eitaa logo
❲ خـآدمیـن‌‍شـھدا³¹³࿒ ❳🇵🇸
285 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.6هزار ویدیو
108 فایل
•﷽• ⇠مَـن‌بی‌حُسیـن؏ گُمشـده‌ای‌بی‌نِشـانَم، پَس‌بنویس‌تَمـام مَـراخـادم‌الحسیـن‌؏(:" #تو_دعوت_شده_از_مولایی🕊🌿 #خآدمین‌شہدا‌💕 #اطلاعاتمونـ☟︎︎︎ @info_khademin 🌸لینک ناشناسمونه☟︎︎︎ https://harfeto.timefriend.net/16838546674978
مشاهده در ایتا
دانلود
زن حسود فرانسوی برای یادآوری و تدریس زبان فرانسه، در حال مطالعه برخی کتب آموزش زبان‌شان بودم که با جملات در تصویر مواجه شدم. اول ترجمه اش را می‌نویسم. ( پاتریک از رفیقش داره می پرسه که چرا خانمش ازش جدا شده): «پاتریک:‌چرا متیلد تو رو ترک کرد؟ گابریل: ما خیلی با هم بحث می‌کردیم. اون خیلی حسود بود. اون از اینکه من به زنان زیبا در خیابان نگاه کنم متنفر بود. بحث و جدل ما وحشتناک بود! پاتریک:‌حالا که جدا شدی. تمایل داری مجدد ازدواج کنی؟ نه! قطعا نه!» این گفتگو در یک کتاب رسمی آموزشی زبان فرانسه است. در یک کشور که روابط زن و مرد آزاد است. قانون پوشش محدود کننده برای زن در خیابان‌ها وجود ندارد. دسترسی راحت برای هر زن و مردی هست و منعی وجود ندارد که حرصی بسازد. جمله ای که زیاد شنیده ایم: خارجی‌ها چون آزادند، چشم و دل سیر اند. اما با همه اینها، داستان‌های رایج ناراحتی زن از چشم چرانی مردش، از هوس بازی‌اش، از راضی و قانع به همسر خود نبودنش، از دل شکستگی و رنج زن در ناتوان بودن از برای خود نگه داشتن همسرش، در چنین کشورهایی برای چنین مردمی هم برقرار است. منبع: یک بانوی ایرانی ساکن در و
مرتضی: در این سه ماهی که در هلند به سر می‌برم هر روز سرتیتر خبرهای اصلی را دنبال کرده‌ام. یک نکته که به چشمم آمد اخبار حوادث در هلند بود. از تخریب فروشگاه‌ها تا تجمعات در اعتراض به مشکلات مختلف. چندین بار هشدار کلاهبردی بانکی - در همین مدت کوتاه - یا اتفاق رایج دوچرخه دزدی و توصیه به قفل اساسی. در کنار این موارد، هر شب هم از یکی از کانال های تلویزیونی شاهد پخش برنامه های مستند فعالیت بی وقفه پلیس در مبارزه با انواع و اقسام جرم از قبیل دزدی و فروش مواد مخدر و ضرب و جرح و قاچاق کالا هستیم. با خودم فکر می کردم که یک عمر شنیدم و گفتند که غربی‌ها قانون مدار هستند... اما چه در فرانسه و چه در ، که به عنوان کشورهای دیگه خیلی پیشرفته اروپا شناخته شده، واقعیت زندگی چیز دیگری است. در هر جامعه‌ای قانون هست و کسانی که اهل رعایت باشند و کسانی که نباشند. اما هیچ کشوری برای کشور هلند شبکه ماهواره‌ای از خارج هلند راه نمی‌اندازد که به مردم هلند مدام اخبار بد و منفی و حوادث و حواشی کشورشان را مخابره کند. درحالی‌که برای کشور من بیش از ۲۶۰ شبکه ماهواره‌ای فارسی زبان چنین ماموریتی را عهده‌دار شده‌اند... منبع: یک بانوی ایرانی ساکن در و @jaja_be_rangekhoda
انصاف و وجدان شش ماهی که ایران بودم کیفیت همه چیز خیلی بالاتر رفته بود. سیستم بانکی،‌ انواع اپلیکیشن های رفاهی تفریحی، وفور رستوران ها و کافی شاپ ها، شلوغی چشم گیر آنها. جشن تولدهایی در آن ها برپا بود... و پارک ها شلوغ، دورهمی های رفاقتی و خانوادگی. صدای بگو بخند همه جا را گرفته بود. من خیلی جاها رفتم. خیلی عکس و فیلم گرفتم. مراکز تجاری خیلی بیشتر شده بود. قدم به قدم یک ساختمان تجاری بزرگ که در هر کدام هم می رفتی مردم در حال رفت و آمد و خرید. سرویس دهی