هدایت شده از عطر گل یاس
🌻🌻🌻🌻
🔺فضیلت قرائت سوره فلق 🔺
🍀در حدیث ابی بن کعب است که هر کس "قل اعوذ برب الفلق" و "قل اعوذ برب الناس " را بخواند ،پس مانند آن است که تمام کتابهایی را که خدا نازل کرده بر پیامبران خوانده است.
رسول خدا (ص) فرمود :
✅برمن آیاتی نازل شده که مانند آن نازل نشده و آن "معوذتان "است و این روایت را مسلم هم در صحیح خود نقل کرده است و از همین عقبه است از پیغمبر (ص)که فرمود :🔰🔰
ای عقبه آیا به تو بیاموزم دو سوره را که آنها افضل قرآن باشد ،گفتم آری یا رسول الله ،پس مرا "معوذتین " آموخت ،سپس آن را در نماز صبح خواند و به من فرمود آن را بخوان هر وقت که برخاستی و خوابیدی .
امام باقر (ع)فرمودند:
✅هر کس در نماز وتر (نماز یک رکعتی ) شبش "معوذتین " و " قل هو الله احد " بخواند به او گفته می شودبشارت و مژدگانی باد بر تو ای بنده خدا که مسلما خدا "وتر" تو را (نماز شب تو را) قبول فرمود.
┈••❊✬💠✬❊••┈
هدایت شده از عطر گل یاس
✳️فلق
شکافتن
✳️مفهوم کلی سوره
پناه بر خدا از موجودات شرور؛
اعلام خطر در مورد وسوسه گردان و رشك ورزان .
✳️اسامی سوره
فلق، قل أعوذ برب الفلق، معوذه أولی.
✳️علت نامگذاری
«سوره فلق»؛ نامگذاری اين سوره به نام فلق (شكافتن سپيده دم) از آيۀ اول اين سوره گرفته شده است.
«سوره قل أعوذ برب الفلق»؛ نامگذاری سوره به عبارت آغازین آن است که در لسان روایات هم به این نام خوانده شده است.
«سوره معوذة أولی»؛ سوره فلق به همراه سوره ناس المعوذتان خوانده میشوند و این به خاطر لفظ أعوذ (پناه میبرم) میباشد و در واقع این دو سوره آموزش تعویذ و پناهندگی به خدا هستند.
هدایت شده از عطر گل یاس
❇️تعداد آیات
سوره فلق پنج آیه دارد.
❇️تعداد کلمات
سوره فلق بیستوسه کلمه دارد.(لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره های قرآن مختلف است)
❇️تعداد حروف
سوره فلق هفتادوچهار حرف دارد.(لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره های قرآن مختلف است)
❇️اهداف و آموزه ها
هدف اصلى سوره فلق، آموزش پناهندگى به خدا، از شر موجودات شرور است.
هدایت شده از عطر گل یاس
❇️محتوا و موضوعات
محتواى سوره فلق تعليماتى است كه خداوند به پيغمبر اكرم صلیاللهعلیهوآله (به طور خاص) و به ساير مسلمانان (به طور عام)، در زمينه پناه بردن به ذات پاك او از شر همۀ اشرار مى دهد، تا خود را به او بسپارند، و در پناه او از شر هر موجود صاحب شر در امان بدارند.
❇️فضائل، خواص و ثواب قرائت
در حديث ابىبنكعب است كه هر كس سوره قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس را بخواند، پس مانند آن است كه تمام كتابهايى كه خدا بر پیامبران نازل كرده خوانده است.
از عقبهبنعامر روايت شده كه گفت رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: «بر من آياتى نازل شده كه مانند آن نازل نشده و آن معوذتان است». و اين روايت را مسلم هم در صحيح خود نقل كرده است.
