eitaa logo
حوزه علمیه خاتم الاوصیاء
359 دنبال‌کننده
651 عکس
79 ویدیو
16 فایل
🕌 مدرسه علمیه خاتم الاوصیاء عجل الله فرجه | تهران تحت اشراف آیة الله مقدس خیابانی 📍نظام‌آباد، خ شهید آیة الله مدنی، خ شهید رضا رجبی، پ ۵۵ ۰۹۰۵۵۲۰۹۹۸۰ 📞 📲 ارتباط با ادمین: @aramejan11
مشاهده در ایتا
دانلود
سیره مرحوم علامه در زیارت حضرت معصومه علیها سلام علامه علاقه عجیبی به حرم حضرت معصومه سلام الله علیها داشتند و هر روز حتما مشرف می‌شدند. بعد از ظهرها در ساعت معین به حرم می‌رفتند. تقریبا یک ساعت و نیم به غروب همیشه در حرم بودند. کمتر با وسیله نقلیه می‌رفتند. معمولا پیاده‌روی می‌کردند و در راه استغفار می‌کردند یا لا اله الا الله می‌گفتند و گاه نماز می‌خواندند. نجمه سادات طباطبایی (دختر علامه)
‍مرحوم علامه طباطبایی: «طباطبایی من هستم؛ ایشان استاد من، آقای خمینی هستند.» • مقام معظم رهبری: یک وقتی علامه سمنانی آمده بود قم، همه علما رفته بودند دیدنش؛ آقای خمینی هم بود، آقای طباطبایی هم بود. از بس قیافه آقای خمینی و آن متانت، در ذهن آقای علامه سمنانی ـ پیرمرد ملایی بود ـ جلوه کرده بود، خیال کرد که او علامه طباطبایی است؛ چون قبلاً هم «تفسیر المیزان» یا مثلاً «روش رئالیسم» را خوانده بود و به مقامات علمی و مقامات فلسفی ایشان واقف بود، فکر می‌کرد که آن صورت ذهنی با این چهره و این قیافه تطبیق می‌کند و شروع کرد با آقای خمینی به گرم گرفتن و اینکه بله، من کتاب شما را خوانده‌ام، المیزان را خوانده‌ام. آقای خمینی هم آدمی که دستپاچه بشود، مثلاً فوراً بگوید که نه خیر! من نیستم، یا خجالت بکشد که حالا او دارد اشتباه می‌کند، چنین آدمی نبود واقعاً. مثل کوه همینطور نشسته بود و گوش می‌کرد. آقای طباطبایی هم نشسته بود جلوی ایشان؛ دید که علامه سمنانی دارد اشتباه می‌کند، برای اینکه این اشتباه ادامه پیدا نکند، رو کرد به علامه سمنانی و گفت طباطبایی من هستم؛ ایشان استاد من، آقای خمینی هستند.» عبد صالح خدا، نشر مؤسسه صهبا
آیة الله جوادی آملی: ✓ مرحوم علامه میفرمودند: این درس‌ها این بحث‌ها برای آن است که انسان آن دل را توسعه بدهد و قرآن را با شرح صدر بهتری درک کند. ✓ من در بین اساتیدم ندیدم کسی که نهج البلاغه را مثل قرآن ببوسد ولی از ایشان دیدم.
|بریده‌ای از یک کتاب| 🔸 مرحوم آیة الله بهجت: من با آن آقا (آقای قاضی) خصوصی بودم. آقای طباطبایی از ما خصوصی‌تر بود. آقای طباطبایی فقهش از حکمتش بیشتر بود. زهدش مانع از فتوادادن بود. آن یگانه(سیری در زندگی و نظام فکری علامه طباطبایی)؛ ج ۱، ص ۳۲.
