eitaa logo
خادمین‌شهدا‌استان‌کردستان
1.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
13 فایل
خادمی‌شهدا یک‌لباس‌و‌‌مدال‌نیست ! یک‌هدف‌و‌یک‌راه‌است که‌تورا‌به‌جمع‌یاران‌میبرد خادمی‌شهیدان یک‌سکوی‌پرواز‌است ! #خادم‌مثل‌ِ‌قاسم رفیق‌شهید،شهیدت‌میکنه کمیته برادران: @Khadem315o کمیته خواهران: @KhademinKhahar345
مشاهده در ایتا
دانلود
آسمانی شدنت از خاک بریدن می خواست... چهار روز تا چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم عزیز🖤 کمیته خادمین شهدای کردستان ●•~》@khademinkordestan
💠 روایتی از زندگی مجاهد خستگی ناپذیری که هم طاهر بود، هم معطر و منور و همچون نور در میان رزمندگان لشکر عملیاتی 25 کربلا می درخشید. سید رضا، عاشق ولایت بود و علاقه‌ی زیادی به مقام معظم رهبری داشت و خود را با افتخار، سرباز آقا می‌دانست، این عشق باعث شد تا به این مقام، نائل آید. 🏷️ برشی از کتاب: وقتی به سن تکلیف رسیدم، چادر سر کردم. نمازم را شروع کردم. روزه می‌گرفتم همه این کارها را انجام می دادم. چون آقا رضا، سرمشقم بود. حس می کردم باید وظایف مذهبی را خیلی خوب انجام دهم. آنقدر خوب که آقارضا قبول داشته باشد. حتی از او یک بار سوال کردم: داداش! چرا نمی گی کاری که دوست داری رو بکنم؟ گفت: خب خودت داری انجام می دی. اون چیزهایی که خوب هست و انجام می دی. لازم نیست من چیزی بگم. و چقدر خوشحال شدم از این که چنین حرفی به من زد. 📖 طاهر خان طومان روایتی از زندگی شهید سیدرضا طاهر 🖊️ به قلم: مصیب معصومیان کمیته خادمین شهدای کردستان ●°~》@khademinkordestan
🕊شهیدعلی‌صیادشیرازی وضع سنندج خراب بود. ارتباطمان با بیرون قطع شده بود. فشار ضدانقلاب روز‌ به‌ روز، ساعت به ساعت بیش‌تر می‌شد؛ آتششان سنگین‌تر. وصیت‌نامه‌ام را نوشتم و دادم به خلبان هلیکوپتر که وقتی رفت کرمانشاه، بیندازد صندوق پست. دیگر امیدی نبود. صیاد که آمد، وضع فرق کرد. با همان امکاناتی که بود، فوری عملیات پیشروی و پاکسازی را شروع کرد؛ از پادگان تا استانداری. یک بلدوزر راه انداخته بود جلو و یک تانک عقب. بینشان نیروها موضع گرفته بودند و حرکت می‌کردند. یکی دو روز بعد، رسیدند به باشگاه افسران. بلافاصله نیرو با هلیکوپتر رساند فرودگاه. کار بازسازی و تأمین سنندج از فرودگاه شروع شد. حالا دیگر وضع سنندج فرق می‌کرد. روزهای اولی بود که آمده بود سنندج. جلوی ستون حرکت می‌کرد و می‌رفت طرف مریوان؛ خیلی شجاع، جسور. بهش گفته بودند: بهتر نیست شما جلوی ستون حرکت نکنید، دیگران رو بفرستید جلو؟ جواب داده بود: من باید با چند تا از این ستون‌ها برم و بیام، تا برای بقیه جا بیفته که این جوری هم میشه کار کرد. خیلی هم نگذشت. کم‌کم برای بقیه جا افتاد. کمیته خادمین شهدای کردستان ♡•~》@khademinkordestan
