📝 ادامه #یادداشت_هفته
🔸 شاگرد مرام بهشتی
🔹 روایت خود شهید نیز از این موضوع جالب و قابل تأمل است و نشاندهنده اخلاص و سعه صدر بالا و ترجیح رضایت امام امت و مصالح مردم بر هر چیز دیگری است. آنجا که در آخرین جلسه هیئت دولت پیش از شهادت میگوید:
«پیمان خودم هست با خداوند متعال که من خلاف خواست رهبری که عبارت باشد از طرح کردن موضوعی که در آن زمینه اختلاف قوا باشد، من مطرح نکردم تاکنون و مطرح هم نخواهم کرد.
🔹 بخاطر اینکه این مشرب من هست، خیلی هم در این قضیه تحت فشارِ هم روحی هستم که آقا این مطلب برای تو روشن است، میتوانی این را با یک بیانی در جایی مطرح کنی، بالاخره ما هم تریبون داریم. اما اینکه من بیایم این را مطرح کنم، هروقت میخواهم هر حرفی بزنم، خدا میداند به یاد مرحوم بهشتی میفتم. البته من شاگرد ایشان محسوب میشوم من که طلبه محض هستم، اصلاً این عناوین هم ما را گول نمیزند، بارها گفتم ایشان آقا بود، آیتالله بود، درواقع عالم بود، دانشمند بود، انقلابی بود، من یک طلبه محضم. ایشان در مسجدالجواد من یادم هست ریختند دورش گفتند تو هم[ بگو ]، فلانیها هم میگویند. گفت امام فرموده است سکوت، سکوت، سکوت ...تمام کرد جلسه را ...
من همهاش که به یاد حرف ایشان میفتم، میگویم که آخر فلانی! تو قرار است ادعا بکنی که من انقلابیم، درصورتی که تو هم به حرف آقا گوش ندی، دیگری هم این طور، آخر پس فرق تو و دیگری چیست؟ مگر قضیه ادعا کردن است؟!
🔹 اتفاقاً همین جا جای امتحان است، همینجا جای آزمون است... لذا من مطرح نمیکنم، بنای من بر این نیست که چنین چیزی را این طوری مطرح کنم، چیزی که بوی اختلاف از آن بیاید. چرا؛ در جلسات خصوصی ممکن است من یک حرفی بزنم بگویم که آقا این چطور است و اینها [ البته ] آنجا هم رعایت میکنم.
مردم انتظار ندارند، مردم آستانه تحملشان این چیزها نیست. این جفای به مردم است.»
مزد چنین کارنامه پربار و مخلصانهای شهادت بود و بدون شک مردم قدردان چنین شخصیتی هستند.
🔖 منتشرشده در شماره جدید نشریه خط حزبالله
📄 بله | ایتا | ویراستی
✏️ #گزارش_هفته | نهضت ادامه دارد
👈 تاریخ انقلاب اسلامی ثابت کرده است که با رفتن یک خدمتگزار خللی در اراده پولادین و مسیر ملت رخ نمیدهد
🔸حضرت آیتالله خامنهای در دیدار غروب یکشنبه و در شب ولادت حضرت رضا و آن هنگامی که تنها چندساعت از انتشار خبر سانحه برای رئیسجمهور میگذشت، در دیدار جمعی از خانوادههای سپاه ولیامر با اشاره به حادثه پیشآمده برای رئیسجمهور اعلام کردند ملت ایران نگران و دلواپس نباشند، هیچ اختلالی در کار کشور بوجود نمیآید و همه کارها اعم از امنیت کشور و امنیت مرزها و امور مربوط به قوه مجریه مرتب و منظم انجام خواهد شد و پیش خواهد رفت. هفتهنامه خط حزب الله در گزارشی به عقبه تحلیلی این موضوع و تثبیت ساختار نظام جمهوری اسلامی پرداخته. نظامی که قدرت خود را از نیروی درونزای ملت ایران گرفته و تا امروز بحرانهای بهشدت سنگینتری را پشت سر گذاشته است.
