eitaa logo
خانه طلاب جوان
8.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
302 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین: @hasanbahraminejad 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 جهان بینی، تکیه گاه فکری مکتب 🔴 ✴️ يک مسلک و يک فلسفه زندگي خواه ناخواه بر نوعي و و درباره هستي و بر يک نوع تفسير و تحليل از جهان مبتني است. ✳️ نوع برداشت و طرز تفکري که يک مکتب درباره جهان و هستي عرضه مي‌‌‌‌‌دارد، و آن مکتب به شمار مي‌‌‌‌‌رود. اين زيرساز و تکيه‌‌‌‌‌گاه اصطلاحاً « » ناميده مي‌‌‌‌‌شود. 📖 همه دينها و آيينها و همه مکتبها و فلسفه‌‌‌‌‌هاي اجتماعي متکي بر نوعي بوده است. هدفهايي که يک مکتب عرضه مي‌‌‌‌‌دارد و به تعقيب آنها دعوت مي‌‌‌‌‌کند و راه و روش‌‌‌‌‌هايي که تعيين مي‌‌‌‌‌کند و بايد و نبايدهايي که انشاء مي‌‌‌‌‌کند و مسئوليتهايي که به وجود مي‌‌‌‌‌آورد، همه به منزله نتايج لازم و ضروري جهان‌‌‌‌‌بيني‌‌‌‌‌اي است که عرضه داشته است. 📕 حکما حکمت را تقسيم مي‌‌‌‌‌کنند به و . «حکمت نظري» است آنچنان که هست، و «حکمت عملي» است آنچنان که بايد. اينچنين «بايد»ها نتيجه منطقي آنچنان «هست» هاست، بالاخص آنچنان «هست» هايي که فلسفه اولي‌‌‌‌‌ و حکمت مابعدالطبيعي عهده‌‌‌‌‌دار بيان آنهاست. 📎 جهان بینی توحیدی/صص۸و۷ 📖📖 خانه طلاب جوان 🔰🔰 @khaneTolab
🔴 سئوال شهید مطهری از خودش و پاسخ آن: آیا بجای رشته ای دیگری را فرا می گرفتم بهتر بود❓ ✴️ خاطره ای خوش و جاوید ✴️ ⁉️ يادم هست، در زماني که در قم تحصيل مي‌‌‌‌‌کردم، يک روز خودم و تحصيلاتم و راهي را که در زندگي انتخاب کرده‌‌‌‌‌ام ارزيابي مي‌‌‌‌‌کردم؛ با خود انديشيدم که آيا اگر بجاي اين تحصيلات، رشته‌‌‌‌‌اي از تحصيلات جديد را پيش مي‌‌‌‌‌گرفتم بهتر بود يا نه؟ ⁉️ طبعا با روحيه‌‌‌‌‌اي که داشتم و ارزشي که براي ايمان و معارف معنوي قائل بودن اولين چيزي که به ذهنم رسيد اين بود که در آن صورت وضع روحي و معنوي من چه مي‌‌‌‌‌شد؟ 💠 فکر کردم که الان به اصول و و و و غيره ايمان و اعتقاد دارم و فوق العاده اينها را عزيز مي‌‌‌‌‌دارم؛ آيا اگر يک رشته از علوم طبيعي و يا رياضي يا ادبي را پيش گرفته بودم چه وضعي داشتم؟ 