سلام مهربان پدرم ، مهدی جان 🤚🌸 هر صبح وقتی چشم می گشایم ، وقتی زندگی با لبخند گرم خورشید بر زمین پهن می شود ، دلخوشم به اینکه بایستم رو به روشن ترین سمت آبی آسمان و دست بر سینه بگذارم و از اعماق جانم سلامتان کنم ... و چه دلنشین است این سلام های سپیده دمان و چه پرامید است حس گرم پاسخ پدرانه ی شما در ذره ذره ی وجودم ... شکر خدا که شما را دارم ... شکر خدا که دوستتان دارم ... شکر خدا که به شما دلخوشم ... ✦‎࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ سلااااااااااااااام 🤚صبحتون بخیر رفقا🌺 روزمون علوی❤️ و زهرایی❤️
•═┄•※☘🌺☘※•┄═• ⭕عنـــایت روزی که قرار بود محمد تقی را در امامزاده عقیل(ع) دفن کنند، خانمی همراه همسر خود وارد امامزاده شد و پرسید این قبر را برای چه کسی آماده می کنید؟ به او گفتند: در این قبر قرار است شهیدی را دفن شود. با شنیدن این سخن آنها شروع به بی قراری و گریه کردند علت را که جویا شدند یکی از آنها جواب داد دیشب خواب (س) را دیدم که می فرمود : فردا شهیدی را که برای دفاع از دخترم به شهادت رسید به امامزاده عقیل خواهند آورد ، حتما به پیشوازش برو! 📙از کتاب فاطمیون. اثر گروه شهید هادی کمیته خادمین شهدای کردستان 🌷|@khademinkordestan
📍یک سقف یک آرزو ... روزگار ، شوخی‌ هایشان را خرید..! و آرزوهای آمیخته با خنده‌هایشان را برآورده کرد. حالا که بر مزار سیدعلی می‌روی و به سوله‌ ساکت گلزار شهدا که دیگر ، رواق حـرم سید شده است نگاه می‌کنی، به یاد آرزوی شوخی‌وار او می‌ اُفتی که گفته بود : " ای کـاش روی قبر ما هم سایبانی و گنبدی بسازند" کمیته خادمین شهدای کردستان 🌷|@khademinkordestan
نورانی‌ ترین عملیاتِ بچه‌های جنگ بـود ...📿 کمیته خادمین شهدای کردستان 🌷|@khademinkordestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ من مادر شهید هستم... 🔹روایت حزین مادران شهدا از فرزندان خود و همچنین روایت حاج قاسم از بوسه زدن بر پای مادرش... ◇در این شب و روزهایی که مشغول خوشحال کردن مادران خود هستیم مادرانی هستند که فرزندانشان برای دفاع از ما شهید شدند ، در حد توان قدردان زحماتشان باشیم... کمیته خادمین شهدای کردستان 🌷|@khademinkordestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀⃟🌧 اےشہیـد✨ هواےِدلم‌ابریست☁️ موج‌دلـم‌را🌊 روےامواج‌عاشقےتنظیم‌کن🙂 باشدکہ‌خداےمہربان‌خریدارم‌شود :)!🌱 کمیته خادمین شهدای کردستان 🌷|@khademinkordestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ِ بوسه‌ تو ویژه چهارمین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی این بی‌قراری، پایان ندارد کی میرسد، وقت قرار بوسه‌ی تو کوهم ولی کاش از هم بپاشم درناگهان انفجار بوسه‌ی تو... 🎙 خواننده: محمد معتمدی شاعر: محمد مهدی سیار 🎼 آهنگساز: مسعود سخاوت دوست تهیه شده در بنیاد مکتب حاج قاسم با همکاری موسسه فرهنگی هنری وصف صبا کمیته خادمین شهدای کردستان ○●~》@khademinkordestan