🔹«اتفاقی در جهتگیریهای کلان ایران رخ نخواهد داد.» این موضوع محور عمدهی تحلیلهای صهیونیستی و آمریکایی از این روزهای جمهوری اسلامی ایران است. فقدان شهادتگونهی ریاست جمهوری اسلامی ایران هرچند غم سنگینی است اما در کنار این داغ و غم یک واقعیت دیگر هم دارد خودش را نشان میدهد. ساختار قدرت در جمهوری اسلامی ایران بهدلیل اتکا به قدرت درونی جامعه و مؤلفههای دیگر بهگونهای است که خلاء یک شخصیت یا فرد اعم از سیاسی، نظامی، اجتماعی یا فرهنگی هرچند ضایعهی سنگینی است اما تاثیری در کلیت مسیر و جهتگیریهای کلان جمهوری اسلامی ندارد. همان موضوعی که رسانههای غربی و صهیونیستی هم به آن اعتراف کردهاند.
🔸این واقعیت نه تنها در تمام عمر جمهوری اسلامی ایران بلکه در همین سالهای نزدیک هم یک بار دیگر خودش را به وضوح به رخ کشیده است؛ شهادت و ترور سردار حاج قاسم سلیمانی! برخلاف تصوری که بعد از شهادت شهید سلیمانی پیش آمده بود، پروندهی فعالیتهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران در حمایت از محور مقاومت نه تنها رو به ضعف نگرایید بلکه حجم حمایت و پشتیبانی از مقاومت در منطقه به جایی رسید که زنگ خطر را برای حیات رژیم صهیونیستی به صدا در آورد. حجم عملیات های مختلف و شلیکهایی که امروز از یمن و عراق و لبنان و دیگر مناطق جغرافیای مقاومت علیه منافع صهیونیستی صورت میگیرد بهخوبی مقیاس پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران از مقاومت را در سالهای بعد از شهادت حاج قاسم نشان میدهد.
🔹فارغ از همه اینها عملیات کاملاً فلسطینی طوفان الاقصی علیه رژیم صهیونیستی در نوار غزه توسط مقاومت فلسطین و در ادامه هم عملیات موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صیهونیستی در قالب عملیات وعدهی صادق که تاریخیترین قدرت نمایی ایرانِ بعد از انقلاب علیه غدهی سرطانی منطقه بود همگی بعد از شهادت حاج قاسم رخ دادند. خلاء حاج قاسم هرچند ضایعهای سنگین بود اما اختلالی در حرکت استکبار ستیزانهی ملت ایران حاصل نکرد. حالا شاید بهتر بتوان وضعیت کشور را بعد از فقدان شهادتگونهی جناب آقای رئیسی تحلیل کرد. واقعیت سترگی که حتی زبان بدخواهان غیرمنصف جمهوری اسلامی را هم به اعتراف وا داشته و به انتشار عمومی عباراتی شبیه عبارات فوق کشانده است: «اتفاقی در جهتگیریهای کلان ایران رخ نخواهد داد.»
🔰 ادامه👇
✏️ ادامه #گزارش_هفته
🔸از کودتا تا تجزیهطلبی و تجاوز خارجی
🔹مروری بر حوادث تاریخی که جمهوری اسلامی بعد از انقلاب با آن مواجه بوده هم مؤید همین گزاره است. انقلاب اسلامی پس از پیروزی در بهمن ۵۷ تا پیش از تجاوز رژیم بعث هم حوادث گوناگونی را پشت سر گذاشت. استکبار با طراحی و حمایت از برنامههای ضدامنیتی مختلف از کودتا در همان روزهای ابتدای انقلاب گرفته تا حمایت از گروهکهای تروریستی تجزیهطلب در نقاط مختلف کشور سعی در ایجاد مانع و حادثه برای مسیر مردم و انقلاب ایران داشت. توطئههایی که هر یک از آنها برای شکستن و به بنبست کشاندن یک نظام سیاسی کافی بود و میتوانست باعث فروپاشی حاکمیت سیاسی نوظهور شود.
