eitaa logo
؛کاتوره
967 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
11 فایل
من؟ یه دختری که درحال گذروندن روزمرگیشه. اینجا؟ اتاق مجازی موردعلاقش که هیجانات و اتفاقات روزشو توش توصیف میکنه و محتوای خاص و فاخری نداره؛ همون نگاه جزئی‌تر به روزمرگیاست. موندنی شدی؟ قدمت سر چشم🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
یه بار رفتم مدرسه صبحش برگشتم رفتم کارگاه برگشتم رفتم نونوایی صف شِلوغ بود پشیمون شدم برگشتم رفتم خوراکی خریدم یکم تایم بگذره دوباره برم نونوایی رفتم نونوایی اومدم خونه رفتم جایی که باید وایمیستادیم تا اتوبوس بیاد فکرکردم اشتباه رفتم . رفتم اون یکی مکان کلاسمون فهمیدم جای قبلی درست بود دوباره رفتم اونجا
بخدا خیلی pain داشت آخرش .
-
خلاصه که آخرش وایستادیم تا اتوبوس بیاد و چون جمعیت زیاد بود احتمال داشت هرکی رد بشه یه تیکه هایی با مضمون [کجا نذری میدن؟ یا حسین . حمله کردن . صلوات ] و خلاصه در این قبیل بشنویم والا ناگفته نماند من خودم اون وسط مشتمو بردم بالا گفتم الله اکبر بعد هممون پاره شدیم 😔
لشکریون به سوی اتوبوس😔🤝
؛کاتوره
خلاصه که آخرش وایستادیم تا اتوبوس بیاد و چون جمعیت زیاد بود احتمال داشت هرکی رد بشه یه تیکه هایی با
الله اکبر گویان و با خواندن ای لشکر صاحب زمان اماده باش آماده باش وارد اتوبوس شدیم.
ورود به اتوبوس همانا و فساد های پی در پی همانا .
ببینید اول رفتیم نشستیم بعد یه اکیپِ دیگه تهه اتوبوس جا گرفتن . من و فاطمه: این بده .
من گفتم نه اشکالی نداره نهایت زور ما بهشون میچربه خودشون جاشونو عوض میکنن
رفتم گفتم ما میخوایم شلوغ کنیم مشکلی ندارید که؟ گفتن نه بابا خودمونم همراهیتون میکنیم
بعدِ چند دیقه دیدیم مداحی گذاشتن دارن سینه میزنن ما: sorry wtf? =)