؛کاتوره
جدی منو عسل کنار هم بیافتیم هیچ ابرویی برامون باقی نمیمونه :))))
باز چایی خوردیم ای بابا .
درحالی که داشتیم از خنده تیکه تیکه میشدیم و اشکمون درمیومد خالهی یگانه میگفت نکنید زششتهههههه نکنیدددد
هدایت شده از داوش فندک داری؟
داشتیم یه بنده خدایی رو مسخره میکردیم و در گوش هم حرف میزدیم بعد این طرف گفت پسرم خیلی حساسه ، من حواسم نبود یهو بلند گفتم حساس بید بعد با عسل پقی زدیم زیر خنده :))))
خالم : اصلا هم نفهمید با اونید .
هدایت شده از داوش فندک داری؟
تا تو باشی تو جلسه تورو داش من حرف نزنی وقتی انقدر حق میگه خانم x .
؛کاتوره
لطفا یکی بیاد تا گوشواره هامو شوعاف کنم براش چون خیلی نازن 🙏🏻
جیگر شوعافتو کردی👄