از همين عقبه است از پيغمبر صلىاللهعليهوآله كه فرمود: «اى عقبه آيا به تو بياموزم دو سوره را كه آنها افضل قرآن باشد»، گفتم: «آرى يا رسول اللَّه»، پس مرا معوّذتين آموخت، سپس آن را در نماز صبح خواند و به من فرمود: «آن را بخوان هر وقت كه برخاستى، و خوابيدى».
ابوعبيدةحذاء از امام باقر عليهالسلام روايت نموده كه فرمود: «هر كس در نماز وتر (نماز يك ركعتى) شبش معوّذتين و قل هو اللَّه احد بخواند به او گفته ميشود بشارت و مژدگانى باد بر تو اى بنده خدا كه قطعا خدا وتر تو را (نماز شب تو را) قبول فرمود».
هدایت شده از عطر گل یاس
❇️محل نزول
سوره فلق را بيشتر مفسّرين گفته اند مدنى و بعضى هم گفته اند مكّى است.
❇️زمان نزول
تاريخ نزول سوره فلق در ما بين ابتداء وحى و هجرت مسلمين به حبشه است، و بعد از سوره فيل نازل شده است.
❇️فضای نزول
سیوطی در در الدر المنثور از عبدبنحميد از زيدبناسلم روايت كرده كه گفت: «مردى يهودى رسول خدا صلىاللهعليهوآله را جادو كرد، و در نتيجه آن حضرت بيمار شد، جبرئيل بر او نازل گشته دو سوره معوذتين را آورد و گفت: مردى يهودى تو را سحر كرده و سحر مذكور در فلان چاه است، رسول خدا صلىاللهعليهوآله على عليهالسلام را فرستاد آن سحر را آوردند، دستور داد گره هاى آن را باز نموده، براى هر گره يك آيه بخواند، على عليهالسلام هر گرهى را باز مى كرد يك آيه را مى خواند، همینکه كه گره ها باز و اين دو سوره تمام شد، رسول خدا صلىاللهعليهوآله برخاست، گويا پاى بندى از پايش باز شده باشد».
و از كتاب طبالأئمه نقل شده كه به سند خود از محمدبنسنان از مفضل از امام صادق عليهالسلام نظير اين معنا را روايت كرده . و در اين معنا روايات بسيارى از طرق اهل سنت با مختصر اختلافى وارد شده، و در بسيارى از آنها آمده كه زبير و عمار را هم با على عليهالسلام فرستاد، و در آن كتاب رواياتى ديگر نيز از طرق ائمه اهل بيت عليهالسلام نقل شده .
و به اين دسته روايات اشكالى كرده اند، و آن اين است كه اين روايات با مصونيت رسول خدا از تاثير سحر نمى سازد، و چگونه سحر ساحران در آن جناب مؤثر مى شده با اينكه قرآن كريم مسحور شدن آن جناب را انكار نموده، فرموده: «وَ قالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُوراً انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا».
ليكن اين اشكال وارد نيست، براى اينكه منظور مشركين از اينكه آن جناب را مسحور بخوانند، اين بوده كه آن جناب بىعقل و ديوانه است، آيۀ شريفه هم اين معنا را رد مى كند، و اما تاثير سحر در اينكه مرضى در بدن آن جناب پديد آيد، و يا اثر ديگرى نظير آن را داشته باشد، هيچ دليلى بر مصونيت آن جناب از چنين تاثيرى در دست نيست.
هدایت شده از عطر گل یاس
❇️ترتیب در مصحف
سوره فلق، صدوسيزدهمين سوره در چينش كنونى قرآن به شمار می آید.