ها خیلی قوی شده بود. به روز ترین اجناس و ... فقط گران تر شده بود. گران تری که در پست بعدی می نویسم وقتی برگشتم در هلند با چه وضعی مواجه شدم. در این بازه زمانی چند دانشگاه و مدرسه هم رفتم. دوره های استارتاپی خیلی قوی دیدم که به شدت در حال فعالیت هستند. واقعا برایم جالب بود. سطح فعالیت و دانش و بودجه و حتی گروه سنی کسانی که فعالیت می کردند و همه دارای تحصیلاتی عالی دانشگاهی بودند و نخبه می نمودند. حتی در یکی از دوره های آموزشی آنها شرکت کردم. موضوعی بود که همین الان در دنیا تازه مطرح شده و آنجا فارسی و انگلیسی در حال تدریس بود. فعالیت برخی از این استارتاپها تا کشورهای همسایه هم پیش رفته بود و یک هم افزایی عالی شکل گرفته بود. جوانانی کم سن که به شدت مشغول بودند و از آینده درخشان ایران و جوان ایرانی می گفتند و چشمان من برق می زد. خلاصه خیلی حس خوب و امیدوار به خود گرفتم و خدا را شکر کردم. روزی که داشتم بر می گشتم هنوز این حواشی پیش نیامده بود. فرودگاه را تا این حد شلوغ ندیده بودم. آخر شهریور بود و ظاهرا مردم به سفرهای تفریحی می رفتند. به شدت شلوغ و غالبا خانوادگی. در دلم گذشت که مردم در دنیای واقعی واقعا زندگی خیلی خوبی دارند. در امنیت و آرامش و دوری از سختی واقعی زندگی را می گذرانند... صف خیلی طولانی برای زدن مهر گذرنامه ایجاد شده بود. واقعا جمعیت خیلی بود. یک دفعه یک آقایی داد زد که مردم رو خسته کردید چرا انقدر کند کار می کنید بابا یکی بره اعتراض کنه! یه آقای دیگه گفت: شما برو اعتراض کن ما پشتت در میایم. آقای اول گفت: بعید می دونم شماها آدم رو شیر می کنید آدم جلو می ره می بینه پشتش خالیه. نرفت خلاصه جلو ولی بلند بلند به غر زدنش ادامه داد و خستگی در صف ایستادن رو بیشتر کرد با صداش. این گذشت و رسیدم فرودگاه آمستردام. این چندمین بار بود که با چنین صف سنگینی مواجه میشدم. تقریبا همیشه بخصوص این دفعه آخر چندین بار این اتفاق رخ داده. حتی در اخبار هلند بارها در خصوص شلوغی و کندی کار در فرودگاه اسخیفول صحبت شده. خسته از یک سفر طولانی باز در صف قرار گرفتیم. اما اینبار اینجا هیچکس اعتراضی نمی کرد. همه خیلی مودب ایستاده بودند و صف به آرامی جلو می رفت. موقع رفت هم به این شکل بود. با اینکه بیش از دو ساعت معطلی کشیدیم اما حتی یک نفر اعتراض نکرد... با اینکه در صف ایرانی کم نبود... این اعتماد به نفس کاذب و اخلاق طلبکارانه فقط در ایران خریدار دارد... ایرانی بی اعصاب و معترض ایران، ایرانی مبادی آداب و قانون می شود در خارج. چرا؟ چون اینجا داد و فریاد و شلوغ کردن و اعتراض کردن هزینه سنگینی دارد... همین اواخر که در هلند به خاطر اعتراضات مردمی شلوغ شد و برخی به اموال عمومی آسیب وارد کردند، دوست هلندی می گفت چون تمام زندگی مردم اینجا وابسته به حساب بانکی است، به راحتی اولین کاری که پلیس می کند پس از شناسایی فرد، حساب بانکی اش را می بندد و رسما او را به خاک سیاه می نشاند. این کار پلیس سر اعتراضات اخیر کانادا و آمریکا هم رخ داده بود. 💡 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @khademin_shohada_313