🔸مرور این طوفانها و تندبادها از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی این موضوع را به خوبی نشان میدهد: «جنگ تحمیلی در سختترین و بدترین شرایط خودش بود. رژیم صدّام نیروهایش را تا نزدیک شهرهای بزرگ ما در جنوب و غرب آورده بود. بعضی از شهرها را که تصرّف کرده بودند، بعضی شهرها مثل اهواز و دزفول و بعضی شهرهای دیگر کشور در غرب را هم نیروها تا نزدیک[آن]شهرها آمده بودند... نیروهای دشمن مسلّط، نیروهای ما ناآماده؛ امکانات ما در نهایت ضعف، امکانات او فراوان... این مال جنگ است. در داخل کشور، در خود تهران جنگ داخلی بود؛ در خود این خیابانهای تهران جنگ داخلی بود. منافقین ریخته بودند با هر چیز که دستشان میآمد ــ از تیغ موکتبُری بگیرید تا هر چیز دیگری که در اختیارشان بود ــ افتاده بودند به جان مردم و پاسدار کمیته و پاسدار سپاه و... ؛ جنگ بود دیگر، تهران جنگ بود... تقریباً یک هفته قبل از هفتم تیر، عدم کفایت رئیسجمهورِ وقت در مجلس احراز شده بود و برکنار شده بود. یعنی کشور بدون رئیسجمهور[بود]؛ وضع این جوری بود. کشور در یک چنین شرایطی، یک استوانهای مثل بهشتی را از دست داد... حدود دو ماه بعد، رئیسجمهور جدید و نخستوزیر ــ شهید رجائی و شهید باهنر ــ را با هم در یک جلسه شهید کردند... اندکی بعد یا یک فاصلهی کوتاهی بعد از آن، چند نفر از فرماندهان ارشد جنگ از ارتش و سپاه، در حادثهی هواپیما به شهادت رسیدند؛ شهید فلّاحی، شهید فکوری، شهید کلاهدوز و امثال اینها. یعنی در ظرف کمتر از سه ماه این همه حادثهی تلخ، این همه حادثهی وحشتناک، این همه ضربهی مخرّب! خب شما کدام کشور را سراغ دارید، کدام دولت را سراغ دارید که بتواند در مقابل این همه حوادث بِایستد و از پا نیفتد؟»۱۴۰۱/۷/۴ نکته قابل توجه در مرور تاریخی رهبر انقلاب آنکه جمهوری اسلامی در آن روزها هنوز یک نهال نوپا بود با این حال به سلامت و ابراهیموار از دل همهی این آتشها بیرون آمد.
🔰 ادامه👇
✏️ ادامه #گزارش_هفته
🔸خدای سال ۶۰، همان خدای امسال است
🔹اگر کشور در دل آن بحرانها و زخمها و درحالی که هنوز ساختارهای رسمی و قانونی آن کامل شکل نگرفته بودند رشد و بالنده شد، پس از حوادث تلخ و غمانگیزی مثل فقدان حاج قاسم و جناب آقای رئیسی هم با سربلندی بیرون میآید. ایران امروز برخلاف ایران دهه ۶۰ یک نهال تازه جوانه زده نیست بلکه یک نظام با ساختارهای برآمده از اراده و قدرت ملت بیش از ۸۵ میلیونی است که نه فقط از دل کودتا و ترور و تجزیهطلبی و تجاوز دشمن خارجی سربلند بیرون آمده بلکه حالا تقریباً دو دهه است که توطئههای اقتصادی و سیاسی و امنیتی دشمنانش را چه در داخل خاک خودش و چه در سطح بینالمللی و خصوصا منطقه غرب آسیا به شکست کشانده است.