❣ سلام امام زمانم ❣ 📖 السَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ... 🌱سلام ‌بر تو‌ ای مولایی که در برابر کلام نافذت، همه دلیلها رنگ می بازد؛ سلام بر تو و بر روزی که برهان های محکمت، جایی برای تردید باقی نخواهند گذاشت... 📚 صحیفه رضویه زیارت امام زمان عجّل تعالی فرجه در حرم شریف امام رضا علیه السلام. اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲🏻 «السلام علیکم یا اولیاء الله و احبائه السلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار»
🌷 آدم‌ها سه دسته‌اند؛ خام، پخته و سوخته خام که هیچ! پخته هم عقل معیشت دارند و دنبال کار و زندگی حلال هستند! سوخته‌ها عاشقند. چیزهای بالاتری می‌بینند و می‌سوزند توی همان عشق! کمیته خادمین شهدای کردستان 🌷|@khademinkordestan
📌 این دو شهید تا سال ۷۳ دست در دست هم داشتند 🔷️ دستِ داوود بصائری (شهید سمت راست) را گرفتم و در دست رفیق دیگرمان اکبر قهرمانی گذاشتم؛ به اکبر هـم سفارش کردم مراقب داوود باشد. ◇ از نقطه ی رهایی باید عازم خط میشدیم؛ خداحافظی کردیم و از یکدیگر قول شفاعت گرفتیم. ◇ صبح روز بعد، پاتک سنگین دشمن روی کانال ۱۱۲ آغاز شد. حجم آتش به قدری شدید بود که از گرمای انفجارهای مداوم در داخل کانال، احساس میکردیم پوست بدنمان دارد میسوزد و ریه هایمان داغ شده است. ◇ زیر آن آتش باران شدید، ناگهان داوود و اکبر را دیدم که کنار هم به دیوار کانال تکیه داده بودند. ◇ با دیدن این دو بچه محل در آن وادی آتش و خون، کلی خوشحال شدم؛ آنها هم با دیدن من خیلی ذوق کردند. ◇ دستی برایشان تکان دادم که به یکباره گلوله ی توپ ۱۲۰ نزدیک آنها به زمین خورد. گرد و خاک که فرو نشست،دیدم سر داوود به روی شانه اکبر افتاده و همینطور کنار هم به شهادت رسیده اند. ◇ قلبم داشت از حرکت می ایستاد با حسرت نگاهشان کردم و در دل از خدا خواستم شفاعتشان را شامل حال من گرداند. 📚 زمینهای مسلح / گلعلی بابایی "روایتی از حمـاسـه والفـجر ۱" 🔻 پیکر مطهرشان تا سال ۷۳ به همین شکل در منطقه فکه، زیارتگاه ملائکة الله بوده. | کمیته خادمین شهدای کردستان 🌷|@khademinkordestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ندیدن خود و تعلق الهی شهید؛ شهدا تعلّقاتشان، تعلّقات متعالی بود. کمیته خادمین شهدای کردستان 🌷|@khademinkordestan
در دفتر خاطرات ما بنویسید✍ ما هرچه داریم ازشهدا داریم😢🥀 کمیته خادمین شهدای کردستان 🌷|@khademinkordestan
✋ ✨صدای آمدنت را به گوش ما برسان زمان غیبت خود را به انتها برسان... ✨نگاه نافذ خود را بر این گدا انداز برای درد نهفته کمی دوا برسان... ✨اگرچه بهر ظهورت نکرده ام کاری بیا و بر لب ما فرصت دعا برسان... 🤲🏻 السلام علیکم یا اولیاء الله و احبائه
47.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎵🌹عمو قاسم 🌹🎵 :::... نوای دلتنگی های دُردانه ها، برای عموی شهیدشان ...::: ❤️ شاهکار گروه سرود ضحی ❤️ ▪️شاعر و آهنگساز: سید ایمان عباسی ▪️با صدای: احمد محمدی پور کمیته خادمین شهدای کردستان 🌷|@khademinkordestan
