه کن دیگر نمیتوانم دمپایی را درست به پایم کنم. انگشتانم حس ندارد، هربار که از او میخواستم که برای عمل جراحی برود به شوخی میگفت: «هر وقت که کفش نو خریدم برای عمل هم میروم».
وی در سال شهادتش آخر دبیرستان و از نظر درسی زرنگ بود. بچه ای با استعداد که در سال سوم #مفقودالاثر بودنش از دانشگاه امام صادق(ع) نامه ای دریافت شد که از خانواده اش خواسته بودند تا مدارکش را که در این دانشگاه قبول شده بود برایشان ارسال کنند.
مادر شهید در این باره می گفت: بعد از شهادت محمودرضا و دریافت آن نامه، از دانشگاه تماس گرفتند و گفتند چرا محمودرضا که با رتبه سه رقمی در دانشگاه پذیرفته شده برای تکمیل ثبت نامش به دانشگاه نمیآید؟ تا قبل از تماس از دانشگاه ما حتی نمیدانستیم که محمودرضا در دانشگاه قبول شده است؛ هیچ کدام از کارهایشان بوی ریا نداشت.
یازده ماه بعد از #شهادت محمدرضا؛ محمودرضا در عملیات #کربلای۴ شرکت کرد و در #جزیره_سهیل شهید شد. چهارده سال بعد در سال ۷۸ محمودرضا را به همراه ۶۰۰ شهید ابتدا به مزار امام خمینی(ره) و سپس به حرم امام رضا(ع) برده بودند.
چند شب قبل از اینکه محمودرضا را بیاورند خواب دیدم که به همراه همسرم روبهروی حرم امام رضا(ع) ایستادهام و خادمها دور من را گرفتهاند. یک مدال بزرگ و زیبا به گردن من انداختند، ابتدا مدال را از چشم مردم پنهان کردم؛ ولی دوباره خادمها یک مدال دیگر به گردنم انداختند و گفتند «پنهانش نکنید همه باید این مدال را بر گردن شما ببینند». سه روز بعد جنازه محمودرضا رسید؛ چند تکه استخوان و یک پلاک و تکهای از بادگیرش بود.
گاهی از من میپرسند، از اینکه فرزندانت شهید شدهاند ناراحت نیستی؟ اشک نمیریزی؟ میگویم کسی ناراحت میشود و اشک میریزد که خسارت دیده باشد؛ اما پسران من آبروی من را در دنیا و آخرت حفظ کردند.
🌺یادش گرامی و راهش پر رهرو باد🌺
قصه این است
🕊
. 🕊
🕊
🕊
🕊
چه اندازه کبوتر باشی.....
🕊❣
@Karbala_1365
هدایت شده از •|حِســیــن|•
#طنز_جبهه 😉
چفیه یه بسیجی رو از دستش قاپیدن ، داد میزد :
آهــــای...چفیه ام,
سفره ، حوله ، لحاف ، زیرانداز
، روانداز ، دستمال ، ماسک ،
کلاه ، کمربند ،
جانماز ، سایه بون ،
کفن ، باند زخم
، تور ماهی گیریم
...هــــمـــه رو بردن !😂
دارو ندارمو بردن😄😁
شادی روحشون ،
که دار و ندارشون
همون یک چفیه بود صلوات😍
°•°ʝoɨn↓
∞ @He_Sin
YEKNET.IR - shabe 10 ramezan 98 - shoor - hosein taheri.mp3
3.38M
⏯ #شور احساسی
🍃دم غروب شده بخوای با خاطرات گریه کنی
🍃یه گوشه ای بشینی تو تنهایی هات گریه کنی
🎤 #حسین_طاهری
هدایت شده از حٰاجْقٰاسِمْسُلیْٖمٰانےٖ🌷
YEKNET.IR - zamine - hosein taheri - shabe 8 ramezan 98.mp3
7.22M
⏯ #زمینه احساسی
🍂پناهم بده کسی رو به جز تو ندارم
💔پناهم بده برا دیدنت بیقرارم
#دلتنگ_حرمم
#یا_بقیة_الله_عج 💖
🌹يڪ روز نسيم خوش خبر مي آيد
☘بس مژده بہ هر ڪوي و گذر مي آيد
🌹عطر گل عشق در فضا مي پيچد
☘مي آيي و انتظار سر مي آيد
تعجیل در ظهور صلوات
اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🍃🌸
@Karbala_1365
🔶راز عظیم خلقت، گنجینه بزرگ آفرینش، منظور خدا از آفرینش بشر و انبیاء و آنچه را که عرفا و زهاد و اهل علم دارند به دنبال آن میگردند، آن سرِ مگوست؛
چیزی نیست به جز #خدمت_به_خلق، آن هم بدون داشتن چشم داشتی.
#آزاده ای سؤال کرد: چقدر؟
فرمود: آنقدر که خاک بشوی و مردم در رسیدن به خواسته های مشروعشان #پا_روی_تو_بگذارند.
🍃🌺 #سید_آزادگان
#سیدعلی_اکبر_ابوترابی
❣
بچه ها...؛
هدایت میخواین از شهدا بخواید،
شهادت میخواین از شهدا بخواین...
خیلی از این شهدا ، یه روزی عین من و شما بودن داشتن زندگیشونو میکردم که نگاه بهشون شد...
اینا دردای مارو خوب میدونن...
شهیدابراهیمهادے:
تاخود را نسازیم و تغییر ندهیم ، جامعہ ساختہ نمیشود....🌸🍃
💕
YEKNET.IR - Narimani-Shab Shahadate Emam Bagher 1395-04.mp3
3.73M
🏴 #شهادت_امام_محمد_باقر (ع)
🌴آمده ذی الحجه و افتاده ام یاد منا
🌴من شدم عمری اسیر خاطرات کربلا
🎤 #سید_رضا_نریمانی
#واحد