eitaa logo
❲ خـآدمیـن‌‍شـھدا³¹³࿒ ❳🇵🇸
286 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
4.5هزار ویدیو
107 فایل
•﷽• ⇠مَـن‌بی‌حُسیـن؏ گُمشـده‌ای‌بی‌نِشـانَم، پَس‌بنویس‌تَمـام مَـراخـادم‌الحسیـن‌؏(:" #تو_دعوت_شده_از_مولایی🕊🌿 #خآدمین‌شہدا‌💕 #اطلاعاتمونـ☟︎︎︎ @info_khademin 🌸لینک ناشناسمونه☟︎︎︎ https://harfeto.timefriend.net/16838546674978
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 💠 به‌قدری جدی شده بود که نمی‌فهمید چه فشاری به مچ دستم وارد می‌کند و با همان جدیت به جانم افتاده بود :«تو از اول با خونواده‌ات فرق داشتی و به‌خاطر همین تفاوت در نهایت ترک‌شون می‌کردی! چه من تو زندگی‌ات بودم چه نبودم!» و من آخرین بار خانواده‌ام را در محضر و سر سفره با سعد دیده بودم و اصرارم به ازدواج با این پسر سر به هوای ، از دیدارشان محرومم کرده بود که شبنم اشک روی چشمانم نشست. از سکوتم فهمیده بود در شکستم داده که با فندک جرقه‌ای زد و تنها یک جمله گفت :« یعنی این!» دیگر رنگ محبت از صورتش رفته و سفیدی چشمانش به سرخی می‌زد که ترسیدم. 💠 مچم را رها کرد، شیشه دلستر را به سمتم هل داد و با سردی تعارف زد :«بخور!» گلویم از فشار بغض به تنگ آمده و مردمک چشمم زیر شیشه اشک می‌لرزید و او فهمیده بود دیگر تمایلی به این شب‌نشینی ندارم که خودش دست به کار شد. در شیشه را با آرامش باز کرد و همین که مقابل صورتم گرفت، بوی حالم را به هم زد. صورتم همه در هم رفت و دوباره خنده سعد بلند شد که وحشتزده اعتراض کردم :«می‌خوای چی‌کار کنی؟» 💠 دو شیشه بنزین و و مردی که با همه زیبایی و دلم را می‌ترساند. خنده از روی صورتش جمع شد، شیشه را پایین آورد و من باورم نمی‌شد در شیشه‌های دلستر، بنزین پُر کرده باشد که با عصبانیت صدا بلند کردم :«برا چی اینا رو اوردی تو خونه؟» بوی تند بنزین روانی‌ام کرده و او همانطور که با جرقه فندکش بازی می‌کرد، سُستی مبارزاتم را به رخم کشید :«حالا فهمیدی چرا می‌گفتم اون‌روزها بچه بازی می‌کردیم؟» 💠 فندک را روی میز پرت کرد، با عصبانیت به مبل تکیه زد و با صدایی که از پس سال‌ها انتظار برای چنین روزی برمی‌آمد، رجز خواند :«این موج اعتراضی که همه کشورهای عربی رو گرفته، از و و و و و ، با همین بنزین و فندک شروع شد؛ با حرکت یه جوون تونسی که خودش رو آتیش زد! مبارزه یعنی این!» گونه‌های روشنش از هیجان گل انداخته و این حرف‌ها بیشتر دلم را می‌ترساند که مظلومانه نگاهش کردم و او ترسم را حس کرده بود که به سمتم خم شد، دوباره دستم را گرفت و با مهربانی همیشگی‌اش زمزمه کرد :«من نمی‌خوام خودم رو آتیش بزنم! اما مبارزه شروع شده، ما نباید ساکت بمونیم! یه ماه هم نتونست جلو مردم تونس وایسه و فرار کرد! فقط دو هفته دووم اورد و اونم فرار کرد! از دیروز با هواپیماهاش به لیبی حمله کرده و کار هم دیگه تمومه!» 