📌نحوه شهادت شهید حیدر گلبازی نصرآباد
🌹با اینکه از بیمارستان آمده بود اما محلهای جراحتش عفونت کرده بود.
📌چرک و خون بود که زیر پانسمان سرازیر شده بود!! قرص هایی که مجروجین یواشکی با خودشون آورده بودند افاقه نمیکرد. دمادم اذان صبح بود که ناله های حیدر بیشتر شد و شروع به بی تابی کرد ما در داخل غرفه ها بودیم.
🌹چهره اش نورانی تر شده بود!!
🌹تا اینکه همزمان با ندای الله اکبر اذان صبح به ندای مولا و مقتدای خودش لبیک گفت و به پرواز درآمد.
🌹صدای بچه های مجروح که در داخل راهرو بودند بلند شد و شروع به زدن درب کردند و با فریاد حرس حرس؛ نگهبان عراقی را صدا کردند نگهبان از پشت درب سوال کرد چرا سر و صدا میکنید؟
📌بچه ها با زبان بی زبانی به نگهبان فهماندند که یکی از مجروحین شهید شده. نگهبانها میگفتند که باز کردن درب ها در هنگام شب ممنوع است.
🌹وقتی سر و صدا و فریاد بچه ها همراه با اصرار بیشتر شد بلاخره درب را باز کردند.
🌹با باز شدن درب آهنی و ورود هوای تازه به داخل راهرو چنان بوی خوشایند و عطر آگینی تمام فضا متوهم و وحشتناک را پر کرد که همه از تعجب انگشت به دهان ماندیم.
🌹نگهبانان عراقی و دکتر همراه داخل شدند بی توجه به اتفاقی که افتاده است و اینکه چرا درب را باز کرده اند ناگهان از همدیگه و سپس از بچه ها سوال کردند که: های شینو ریح؟ یعنی این بوی چیه؟ چه کسی عطر زده؟ از کجا عطر آورده اید؟ بچه ها با اشاره به حیدر گلبازی گفتند این بوی عطر آگین از پیکر اوست.
🌹نگهبان عراقی با تعجب پرسید از این که میگید مرده؟ مگه میشه؟ و به عربی همش میگفت: { کلکم کذاب}
📌یکی از نگهبانان که دکتر بود، خم شد و حیدر را معاینه کرد و پس از مکثی طولانی؛ از بالای سرش بلند شد و با زبان عراقی به دیگری گفت: والله هذا شهید
راوی سید محسن حیدری
✍️ منبع : فرهنگ نامه شهدای غریب اسارت
#شهید_غریب_اسارت_حیدر_گلبازی_نصرآباد
☸ پایگاه اطلاع رسانی کنگره ملی شهدای غریب در اسارت را به نشانی زیر دنبال نمائید 👇
PWSHAHID.COM
#طوفان_الاقصی #امام_زمان
🇮🇷برهمانعهد که بودیم برآنیم هنوز
#دبیرخانه_کنگره_ملی_شهدای_غریب_اسارت
╔══💠
🆔@pwshahid
🆔rubika.ir/pwshahid
╚══💠