سلام
من دوره ششم بودم بعد چون مدرسمون نزدیک پارک بود دبیر علوم مارو برای تحقیق برد پارک خلاصه چون تحقیق رو زود انجام دادیم گذاشت یکم بازی کنیم واسه همین منو چندتا از بچه ریختیم رو الاکلنگ نصف بچه ها اونور نصفی هم اینور ما وزنمون زیاد تر بود واسه همین پایین بودیم بعد یهو یکی از چاقای کلاس اومد نشست رو اونطرف سمت ما رفت بالا و من افتادم بعد یارو بلند شدو الاکلنگ اومد پایین خورد تو کله من خلاصه که مسدوم برگشتم خونه
#تدی
#مخاطب
_🦦خدارحمکرده