#شهدا_را_یاد_کنیم
🌹شهید مهدی زین الدین:
هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد میکنند!
📖روز عید، مهدی انگار که التماس ریخت توی نگاهش، رو کرد به بابا و گفت: «میخواهم بروم جبهه و شهید بشوم. این عکس را روی حجلهام بگذارید.» همه با هم به حرفش خندیدیم. بابا رو ترش کرد و گفت: «تو هنوز چهارده سال بیشتر نداری! هجده سالت که شد، تازه میتوانی به سربازی بروی. تا آن موقع هم معلوم نیست، شاید جنگ تمام شود. اگر هم تمام نشده بود، تا آن زمان تو کلی عکس دیگر خواهی گرفت.» مهدی جواب داد: «خوب من افتخاری میروم! من این عکس را میخواهم. همین را بگذارید کنار حجلهام! » بابا حسین دیگر با او جروبحث نکرد. نچنچکنان سرش را پایین آورد و چیزی نگفت.
🔰شهدا را یاد کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
شهید #مهدی_قربانیان
#برشی_از_کتاب
📙 #نشانی_گنج
🖋 #فاطمه_بهبهانی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/123123
@ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا
🔰#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🌹شهید مهدی زین الدین:
هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد میکنند!
📖اگر #مهدی خانه بود، حتماً به احترام بابا بلند میشد و سلام میداد و به من نیم نگاهی میکرد که «تو هم بلند شو». لم داده بودم. من هم حرصش را درمیآوردم. بااینکه خیلی #مظلوم است و من خیلی او را #دوست_دارم، نمیدانم چرا همهاش میخواهم لجش را دربیاورم. گوشۀ لبم را کج کردم و این پا و آنپا کردم، ولی بالاخره بلند شدم و گفتم: «سلام بابا! خسته نباشید.»
به نقل از رضا قربانیان، برادرِ شهید #مهدی_قربانیان
📙 #نشانی_گنج
🖋 #فاطمه_بهبهانی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/123123
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا
🔰#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🌹شهید مهدی زین الدین:
هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد میکنند!
📖مهدی مشغول نقاشی کردن بود. برای مسابقههای مختلف طرح میکشید و هِی پاک میکرد و دوباره میکشید. بیشتر اوقات در قم مقام اول تا سوم را میآورد. عاشق این بود که عکس شهیدی را به او بدهند، تا از روی آن با سیاه قلم و مداد نقاشی کند. خیلی جایزه برده بود، ولی باز هم بسش نبود! خانم بزرگ که میدید، اینقدر دلنازک و مهربان و دلسوز است، خیلی دوستش داشت و به قول مامانزهرا «عزیزکردۀ خانم بزرگ» صدایش میکردیم.
شهید #مهدی_قربانیان
📙 #نشانی_گنج
🖋 #فاطمه_بهبهانی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/123123
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا
🔰#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🌹شهید مهدی زین الدین:
هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد میکنند!
📖مهدی قبل از اینکه به سن تکلیف برسد، نماز میخواند. به من هم که تازه دوازده سال داشتم، وضو گرفتن و نماز خواندن را یاد داده بود. همراه هم به مسجد می رفتیم. گروههای سرود تشکیل میدادیم. پنجشنبهها که در گلزار نماز جماعت برگزار میشد، با بچههای هم سنوسال خودمان گروههای سرود تشکیل داده و بعداز نماز جماعت آن را اجرا میکردیم. همیشه کاری که فکر میکرد، برایم خوب و مفید است، به من یاد میداد. نماز خواندن هم یکی از آنها بود.
شهید #مهدی_قربانیان
📙 #نشانی_گنج
🖋 #فاطمه_بهبانی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/123123
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا
🔰#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🌹شهید مهدی زین الدین:
هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد میکنند!
📖من و مهدی سعی میکردیم که بیشتر هوای علی را داشته باشیم. علی خیلی شر و شیطان بود. برای بازی کردن من و مهدی، بیشتر او را دنبال نخود سیاه میفرستادیم، تا بازی ما را خراب نکند. البته باید طوری این کار را میکردیم که به آقا برنخورد. گاهی برای اینکه او را سرگرم کنم، مجبور میشدم با او تیلهبازی و الکدولک بازی کنم، چون من و علی بیشتر تیله بازی و الکدولک را دوست داریم، ولی مهدی بیشتر نقاشی کردن را.
هم ما کنار مهدی نقاشی میکردیم و هم مهدی کنار ما تیلهبازی و الکدولکبازی میکرد. در یارکشی همیشه سر مهدی دعوا بود! با اینکه ما عاشق این دو بازی بودیم، ولی مهدی آن را حرفهای بلد بود! آنقدر بهخاطر بازی مهدی تیله جمع کرده بودم که نگو! برد همیشه با ما بود و تیلههایش برای من!
شهید #مهدی_قربانیان
📙 #نشانی_گنج
🖋 #فاطمه_بهبهانی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/123123
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran