eitaa logo
؛کاتوره
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
174 ویدیو
11 فایل
من؟ یه دختری که درحال گذروندن روزای ۱۸ سالگیشه. اینجا؟ اتاق مجازی موردعلاقش که هیجانات و اتفاقات روزشو توش توصیف میکنه و محتوای خاص و فاخری نداره؛ همون نگاه جزئی‌تر به روزمرگیاست. موندنی شدی؟ قدمت سر چشم🤍 هستم در خدمتت @Asal1880
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شاید‌ زیبا ~
برای شما ولنتاینه برای ما چهارشنبه‌س😔
امروز باید هرکسی که دستش خرس قرمزه قتل عام بشه.
ما که کاری نداریم فقط قدم می‌زنیم و خرس قرمزا رو می‌بینیم و فشار- چیز ببخشید بستنی می‌خوریم 😔
هدایت شده از ;F
24.6K
هدایت شده از ؛کاتوره
تحمل ولنتاین راحتتر از تحمل کساییه که دارن با جملات قلبمه سلمبه ولنتاینو دیس میکنن ، برید دنبال زندگیتون دیگه سینگلا .
همکلاسی ای که تکالیفو مو به مو میگه و برات جاهایی که نبودی رو میفرسته گلیه از گل های بهشت.
تولدت مبارک شیرین ترین نرگس دنیا :]]💛 - https://eitaa.com/Amaris_glili *
تولد شما هم مبارک هارمهر عزیز :)🌱 - eitaa.com/Chocolate2005 *
دچار غم‌خواب شدم.
*-*
؛کاتوره
*-*
داشت بارون میزد، وارد فروشگاه شدم و مستقیم رفتم جلوی قفسه کراکرا همش تموم شده بود و جدی انگار خودمم با دیدن قفسه خالی کراکر تموم شدم :)🤣😭 به فروشندش که گفتم اومد بگرده گفت فکرکنم یه دونه مونده و از کارتنش درآورد بهم داد و حس می‌کنم دندون نما ترین لبخند اخیرم متعلق به همین لحظه بود خلاصه که کراکر در تمام لحظات زندگی خوشمزس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از صحبت کردن با آدمای ناشناس همیشه لذت می‌بردم، هیچکدومتون همدیگه رو نمی‌شناسید و می‌تونید با خیال راحت با هم حرف بزنید بدون ذره ای نگرانی و ترس از هرچیزی
هر صبحی که بیدار میشم با خودم مرور میکنم آیا درسای امروز تا اون حدی مهم هست که از خوابم بزنم و برم مدرسه؟ آیا اصلا تحصیلات اهمیتی دارن؟
هدایت شده از طهران.
نمی‌دونم اسمشو چی میشه گذاشت ولی انگار تو یه ثانیه‌ای تمام آدمای نزدیک دورت ، برات غریبه میشن و دور بودنشون بیشتر از هر وقتی خودنمایی می‌کنه. اون لحظه خیلی سیاهه، خیلی غریبه، خیلی مـه گرفته‌س.
امروز با اختلاف بهترین روز مدرسه بود
ما از اول هفته برنامه چیده بودیم پنجشنبه‌ زنگ ورزش غذا بیاریم بشینیم دور هم بخوریم خلاصه هرکی یچیزی قبول کرد بیاره و هماهنگ کردیم بعد رفتیم آماده کنیم وسایلو دیدیم کل کلاس اومدن وایسادن میگن مام میخوایم :))🤣
از سرایدار مدرسه چندتا کارتن پفیلا گرفتیم پهنش کردیم توی فضای سبز مدرسه و نشستیم دور هم با جمعیت و تراکم بالا🤣
بعد حالا ظرف کم آورده بودیم؛ توی در ظرف غذاها ، توی لیوان ، توی پلاستیک و مشما و خلاصه حتی کف دستم که شده براشون غذا ریختیم بهداشت ۱۰۰/۱۰۰
؛کاتوره
بعد حالا ظرف کم آورده بودیم؛ توی در ظرف غذاها ، توی لیوان ، توی پلاستیک و مشما و خلاصه حتی کف دستم ک
علاوه بر اینکه ظرف کم بود می‌خواستیم همه غذاها رو هم امتحان کنیم حسش نبود هی پاشیم تا شیر آب بریم تو همون یدونه ظرف خودمون هفتاد هشتاد نوع غذا خوردیم :)))
ظرف من انقدر قاطی پاطی شده بود یکی از بچه ها گفت عسل از الان داره خیلی قوی خودشو برا خوابگاه آماده میکنه و جدی هممون پاشیدیم🤣🤣🤣
فکرکنید توی ظرف عدسی، روی الویه ای که کنار ماکارانی ریخته بودیم سالاد کاهو گذاشتیم :]
یکیمون داشت سالاد میخورد زیرش ماکارانی بود اون یکی گفت یزییید من هی میگم ماکارانی چرا زود تموم شد تو قایم کرده بودیش🤣🤣
به آخرش که رسیدیم معده درد شروع کرد به کشتن تک تکمون و من چون اینو از قبل پیش‌بینی کرده بودم خیلی ریز فلاکس چایی نباتمو دراوردم :)✔️🤣🤣🤣🤣
بچه ها می‌گفتن عسل واسه آخرش برنامه چیده بود تریاک آورده
به همشون مثل مامانا چایی نبات دادم خوبشون کردم فرستادم پیش معلم ورزشمون که تیم بندی کنه که حالا بریم تو زمین هندبال بازی کنیم :) مایی که تا خرخره غذا خوردیم :)))
حالا رفتیم تو زمین و مثل اسب دنبال توپ می‌دویدیم بدون فکر به اینکه ممکنه حالت تهوع بگیریم :) عقل دوازدهم تجربی جماعت:
هیچی دیگه زنگ بعدش که فیزیک بود همه نالان یه گوشه افتاده بودن