❇️ترتیب بر اساس نزول
سوره فلق بیستمين سوره در ترتيب نزول می باشد و بعد از سوره فيل نازل شده است.(لازم به ذکر است اقوال در ترتیب نزول سوره های قرآن مختلف است)
❇️ارتباط با سوره قبلی
خداوند سبحان در سوره تبّت دشمنان رسول خدا را مذمت کرد آن گاه توحيد را در سوره اخلاص ياد نمود، سپس استعاذه و پناه بردن بخدا را در دو سوره معوذتان ياد كرد
هدایت شده از عطر گل یاس
💠ویژگی
سوره فلق اولین سوره معوذتان است این سوره آموزش پناهندگى به خداست و نیز با عبارات کوتاه و در چند جمله منابع شر و فساد در جهان را معرفی میکند
هدایت شده از عطر گل یاس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلاوت و قرائت قرآن همزمان با نشانه گذاری آیات - سوره فلق- استاد پرهیزگار
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
👈معانی کلمات آیه 1
فلق: فلق (بر وزن عقل): شكافتن. «فلق الشيء فلقا: شقه» و (بر وزن فرس) اسم مصدر است به معنى شكافته شده (خلق). طبرسى آن را شكاف وسيع گفته است، در قاموس و اقرب الموارد چندين معنى از قبيل صبح، دره و شكاف براى آن نقل كرده و نيز گفته است «الفلق: الخلق كله» ظاهرا منظور از آن در آيه همه خلق است چنان كه خواهد آمد.
👈معانی کلمات آیه 2
«شَرِّ»: بلا و بدی. «شَرِّ مَا ...»: در اضافه (شَرِّ) به (مَا) این نکته است که پروردگار با این بیان به انسان فهمانده است که هر شرّی از هر مخلوقی صادر و ناشی شود، منتسب و مرتبط به خود آن مخلوق است. شرّ محض هم وجود ندارد و بلکه شُرور نسبی است. آنچه نسبت به تو شرّ است، نسبت به آفریده دیگری خیر است. مثلاً اگر گرگی گوسفند تو را بخورد، این کار نسبت به تو و گوسفند شرّ است و نسبت به گرگ خیر. تفنگ یک حربه دفاعی است؛ نشانه رفتن آن به سوی دشمن خونخواره خیر، و به سوی دوست یا آدم بیگناهی شرّ است.و ... خلاصه خدا هر چیزی را برای کاری و مصلحتی آفریده است و اغلب حکمت و فلسفه آنها از دید ما پنهان است.
👈معانی کلمات آیه 3
غاسق: آنچه در تاريكى آيد. ناگفته نماند: غسق به معنى ظلمت شديد يا ظلمت اول شب است، به هر حال آن به معنى ظلمت و تاريكى است. على هذا غاسق چيزى است كه در ظلمت و خفا باشد، طبرسى رحمه اللَّه غاسق را آنچه با ضرر هجوم مىكند «الهاجم بضرره» گفته است، شب تاريك، ماه گرفته شده نيز، معنى كردهاند.
وقب: وقوب: دخول. در نهج البلاغه خطبه 48 فرموده: «الحمد للَّه كلما وقب ليل و غسق» حمد خدا را است هر وقت كه شبى آيد و تاريك گردد.
👈معانی کلمات آیه 4
نفاثات: دمندگان. نفث: دميدن. آن گاهى دميدن معنوى است مانند الهام و تلقين. از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نقل شده كه درباره وحى فرموده: «الا و ان الروح الامين نفث في روعى» و گاهى ظاهرى است به معنى انداختن كمى از آب دهان. راغب گويد: «النفث: قذف الريق القليل و هو اقل من التفل» يعنى آن انداختن كمى بزاق است كه از بزاق معمولى اندك است، آن جمع نفاث يا نفاثه است.
عقد: (بر وزن صرد): گرهها. واحده آن عقده است. عقد بر وزن عقل به معنى بستن و گره زدن است «عقد الحبل عقدا: شده».
👈معانی کلمات آیه 5
«حَاسِدٍ»: حسود. بدخواه. کسی که زوال نعمت دیگران را میخواهد.