ای ازلیت به تربت تو مُخَمّر وی ابدیّت به طلعت تو مقرّر آیت رحمت ز جلوۀ تو هویدا رایت قدرت در آستین تو مُضمَر جودت هم‌بسترا به فیض مقدس لطفت هم‌بالشا، به صَدرِ مُصَدّر عصمت تو تا کشید پرتو به اجسام عالَم اجسام گردد، عالم دیگر جلوۀ تو نور ایزدی را مَجلی عصمتِ تو سرّ مُختفی را مظهر گویم واجب تو را، نه آنَتْ رتبت خوانم ممکن تو را، ز ممکن برتر ممکن اندر لباس واجب پیدا واجبی اندر ردای امکان مَظهر ممکن امّا چه ممکن، علتِ امکان واجب، امّا شعاع خالق اکبر ممکن امّا یگانه واسطۀ فیض فیض به مهتر رسد و زآن پس کهتر ممکن امّا نمودِ هستی از وی ممکن اما ز ممکنات فزون‌تر وین نه عجب زآنکه نور اوست ز زهرا نور وی از حیدر است و او ز پیمبر نور خدا در رسول اکرم پیدا کرد تجلی ز وی به حیدر صفدر وز وی تابان شده به حضرت زهرا اینک ظاهر ز دخت موسی جعفر این است آن نور کز مشیت «کُن» کرد عالم، آن کو به عالم است منوّر این است آن نور کز تجلّی قدرت داد به دوشیزگان هستی زیور شیطانْ عالِم شدی اگر که بدین نور ناگفتی آدم است خاک و من آذر آبروی ممکنات جمله از این نور گر نَبُدی، باطل آمدند سراسر جلوۀ این خود عَرَض نمود عَرَض را ظِلّش بخشود، جوهریّت جوهر عیسی مریم به پیشگاهش دربان موسی عمران به بارگاهش چاکر آن یک چون دیده‌بان فرا شده بر دار وین یک چون قاپقان معطّی بر در یا که دو طفلند در حریم جلالش از پی تکمیل نفس آمده مُضطر آن یک انجیل را نماید از حفظ و ین یک تورات را بخواند از بر گر که نگفتی امام، هستم بر خلق موسی جعفر، ولیّ حضرت داور فاش بگفتم که این رسول خدایست معجزه‌اش می‌بوَد همانا دختر دختر جز فاطمه نیابد چون این صُلب پدر را و هم مَشیمه مادر دختر چون این دو از مَشیمۀ قدرت نامد و ناید دگر هماره مقدّر آن یک امواج علم را شده مبدأ وین یک افواج حلم را شده مصدر آن یک موجود از خطابش مَجلی وین یک معدوم از عقابش مُستر آن یک بر فرق انبیا شده تارک وین یک اندر سرْ اولیا را مِغفر آن یک در عالم جلالت «کعبه» وین یک در مُلک کبریایی «مشعَر» لَمْ یَلِدم بسته لب وگرنه بگفتم دختِ خدایند این دو نور مُطهّر آن یک کون و مکانش بسته به مَقنَع وین یک ملک جهانش بسته به مِعجر چادرِ آن یک، حجابِ عصمت ایزد مِعجَر این یک، نقابِ عفت داور آن یک بر ملک لایزالی تارک این یک بر عرش کبریایی افسر تابشی از لطفِ آن، بهشت مُخَلَّد سایه‌ای از قهر این، جحیم مُقعَّر قطره‌ای از جودِ آن بِحار سماوی رشحه‌ای از فیض این ذخایر اغبر آن یک خاک مدینه کرده مزیّن صفحه قم را نموده این یک انور خاک قم این کرده از شرافت جنّت آب مدینه نموده آن یک کوثر عرصه قم غیرت بهشت برین است بلکه بهشتش یَساولی است برابر زیبد اگر خاک قم به عرش کند فخر شاید گر لوح را بیابد همسر خاکی عجب خاک، آبروی خلایق ملجأ بر مسلم و پناه به کافر گر که شنیدندی این قصیده «هندی» شاعر شیراز و آن ادیب سخنور آن یک طوطی صفت همی نسرودی ای به جلالت ز آفرینش برتر وین یک قمری نمط هماره نگفتی «ای که جهان از رخ تو گشته منوّر»
10.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پایان هفته به زیارت خانمی مشرف خواهیم شد که امام معصوم علیه السلام در وصفش فرمود: من زارها عارفا بحقها فله الجنة در وصفش فرمود: فداها ابوها