💠 و می‌دانستم برای سرنگونی لحظه‌شماری می‌کند و اخبار این روزهای سوریه هوایی‌اش کرده بود که نگاهش رنگ رؤیا گرفت و آرزو کرد :«الان یه ماهه سوریه به هم ریخته، حتی اگه ناتو هم نیاد کمک، نهایتاً یکی دو ماه دیگه بشّار اسد هم فرار می‌کنه! حالا فکر کن ناتو یا وارد عمل بشه، اونوقت دودمان بشّار به باد میره!» از آهنگ محکم کلماتش ترسم کمتر می‌شد، دوباره احساس مبارزه در دلم جان می‌گرفت و او با لبخندی فاتحانه خبر داد :«مبارزه یعنی این! اگه می‌خوای مبارزه کنی الان وقتشه نازنین! باور کن این حرکت می‌تونه به ختم بشه، بشرطی که ما بخوایم! تو همون دختری هستی که به خاطر اعتقاداتت قیام کردی! همون دختری که ملکه قلب پسر مبارزی مثل من شد!» 💠 با هر کلمه دستانم را بین انگشتان مردانه‌اش فشار می‌داد تا از قدرتش انگیزه بگیرم و نمی‌دانستم از من چه می‌خواهد که صدایش به زیر افتاد و تمنا کرد :«من می‌خوام برگردم سوریه...» یک لحظه احساس کردم هیچ صدایی نمی‌شنوم و قلبم طوری تکان خورد که کلامش را شکستم :«پس من چی؟» نفسش از غصه بند آمده و صدایش به سختی شنیده می‌شد :«قول میدم خیلی زود ببرمت پیش خودم!» کاسه دلم از ترس پُر شده بود و به هر بهانه‌ای چنگ می‌زدم که کودکانه پرسیدم :«هنوز که درس‌مون تموم نشده!» و نفهمید برای از دست ندادنش التماس می‌کنم که از جا پرید و عصبی فریاد کشید :«مردم دارن دسته دسته میشن، تو فکر درس و مدرکی؟» 💠 به‌ هوای سعد از همه بریده بودم و او هم می‌خواست تنهایم بگذارد که به دست و پا زدن افتادم :«چرا منو با خودت نمی‌بری سوریه؟» نفس تندی کشید که حرارتش را حس کردم، با قامت بلندش به سمتم خم شد و با صدایی خفه پرسید :«نازنین! ایندفعه فقط شعار و تجمع و شیشه شکستن نیست! ایندفعه مثل این بنزین و فندکه، می‌تونی تحمل کنی؟»... ✍️نویسنده: @khademin_shohada_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 یادداشت دقیق و کاربردی ⭕️ قیمت بلیط در لندن بیش از ۵۰ برابر و قیمت قریب به ۴۰ برابر ایران است. 💷 قیمت بلیط مترو در لندن ۲/۳۰ پورو هست. یعنی به قیمت امروز پوند که ۶۲۷۵۰ تومان است، بیش از ۱۴۴ هزار تومان می‌شود. این در حالی است که بلیط تک سفره درون شهری تهران ۲۸۵۰ تومان است. 🚞 یعنی قیمت بلیط مترو در لندن ۵۰ برابر قیمت بلیط در تهران است. ⛽️این در حالی است که قیمت بنزین در لندن لیتری ۱۸۸.۷ پنس معادل ۲.۳۲ دلار است. یعنی لیتری ۱۱۸۴۰۹ تومان یعنی قریب ۴۰ برابر قیمت بنزین آزاد در ایران است. 🏡 کرایه متوسط در لندن ماهانه ۱۷۵۰ یورو یعنی قریب به ۱۱۰ میلیون تومان است. 💷 برای حقوق‌های ۱۵۰۱ پوند به بالا ۲۳ درصد حقوق دریافت می‌گردد. یعنی برای حقوق ۱۵۰۱ پوندی که کمتر از اجاره بهای متوسط است باید بیش از ۳۴۵ پوند مالیات بپردازند. یعنی بیش ۲۱ میلیون تومان. برای حقوق‌های بالا مالیات آن تا ۴۰ درصد بالا می‌رود. 