eitaa logo
کتاب‌دانه نجف‌آباد(سانا)
477 دنبال‌کننده
180 عکس
79 ویدیو
1 فایل
پیام به ادمین: @Vahid_Pouresmaeili
مشاهده در ایتا
دانلود
💜معجزه تفاوت نگرش💜 ✅️ متن زیر را یک‌بار از بالا به پایین و سپس یک‌بار از پایین به بالا بخونید! و خودتون قدرت نگرش انسان و تفاوتی که نگاه مثبت و منفی ایجاد می‌کنه، و همچنین معجزه کلمات رو ببینید: ⬇️ امروز هم مثه‌ روزای دیگه روز بدیه و سعى نكن منو متقاعد كنى كه تو هر روزى لحظات خوبى هم پيدا می‌شه اگه با دقت نگاه كنيم زندگی دشواره با اينكه خیلی وقتا اتفاقات خوبى هم می‌افته شادى و خوشبختی وجود نداره و اين درست نيست كه خیلی چیزها به خود ما ربط داره مطمئن هستم تو هم موافقى كه محيطى كه توش هستيم تأثير مستقيم داره روى رفتار ما همه چيز در كنترل ما نيست و تو هرگز از من نخواهى شنيد كه امروز روز خوبیه حالا از پايين به بالا بخوانید⬆️ 💜کتاب‌دانه نجف‌آباد💜 @KetabdaneNajafabad
. 🔹️"ترس"، "تردید" و "تعویق" سه‌گانه‌ی شومی هستند که معمولاً دست‌دردستِ همدیگر وارد زندگی انسان‌ها می‌شوند. وقتی نشانه‌های یکی را دیدید، مراقب آن دوتای دیگر باشید.🌱 " ناپلئون هیل" 💜کتاب‌دانه نجف‌آباد💜 @ketabdanenajafabad
🔸️خودت غلط‌هایت را بگیر🔸️ 🔹️یکی از معلمان دوران تحصیلم عجیب‌ترین معلم دنیا بود و امتحاناتش عجیب‌تر...! هر هفته امتحان می‌گرفت و هر کس باید خودش برگه‌‌اش را تصحیح می‌کرد، آن هم نه در کلاس که در خانه و دور از چشم همه. 🔹️اولین باری که برگه‌ی امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم. نمی‌دانم ترس بود یا عذاب وجدان! اما هرچه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم. 🔹️فردای آن روز در کلاس، وقتی همه‌ی بچه‌ها برگه‌هایشان را تحویل دادند فهمیدم همه بیست شده‌اند به جز من که از خودم غلط گرفته بودم. من نمی‌خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم. بعد از هر امتحان آن‌قدر تمرین می‌کردم تا در امتحان بعدی نمره‌ بهتری بگیرم. 🔹️مدت‌ها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید. امتحان که تمام شد معلم برگه‌ها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت. قیافه‌ی همکلاسی‌هایم دیدنی بود. آنها فکر می‌کردند این امتحان را هم مثل همه‌ امتحانات دیگر خودشان تصحیح می‌کنند؛ اما این بار فرق داشت. این بار قرار بود حقیقت مشخص شود! 🔹️فردای آن روز وقتی معلم نمره‌ها را خواند فقط من بیست شدم، چون بر خلاف دیگران از خودم غلط می‌گرفتم. یاد گرفته بودم از اشتباهاتم چشم‌پوشی نکنم و خودم را فریب ندهم. 🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️ 🔸️پی‌نوشت: زندگی پر از امتحان است. خیلی از ما انسان‌ها به جای درس‌گرفتن از اشتباهاتمان و تمرین و تلاش برای تصحیح‌شان، آنها را نادیده می‌گیریم تا خودمان را فریب بدهیم و خود را بالاتر از چیزی که هستیم نشان دهیم. اما یک روز برگه‌‌ی امتحان‌مان دست معلم می‌افتد. آن روز حقیقت مشخص می‌شود و نمره‌ی واقعی‌مان را می‌گیریم. پس تا می‌توانی خودت غلط‌هایت را بگیر قبل از این‌که غلط تو را بگیرند. 💜کتاب‌دانه نجف‌آباد💜 @KetabdaneNajafabad
