هدایت شده از محکوم
اگر به بقیه هم کم داده بود میگفتم اوکی مدلشه
ولی به بقیه ۲۰ داده
بعد اخه من امتحانمم خوب دادم یعنی حتی تقلب هم نکردم نشستم خوندم:)))))
و خوب دادممممم
من حتی پژوهشش رو خودم نوشتم
پا نشدم از چت جیپیتی بگیرم
خاورمیانهزدگی
اگر به بقیه هم کم داده بود میگفتم اوکی مدلشه ولی به بقیه ۲۰ داده بعد اخه من امتحانمم خوب دادم یعنی
استاد عمهی خود را دوست ندارد
دیشب گفتم بیا صبح بریم کویر
از داستانهای گردش به کویر گذشته گفتم، ذوق رو به لحنم اضافه و جزئیات خوب رو لحاظ. از زیباییهای کویر گفتم، خاطرات خانوادگی و ..
یکم مکث کرد گفت نه
مفهوم زندگی ما و اهالی غزه، چقدر متفاوته. ما اینجا انگار مطمئنیم که مرگ برای همسایه است و حالا وقت زیاده، همه چیز رو به تعویق میاندازیم.
مثلا رسیدن به کسی که دوستش داریم رو میذاریم برای بعد.
از فکر اینکه حالا فلان چکم رو پاس نکردم و خونه که ندارم، از فکر اینکه الآن سربازی نرفتم و درسم تموم نشده! سالها زیباییها و چالشهای زندگی مشترک رو از خودمون میگیریم. سالها به وصل نمیرسیم و به آرامش مکمل بودن با کسی.
در غزه اما انگار تک تک ثانیههای زندگی رو قدر میدونن. ازدواج میکنن، میخندن، درس میخونن، یا دیدید که برای حافظان قرآنشون جشن گرفتن؟
لا به لای همون خرابهها و کنار همون موشکها و زیر آتش، دارن با همه وجودشون زندگی میکنن!
حتی اگر عمر این ازدواج ۳روز بشه!
ولی از کجا معلوم؟
شاید هر کدوم از ما فردا صبح بیدار نشیم. و همون دخترک کوچک اهل غزه تا ۸۰ سال بعد از ما رو ببینه :)
محتوا مربوط به :
https://t.me/with_bahar
امروز دلم نشستن روی کاشیهای بینالحرمین رو خواهش میکنه. از اون سفرا که برات مهم نیست با چی میری و کجا استراحت میکنی. مهم نیست بقیه چیمیگن اما چند متر زودتر کفشاتو بگیری دستت و وسط بینالحرمین از شدت گریه روبهروی گنبد مکث کنی. نگاهت میکنن؟ مهم نیست ..
از اون سفرا که بلندشی راه بیفتی سمت ضریح و مابین اشکهایی که میریزی لبخند بزنی با یه قربون صدقهی ریز که یعنی بالاخره منو دیدی شما؟!
کاش امروز با یه شمارهی رند باهام تماس بگیرن بگن میخوایم خرج سفر کربلات رو برعهده بگیریم. بیا برو مسافرت عمو جون 🎀