هدایت شده از سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
امشب فقط برای این گریه میکنم
که میشد آن مرد کلمات بیشتری بگوید
اگر ضربت نخورده بود ...
میخواهم فقط برای کلماتی گریه کنم
که می شد از او مانده باشد، اما نماند ...
من خودخواهم
گریه هم که می کنم،
برای لذت هایی است که از دست دادهام
#حـیـدر
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
هدایت شده از سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
دلتنگی های مولا با چاه
یک عمر است سینه ی زمین را سوزانده...
نگاه کن زمین چه حرارتی دارد... یک روز خورشید سرد میشود و زمین غصه های تو را فریاد میزند... وَ إِذَا الأَرضُ مُدَّت... آه مولا همیشه درون چاه نمی ماند... آه آه آه از اشک های غریبانه ی علی در دل شب ها...
#شب_یتیمی
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
هدایت شده از سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
دوخطروضه
اَصبَغ بن نُباته ﻣﯿﮕﻪ : ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺁﻗﺎﻡ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ ، ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯼ ﻛﺎﺵ ﻛﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ، ﯾﻪ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ ﺯﺭﺩﯼ ﺑﻪ ﺳﺮِ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﺒﻮﺩ ، ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ ﺯﺭﺩﺗﺮﻩ ﯾﺎ ﺻﻮﺭﺕ ﻋﻠﯽ ...
ﺭﺍﺣﺖ ﻧﺎﻟﻪ ﺑﺰﻧﯿﺪ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﺎﺑﺎﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﻛﺮﺩﻥ ...
آه...
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺳِﻤﺎﺟﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ، ﻫﺮ ﭼﯽ ﮔﻔﺘﻦ : ﻫﻤﺘﻮﻥ ﺑﺮﯾﺪ ، ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﻟﻤﻼﻗﺎته ، ﺩﯾﺪﻥ اَصبَغ بن نُباته ، ﭘﺸﺖِ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ، ﺯﺍﻧﻮﻫﺎﺵ ﺭﻭ ﺑﻐﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ، ﻧﻤیرﻩ ، ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ : اَصبَغ ﻣﮕﻪ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺑﺮید"
ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺑﺮﻡ ، ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ﺟﺎﻣﻮﻧﺪﻩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ، ﭘﺎﻫﺎﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻨﻮ ﻧﻤﯽ ﻛﺸﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮﻡ ، ﻣﻦ ﺑمولامو ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ .... ﺗﺎ ﻋﻠﯽ ﺭﻭ ﻧﺒﯿﻨﻢ ﺩِﻟﻢ ﺁﺭﻭﻡ ﻧﻤﯿﺸﻪ ...
ﺍﺟﺎﺯﻩ ﮔﺮﻓﺖن ﺑﺮﺍ اَصبَغ ، اَصبَغ ﺑﯿﺎﺩ ﺑﻪ ﻋﯿﺎﺩﺕ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ، ﺍﻣﺸﺐ ﻋﺮﺿﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﺳﻤﺎﺟﺖ ﻛﻨﯿﺪ ، ﺩﺭُ ﺑﻪ ﺭﻭﺗﻮﻥ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻦ ، ﺟﻤﻠۀ ﺷﻬﺪﺍ ﺭﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻜﻨﯿﻢ ، ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ، ﺟﻮﺍﺑﻢ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ...*
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩَﺭ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ... ﺁﻗﺎﻡ ﺁﻗﺎﻡ
ﺗﺎ ﺑِﺒﯿﻨﻢ ﺭﻭﯼِ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ... ﺁﻗﺎﻡ ﺁﻗﺎﻡ
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
هدایت شده از سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
[ استاد پناهیان گفت امشب جوشن ڪبیر بخوانید ]
به چرایے اش ڪه فڪر ڪردم
به این رسیدیم ڪه ؛
[ عبد ] باید بشناسد عجب مولایے دارد !
با حالِ نزار گفتم ورق بزنم و احوالِ دلم را پیدا ڪنم
باز ڪردم و آمد : [ یا حبیب التوابین ]
جانم فدا تو مولایے ڪه
سیاه روےِ گنهڪارے را ، ڪه هیچ جا براےِ رفتن ندارد
[ پناه میشوے ]
چه ڪریمانه بنده ےِ فرارے را
میخرے براےِ خودت !
.
.
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
هدایت شده از سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
امام خميني(ره):
"مساجد بايد مجتمع بشود از جوانها، اگر ما بفهميم كه اين اجتماعات چه فوائدي دارد و اگر بفهميم كه اجتماعاتي كه اسلام براي ما دستور داده و فراهم كرده است،چه مسائل سياسي را حل ميكند،چه گرفتاري ها را حل ميكند،اين طور بي حال نبوديم كه مساجدمان مركز بشود براي چند پيرزن و پيرمرد."
