#گزیده_کتاب
#خاطرات_مادر_شهید
📚کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است
«خاطرات فروغ منهی مادر شهیدان داود، رسول، علیرضا خالقی پور»
✍زینب عرفانیان
علی تمام جانم بود. دلم می خواست کنارش بمانم. ببوسمش، ببویمش و برایش لالایی بخوانم. لب روی لب هایش گذاشتم. انگار یک تخته چوب زیر لبم آمد. سخت و خشک. هیچ گوشتی به تن بچه ام نمانده بود. یاد روضۀ اباعبدالله کنار پیکر علی اکبر دلم را چنگ زد. آقا کنار پیکر پسرشان چه کشیدند؟😭 بچه هایم خاک پای علی اکبرش هم نبودند.
چشم هایم را بستم. صورت به صورت علی. عمیق نفس می کشیدم تا بوی جانش در مشامم بماند. دیگر نه چیزی می دیدم، نه چیزی می شنیدم. از این دنیا جدا شده بودم. شناور در بی وزنی و خلسه ای عمیق. جایی میان زمین و آسمان. جایی در انتظار بهشت. دستم را زیر سرش بردم تا بغلش کنم؛ مثل وقتی به دنیا آمد....
📚@Ketab_Va_Ketabkhani
#گزیده_کتاب
#گزیده_کتاب
#خاطرات_مادر_شهید
📚کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است
«خاطرات فروغ منهی مادر شهیدان داود، رسول، علیرضا خالقی پور»
✍زینب عرفانیان
📚@Ketab_Va_Ketabkhani