🔸ساختار و بنایی قدرتمند با چگالی سنگین و زیادی از تجربیات تاریخی و اجتماعی که حالا و در سال ۱۴۰۳ جمهوری اسلامی ایران را در یکی از متلاطمترین مناطق جهان به لنگرگاه ثبات و آرامش تبدیل کرده است. فقدان یک رئیسجمهور پرتلاش، خدمتگزار، صمیمی و مخلص و با ارزش، هر چند برای ملت ایران خلاء سنگینی است که به راحتی قابل پر کردن نیست و از این زاویه جای تاسف و اندوه دارد اما نباید از یاد برد جمهوری اسلامی ایران با اتکای به قدرت درونزایی که ظرفیت پرورش و تربیت کسی مانند سیدابراهیم رئیسی را دارد و او را به توانایی و جایگاهی میرساند که سکان اجرایی کشور را به خوبی در دست بگیرد، استعدادهای فراوانی در میان ملت انقلابی خود دارد و مکتب امام خمینی، سرچشمه جوشانی از ظرفیتهای مدیریتی در خود دارد. به تعبیر رهبر انقلاب: «ما در سال ۶۰، در مقابل این همه حادثه و شدّت عمل توانستیم روی پای خودمان بِایستیم و دشمن را ناامید کنیم، امروز هم میتوانیم؛ خدای سال ۶۰، همان خدای امسال است؛ خدای دورانهای سختی و دورانهای گوناگون یکی است، همهی سنّتهای الهی هم سر جایش است. سعی کنیم خودمان را مصداق سنّتهای الهی در راه پیشرفت قرار بدهیم؛ سعیمان این باشد.»
🔖 منتشرشده در شماره جدید نشریه خط حزبالله
📄 بله| ایتا| ویراستی
📝 «پیامی با جوهر خون» در چهارصد و چهلوششمین شماره خط حزبالله منتشر شد
🔹️حضور حماسی مردم در مراسمهای رئیسجمهور شهید را چگونه باید تحلیل کرد؟
در این شماره هفتهنامه «خط حزبالله» بخوانید.
📥 دریافت نسخه PDF
May 11
📝 #گزارش_هفته | پیامی با جوهر خون
👈 حضور حماسی مردم در مراسم های رئیسجمهور شهید را چگونه باید تحلیل کرد؟
🔸 اسب، آرام بود و زیبا؛ با خالی سفید بر پیشانی. زنان پارچههای سیاه را آوردند و با دقت و ظرافت آن را سیاهپوش کردند، از انتهای یال تا دم. شالی سبز و سرخ هم گردن حیوان را پوشاند. جوانها از سیاه چادر دو برنو آوردند و تفنگها را از دو سوی پهلوی اسب آویختند. یکی عکسی آورد و روی پارچه سیاه، کنار برنو آویخت. ساده و سیاه و سفید؛ نقاشی صورت آن بزرگی که از دست رفته بود.
🔹 مردان در چند ردیف به صف ایستاده بودند، همه سیاه پوش. پشت به کوه و رو به آفتاب. بیشترشان روی پیراهن سیاه، چوقا هم به تن داشتند، با کلاه سیاه. چند نفری روی چوقا قطار فشنگ بسته بودند و تفنگ سرشانهشان آویزان بود. صورتها آفتاب سوخته بود و چشمها قرمز. افسار اسب را دست یکی از مو سفیدهای ایل دادند. مردِ لاغر و کشیده، آرام آرام گام برمیداشت و اسب به دنبالش روان بود. گاگریوخوانی شروع شد. مردان به سینه میزدند و اشک به آرامی بر صورت آفتاب سوختهشان میغلتید. زنان اما شیون میکردند و بیبی گل از همه بیتاب تر بود. با ظرف آتش و اسفند در دست. یادش آمد که در اولین سفر سیدابراهیم به چهارمحال و بختیاری، وقتی شنیده بود رئیس جمهور به کوهرنگ آمده و ممکن است از کنار روستای آنها هم عبور کند، نامهای نوشته بود و خود را رسانده بود لب جاده خاکی. با خودش گفته بود نامه را به دست یکی از همراهان هم برسانم خوب است دیگر، اما رئیس جمهور شخصاً نامهاش را گرفت و پیگیری کرد.
