eitaa logo
خادمین‌شهدا‌استان‌کردستان
1.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
13 فایل
خادمی‌شهدا یک‌لباس‌و‌‌مدال‌نیست ! یک‌هدف‌و‌یک‌راه‌است که‌تورا‌به‌جمع‌یاران‌میبرد خادمی‌شهیدان یک‌سکوی‌پرواز‌است ! #خادم‌مثل‌ِ‌قاسم رفیق‌شهید،شهیدت‌میکنه کمیته برادران: @Khadem315o کمیته خواهران: @KhademinKhahar345
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹شب چهارم ماه مبارک رمضان ـ قرائت دعای توسل ـ قرائت قرآن قرآن ـ روایت گری ـ منبر و روضه ـ مداحی 🪴هر شب ساعت 21 سنگر خادمین بهشت شهدا(ویژه برادران) 📍همزمان با پخش زنده از طریق کانال ایتا ــــــــــــــــــــــ 🔹اینجا بهشت خداست... ▫️بهشت شهدای قروه▫️ @bhshtshohadaghorve
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 اما بهت بگم اونایی که هفت آسمون رو عبور کردند... روایتگری حاج حسین یکتا کمیته خادمین شهدای کردستان 🔸»@khademinkordestan
هدایت شده از  بهشت شهدا قروه
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪴شبهای آشتی کنان_بهشت شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان 🔸یادمان شهدای طلائیه ▪️بسم الله الرحمن الرحیم ⭕️ اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ واجْعَلْنی فیهِ من عِبادَکَ الصّالحینَ القانِتین واجْعَلْنی فیهِ من اوْلیائِکَ المُقَرّبینَ بِرَأفَتِکَ یا ارْحَمَ الرّاحِمین. ▪️خدایا، قرار ده مرا در این ماه از آمرزش جویان و از بندگان شایسته فرمان بردار و از اولیای مقرّبت (دوستان نزدیکت)،به مهربانی خودت ای مهربان ترین مهربانان. کمیته خادمین شهدای کردستان 🌤»@Khademinkordestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 با درود فراوان به شهدای اسلام سلام بر امام خمینی بت شکن ،ای امام!تاخون در رگ دارم می‌جنگم و شهید می‌شوم «شهید بهرامعلی قلی زاده» کمیته خادمین شهدای کردستان 🔸»@khademinkordestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ یاد ماندگار | صبحگاه یادمان شهدای شلمچه به نفس حاج داوود عزیز؛ یخیلیب عباسیم... کمیته خادمین شهدای کردستان 🔸»@Khademinkordestan
آخرین برگ از نوشته های یکی از شهدای کانال حنظله: امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم. آب را جیره بندی کرده ایم. نان را جیره بندی کرده ایم. عطش همه را هلاک کرده است. همه را جز شهدا که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند. دیگر شهدا تشنه نیستند. فدای لب تشنه ات پسر فاطمه 🇮🇷کمیته خادمین شهدای کردستان 🆔@Khademinkordestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ولادت:۱۳۳۵/۱۲/۱ شهادت:۱۳۶۶/۷/۱۱ محل شهادت: شهرستان دیواندره نحوه شهادت: درگیری با ضدانقلاب محل دفن: گلزار شهدای شهرستان دیواندره ..................(🌻)....................... شهید عبدالله رحیمی در یکی از روستاهای مریوان به نام چاولکان وزیر میان خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود.قبل از انقلاب مخالفت زیادی با رژیم سفاک پهلوی از خود نشان داد و پس از عزیمت به شهرستان دیواندره و اقامت دریکی از روستاهای این شهرستان بنام قلعه ولیانه جهت سرنگونی رژیم شاه خائن تلاش و زحمات زیادی کشید. پس از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تاریخ بیستم تیر سال 1358 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دیواندره درآمد و جهت دفاع از مناطق محروم کُردستان به جبهه‌های حق علیه باطل شتافت و علیه کوردلان از خدا بی‌خبر حزب کومله و دمکرات به مبارزه ی جدی پرداخت.اين پيشمرگ مخلص و بی ادعا سرانجام در شهرستان ديواندره به كمين كید وطن‌فروشان خائن قرار گرفت و پرنده ی روحش در آشيان جنات نعيم به آرامش رسيد. کمیته خادمین شهدای کردستان 🔸»@Khademinkordestan