★شهید رسول پورمراد: امیدوارم حضورم در سوریه مرا به امام زمان(عج) نزدیک کند... خیلی اهل نصیحت و توصیه نیستم چون خودم بیشتر از همه به آن نیاز دارم، فقط جهت یاد آوری: ۱. نماز که انسان را از فحشا و منکر دور میکند ۲. روزه که سپر آتش است ۳. یادآوری مرگ ۴. جهاد با نفس ۵. ولایت مداری و گوش به فرمان رهبر بودن ۶. دعا برای سلامتی و فرج آقا ۷. طلب شهادت... 🕊 ♥️ کمیته خادمین شهدای کردستان 🌷|@khademinkordestan
.. Γ♥️🍃•• 📝 📍دکتر چمران وقتی به کسی مسئولیت می‌داد، همه‌ی کارها را به عهده‌ی او می‌گذاشت. بهش خط نمی‌داد که این را بکن، آن کار را نکن. فقط نظارت و راهنمایی می‌کرد. ابتکار عمل و رزم و رزق و روزی، به عهده‌ی خودم بود. آنجا، خودم را پیدا کردم. سعی کردم فکرم را به کار بزنم و خودم را نشان بدهم. نیرو هم می‌دانست که من عددی هستم و حرفم را می‌خرید. دکتر همیشه می‌گفت: تبعیت، یک بحث است؛ استقلال ذهنی، یک حرف دیگر.. 📚به نقل از کتاب 🥀 کمیته خادمین شهدای کردستان 🌷|@khademinkordestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر تو ای بزرگمرد ای سرباز بی ادعای وطن ای سردار دلها . . . تو رسیدی به آرزوی خودت چه کند این جهان تباهی را؟ کمیته خادمین شهدای کردستان 🌱~》@khademinkordestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«شهیده فاطمه اسدی» زمان شهادت:در سن ۲۲ سالگی در ۸ شهریورماه ۱۳۶۳ نحوه شهادت:بعد از یک ماه شکنجه، ناجوانمردانه تیرباران می‌شود. محل دفن: در جوار مرقد بی‌بی هاجر خاتون ____(🌷)________________ شهیده فاطمه اسدی فرزند علی در 11 مرداد سال 1339 در روستای باقرآباد از توابع شهرستان دیواندره به دنیا آمد. او 22 ساله بود و صاحب دو فرزند که در هشتم شهریورماه سال 1363 بعد از تحمل یک ماه اسارت و شکنجه ضد انقلاب توسط عناصر خائن گروهک دموکرات تیرباران شد. 17 آبان ماه جاری در جریان عملیات کاوش پیکر مطهر شهدا توسط گروه‌های تفحص، برای نخستین بار پیکر مطهر این بانوی شهید پس از گذشت 37 سال از شهادت و گمنامی، در ارتفاعات چهل چشمه کردستان پیدا شد. همسر این بانوی شهید چاه‌کن بود و آمده بود تا دو روز در سپاه حسین‌آباد منطقه دیواندره چاه بکند، آنجا اسیر می‌شود و در زندانی با سرکردگی مصطفی هجری از حزب دموکرات زندانی می‌شود. همسر باوفایش با دو فرزند کوچک (پسر شیرخواره و دختر سه‌ساله‌اش) درصدد برآمد شوهرش را آزاد کند، از او تقاضای پول می‌کنند. شهید فاطمه اسدی 200 هزار تومان پول که در آن زمان مبلغ قابل‌توجهی بود از طریق فروش گوسفند و وسایل زندگی به دست می‌آورد به‌امید اینکه بتواند شوهرش را آزاد کند اما نه تنها به هدفش نرسید بلکه بعد از یک ماه شکنجه‌های وحشیانه، مزدوران ضدانقلاب او را به‌همراه یک برادر بسیجی در ارتفاعات چهل چشمه به شهادت می‌رسانند. کمیته خادمین شهدای کردستان 🌱~》@khademinkordestan