🔹️احتمالاً این رو تجربه کردین که گاهی یه هدف مشخصی واسه خودتون تعیین می‌کنین و براش برنامه‌ریزیِ مناسبی هم انجام می‌دین، اما تا مدت‌ها احساس می‌کنین که اتفاقی نیفتاده و پیشرفتی نداشتین؟! 🔹️طبق بررسی‌ها، کسایی که تو یه مسیر جدیدی برای رسیدن به هدفی پا گذاشتن، مثلاً آموختن یه ساز رو شروع کردن یا یادگیریِ یه زبان جدید رو آغاز کردن، معمولاً تو روزها و هفته‌های اول، تغییرات و پیشرفت خاصی به چشم‌شون نیومده و حتی این حس واسشون حاصل شده که انگار اصن جلو نمی‌رن و هرچی تلاش می‌کنن بی‌فایده‌س! 🔹️همین احساسِ بی‌نتیجه‌بودن سبب شده خیلی‌ها در اویل مسیر، تلاش رو رها کنن و ادامه ندن! در حالی که "رمز رسیدن در ادامه‌دادنه!" یا به تعبیر دقیق‌تر: "اصلاً ادامه‌دادن، خودش رسیدنه!" 🔹️اگه ابتدای هر مسیری پیشرفتی احساس نکردیم نباید ناامید بشیم! استمرار و تداومه که سبب می‌شه بتونیم قطعات پازل اهداف‌مون رو یکی یکی کامل کنیم و به چیزی که در جستجوش هستیم برسیم. 💜کتاب‌دانه نجف‌آباد💜 @KetabdaneNajafabad
🔹️به تدریج به این نتیجه رسیده‌ام که هر وقت بهانه‌ها طولانی‌تر هستند، احتمال اینکه واقعی باشند کمتر است. "روبرت هالف" 💜کتاب‌دانه نجف‌آباد💜 @ketabdanenajafabad
"از چشم‌ها پنهان شو تا دیده شوی" 🔹️"دانه" کوچک بود و کسی او را نمی‌دید. سال‌های سال گذشته بود و او هنوز همان دانه‌ی کوچک بود. 🔹️دانه دلش می‌خواست به چشم بیاید، اما نمی‌دانست چگونه؟! گاهی سوارِ باد می‌شد و از جلوی چشم‌ها می‌گذشت، گاهی خودش را روی زمینه‌ی روشن برگ‌ها می‌انداخت، و گاهی هم فریاد می‌زد و می‌گفت: " 'من' هستم! من اینجا هستم، تماشایم کنید." 🔹️دانه هزار جلوه‌گری می‌کرد، اما هیچ‌کس به او توجهی نمی‌کرد، جز پرنده‌ها‌یی که قصد خوردنش را داشتند یا حشره‌هایی که به چشم آذوقه‌ی زمستان به او نگاه می‌کردند. 🔹️دانه خسته بود از این زندگی! از این‌ همه گم‌‌بودن و کوچکی خسته بود. یک روز رو به "خدا" کرد و گفت: "نه! این رسمش نیست. من به چشم هیچ‌کس نمی‌آیم. کاشکی کمی بزرگ‌تر مرا می‌آفریدی." 🔹️"خدا" گفت: "اما عزیزِ کوچکم! تو بزرگی، بزرگ‌تر از آنچه فکر می‌کنی. حیف که هیچ‌وقت به خودت فرصتِ بزرگ‌شدن نداد‌ه‌ای. 'رشد' ماجرایی است که تو از خودت دریغ کرده‌ای! یادت باشد تا وقتی می‌خواهی به چشم بیایی، دیده نمی‌شوی. خودت را از چشم‌ها پنهان کن تا دیده شوی." 🔹️دانه‌ی کوچک، معنی حرف‌های "خدا" را خوب نفهمید؛ اما رفت زیر خاک و خودش را پنهان کرد. 🔹️سال‌ها بعد دانه‌ی کوچک، سپیداری بلند و با شکوه بود که هیچ‌کس نمی‌توانست ندیده‌اش بگیرد. سپیداری که به چشم همه می‌آمد. 💜کتاب‌دانه نجف‌آباد💜 @KetabdaneNajafabad
3.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆"بدون شرح"👆 🔹️یک دقیقه بیشتر نیست؛ اما ارزشِ هزار ساعت یادگیری دارد! لطفاً با تامل ببینید.🌱 کمتر از ذرّه نه‌ای! پَست مشو مِهر بورز تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ‌زنان "حضرت حافظ" 💜کتاب‌دانه نجف‌آباد💜 @ketabdanenajafabad
8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹️"چگونه می‌توان سلطانِ کارِ خود شد و جهان را فتح کرد؟" 🌱 اگر می‌خواهید به این راز واقف شوید، ویدئوی بالا را با دقت ببینید.👌 💜کتاب‌دانه نجف‌آباد💜 @ketabdanenajafabad
🔹️"احساسِ امنیت تابعِ داشته‌های تو نیست؛ بلکه به این ربط دارد که چقدر می‌توانی با نداشتن کنار بیایی!" "ژوزف کراچ" ✅️ نظر شما در مورد این جمله چیست؟ 💜کتاب‌دانه نجف‌آباد💜 @ketabdanenajafabad
2.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅️ در زندگی برای به دست‌ آوردن هر چیز باید هزینه‌ی آن را پرداخت کرد! هستی چیزی مانا و ارزشمند را رایگان به کسی نمی‌دهد. ✅️ اگر می‌خواهی به جایگاهِ "تاثیرگذاری بر دیگران" برسی و در رشد هزاران نفر نقش داشته باشی، هزینه‌اش "هزاران ساعت تلاش جدّی و کار روی خود" است. 🔹️سنگی که طاقتِ ضربه‌های تیشه را ندارد، تندیسی زیبا نخواهد شد.🔹️ 💜 کتاب‌دانه نجف‌آباد 💜 @ketabdanenajafabad
1.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🔹️ تو همانی که می اندیشی بهار از درونِ تو آغاز می‌شود.🌱 💜 کتاب‌دانه نجف‌آباد 💜 @ketabdanenajafabad