💠ﺟﻠﻮﯼ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺑﻨﺪ ﭘﻮﺗﯿﻦﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎی ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺖ ﺣﻼﻟﻢ ﮐﻨﯿﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ : " ﺑﻤﺎﻥ، چند ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﭘﺪﺭ ﺷﻮﯼ" حبیب الله ﮔﻔﺖ: "ﻭﺿﻊ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺻﺪﺍﻡ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﮏﻫﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﻇﻠﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻭﻡ "ﻭ ﺭﻓﺖ. 💠ﻭﻗﺖ ﺭﻓﺘﻦ ﮔﻔﺖ :" ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﻣﺤﺪﺛﻪ". ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺗﻠﻔﻨﯽﺍﺵ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ :"ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﻧﻤﯽﮔﺮﺩﻡ ﻗﻨﺪﺍﻗﻪ ﻣﺤﺪﺛﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ. ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻫﺮﮔﺰ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﯾﺪ " ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻔﺖ .. ﻧﻮﺯﺍﺩ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﻭ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺪﺭ... 🌷 🌷|@khademinkordestan
🔹گریه‌های محدثه یک طرف، بیماری و بی‌قراری محمد یک طرف، پدر مادرم از دست گریه‌های این دو تا بچه عاصی شده بودند. پدرم گفت: «زنگ بزن حاجی بیاید، این بچه دارد می‌میرد.» 🔸19 اسفند 1363 که محدثه چهار روزه بود،من بعد از اذان صبح شروع کردم به تماس گرفتن با مریوان، تا این که ساعت هفت صبح موفق شدم تماس بگیرم، از بس بوق اشغال شنیدم، سرم درد گرفت. وقتی تماس برقرار شد، آن‌قدر برایم غیرمنتظره بود که دستپاچه شـدم و به تته پته افتادم، یکـی از سربازهای سپاه مریوان گوشی را گرفته بود، گفت: «حاجی گشت بوده، همین یک ساعتِ پیش خوابیده.» 🔹گفتم: «خانمش هستم، کار واجب دارم، بیدارش کنید.» رفت بیـدار کرد، حاجـی آمد گوشی را گرفت، تا جـواب سلامم را داد، گفت: «چه بی‌موقع زنگ زده‌ای؟» 🔸هم تعجب کردم، هم ناراحت شدم، سابقه نداشت با من اینگونه صحبت کند، بلافاصله لحنش عوض شد، توضیح داد: «همین الان داشتم خواب می‌دیدم شهید شده‌ام، دارند تابوت مرا می‌آرند مازندران.» 🔹گفتم: «حاجی جان! من که قصد نداشتم تو را از آرزوهات جدا کنم، محمد مریض شده، محدثه دم به دقیقه گریه می‌کند، زودتر بیا ما را ببر مریوان، اگر خودت فرصت نمی‌کنی، دایی حسین علی یا پسردایی‌ام را بفرست بیایند ما را ببرند، پدر و مادرم پیرند، حال و حوصله‌‌ی ونگ و وینگِ بچه‌ها را ندارند.» 🔸گفت: «سبحان‌الله! تو هم عجب فراموش کار شده‌ای حاج خانم، مگر من همه چی را به تو و دخترم نگفته‌ام. اگر زنده بودم و درگیری‌ها کم شد، عید می‌آیم دنبال‌تان، اما باز هم دارم بهت می‌گویم، آمدنی در کار نیست، من به خواب امروزم ایمان دارم.» 🔹قبل از خداحافظی گفت: «عماره جان! منتظر باش، همین امروز خبر شهادتم به گوشت می‌رسد.» این جمله‌ها را با مهربان‌ترین لحنی که در عمرم از او شنیده‌ بودم به زبان آورد. 🔸این مکالمه‌ی تلفنی، آخرین گفت و گوی من و حبیب بود. یاد نخستین گفت و گو افتادم. روزی که به خانه‌ی ما آمد تا باهم حرف بزنیم و اگر هم دیگر را پسندیدیم، عقد کنیم، آن روز هم حبیب از شهادت حرف زده بود، در حالی که من تصور روشنی از معنای شهادت نداشتم. 🔹گوشـی را گذاشتـم، رادیـو را روشن کردم و گوش به زنگ نشستم، از حرف‌های حبیب چیزی به پدر مادرم نگفتم، آنقدر خوابِ راست از او شنیده بودم که مطمئن بودم، همان می‌شود که او گفته است. 