🏡 علاوه بر آن عوارض مسکن شهری در مناطق روستایی و شهری ۴۰۰ الی ۹۰۰ پوند است. یعنی ۲۵ تا ۵۶ میلیون تومان است. ❌ در ایران خیلی‌ها از حقوق‌ها در انگلستان و سایر کشورها دم می‌زنند ولی اشاره‌ای به مالیات‌ها و هزینه‌های زندگی نمی‌کنند. ✍️ دکتر محمد حسن قدیری ابیانه سفیر اسبق ایران در ایتالیا 🔴 👇 https://eitaa.com/joinchat/3959554299C7b558c3f51
چرا به رای میدهم: چون فکر میکنم این‌هایی که در ستادش رفت و آمد میکنند مثل و و و را به کار نمی‌گیرد و آدم از فضا می‌آورد برای دولتش...❌ چون یادم نیست در دولت یازدهم و دوازدهم 5000 واحد تعطیل شد..❌ یادم نیست به اوج خود رسید..❌ یادم نیست قطع میشد برق واحدهای تولیدی را قطع کردند که جبران شود چون نیروگاه نمی‌ساختند...❌ یادم نیست چیزهایی که فکرش را هم نمی‌کردیم از جمله پیاز و سیب زمینی و شکر و روغن هم میشد..❌ یادم رفته صبح جمعه می‌فهمیدند گران شده..❌ یادم رفته ها تعطیل شدند و رکورد بنزین را زدیم..❌ یادم رفته بدترین از جمله بی‌شناسنامه، بی‌سواد، بروید به جهنم، کودک،... و بیشترین شکایت‌ها به منتقدان میشد..❌ یادم رفته که برای صدها سکه از خزانه مملکت جایزه گرفتند و بعداً که مفتضح شد، گفتند تصمیم نظام بود..❌ یادم رفته مردم در روزانه ۷۰۰ نفر فوت می‌شدند و می‌گفتند به خاطر FATF به ما واکسن نمیدهند..❌ یادم رفته که می‌گفتند جوانان ایران ما، بزباش هم بلد نیستند درست کنند..❌ یادم رفته برادر جمهور و برادر معاون اولش یعنی جهانگیری دزد بودند و زندانی شدند...❌ یادم رفته که لایکو رئیس جمهور را با پرواز اختصاصی میفرستاند...❌ یادم رفته که مملکت را دودستی تقدیم سوداگران ارز و سکه کردند تا مردم را بدبخت کنند و ۶۰ تُن ذخیره کشور که از دوره نادرشاه در خزانه بود بر باد رفت...❌ یادم رفته چطور در ملت را فریب دادند و جیبشان را زدند..❌ یادم رفته رکورد رشد اقتصادی را زدند..❌ یادم رفته که 45 هزار وپونصد تومن برایشان مصیبت عظما بود..❌ یادم رفته افتخار میکردند یک واحد برای مردم نساختند و خانه‌دار شدن را به رویا تبدیل کردند..❌ یادم رفته که به جای استفاده از این همه ظرفیت جوان، گفتند مشکل ما این شصتی‌ها هستند..❌ یادم رفته که وعده تمام را دادند اما هم هسته‌ای را دادند، هم تحریمها اضافه‌تر شد...❌ یادم رفته که 800 تحریم را به 1500 تحریم رساندند..❌ یادم رفته به بهانه خصوصی‌سازی چه کردند با بزرگترین تولیدی یادم رفته به جای قرارداد با واحدها تولیدی، التماس شرکت‌های خارجی را کردند و آخر هم هیچ‌..❌ یادم رفته دولت تاریخ را رقم زدند..❌ یادم رفته 700 میلیون دلار تراز حساب دولت منفی شد..❌ یادم رفته یادم نیست حافظه‌ی تاریخی‌ام پاک شده.. 🔻❗یادم رفته ولی خودم هم صبح شنبه میفهمم چه کردم با خودم و کشورم... همه باهم دکتر جلیلی