باور نمیکنم!
برگشت سمتم و گفت:..
که باور نمیکنی؟!
آفرین دقیقا.
باشه خوددانید..
این حرف رو زد و رفت روی حوض ایستاد و وسط پارک داد زد..
آییی ایها الناس من #عــاشــق این خانم هستم😂😍
وااای آرین بیا پایین آبرمون رفت🤦🏻♀
آرین: پرید پایین با همون لباس #نظامیش یهو...
#پارت_آینده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2
پارت واقعی‼️
هدایت شده از سه‌ساعته𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨✨:)
#پارت_آینده🌻
صدای عاقد دوباره بلند میشود
نگاهم روی آخرین آیه‌ی سوره‌ی نور، به لرزش درمیآید:
دوشیزه‌ی محترمه، سرکار خانم شاهدا جناب‌پور، فرزند آیهان! آیا وکیلم شمارا به عقد دائم آقای امیرمهدی درستکار، فرزند حیدر دربیاورم؟
قرآن را میبندم و میبوسم.
صدای مطمئنم، در محضر طنین میآندازد و لرزش قلبم را قرار میبخشد: با اجازه از محضر آقا امام‌زمان، پدرم و مادر و برادرم، بله!
کل کشیدن ها و نقل و نبات‌هایی که به سرمان می‌پاشند، لبخند را به لبانم میآورد.
امیرمهدی از آیینه، نگاه ستاره باران و پرذوقش را نصیبم میکند و لبخند زیبایی میزند.
تمام شد! حالا مسیر زندگی‌ام، به تقدیر الهی تغییر کرده و همراه و همسفر من، امیرمهدی‌ای شده که خوی و منشش خدایی‌است!
-رمانی با ژانر #عاشقانه_مذهبی ، در کانال "کوله بار عاشقی"
بیا پیشمون و لبخند رو به خودت هدیه بده!🌼💛
https://eitaa.com/joinchat/2419196067C9009afa5f6