_خیلی دوست دارم شهید بشم اما میگن شهید شدن درد داره!!
+در مورد شهادت از درد حرف میزنیم اما غافلیم از این شهادت فقط نصیب اهل درد میشه...!
#شهادت
🕊شهیدی که حالتش موقع دفن طبق وصیتش بود !
📝برشی از وصیت نامه
اي کسانيکه مأمور دفن من هستيد! وقتي که مرا در قبر مي گذارند، مشت هايم را گره کنيد تا همه بدانند من با مشت گره کرده به سوي دشمن رفتم، دهانم را باز بگذاريد تا از خدا بي خبران آگاه شوند من با نداي الله اکبر بر دشمن تاختم و چشمانم را باز نگه داريد تا همه بدانند با چشم باز به اين راه رفتم و دشمن را به زبوني کشيدم تا #شهادت نصيبم شد.✨
جنازه شهيد هنگام دفن، با چشمان باز و حالت لبخند و مشت گره کرده بود با وجود اینکه هنگام خاکسپاری کسي از متن وصيت نامه اطلاع نداشته است.😔🖤
🌷#شهید_ابراهیم_ذوالفقاری_باقرآبادی
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶🔷 اجر #شهادت برای کسی که هر صبح و هر شب این سه آیه را بخواند!
#دکتر_رفیعی
📌کوچه شهدا ↙️ ↙️ ↙️ ↙️
🆔https://eitaa.com/Koche_shohada
خاطرات شهید کاظم عاملو
یادم هست که(کاظم) در همان حال #خلسه بود، گفت که در کنار شهدای محل و شهر سمنان است. بهش گفتیم ببین «شهید عباس عزیزی شفیعی» بین شهدا هست؟ اگر هست بیاید و وصیتش را بگوید. چون شهید وصیتنامه نداشت.
کاظم گفت بله؛ شهید عباس عزیزی شفیعی اینجاست. کاظم در آن حالت، فامیلی کامل شهید را گفت. بعد با شهید همصحبت شد. کاظم صحبتها و وصیت شهید را از زبان خودش برای ما تکرار میکرد و ما مینوشتیم!
با خودم گفتم: حالا چطور به خانوادهاش بگوییم که این وصیت را شهید شفیعی گفته؟! چه نشانهای بدهیم تا باور کنند؟! یکباره کاظم از قول شهید گفت: «به خواهرم(اسم خواهرش را برد) بگویید که فلان کار را انجام دهد، به فلان برادرم بگویید و.....»
در همان حال #خلسه نام کوچک تکتک اعضای خانواده را گفت و وصیتی که برایشان داشت را بیان کرد. در حالی که هیچکدامِ ما، از نام آنها خبر نداشتیم؛ یعنی در همان حال خلسه و ارتباط با شهید، وصیتنامه نوشته شد!
واقعاً این قضیه عجیب بود. یعنی کاظم عاملو در ارتباط روحی با یک شهید در عالم دیگر، توانست بعد از #شهادت وصیتنامهاش را بشنود و برای ما بگوید و ما بنویسیم!!
بعد از مرخصی وصیتنامه را برداشتیم و رفتیم سراغ خانواده شهید شفیعی و آن را با یک جلد قرآن کریم به آنها تحویل دادیم و گفتیم این متعلق به شهید شماست؛ دست ما مانده بود. راستش را نگفتیم. نمیشد گفت. گفتیم باید آن را به دست شما میرسانیدم که رساندیم... .
[ کتاب سه ماه رویایی ]
گفتم :
#قلبم دگر از تاب #شہادت آرام نیست
انگار کہ این قلب دگر مال من نیست
گفت :
#مراقب_نگاهت باش! " #اَلعَین_بَریدُ_القلب"
#چشم، #پیغام_رسان_دل است...
#شهدا_دستم_را_رها_نکنید_که_در_این_شهرگم_میشوم
#شهادت فقط در جبهه هاے جنگ نیست اگر انسان براے خدا کار کند و به یاد او باشد و بمیرد شهید استـ..🌱]
[ شهیده زینبکمایی ]
برای #شهادت بایدچکار کرد؟
نفس خود راسر ببر....
دنیارابرای دنیاجدی نگیریم
دنیا را برای اخرت جدی بگیریم