صحيفه امام ج ۱۳
همونجوری که صفای هر خانواده و محله و مسجدی به بزرگترها و ریش سفیدهاشه، اما اینکه خانه ی خدا تحت حکومت عزیزان نمازگزاری قرار بگیره، که جنبیدن و تکان خوردن و اصلا وجود خارجی داشتن کودکان، رو باعث عدم قبولی نماز میدونن، این صحیح نیست. چند تا مسجد سراغ دارید که هنوز کودک و جوان و نوجوان داخلش باشه حتی به مقدار کم؟؟
چند تا مسجد باقی مونده که بچه ها بدون ترس از دعوای بزرگترها، با شور و شوق داخلش رفت و آمد کنن.
اینکه باید حضور کودکان موجب اختلال در نماز بزرگترها نشه حرف و حق مسلّم هر نمازگزاریه، قبول دارم که نباید با بی خیالی نظم و آرامش فریضه واجب رو بهم زد، اما کجای اسلام داریم مادر بچه دار نباید بیاد مسجد، خودتون بچه کوچیک نداشتید؟ با ملائک قولنامه نوشتید و سند زدید مسجد رو بنام خودتون؟ مادر بچه دار دل نداره؟ کجای اسلام داریم بچه اگر صداش دراومد، نمازجماعت اون شب مومنین قبول نیست؟ کجای اسلام داریم، اگر بچه توی مسجد شلوغ کرد باید دعواش کرد یا اشکشو درآورد؟ کجای اسلام داریم مسجد فقط محل عبادته، البته که عبادت باید در آرامش باشه، اما اسمش جماعته!!! یعنی اتاق خواب منزلتون نیست که توش پرنده پر نزنه! هیئت و مسجدی که داخلش کوچیکترها بازی و شادی نکنن، امیدی به ادامه ی نسل اهل جماعت توی اون محل هست؟ دیگه بعدا که بزرگ شدن و رفتن سراغ فضاهای دیگه، پاشون رو میذارن توی مسجد؟؟؟
اونوقت از توی پارک و قهوه خونه باید بری جمعشون کنی.
کجای اسلام اومده داخل مسجد هرکس جای نشستنش باید سرقفلی داشته باشه؟ و اگه یه غریبه یا مهمان اومد با بدرفتاری پرتش کرد صفوف آخر؟
به کدام اسلام؟ به کدام قبله؟ به کدام محمدرسول الله معتقدید که ما نمیدانیم؟
مسجد باید کانون رفت و آمد و حل مشکلات و انرژی گرفتن و صله رحم مومنین و جذب جوانان اهل محل به کارهای جمعی و ارتباط با اهل خدا باشه، چون از نظر بنده بچه ی مسجدی، یعنی بچه ی انقلابی، یعنی بچه ای که آینده اش تضمینه. یعنی همون شهدایی که همه مسجدی و هیئتی بودن. یادمون باشه مسجد
نه مهدکودکه، نه خانه سالمندان. یعنی همه کنار هم مثل خانواده، دلسوزانه و پر از عشق و محبت، نماز رو به جا بیارن و از حال هم خبر بگیرن و در برنامه های باصفای مسجد مشارکت فعالانه داشته باشن.
مسجدی که ما میشناسیم، نوه ی پیامبرش در سجده ی نماز روی دوش امام جماعت سوار میشود و بازی میکند، خبری از دعوا کردن بچه و برو بشین پیش ننه بابات هم نیست!!! مسجد خانه ی خداست و همه ی نسل ها باید جذب خانه ی الله بشوند.
همانطور که یک بهایی و مسیحی با بهترین رفتار، کودکان رو دعوت به دین خودش میکنه.
برای رشد یک کودک مسلمون که باید از اول توی ذهنش الله اکبر باشه، یاحسین باشه، تکبیر و صلوات باشه، سجاده و مهر و چای و شربت بعد نماز باشه، کجا بهتر از مسجد؟؟؟ اون بیرون که داره طوفان میاد، که دشمن داره بچه هامونو میبره و آلوده میکنه، جایی بهتر و امن تر از مسجد سراغ دارید؟؟؟ #الناز_رحمت_نژاد #بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
#مسجد
#کودک
هدایت شده از سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
#حسینجانم
سال هـا گـریه بـه تـو
جُـرم تلقی می شد
#روضههای_خانگی
برکت «روح الله» است
صَلیاللهعَلیکَیااَباعَبدالله
السَّلامعلیکَیاروحالله
#امام_خمینی
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
هدایت شده از سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
ندیدمت ات اما
با تو زندگی کرده ام
مادرم از تو برایم گفته است
پدرم بارها قربان صدقه ات رفته است
#امام_خمینی(ره)
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
هدایت شده از سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
بچه که بودم از این آدمهایی که
دسته کلیدشان پر بود، خوشم می آمد.
آرزو داشتم روزی همچین دسته کلیدی داشته باشم.
بعدها اما فهمیدم که هر مالکیتی، مسؤلیت میآورد
و شاید دردسرهای مسؤلیت، به لذت مالکیت آن نیرزد
الان چندتا کلید توی دسته کلیدم هست
و خوب می دانم که مالک هیچ کدامشان نیستم،
یک روز باید تحویلشان بدهم و پرواز کنم ...
