گاهی حسودیمان میشد از اینکه بعضی اینقدر خوشخواب بودند.😑 سرشان را نگذاشته روی زمین انگار هفتاد سال بود که خوابیدهاند و تا دلت بخواهد خواب سنگین بودند،😴 توپ بغل گوششان شلیک میکردی، پلک نمیزدند.😑
ما هم اذیتشان میکردیم. دست خودمان نبود. کافی بود مثلاً لنگه دمپایی یا پوتینهایمان سر جایش نباشد👞، دیگر معطل نمیکردیم صاف میرفتیم بالا سر این جوانان خوش خواب: «برادر برادر!» دیگر خودشان از حفظ بودند، هنوز نپرسیدهایم: «پوتین ما را ندیدی؟» با عصبانیت😡 میگفتند: «به پسر پیغمبر ندیدم.» و دوباره خُر و پُفشان بلند میشد...😴
اما این همه ماجرا نبود. چند دقیقه بعد دوباره: «برادر برادر!» بلند میشد این دفعه مینشست: «برادر و زهرمار دیگه چی شده؟»😡
جواب میشنید: «هیچی بخواب خواستم بگویم پوتینم پیدا شد!»👞😂
#طنز_جبهه