انصاف و وجدان شش ماهی که ایران بودم کیفیت همه چیز خیلی بالاتر رفته بود. سیستم بانکی،‌ انواع اپلیکیشن های رفاهی تفریحی، وفور رستوران ها و کافی شاپ ها، شلوغی چشم گیر آنها. جشن تولدهایی در آن ها برپا بود... و پارک ها شلوغ، دورهمی های رفاقتی و خانوادگی. صدای بگو بخند همه جا را گرفته بود. من خیلی جاها رفتم. خیلی عکس و فیلم گرفتم. مراکز تجاری خیلی بیشتر شده بود. قدم به قدم یک ساختمان تجاری بزرگ که در هر کدام هم می رفتی مردم در حال رفت و آمد و خرید. سرویس دهی ها خیلی قوی شده بود. به روز ترین اجناس و ... فقط گران تر شده بود. گران تری که در پست بعدی می نویسم وقتی برگشتم در هلند با چه وضعی مواجه شدم. در این بازه زمانی چند دانشگاه و مدرسه هم رفتم. دوره های استارتاپی خیلی قوی دیدم که به شدت در حال فعالیت هستند. واقعا برایم جالب بود. سطح فعالیت و دانش و بودجه و حتی گروه سنی کسانی که فعالیت می کردند و همه دارای تحصیلاتی عالی دانشگاهی بودند و نخبه می نمودند. حتی در یکی از دوره های آموزشی آنها شرکت کردم. موضوعی بود که همین الان در دنیا تازه مطرح شده و آنجا فارسی و انگلیسی در حال تدریس بود. فعالیت برخی از این استارتاپها تا کشورهای همسایه هم پیش رفته بود و یک هم افزایی عالی شکل گرفته بود. جوانانی کم سن که به شدت مشغول بودند و از آینده درخشان ایران و جوان ایرانی می گفتند و چشمان من برق می زد. خلاصه خیلی حس خوب و امیدوار به خود گرفتم و خدا را شکر کردم. روزی که داشتم بر می گشتم هنوز این حواشی پیش نیامده بود. فرودگاه را تا این حد شلوغ ندیده بودم. آخر شهریور بود و ظاهرا مردم به سفرهای تفریحی می رفتند. به شدت شلوغ و غالبا خانوادگی. در دلم گذشت که مردم در دنیای واقعی واقعا زندگی خیلی خوبی دارند. در امنیت و آرامش و دوری از سختی واقعی زندگی را می گذرانند... صف خیلی طولانی برای زدن مهر گذرنامه ایجاد شده بود. واقعا جمعیت خیلی بود. یک دفعه یک آقایی داد زد که مردم رو خسته کردید چرا انقدر کند کار می کنید بابا یکی بره اعتراض کنه! یه آقای دیگه گفت: شما برو اعتراض کن ما پشتت در میایم. آقای اول گفت: بعید می دونم شماها آدم رو شیر می کنید آدم جلو می ره می بینه پشتش خالیه. نرفت خلاصه جلو ولی بلند بلند به غر زدنش ادامه داد و خستگی در صف ایستادن رو بیشتر کرد با صداش. این گذشت و رسیدم فرودگاه آمستردام. این چندمین بار بود که با چنین صف سنگینی مواجه میشدم. تقریبا همیشه بخصوص این دفعه آخر چندین بار این اتفاق رخ داده. حتی در اخبار هلند بارها در خصوص شلوغی و کندی کار در فرودگاه اسخیفول صحبت شده. خسته از یک سفر طولانی باز در صف قرار گرفتیم. اما اینبار اینجا هیچکس اعتراضی نمی کرد. همه خیلی مودب ایستاده بودند و صف به آرامی جلو می رفت. موقع رفت هم به این شکل بود. با اینکه بیش از دو ساعت معطلی کشیدیم اما حتی یک نفر اعتراض نکرد... با اینکه در صف ایرانی کم نبود... این اعتماد به نفس کاذب و اخلاق طلبکارانه فقط در ایران خریدار دارد... ایرانی بی اعصاب و معترض ایران، ایرانی مبادی آداب و قانون می شود در خارج. چرا؟ چون اینجا داد و فریاد و شلوغ کردن و اعتراض کردن هزینه سنگینی دارد... همین اواخر که در هلند به خاطر اعتراضات مردمی شلوغ شد و برخی به اموال عمومی آسیب وارد کردند، دوست هلندی می گفت چون تمام زندگی مردم اینجا وابسته به حساب بانکی است، به راحتی اولین کاری که پلیس می کند پس از شناسایی فرد، حساب بانکی اش را می بندد و رسما او را به خاک سیاه می نشاند. این کار پلیس سر اعتراضات اخیر کانادا و آمریکا هم رخ داده بود. 💡 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @khademin_shohada_313