#پناهبرخدا
#رفیقشهید
#شهدا
#شهیدصدرزاده
#میزکار
#شرححال
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
هدایت شده از سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
نمیدانم تا بھ حال خوب بھ قد و قواره
دختر سھ سالھ نگاه ڪرده اید یا نھ ،
اینبار ڪھ بھ هیئت میروید، اطرافتان
سرڪ بڪشید ، یتحمل میبینید ڪھ
چندتاشان چادر مشڪے ڪوتاه و
ڪوچڪی سرشان انداختھ اند،
چاقدرے را گره ریز زده اند ، وبا
دست های لطیف و پنبھ اے سعے
دارند آن خرده تارهای مویشان را زیر
روسری بپوشانند . چشم از پدر و
مادرشان برنمیدارند تا مبادا در
شلوغے آشنایے را گم ڪنند.
روضھ نمیخوانم .
میخواهم بگویم خوب نگاه ڪنید
ڪھ اگر جمعیت بایستد و بھ قصد
ترڪ هیئت راه بیوفتد ، چطور سریع
با قدمهای ڪوتاه خودشان را
میرسانند بھ پدرشان و سفت دستش
را میچسبند. شاید هم خودشان را
بالا بڪشند ، روی دوش سوار شوند
یا در آغوشے
درمردمڪ شفاف چشمهایشان
چھ میبینید؟ اطمینان خاطر،
سڪنے دل! دنیا راهم آب ببرد
جایشان امن است ، بین دو بازوی
پدر نشستھ اند . بھ چھ چیز فڪر
میڪنے ڪھ اینطور لب روی هم
میفشاری . بھ شب؟ بھ مسیر؟ بھ
ڪاروانے رو بھ شام؟ بھ گم شدن؟
جاماندن؟ افتادن ... من اما بغض
امانم را برید وقتے دیدم آنقدر
ڪوچڪند ڪھ در شلوغےها باید از
زیر دست و پا جمعشان ڪنے ...
میفهمے میخواهم چھ بگویم؟!
#محرم
#ماملتامامحسینیم
#عشقحسینعلیهالسلام
#رقیهخاتون
#بهوقتشبسوممحرم۱۴۴۲
✍ خبرنگار بسیجی: #رحمت_نژاد
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
هدایت شده از سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
بچه ها ، همیشهٔ عمرشان
برای مادرها عزیز هستند
اما آن ماه های شیرخوارگی
انگار وصل هستند به جان مادر ...
برای چند ساعت بنا بود
موسای شیرخواره را از مادرش بگیرند
همین اندازه که توی صندوق چوبی بگذارندش
بسپارندش به نیل ...
فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا
تَخَافی و لا تَحزَنی ...(قصص/۷)
آسیه و فرعون او را از آب بگیرند
از سینه هیچ زنی شیر نخورد و خواهر موسی
مادر را به قصر معرفی کند و دوباره موسی برگردد
به آغوش مادر ...
وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِّي وَلَكَ
لَا تَقْتُلُوهُ عَسَىٰ أَن يَنفَعَنَا ...(قصص/۹)
همه اینها را هم وحی کرده بودند به مادر موسی
بعد هم قلبش را محکم نگه داشتند که نا آرامی نکند
وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَارِغًا إِن كَادَتْ
لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَىٰ قَلْبِهَا ...(قصص/۱۰)
من اما همیشه این آیات
سوره قصص را که می خوانم
دلم ابری می شود برای دل رباب
و چشمهایم بی اراده می بارند
و میمیرم برای تنهایی امامم
که نه فقط حرمله بن کاهل اسدی
بلکه تمام لشکر دشمن چشم انتظار ایستاده بودند
تا شکستن سیدالشهدا را تماشا کنند
و جان میدهم برای آن لحظهی یَتَلذیٰ عَطشاً
همان لحظه ها که علی کوچکتان شبیه
ماهیِ دور از آب لبهایش را تکان می داد
و چه به آب برسد و چه نرسد عمرش تمام است
سیدالشهدا جان
شما اهل کجایید آقای من؟
اهل کدام مردستانید مولای من؟
سلام ما به مادرِ علیِ کوچک
خدا قربانی شما را بپذیرد ...!!!
من اما هنوز جواب سوالم را نگرفته ام بانو
قادر مطلق ما چگونه قلب شما را
نگه داشته بود که از هم نپاشد؟
ای وای بر من ...
#علیاصغر
#رباب
#ماملتامامحسینیم
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
هدایت شده از سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
خدایا ممنون که حُر رو آفریدی؛ که با همهی همهی همهی غلط رفتنها و غلط کردنهامون بازم امیدوار بمونیم به برگشتن و دیدن و رسیدن و چشیدن… .
#شرححال
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
هدایت شده از سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
باباها امشب علی اصغرهایشان را به خانه می برند
و تحویل مادرها می دهند، صحیح و سالم ...
سقاها و علمدارها امشب بر می گردند خانه هایشان،
و خواهر ها و مادرهایشان دور قد و بالایشان می گردند ...
و تنها زینب(س) است که می ماند ...
#یا_جبل_الصبر🖤
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313