🌐 به خودم جواب دادم که اعتقاد به اين اصول و بلکه اساساً روحاني واقعي بودن وابسته به اين نيست که انسان در رشته‌‌‌‌‌هاي علوم قديمه تحصيل کند. بسيارند کساني که از اين تحصيلات محرومند و در رشته‌‌‌‌‌هاي ديگر تخصص دارند، اما داراي ايماني قوي و نيرومند هستند و عملًا متّقي و پرهيزکار و احياناً حامي و مبلّغ اسلام‌‌‌‌‌اند و کم و بيش مطالعات اسلامي هم دارند؛ احياناً ممکن بود من در آن رشته‌‌‌‌‌ها بر زمينه‌‌‌‌‌هايي علمي براي ايمان خود دست مي‌‌‌‌‌يافتم بهتر از آنچه اکنون دست يافته‌‌‌‌‌ام. ✳️ آن ايام، تازه با آشنا شده بودم و آن را نزد استادي ( ظاهرا مقصود (ره) است)- که برخلاف اکثريت قريب به اتفاق مدّعيان و مدرّسان اين رشته صرفاً داراي يک سلسله محفوظات نبود، بلکه الهيات اسلامي را واقعا چشيده و عميق‌‌‌‌‌ترين انديشه‌‌‌‌‌هاي آن را دريافته بود و با شيرين‌‌‌‌‌ترين بيان آنها را بازگو مي‌‌‌‌‌کرد - مي‌‌‌‌‌آموختم. لذّت آن روزها و مخصوصاً بيانات عميق و لطيف و شيرين استاد از خاطره‌‌‌‌‌هاي فراموش ناشدني عمر من است. 📚 در آن روزها با همين مسأله که آن ايام با مقدّمات کامل آموخته بودم آشنا شده بودم، قاعده معروف‌‌‌‌‌ «الواحد لا يصدر منه الّا الواحد»را آن طور که يک حکيم درک مي‌‌‌‌‌کند درک کرده بودم (لااقل به خيال خودم)، نظام قطعي و لا يتخلّف جهان را با ديده عقل مي‌‌‌‌‌ديدم، فکر مي‌‌‌‌‌کردم که چگونه سؤالاتم و چون و چراهايم يک مرتبه نقش بر آب شد؟ و چگونه مي‌‌‌‌‌فهمم که ميان اين قاعده قطعي که اشياء را در يک نظام قطعي قرار مي‌‌‌‌‌دهد، و ميان اصل‌‌‌‌‌ «لا مؤثّر في الوجود الّا اللّه»منافاتي نديده آنها را در کنار هم و در آغوش هم جا مي‌‌‌‌‌دهم، معني اين جمله را مي‌‌‌‌‌فهميدم که‌‌‌‌‌ «الفعل فعل اللّه و هو فعلنا»و ميان دو قسمت اين جمله تناقضي نمي‌‌‌‌‌ديدم، «امر بين الامرين»برايم حل شده بود، بيان خاصّ صدر المتألّهين در نحوه ارتباط معلول با علت و مخصوصاً استفاده از همين مطلب براي اثبات قاعده‌‌‌‌‌ «الواحد لا يصدر منه الّا الواحد»فوق العاده مرا تحت تأثير قرار داده و به وجد آورده بود؛ خلاصه يک در فکرم ريخته شده بود که زمينه حلّ مشکلاتم در يک گسترده بود؛ در اثر درک اين مطلب و يک سلسله مطالب ديگر از اين قبيل، به اصالت معارف اسلامي پيدا کرده بودم، و و پاره‌‌‌‌‌اي از احاديث و ادعيه پيغمبر اکرم و اهل بيت اطهار را در يک اوج عالي احساس مي‌‌‌‌‌کردم. 📕 در اين وقت فکر کردم ديدم اگر در اين رشته نبودم و فيض محضر اين استاد را درک نمي‌‌‌‌‌کردم همه چيز ديگر چه از لحاظ مادّي و چه از لحاظ معنوي، ممکن بود بهتر از اين باشد که هست، همه آن چيزهايي که اکنون دارم داشتم و لااقل مثل و جانشين و احياناً بهتر از آن را داشتم، اما تنها چيزي که واقعاً نه خود آن را و نه جانشين آن را داشتم همين بود با نتايجش؛ الآن هم بر همان عقيده‌‌‌‌‌ام. 📙 منبع: عدل الهی/ص۹۹ 📕📕 خانه طلاب جوان 🔰🔰 @khaneTolab