|بریده‌ای از یک کتاب| مدت‌ها بود که برای من رابطه واجب و ممکن خوب و روشن نبود تا اینکه به این غزل حافظ برخوردم و مطلب برایم روشن شد: پیش از اینَت بیش از این اندیشهٔ عُشّاق بود مِهرورزیِ تو با ما شُهرهٔ آفاق بود یاد باد آن صحبتِ شب‌ها که با نوشین لبان بحثِ سِرِّ عشق و ذکرِ حلقهٔ عُشّاق بود پیش از این کاین سقفِ سبز و طاقِ مینا بَرکِشند مَنظَرِ چشمِ مرا ابرویِ جانان طاق بود از دَمِ صبحِ ازل تا آخرِ شامِ ابد دوستی و مِهر بر یک عهد و یک میثاق بود سایهٔ معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد؟ ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود حُسنِ مَه رویانِ مجلس گرچه دل می‌بُرد و دین بحثِ ما در لطفِ طبع و خوبیِ اخلاق بود بر درِ شاهم گدایی نکته‌ای در کار کرد گفت بر هر خوان که بِنْشَستَم خدا رزّاق بود رشتهٔ تسبیح اگر بُگْسَست معذورم بدار دستم اندر دامنِ ساقیِ سیمین ساق بود در شبِ قدر ار صَبوحی کرده‌ام، عیبم مکن سرخوش آمد یار و جامی بر کنارِ طاق بود شعرِ حافظ در زمانِ آدم اندر باغِ خُلد دفترِ نسرین و گُل را زینتِ اوراق بود آن یگانه؛ ج ۱، ص ۶۷.
📷 گزارش تصویری اردوی زیارتی قم 📅 پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۴٠۳ 📍منزل علامه طباطبایی (خ صفائیه- کوچه ۲۱) آنچه گذشت: روایتگری حجة الاسلام بهرامی از زندگی علامه، تماشای کتابها، آلبوم عکس و برخی وسایل شخصی علامه، در پایان گپ و گفت کوتاه با آیة الله دکتر کیوانی استاد درس خارج حوزه و عضو مجلس خبرگان رهبری
📷 گزارش تصویری اردوی زیارتی قم 📅 پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۴٠۳ 📍حوزه علمیه آل یاسین (واقع در بلوار عمار یاسر) آنچه گذشت: صرف ناهار در یک فضای صمیمی، خوش و بش طلاب قدیم با اساتید و طلاب جدید، نشست تبادل نظر پیرامون برگزاری مراسم گرامیداشت بیستمین سالگرد تاسیس حوزه خاتم و تکریم حاج آقای مقدس، در پایان گپ و گفت کوتاه و تقدیر و تشکر حجة الاسلام صبوری و دیگر دوستان از مدیر و کارکنان حوزه آل یاسین بابت میزبانی خیلی خوب و سخاوتمندانه
📷 گزارش تصویری اردوی زیارتی قم 📅 پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۴٠۳ 📍بیت النور (عبادتگاه حضرت معصومه علیهاسلام واقع در بلوار عمار یاسر) آنچه گذشت: حضور در عبادتگاه و زیارت آن مکان مقدس، دیدار اساتید و طلاب با استاد بیات و نشست صمیمی با ایشان، حضور در حسینیه بیت النور و برگزاری مراسم سخنرانی و بهره‌مندی از بیانات استاد بیات.
🔻پیام استاد حمیدیه بعد از سفر زیارتی قم سلام بر همه عزیزان. بحمد الهی و منّه العظیم سفر معنوی و بسیار دلنشین قم به خوبی و کمال انجام گرفت و دیدار دوستان، بسیار مغتنم بود. از همه عزیزانی که به طور ویژه زحمت کشیدند تشکر می‌کنیم اجرشان با حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها. به خصوص حاج آقای امامی که همه روز مشغول دویدن و هماهنگی و تدارک بود. همچنین حاج آقای مقصودعلی، آقای فاضل تقی‌زاده، حاج آقای ناصر محمدی، حاج آقای قاسم‌پور، آقای فرهادی، آقای روحی و دیگر عزیزان. در راس همه از حاج آقای صبوری قدردانم. خدا همگی را در پناه خود حفظ کند و موید بدارد.
به حول و قوه الهی اردوی بعدی قم، ۲ اسفندماه برگزار خواهد شد. نشست بازخوانی منشور روحانیت از برنامه‌های آن سفر است؛ إن شاء الله...