🔸یک ساعت بعد از تلفن من، پسر دایی‌ام از تهران تماس گرفت، گفت: «ماشین خراب شده بود، آوردم تهران درست کنم، زنگ زده‌ام مریوان، حاجی گفت بیایم بهشهر یک سر به شما بزنم بعد برگردم مریوان.» 🔹پیش خودم گفتم اگر امروز شهید نشد، همراهِ پسردایی برمی‌گردم مریوان. بعد از تلفنِ پسر دایی‌ام، رادیو اعلام کرد هواپیماهای عراقی چند بار مریوان را بمباران کرده‌اند، همین موقع محدثه شروع کرد به گریه کردن، بی‌اختیار آیه‌ی اِسترجاع به زبانم آمد: «انّا لِله و انّا الیه راجعون.» 🔸محدّثه‌ی چهار روزه را بغل کردم و توی گوش او هم آیه‌ی استرجاع خواندم. گریه‌‌اش بند آمد، نمی‌دانم بغلش کردم ساکت شد یا حرفم باعث شد. نزدیک ظهر آقای حمیدی مسئول تدارکات سپاه مریوان زنگ زد بهشهر. 🔹پرسید: «از مریوان چه خبر؟» مگر مریوان نیستید؟ گفت : «نه، رشتم، آمدم دنبال تدارکات، می‌خواهم حرکت کنم سمت مریوان.» ماجرای تلفن کردن به حاجی و خواب حاجی و اخبار رادیو را برای آقای حمیدی تعریف کردم. 🔸گفت: «من هم چون اخبار رادیو را شنیده‌ام زنگ زده‌ام به شما، صبر کن تماس بگیرم مریوان، دوباره زنگ می‌‌‌زنم.» نیم ساعت بعد زنگ زد. گفت: «حاجی راست گفت» ✍به روایت همسربزرگوارشهید 📎فرماندهٔ سپاه مریوان 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۴ بهشهر ، مازندران ●شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۱۹ مریوان ، بمباران هوایی 🌼|@khademinkordestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 خواهران حجاب خود را رعایت کنید، که دشمن از همین حجاب شما می ترسد و بدن آنان به لرزه می افتد، خواهرم حجاب تو از خون سرخ من افضل است، از منافقین کوردل می خواهم که دست از این اعمال زشت و کثیف خود بردارند و به اسلام عزیز روی آورید. «شهید حبیب الله افتخاریان» فرمانده سپاه مریوان کمیته خادمین شهدای کردستان 🔸»@Khademinkordestan
Karimi-BaRoyeSiah[128].mp3
5.58M
باروی‌سیاه با گریه و آه ازراه‌اومدم با بار‌گناه💔 🔸کمیته خادمین شهدای استان کردستان @Khademinkordestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ دعای روز ششم ماه مبارک رمضان | یادمان شهدای اروند بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِیتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ. خدایا در این روز مرا به نفس سرکشم وامگذار تا پی طغیان و نارضایتی تو بروم و مرا با تازیانه خشم و غضبت ادب مکن، مرا از موجبات ناخرسندیت، بر کنار بدار، به حق مهربانی و نعمت نوازیت،‌ای نهایت آرزوی مشتاقان. کمیته خادمین شهدای کردستان 🌾»@Khademinkordestan
🔻باعنایت شهدا مهمان شهدای گمنام شلمچه هستیم در روزهای آینده لحظه تحویل سال لایو (پخش زنده )ازهمین کانال انجام میشه .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 🕊وصیت من به تمام مردم غیور وشهید پرور ایران این است که در خط ولایت فقیه که در حقیقت ادامه دهنده راه انبیا وائمه (ع) است،باشند. «علی اصغر ضیایی» کمیته خادمین شهدای کردستان 🔸»@Khademinkordestan
🌱هروقت می‌دید دوستانش در حال غیبت هستند بحث رو عوض می‌کرد و یا مدام با صدایِ بلند می‌گفت صلوات بفرست..! کمیته خادمین شهدای کردستان 🔸»@Khademinkordestan
هدایت شده از  بهشت شهدا قروه
🔹شب سوم 🌙شب های آشتی کنان ویژه برنامه ماه مبارک رمضان🌙 .......... 🪴......... ـ قرائت قرآن کریم به نفس برادر علیرضا فعله گری ـ فیض منبر به کلام حجت الاسلام حاج آقا مخدومی ـ با مداحی برادر روح الله حیدری ............🪴............ـ. ــــــــــــــــــــــ 🔹اینجا بهشت خداست... ▫️بهشت شهدای قروه▫️ @bhshtshohadaghorve