یادآوری: در آیه دوم این سوره، خداوند به طور عام دستور میفرماید که انسان از شرّ و بلا و اذیّت و آزار همه آفریدههای شَرور، خویشتن را در پناه خدا دارد، سپس در آیات سوم و چهارم و پنجم به طور خاصّ اشاره به سه منبع عمده شرّها میفرماید که عبارتند از: شب تاریک، و سخنچینانِ توطئهگر، و حسودان بدخواه.
هدایت شده از عطر گل یاس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوره فلق (ترجمه تصویری)
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسیر نور (استاد قرائتی)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🕋قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ «1» مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ «2» وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ «3» وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ «4» وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ «5»
🦋🦋بگو: پناه مىبرم به پروردگار سپيده دم. از شرّ آفريدههايش. و از شرّ تاريكى شب، آنگاه كه همه جا را فراگيرد. و از شرّ افسونگرانى كه در گرهها مىدمند. و از شرّ هر حسود آنگاه كه حسد ورزد.
📝نکته ها👇
🔹كلمه «فلق»🔹 مثل «فجر» به معناى شكافتن است، شكافتن سياهى شب يا سپيده صبح:
«فالِقُ الْإِصْباحِ» «1»؛ شكافتن دانه درون خاك. «فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى» «2»
مراد از «غاسِقٍ» آغاز شب است كه تاريكى را به همراه مىآورد. چنانكه در آيهاى ديگر مىفرمايد: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ» «3»
شايد مراد از «غاسق» هر موجود ظلمت آور باشد كه تاريكىهاى معنوى را به همراه خود مىآورد و گسترش مىدهد.
از آنجا كه افراد شرور، براى حمله و هجوم و يا توطئه چينى از تاريكى شب استفاده مىكنند، لذا به خدا پناه مىبريم از شرورى كه در شب واقع مىشود.
📖«1». انعام، 96.
📖«2». انعام، 95.
📖«3». اسراء، 78.
📚جلد 10 - صفحه 645
●«نفاثات» از «نفث» به معناى دميدن و «عقد» جمع «عقد» به معناى گره است.
در هر چيزى احتمال بروز شرّ وجود دارد، حتى كمالاتى مثل علم و احسان، شجاعت و عبادت نيز آفاتى دارند. آفت علم، غرور؛ آفت احسان، منّت گذاردن؛ آفت عبادت، عُجب و آفت شجاعت، ظلم و تهوّر است.
در آسيب پذيرى سه اصل وجود دارد آمادگى هجوم از سوى دشمن فرصتهاى مناسب براى هجوم نظير تاريكىها وجود حفرهها و نقطه ضعفها آرى دشمن به دنبال تاريكىها و حفرهها و نقاط ضعف است.
تبليغات سوء، جوسازىها، سخن چينىها، جاسوسىها و شايعهپراكنىها، نمونه هايى از «النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ» است، يعنى مىدمند تا محكمات را سست كنند. چنانكه كسانى با وسوسه و شك ميان همسران فتنه گرى مىكنند «ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ» «1»
با اينكه هرچه خدا آفريده، خير است: «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ» «2» ليكن هر چيزى اگر در مسير صحيح خود قرار نگيرد، شرّ مىشود. چنانكه آهن خير است ولى اگر چاقو شد، امكانِ سوء استفاده از آن وجود دارد. «مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ»
●«شَرِّ ما خَلَقَ» يعنى شرّ از سوى مخلوقات است، نه از سوى خالق و نه ناشى از خلقت.
پناه بردن به خدا از خطرات، تنها با گفتن «اعوذ» حاصل نمىشود، بلكه علاوه بر گفتن، عمل نيز لازم است. چنانكه اهل بيت پيامبر عليهم السلام وقتى مسكين و يتيم و اسير، اطعام را كردند، گفتند: «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً» «3» ما از روز قيامت مىترسيم كه اطعام كرديم. قرآن مىفرمايد: «فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ» «4» خداوند نيز آنان را از شرّ آن روز نجات داد. پس گفتن «إِنَّا نَخافُ» به تنهايى كارساز نيست، بلكه بايد همراه با عمل باشد.
