eitaa logo
خادم مجازی
156 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
330 ویدیو
7 فایل
بہ‌نامِ‌اللہ..🌱 دورهم‌جمع‌شدیم‌تابه‌حول‌وقوه‌الهے کمی‌ازشهادت‌وشهدابگیم‌و "رنگ‌بگیریم" •🕊 زیرمجموعہ‌کانالِ'عاشقانہ‌های‌حلال °• @Asheghaneh_halal •° •🕊 خادم‌کانال‌جهت‌انتقادیاپیشنهاد °• @nokar_mahdizahra •°
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ 🦋 ] امام رضا دوای دردامیــــــــ [نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ ✌️🏻 ] ❇️ (حفظه‌الله): 🖇شهید, مسیحیان 🔶من غالباً به منازل شهدای ارامنه و آشوری که رفته‌ام میبینم اینها نسبت به کشورشان احساس تعهّد میکنند؛ یعنی واقعاً متعهّدانه رفتار کردند. 📆1393/11/06 🎙بیانات در دیدار نمایندگان اقلیت‌های مذهبی کشور در مجلس شورای اسلامی‌ [حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍] 🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
1_993633285_۱۱۹.mp3
3.19M
[ 🕊 ] 📝 موضوع: 📌 قسمت بیست و نهم برگرفته از کتاب مکیال المکارم 🔵تسلیم بودن و عجله نکردن Eitaa.com/Khadem_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ 🥀] ° • دلنوشتہ‌هاےِ داریوش فراوان بود اما با این وجود،بر نفسِ خود تسلط داشت و هرگز بر خودش غرّه نمیشد!✨👌❤️ ° • [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
•°🕊🦋↻ . . اولین بار اسمش را حوالے سال‌های 86 شنیدم، زمانے ڪہ دورھ 📊 در مدرسه برگزار مےڪردیم و دنبال استاد بودیم. یڪے از افرادے ڪه نامش مطرح بود بود. نامش بین بچہ‌های انقلاب همیشه بر زبان بود. سال 96 قرار بود دوره برگزار ڪنیم و بازهم یڪے از گزینہ‌ها براےِ موضوع (آمریڪا و امپراطوری رسانہ‌ای) بود. زنگ زدم و قرار گذاشتیم. رفتم پردیسان، منزلش. اتاقے داشت ڪه از در و دیوارش احساس 💡مےبارید. مملو از ڪتاب و جزوھ و پایان‌نامہ و پوستر شہدا..بهترین نام براےِ توصیف آن: اتاقِ یڪ فرمانده بود.📚 صمیمے بود و خوش مشرب و شوخ طبع و در عین حال سرشار از ! اصلا آرام و قرار نداشت. تا سر صحبت را باز مےڪرد، انبوهے از طرح و بود ڪہ با تو در میان مےگذاشت تا ثمره یڪ گفتگو، ڪارے شود برای .❤️🌱✨ خاڪے و بے آلایش بود و رنگے از دنیاآلود نداشت. مثل یڪ رزمنده در خط مقدم بود. همه زندگےاش انقلاب، جهاد فرهنگی، تربیت شاگرد و روشنگرے و بࢪگزاری دورھ و تألیف و تحقیق بود.🔍✍ حضرات مسئولین و مجموعہ‌های متولے حوزھ ڪه امروز پیام تسلیت مےدهند، باید پاسخگو باشند ڪہ دیروز و امروز ڪجا بودند؟! اصلاً نخبہ‌هاےِ واقعی را مےشناسند؟! یا روش حمایت از یڪ نخبہ را مےدانند؟! سال ها باید بگذرد تا یڪ عنصر مثل سربرآورد و افسوس ڪہ رفت و....💔 🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀 پ.ن: تصویر بالا،تصویر برخے از آثار و ڪتب مرحوم است. . . @Khadem_Maja
[ ✌️🏻 ] ❇️ (حفظه‌الله): 🔶بزرگداشت شهیدان، احیای نام آنان، تحقیق در مورد كارهای آنها، تولید آثار مكتوب و تصویری و صوتی و امثال اینها از زندگی آنها و از اقدامات و جهاد آنها، كارهای بسیار باارزشی است. [1392/09/25] 🎙بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری بزرگداشت سرداران و ده هزار شهید استان مازندران [حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍] 🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
