اهدای اسباب بازی به کودک نیازمند درشب میلاد حضرت ابوالفضل ع
#لبیک_یا_امام
#محله_مهربانی_فروغی
#قرارگاه _فرهنگی_مجازی_شهید_حسین_باقری
#پايگاه_فدک
#حوزه_112_حضرت_ام_کلثوم
🌐روابط عمومی حوزه ۱۱۲ حضرت ام کلثوم
✅ کانال اطلاع رسانی
#حوزه_112_حضرت_ام_کلثوم
🔴@ravabet_omomi_h112🔴
Hojat Ashrafzadeh - Alal Badal(khobanmusic)(128).mp3
3M
یه آهنگ شاد ومناسب بهار 🎼حجت اشرف زاده خدا کنه بارون بزنه 🌧🌧🌧🌧🌈🌈🌈🌨🌨
دیدار حضرت حجت الاسلام حجازی نیا امام جمعه گرمدره،دکتر دادخواه شهردار گرمدره، ریس و اعضای شورای اسلامی شهر،مسئول بسیج رسانه ،رئیس پلیس راه اتوبان تهران_کرج، مدیران و مسولین واحد های شهرداری با فرمانده حوزه ۱۲۷بسیج شهر گرمدره به مناسبت تولد امام حسین ع و روز پاسدار دیدار کردند. #حوزه_بسیج_127_قمر_بنی_هاشم-ع #سپاه_ناحیه_امام_حسین_ع_کرج
🌷آخرین پنجشنبه سال 99؛
💔یادآورِ نداشته هاست
🌷آدم هایی که نیستند !
🌷خاطراتی که
💔جایشان هنوز درد می کند،
🌷و آرزوهایی که محقق نخواهند شد
🌷پنجشنبه...
🌷گاهی حجم دلتنگی انقدر زیاد میشود
💔که دنیا با تمام وسعتش
🌷برایمان تنگ میشود
پنج شنبه گاهی خیلی سرد می شود💔
🌼یاد گذشتگان
🌷و شادی روحشان
بخوانیم فاتحه و صلوات🌷آیه الکرسی❤️
#اندکیتفکر
میگن آدم ها خیلی شبیه کتاب هایی
که میخوانند میشوند !
خوشا آن کس که قران را فرا گیرد..
رفیق ...!
نزار خاک بخوره رویِ میز
اگر میخوای بنده واقعی باشی
قرآن بخون ؛ عمل کن..
بعد شبیه اونی میشی که خدا
میخواد (:
-ماهِشعبان
@ranyaa313
🌸🌸🌸🌸
👈فرمول موفقیت🌸
برا انسانهای بزرگ بن بستی وجود نداره
هیچ وقت نگو نمیشه ،
راهی نیست
به هر دری زدم نشد،نه
انسانهای بزرگ بر این باورند که:
👌یا راهی خواهم یافت
👌یا راهی خواهم ساخت
#انگیزشی
#برنامه_ریزی
#هدف
@rayatol_hoda
بسته های کمک مومنانه شب عید به ده خانواده نیازمند با کمک خیرین پایگاه
#پایگاه_شهید_پشنگ_زاده
#حوزه_۱۲۰_حضرت_آسیه
@hoze120
💛گزیده ای از کتاب سقای آب و ادب💛
عباسِ امّ البنین:
میخواستم بخوابم و مادر در کنار بسترم نشسته بود و مثال همیشه برایم شعر تعویذ می خواند؛ من بی مقدمه پرسیدم:مادر! چطور شد که شما همسر پدر شدید؟
پدر که امیرالمومنین است و وصی خاتم المرسلین است؟
مادر شروع کرد به قصه گفتن، قصه وصلت با پدر. و من جای اینکه بخوابم لحظه به لحظه بیدارتر می شدم.
....