زشت صورتى نزد رسول خدا از زشتى چهره خود شكايت كرد كه جبرئيل نازل شد و سلام خداوند را به آن مرد زشت رساند و گفت كه خدا مىفرمايد: «اما ترضى ان احشرت على جمال
📖«1». بقره، 102.
📖«2». سجده، 7.
📖«3». انسان، 10.
📖«4». انسان، 11.
📚جلد 10 - صفحه 646
جبرييل» آيا دوست دارى كه در قيامت تو به زيبايى جبرئيل باشى؟
مرد شادمان شد و تصميم گرفت تمام عبادات و مستحبّات را انجام دهد. «1»
شرّ مطلق وجود ندارد و خداوند نيافريده است، بلكه چه بسيار امورى كه از يك زاويه، شرّ ديده مىشوند و زاويهاى ديگر خير. چنانكه مولوى مىگويد:
زهر مار، آن مار را باشد حيات
ليك آن، آدمى را شد ممات
پس بَد مطلق نباشد در جهان
بَد به نسبت باشد، اين را هم بدان
بعضى از سختىها و فشارها، شرّ نيست، بلكه رمز تكامل است. مولوى مىگويد:
گندمى را زير خاك انداختند
پس ز خاكش خوشهها برساختند
بار ديگر كوفتندش ز آسيا
قيمتش افزون و نان شد جان فزا
باز نان را زير دندان كوفتند
گشت عقل و جان و فهم سودمند
باز آن جان، چون كه محو عشق گشت
يُعجب الزّراع آمد بعد كشت
قرآن سفارش مىكند كه با همسرانتان خوب رفتار كنيد و اگر نسبت به آنان كراهت داريد، چه بسا در كنار آن الطافى نهفته باشد. «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيراً» «2» چنانكه گاهى زن زيبا نيست، ولى مادر فرزندانى بزرگ و برجسته مىشود.
بسيار از تلخىها، استعدادهاى ما را شكوفا مىكند، حالت صبر و مقاومت را در ما رشد مىدهد و دل انسان را خاضع و خاشع مىسازد. «لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ» «3»
شب براى مردان خدا، زمان بندگى و عبادت است: «يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ» «4»
هدایت شده از عطر گل یاس
ولی برای نامردمان، زمان توطئه و تهديد و هجوم است. «مِنْ شَرِّ غاسِقٍ»
سخن و يا حركتى كه روابط و دوستىهاى محكم را متزلزل كند، نفّاثات است و بايد از آن به خدا پناه برد.
پناه بردن انسان به خدا، مستلزم پناه دادن خداوند است وگرنه فرمان پناه بردن لغو بود.
📚«1». بحارالانوار، ج 22، ص 140.
📖«2». نساء، 19.
📖«3». اعراف، 94.
📖«4». آل عمران، 113.
📚جلد 10 - صفحه 647
در ميان تمام شرور نام سه شرّ در اين سوره آمده است:
- شرور پنهان و در تاريكىها. «مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ»
- شرور زبانهاى ناپاك. «مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ»
- شرور حسادتها و رقابتهاى منفى. «وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ»
برخى زنان به خاطر زيبايى و لطافت در گفتار، مىتوانند مردان را در تصميمات خود سست كنند و مصداق نفّاثات باشند.
يكى از مصاديق نفّاثات، سحر و جادو است و لذا آموزش و عمل آن حرام است.
با اينكه «شَرِّ ما خَلَقَ» شامل تمام شرور مىشود، ولى نام سه شرّ را به خاطر اهميّتى كه دارد، جداگانه آورده است. «غاسِقٍ إِذا وَقَبَ- النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ- حاسِدٍ إِذا حَسَدَ»
پناه بردن در هر حال لازم است، خواه آنجا كه خطر باشد: «شَرِّ ما خَلَقَ» خواه دريافت كمال باشد: «فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ» «1» هرگاه قرآن تلاوت مىكنى از شرّ شيطان به خداوند پناه ببر.