این روزها ڪمتر دربارھ همسر شہید فرج نژاد ڪہ به همراه ایشون به ملاقات خدا رفتند گفتہ میشه پیام یڪی از آشنایان این بزرگوار:↯ شاید از عمق زندگیتون، ڪسے خیلی خبر نداشت؛استاد پدرے رو در حق تڪ تڪ ماها تموم ڪرد. مسیر فڪر و زندگے خیلی از ماها رو جوری تغییر داد ڪہ تا چند نسل بعد، باقیات الصالحات داره قطعا..! اما من میخوام از تو بگم از تو ڪه با ندارے و نخواستن دارایی همسرت، ساختی...با عشق و صبوری ساختی😞✋ با جلسہ‌‌های ساعت ۱۲-۱ نیمہ شب تو اتاق ورودے خونه‌ت ڪنار اومدے.. با نبودن‌هاے پی در پی و ممتد و طولانی صبوری ڪردی..🙃💔 با سفرهای جهادی و بےجیره مواجبش موافقت ڪردی.. با ڪودڪ نہ ماهه درونت، ڪہ هر آن قصد زمینے شدن داشت،تنها موندی و همسرت رو با روے باز راهی سفر ڪردی! ڪودکی کہ وقتی باباش سفࢪ فرهنگیِ جهادی رفته بود بدنیا اومد....🚶‍♂ و تو همچنان لبخند زدۍ!! سختی و زحمت تربیت بچہ‌ها رو تنهایی به دوش ڪشیدی و غر نزدے ڪنار همه سختیاے زندگی با یه مرد جہادی، به زندگیت معنا دادے و به علایقت رسیدی..🌱✨ روحِ هنرے و لطیفت رو میریختی توے رنگ و قلم و با همه این سختیا، بالبخند روی سفالهای سفید، روح و نقش مےپاشیدی🦋🌸 تصاویر زیادی دارم ازت تو ذهنم از برق چشمات، براے اولین لباس پرنسسی قشنگی ڪہ برای مطهره یڪ‌ساله، از بازار رضا خریدھ بودۍ!💔 از اشتیاقی ڪه ماه رمضون،براےِ رفتن پیش امام رضا داشتی، هر روز صبح تا اذان مغرب🚶‍♂ از ذوقی ڪه توی چهرت بود وقتی میگفتی امسال دیگه مربے پیش دبستانی نیستم، معلم ڪلاس اول دبستان آقاے پناهیانم😭😭😭😭 از روزے ڪه خبر باردارے محمدرضا رو دادی بهم... از لحظہ‌هایی ڪه در مورد استاد حرف میزدی بالبخند((: میگفتے:« الان ڪه من سرڪار میرم و وقتم ڪم تر شده، آقاےِ فرج نژاد خیلی بیشتر ڪمڪم میکنہ تو خونه از راھ ڪه میاد، قبل از اینڪه لباسشو عوض کنه، میاد گاز پاڪ میکنه، خیلیم تمیز کار میکنه☺️ اگر ظرفے باشه و من نشستہ باشم، میشوره، بعد میره لباساشو عوض میڪنه» 😭😭😭😭💔 نمیدونم شاگرداے استاد این چیزا رو میدونن یانه، فقط استاد رو تو روحیه جهادے و قلمش خلاصه میڪنن! ڪسی خبر از سالاد ڪاهو درست ڪردن استاد براے مهموناش داره؟! یا فڪر میکنن دکتر فرج نژاد فقط یڪ بعد داشت! مرد علم و عمل بود و بس! ڪاش میشد به تصویر کشیدتون...واضح...ڪامل...گویا😭 لحنت...هیجانت...ذوقت...آراااامشت!!! یادم نمیره😭😭😭 استاد خیلے بزرگ بود...خیلی مرد بود، ولی ڪنارش یه حامے داشت مثل تو! خدیجہ بانوے صبور و مهربون ، با یه روحِ لطیف واااای ڪه چه چیزایی تو ذهنم مرور میشه رفتے! ڪنار مطهره شیرین زبون و داداشاش و همسرت آروم گرفتی💔💔 یقین دارم جاتون خوبه ولے ما چه ڪنیم با این داغ..؟! خداحافظ اے داغ بر دل نشسته😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 ز.ص 🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀 پ.ن:چه زندگےِ قشنگی داشتین..(: حالا ڪه فڪر میکنم، خیلی حیف بود اگہ شهید نمیشدید((:💔 ❤️ @Khadem_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اصل_1.mp3
4.56M
[ 🕊 ] 📝 موضوع: 📌 قسمت سی ام برگرفته از کتاب مکیال 🔵صبر سختی های آخر الزمان Eitaa.com/Khadem_Majazi