🔸 بیبی گل در نامهاش از مشکلات شخصی خود نوشته و درخواست کمک کرده بود اما نامه پربرکتش مشکلات روستای دورافتاده لبد بازفت را هم حل کرد؛ جاده و مدرسه روستا. بخاطر همین بود که وقتی خبر شهادت رئیس جمهور و همراهانش به بیبی گل سلیمانی رسید، اول از همه خود را به مدرسه روستا رساند و با دختران دانش آموز این غم را به سوگ نشستند تا مراسم کتل بندان و عزاداری سنتی ایل بختیاری را که مخصوص از دست دادن بزرگان است اجرا کنند.
🔹 این یکی از هزاران مراسم عزاداری کوچک و خودجوشی است که در کنار مراسمها و تجمعهای گسترده مردمـی در گـوشه و کنار کشور در غم از دست دادن «رئیسی عزیز» بـــرگزار شـد. وقتی خبرنگار فلان شبکه اروپایی، سیل جمعیت تشییع کنندگان در پایتخت را سانسور میکند و میرود به کوچهای فرعی تا داستان ببافد که مردم زیادی هم برای بدرقه شهید جمهور نیامده بودند، چه انتظاری میتوان و باید داشت که انبوه عزاداری های کوچک اما باشکوهی مانند آنچه در روستای دورافتادهای بر بلندای کوههای زاگرس برگزار شد را ببینند و به جهان مخابره کنند؟!
🔸 البته ملت مظلوم ایران به این ندیدنها عادت دارند. آنهایی که چشم خود را به روی واقعیتها میبندند، دچار اشتباه محاسباتی میشوند و آنکه محاسباتش اشتباه باشد، غافلگیر خواهد شد و با سیلی واقعیت از خواب و خیال بیرون خواهد آمد؛ «خب البتّه دشمن طمعورزیهایی دارد، حرفهای بیربط و یأسآلودی هم میزند، قبلاً هم میزدند، حالا هم میزنند. آن اوایل انقلاب صدّامحسین وقتی که حمله کرد به ایران، یک مصاحبهای کرد در نزدیک مرزهای ما، طرف نزدیک ایلام و آنجا یک مصاحبهای کرد، گفت مصاحبهی بعدی هفتهی آینده در تهران! این جوری گفت. وعده داد به خودش و به مستمعینش که هفتهی بعد بیایند تهران، تهران را فتح کنند و مصاحبهی بعدی را بکنند. دیدید به چه سرنوشتی دچار شد در جنگ و در بعد از جنگ.» ۱۴۰۳/۰۱/۲۳ صدام وقتی وعده مصاحبه در تهران را میداد، خیلی چیزها را ندیده بود یا نخواسته بود ببیند و لاجرم در محاسباتش جایی نداشت از جمله مردان ایل و تفنگهای برنوشان را.
🔹 مواجهه اغلب تحلیلگران و رسانههای غربی با ماجرای از دست دادن رئیس جمهور شهید و همراهانش و حال و هوای مردم ایران در این روزها نیز تقریباً چیزی از همین جنس است. علاقه چندانی به دیدن واقعیت ندارند و هیچ علاقهای به انعکاس آن. شاید چارهای هم جز این ندارند. سه سال و بلکه بیشتر از عدم محبوبیت رئیسی گفته بودند، حالا با چهرویی این سیل جمعیت را در تبریز، قم، تهران، بیرجند و مشهد نشان بدهند و به مخاطب خود چه بگویند؟! ۱۴۰۳/۰۳/۰۲
🔰 ادامه👇