در سوره فلق، در برابر سه شرّ بيرونى، به يك صفتِ الهى پناه مىبريم. (از شرّ غاسق و نفّاثات و حاسد، به صفتِ «بِرَبِّ الْفَلَقِ» پناه برديم.) اما در سوره ناس به عكس است. در برابر يك خطر درونى، به سه صفت الهى پناهنده مىشويم. (از شرّ وسوسه قلب، به صفاتِ «بِرَبِّ النَّاسِ»، «مَلِكِ النَّاسِ» و «إِلهِ النَّاسِ» پناه مىبريم.)
🔹بحثى درباره حسادت
تلاش براى به دست آوردن كمالاتى كه ديگران دارند، غبطه و ارزش است، ولى تلاش براى نابود كردن كمالات ديگران حسادت است. حسادت نشانه كم ظرفيّتى و تنگ نظرى است. اولين قتلى كه در زمين واقع شد به خاطر حسادت ميان فرزندان آدم بود و اولين گناهى كه در آسمان واقع شد، حسادت ابليس به آدم بود. در حديث مىخوانيم: حسادت ايمان را مىخورد آن گونه كه آتش هيزم را. «2»
📖«1». نحل، 98.
📚«2». كافى، ج 2، ص 306.
📚جلد 10 - صفحه 648
آنچه بر سر اهل بيت پيامبر عليهم السلام آمد كه آنان را كنار زدند، ناشى از حسادت بود و قرآن در آيه 54 سوره نساء مىفرمايد: چرا به خاطر الطاف و تفضّل خداوند، بر افراد لايق حسادت مىورزند، مگر نمىدانند ما به آل ابراهيم كتاب و حكمت و ملك عظيم داديم.
حسادت در ميان تمام شرور، برجستهترين شرّ است. زيرا حسود نقشهها مىكشد و حيلهها مىكند و مرتكب انواع شرور مىشود تا به هدف برسد.
حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «الحسد داء عياء لا يزال الا بهلك الحاسد او بموت المحسود» «1» حسادت مرض خطرناكى است كه جز با مرگ محسود يا هلاكت حسود از بين نمىرود.
حسود در واقع به خدا اعتراض دارد و در برابر اراده و حكمت او جهت مىگيرد كه چرا به او عطا كرده و به من نداده است.
حسود هرگز خيرخواهى و نصيحت نمىكند و به خاطر خوى حسادت، از رسيدن خير خودش به ديگران جلوگيرى مىكند.
قرآن، ريشه بسيارى از گناهان را «بغيا» به معناى حسادت دانسته است و امام صادق عليه السلام مىفرمايد: «ان الكفر اصله الحسد» «2» ريشه كفر حسادت است. چنانكه در برابر پيامبران مىگفتند: «أَ بَشَرٌ يَهْدُونَنا» «3» آيا انسانى مثل ما پيامبر شود و ما را هدايت كند؟
حسود، اهل تواضع و تشكر نيست و هرگز به كمالات ديگران گواهى نمىدهد و قهراً مرتكب گناه كتمان حق مىشود.
حسود معمولًا منافق است. حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «الحاسد يظهر و ده فى اقواله و يخفى بغضه فى افعاله» «4» در ظاهر اظهار علاقه مىكند ولى در باطن كينه و بغض دارد.
🔹منشأحسادت چيست؟
📚«1». نهجالبلاغه، حكمت 493.
📚«2». كافى، ج 8، ص 7.
📖«3». تغابن، 6.
📚«4». غررالحكم.
📚جلد 10 - صفحه 649
گاهى تبعيض نابجا ميان افراد، حسادت آنان را بر مىانگيزد.
