اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
«اَلحَمدُلِلّهِ رَبِّ العَالَمِینَ وَ جَعَلنَا مِنَ الشَّاکِرِینَ وَ الصَّابِرِینَ»
عرض سلام و احترام دارم خدمت شما عزیزان و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما رو به درگاه حق تعالی خواهان و خواستارم.
✍ بحث امروز:
ادامهی مبحث شکوفایی و رشد عقل
🔹 وظایف وحی در قبال عقل:
۱) تأیید عقل✓
◀️ ۲) #راهنمایی_و_شکوفایی_عقل
✨ #شکوفایی_عقل در حیطههایی است که توان نظردهی مستقل دربارهی آنها وجود ندارد. وحی عمدتا عهدهدار تبیین همه جزئیاتی است که عقل به جهت محدودیت، از فهم آنها ناتوان هست.
✓ بخشی از آن جزئیات به چگونگی #ارتباط انسان #با_خدا و اعمال عبادی وی اختصاص دارد. مثل احکام نماز، روزه و حج.
✓ بخش دیگری مربوط به #ارتباط انسان #با_خودش و دیگر موجودات هست نظیر حدود و دیات، آداب معاشرت، معاملات، جهاد، حکومت، مدیریت و بسیاری از احکام دیگر که بیشتر به شئون دنیوی آدمی اشاره میکند.
اما گفتنی است #ناتوانی_عقل از ادراک مستقل برخی مطالب به معنای #مخالفت او با آن احکام نیست❌. چون مخالفت عقل در حیطهای که او دربارهی آن نظری ندارد. هرگز معنایی ندارد. به دیگر سخن میتوان اینگونه گفت که مخالفت عقل به این معنا هست که مسئلهای را ادراک میکند و دربارهی آن فتوا میدهد، سپس بین رأی او و رهاورد وحی اختلاف باشد اما اگر عقل به جهت ناتوانی و عجز که برخواسته از ذات آن هست و خود آن نیز، آن را قصور تشخیص میدهد نمیتواند حکمی را صادر کند، موضوع مخالفت منتفی میشود.
از سوی دیگر ناتوانی عقل از فهم جزئیات احکام شرعی #پیش از زمان نظردهی وحی است. اما پس از ارائه نظر وحی، عقل نه تنها در برابر چنین احکامی مخالفت یا سکوت نمیکند بلکه آنها را تأیید میکند زیرا احکام جزئی شرعی از مولای حکیم صادر شده است. و امری صحیح و صائب است. حتی جاهایی که عقل از ادراک حقیقت آنها عاجز هست.
✨ عقل ادله و حکمتهای کلی احکام را ادراک میکند و به یاری آنها به فهم بسیاری از مصالح نهفته در احکام نائل میشود و در نهایت نیز تائید و تحکیم آنها را بدرقه چنین احکامی میکند. عقل آدمی #اصل_ضرورت_دین و #نیازمندی_بشر به قانون ماورای طبیعت را میفهمد و خطوط کلی مسائل فقهی، حقوقی و اخلاقی را نیز ادراک میکند. اما از فهم بسیاری از احکام حرام و حلال، واجب و مستحب عاجز است.
✨ عقل در خطوط کلی میزانی بسیار قوی هست چنان که در بعضی از مسائل نیز #مفتاح است. یعنی تا نزدیک در گنجینه علوم میآید و آن را باز میکند و به انسان میگوید اکنون از این گنجینه قرآن یا روایات استفاده کن و از آنجا به بعد میتواند #مصباح باشد❓یعنی چه؟ یعنی وقتی انسان وارد گنجینه قرآن میشود همراه انسان است و در فهم قرآن او را راهنمایی میکند.
✨ بی تردید شکوفایی عقل جز از راه تعالیم وحی ممکن نیست ولی برخی برطبل عقلگرایی میکوبند و پندار بی نیازی از وحی را در سر میپرورانند و خرد بشری و علوم حسی و تجربی را برای جامعه، کافی قلمداد میکنند یعنی انسان عاقل میتواند اصول ارزشی و اخلاقی، عقاید فقه و قانون را به استناد منابع حسی و تجربی خود تنظیم کند و به وحی و رهبران الهی نیازی ندارد. زیرا رهآورد وحی یا مخالفت عقل هست یا موافقت آن. یعنی اگر مطابق عقل است دیگر به وحی نیاز نیست و چنانچه مخالف عقل باشد امری مردود است چون عقل بر وحی مقدم است.
در واقع در پاسخ به این #توهم👆 باید گفت:
بسیاری از رهآوردهای وحی اموری هستند که عقل بشر به آنها #دسترسی_ندارد. و در عین حال دانستن آنها برای انسان نیز بسیار #ضروری_هست.
✨ خدای حکیم پیامبر اکرم را معلم کتاب و حکمت و مبین قرآن معرفی میکند و در سوره بقره/آیه ۵۱ میفرماید:
💫 «برای شما رسولی از خودتان فرستادیم که همواره آیات و نشانههای ما را بر شما میخواند و شما را پاکیزه میکند و رشد میدهد و به شما معارف کتاب آسمانی و احکام شرع و حکمت را میآموزد و آنچه را نمی دانستید به شما یاد میدهد».
✨ براساس عبارت پایانی این آیه عقل بشر برای تشخیص راه نورافکنی نیرومند هست ولی هرگز به تنهایی کافی نیست. زیرا برای تأمین سعادت انسان چیزهایی لازم هست که هیچ انسانی به فکر بشری خود به آن راه پیدا نمیکند اگر عقل انسانها به تنهایی کافی بود به پیام آوران الهی هیچ نیازی نبود و حجت خدا بر انسانها با عقل آنها تمام میشد.
در حالی که خدای سبحان در سوره طه/آیه۳۴ میفرمایند:
💫 «اگر پیامبران فرستاده نمیشدند انسانها میتوانستند احتجاج کنند و به خدا بگویند ما اگر گمراه شدیم برای این بود که تو برای ما راهنما نفرستادی».
✨ در پایان باید عرض بکنم پیامبران الهی چیزهایی به جوامع انسانی میآموزند که هرگز به فکر آنها نخواهد رسید. پیامبران الهی همهی علوم الهی را بدون واسطه فرا میگیرند از این رو وظیفه تفسیر و تبیین معارف الهی و احکام کتب آسمانی را برعهده دارند.