باغی سرسبز و خرم و باطراوت بود با درختانی انبوه و سرشار از میوه و شاخه هایی توبه تو. جایی که من نشسته بودم از کنارم نهری زیبا و زلال و گوارا میگذشت. به آسمان نگاه کردم. چقدر نزدیک بود. ماه چقدر زیبا ودوست داشتنی بود در کار درخشش بود و انبوهی از ستارگان در اطرافش پرتو افشانی می کردند. و من به آسمان می اندیشیدم که چگونه بدون ستون افراشته شده است و به قدرت و عظمت خداوند که این همه زیبایی را خلق کرده است. ناگهان دیدم که ماه از آسمان جدا شده، آرام و خرامان فرود آمد و در دامان من نشست و به دنبال آن سه ستاره از آسمان جدا شدند و فرود آمدند و در دامان من، به دور ماه حلقه زدند. و من غرق در حیرت و شگفتی بودم که از هاتفی شنیدم:
بشارت باد بر تو ای فاطمه! که یک ماه و سه ستاره از دامن تو پدید می آیند که پدرشان سرور و مولای خلایق، بعد از رسول اللّه است. وقتی که من این رویا را برای مادرم گفتم، پدر در آستانه خیمه ایستاده بود و ما او را نمی دیدیم. مادرم موهای مرا شانه می کردو در اندیشه بود که چه می تواند باشد، تعبیر این رویای شیرین. بر دلش گذشت و گفت:تو با بهترین خلق امکان _بعد از رسول اللّه _ازدواج میکنی و حاصلش چهار پسر خواهد بود. اولی همچو ماه و سه دیگر چون ستاره.
و نمی دانم که مادر، خود چقدر یقین داشت به این تعبیر.
پدر گفت:حرفهایتان را شنیدم،رویای تو صادق است دخترم! و شاهدش اکنون در خیمه من نشسته است.
سه روز بود که عقیل، برادر علی بن ابیطالب مهمان پدر بود و ما که رسم نداریم تا سه روز از مهمان بپرسیم که به چه منظور آمده است، پدر هیچ سوالی از او نکرده بود.
روز اول پیش پایش شتری قربانی کرده بود و این سه روز را به پذیرایی و اختلال و گشت و گذار گذارنده بود. و امروز عقیل به حرف آمده بود و ماموریتش را از جانب علی برای خواستگاری از من مطرح کرده بود و پدر پاسخ داده بود : «اصل این پیشنهاد و خواستگاری اسباب شرف و افتخار ماست. اما من و همسرم باید تامل کنیم که آیا دخترمان شایستگی ورود به خانه وحی و همسری امیر مومنان را دارد یا ندارد؟
پدر به مادر گفت:تو چه میگویی؟ مادرگفت:ما همه تلاشمان را برای تربیت این دختر کرده ایم. بیش از این که کاری نمیتوانستیم بکنیم، وقتی امیر مؤمنان او را طلب کرده، حتما لیاقت او خبر داشته. علم و آگاهی علی به باطن امور بیش از ظاهر آن است. و من اشک شوقم را با آستین برچیدن که پدر و مادر میزان اشتیاق من را در نیابند. _و چه عبث_مادر گفت: تو، من و ما حق داریم که از شوق گریه کنیم، این وصلت اگر محقق شود اشک شوق بر دیده قبیله می نشاند. پدر به خیمه خود برگشته و در پاسخ عقیل که پرسیده بود چه خبر گفته بود:
_خبر خیر. ما راضی هستیم که دخترمان خادمه امیر المومنین علی بن ابیطالب بشود. عقیل گفته بود :خادمه نه، همسر. دختر شما نور چشم ماست.
#معرفی_کتاب
#سقای_آب_ادب
#پایگاه_شهیدان_ترکیان
@rayatol_hoda
🌹🌷هیئت هفتگی و جشن میلاد با سعادت سرداران کربلا و اعیاد شعبانیه🌷🌹
چهارشنبه ۹۹/۱۲/۲۷
#شهیدان_ساجدی
🌍روابط عمومی حوزه ۱۲۱ سردار شهید مهدی باکری🌍
@kmbakeri
🔥🔹ویژه برنامه ی آخرین شب چهارشنبه ی سال(چهارشنبه سوری) در محله ی کوی ولیعصر🔥🔹
سه شنبه ۹۹/۱۲/۲۶
#شهیدان_ساجدی
🌍روابط عمومی حوزه ۱۲۱ سردار شهید مهدی باکری🌍
@kmbakeri
#لبیک_یا_امام
#کمک_ها_ی_مرمی
#پایگاه_حضرت_معصومه(س)
#حوزه_116_حضرت_مریم(س)
#محله_مهربانی_شهرک_جهان_نما
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
تهیه بسته های معیشتی موادغذایی،مرغ وگوشت ،موادضدعفونی،موادشوینده
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اعیادخوش یوم شعبان ورسیدن عیدنوروزبرهمه بسیجیان مبارک