گاهى مردم توجيه نيستند و شرايط را يكسان مىپندارند و همينكه يك برترى و امتيازى ديدند حسادت مىورزند. در حالى كه اگر حكمت و دليل تفاوتها را بدانند آرام مىشوند.
حسادت در خاندان نبوت نيز پيدا مىشود، همان گونه كه در خانه حضرت يعقوب، حسادت فرزندان، آنان را به چاه افكندن برادر وادار كرد.
دامنه حسادت تنها نسبت به نعمتهاى مادى نيست، بلكه گاهى نسبت به ايمان افراد حسادت مىشود و مىخواهند آنان را به كفر برگردانند. «يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً» «1»
روشن است كه حسادت، آرزوى نابودى نعمت ديگران است، وگرنه درخواست نعمت از خداوند، حسادت نيست. چنانكه سليمان از خداوند حكومتى بى نظير خواست: «مُلْكاً لا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ» «2»
هدایت شده از عطر گل یاس
حضرت على عليه السلام در دعاى كميل از خداوند مىخواهد كه نصيب او بيشتر باشد و قرب او به خداوند نيز بيشتر باشد. و اجعلنى من احسن عبيدك نصيبا عندك و اقربهم منزلة منك ...
براى درمان حسادت بايد اينگونه فكر كرد:
دنيا، كوتاه و كوچك است و غصه براى آن ارزشى ندارد.
ما نيز نعمتهايى داريم كه ديگران ندارند.
نعمتها بر اساس حكمت تقسيم شده است، گرچه ما حكمت آن را ندانيم.
آنكه نعمتش بيشتر است، مسئوليّتش بيشتر است.
بدانيم كه حسادت ما بىنتيجه است و خداوند به خاطر اينكه بندهى چشم ديدن نعمتى را ندارد، لطف خود را قطع نمىكند و فقط خودمان را رنج مىدهيم.
هدایت شده از عطر گل یاس
📝پیام ها🔰
🔸1- پناه بردن به خدا را بايد به زبان جارى كرد. «قُلْ أَعُوذُ»
🔸2- به خاطرزيادى خطرات واهميّت آن انبيا نيز بايد به خدا پناه برند. «قُلْ أَعُوذُ»
🔸3- اصلاح خود و جامعه، بدون استمداد و پناهندگى به خداوند امكان ندارد. «قُلْ
📖«1». بقره، 109.
📖«2». ص، 35.
📚جلد 10 - صفحه 650
أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ»
🔸4- چون شرور بر قلب و فكر انسان قفل مىزنند، بايد به قدرتى پناه برد كه شكافنده و شكننده قفلها و موانع باشد. «بِرَبِّ الْفَلَقِ»
🔸5- در دعا با ديد وسيع برخورد كنيد. «شَرِّ ما خَلَقَ» (همه مخلوقات را در برمىگيرد.)
🔸6- در ميان همه شرور، شر حسادت، تفرقه افكنى، عهد شكنى و توطئههاى پنهان اهميّت بيشترى دارد. مِنْ شَرِّ غاسِقٍ ... شَرِّ النَّفَّاثاتِ ... شَرِّ حاسِدٍ
🔸7- دشمن آنقدر مىدمد تا تبليغاتش مؤثّر واقع شود. ( «نفاثات» جمع «نفاثة»، صيغه مبالغه است.)
🔸8- با وسوسهها عقايد سست مىشود و حرف اثر مىكند. «مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ»
🔸9- حسادت، دارويى جز پناه بردن به خدا ندارد. قُلْ أَعُوذُ ... إِذا حَسَدَ
🔸10- زمينهها زمانى خطرناك است كه به فعليّت در آيند. «حاسِدٍ إِذا حَسَدَ»
🔸11- حسادت، كم و بيش در افراد هست؛ اقدام عملى بر اساس آن گناه است. «إِذا حَسَدَ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
📚جلد 10 - صفحه 652