فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکالمهکتابهایعربی🤣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اوجهماهنگیمنورفیقم🦦
آقا ما سر کلاس نشسته بودیم زنگ مطالعات بود مطالعات هشتم بعد درس درباره تعاون بود میخواست ازمون شفاهی بپرسه به یکی از بچهها گفت فلانی بلند شو به من بگو که پیامبر تو خونه چه کارایی را انجام میداده جوابش میشد نظافت در خانه دوشیدن شیر چهارپایان و آسیاب کردن گندم و جو دوستم گفت که دوشیدن شیر دو پایان یهو کل کلاس رفت تو هوا خودش بعداً فهمید چی گفته بعد معلم گفت که دو پایان که میشه آدم یعنی باورتون نمیشه اون لحظه چه حسی داشتم
#مخاطب
_🤣🤣🤣🤣یاخدا
سلام
دختر عموی من درسش تموم شده و برای کنکور داره درس میخونه
دیروز شام رفتیم خونشون و ایشون بعد از ۱ ماه رفته بود سر کلاس انلاین ریاضی
تی پذیرایی نشسته یودیم داشتیم حرف میزدیم یهو دیدیم دختر عمو جیغ کشید
هی میگفتیم چی شد چی شد
یهو برگشت گفت دستم خورد دوربین گوشی فعال شد و قشنگ از هممون داشت فیلم میگرفت
ما خانواده مذهبی هستیم و چون جمع خودمونی بود موهامون باز بود حالا هی به دختر عمو حرف میزدیم که لعنت بهت چرا حواست نبود و.......
دختر عمو جان هم هی میگفت خاک بر سرتون دختر پسر دیدنمون و..
یهو دیدم میکروفون بازه محکم کوبیدم تو سرم گفتم توروخدا یکی اون رو قطع کنه
حالا استادش هی از اونور با خنده میگه خانم فلانی دوربین و میکروفون رو قطع کنید لطفا
ما هم صدا رو نمیشنیدیم
اینم از خاطره ی ما
#مخاطب
اِسکولفان | school fun
سلام دختر عموی من درسش تموم شده و برای کنکور داره درس میخونه دیروز شام رفتیم خونشون و ایشون بعد از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://eitaa.com/Khateratsami/6312 سلام امروز من یه ازمون پیام دادم (بنده نهم هستم ) بعد هیچیییی نخونده بودم از اول سال حتی نخوندم با اجازتون 19 و 5 شدم 😂 بعد دوستم که کلی خونده بود 19 و ۲۵ صدم شده بود میخواست منو بکشههه😂😂😂
#مخاطب
_توقعداشتیدعکسالعملینداشتهباشه🗿
دبیر عربی ما خیلی خوبه
البته اینقدر که سوتی میده و ما سر کلاسش میخندیم
یکی از بچه ها فامیلیش جلیلی هستش و چند بار پشت سر هم فاملیش رو اشتباه گفت: جلیل وند، جلالی، خلیلی، جلایی و..
ما شروع کردیم خندیدن و دبیرمون هم خودش میخندید
یکبار هم به من نگاه کرد گفت نادری(فامیلی دوستم) نادری گفت بله خانم بعد معلممون گفت انصاری مگه من بهت نمیگم بلند شو چرا داری من رو نگاه میکنی من هم خندیدم گفتم اخه گفتید نادری بعد دبیرمون گفت جدی!؟؟ گفتم بله خانم و ایشون هم خندیدن
سنشون بالا هست ولی خوب ما خیلی خیلی دوستشون داریم
#مخاطب
خب بگم که رو معلمامون اسم و لقب گزاشتیم ؟و من وقتی میبینمشون نمیتونم خندمو کنترل کنم و دیگه بیا ببین چه اوضاعیه وایی و اوناهم رو خنده حساسسسس
خب دهمم بعد تو دهنم افتاده همش اهنگ ببعی چه بازیگوشی رو میخوندم بعد به اکیپمون یکبار از یکیشون پرسیدم ببعی چه رنگی داریم اونم گفت ابی اقا من که نفهمیدم منظورش چیه رفتم سرجای خودم به بغل دستیم گفتم میدونی ببعی ابی داریم اونم حالا بلند بعد اشاره کرد پشت سرمو نگاه کردم دیدم معلم عربی که سرکلاسمون بود لباساش ابی بعد گفتم بنفشم داریم قرمزم داریم دیگه تو اون موقعیت باشی درک میکنی فقط منفجر شدیم اره دیگه الان اون به ببعی ابی شناختست یکی دیگشون ببعی صورتی یکیشون ژله سبز تو هتل ترانسلوینیا
تین داستان ادامه داارد...🤣🤣🤣
#مخاطب
_وایخدا🤣🤣🤣🤣
امروز امتحان علوم داشتیم.معلم نیومده بود مدرسه .اینقدر خوش حال بودیم تا اینکه ناظممون اومد و گفت مادر معلممون فوت کرده. چون معلم علوممونو خیلی دوست داشتیم اون زنگ از ناراحتی خنده رو لب بچه ها نیومد
#مخاطب
_خدارحمتشونکنه
ماهمیکیازدبیرایابتداییفوتشدهبود
خیلیشاگردهاشونناراحتبودن
هیروزگار
امروز امتحان ریاضی داشتیم
معلمم سوالا رو گفته بود ففط عدد هاشو عوض کرده بود
من که ۲۰ شدم
ولی بچه های کلاس ۲ گرفتن اها یکیم ۳ گرفته بود
همشونم بلا استثنا میخوان رتبه برتر کنکور تجربی بشن برن امریکا
ینی در این حد ضایع؟
#مخاطب
_نهباباایننمراتعادیه🗿🤣