eitaa logo
کوچه‌شهدا -!'🇵🇸
216 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
63 فایل
'بسم‌الرب‌العشق' دلتنگی حد و مرز ندارد هر جایِ دنیا هم که باشی تو را به سمت خود میکشاند و زمینت میزند‌ و چه زمینی بهتر از مزار شُهدا...🫀🌿 -اینجا،کمی‌برای‌رفع‌دلتنگی‌ها(: کانال رو به دوستانتون معرفی کنین👀 کپی؟حلالت‌(:🤍 ارتباط با ادمین @nazerdoost
مشاهده در ایتا
دانلود
- بــه‌قـول‌یـه‌عـزیـز؎: ان‌شاءالله‌غـم‌نـبـودامـام‌زمـان«عج» بـیـوفتـه‌تـودل‌هـمـمــون💔🕊️
کوچه‌شهدا -!'🇵🇸
_((:
عاقبت‌درحسرتِ‌یک‌آرزو‌دق‌میکنم . . . اربعین‌پای‌پیاده‌کربلا💔_
🌿شهید جاوید الاثر علی تجلایی: اگر میخواهی محبوب خدا شوی،گمنام باش، کار کن برای خدا، نه برای معروفیت!
🕊شهیدی که حالتش موقع دفن طبق وصیتش بود ! 📝برشی از وصیت نامه اي کسانيکه مأمور دفن من هستيد! وقتي که مرا در قبر مي گذارند، مشت هايم را گره کنيد تا همه بدانند من با مشت گره کرده به سوي دشمن رفتم، دهانم را باز بگذاريد تا از خدا بي خبران آگاه شوند من با نداي الله اکبر بر دشمن تاختم و چشمانم را باز نگه داريد تا همه بدانند با چشم باز به اين راه رفتم و دشمن را به زبوني کشيدم تا نصيبم شد.✨ جنازه شهيد هنگام دفن، با چشمان باز و حالت لبخند و مشت گره کرده بود با وجود اینکه هنگام خاکسپاری کسي از متن وصيت نامه اطلاع نداشته است.😔🖤 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙صوت شهید محمدخانی که خطاب به دوستان خود توصیه‌هایی برای مراسم عزای حضرت سیدالشهداء (ع) مطرح می‌کند.
🌷 العبد محمدتقی بهجت: در خلوتمان با خدا، تضرعاتمان، توبه‌مان، نمازهایمان، عباداتمان، مخصوصاً دعای شریف«عظم‌البلاء و برح‌الخفا» را بخوانیم؛ از خدا بخواهیم برساند صاحب کار را؛ با او باشیم. حالا اگر رساند که رساند، دور نرویم از کنار او، از رضای او دور نرویم. او می‌بیند، او می‌داند حرف‌هایی که ما به همدیگر می‌زنیم.
رفتگر محله چهره‌اش را پوشانده بود. معلوم بود همان مرد همیشگی نیست. جلو رفت و سلام داد و فهمید شهردار شهر است! قصه این بود که زن رفتگر محله مریض شده بود. به او مرخصی نمی‌دادند. می‌گفتند جایگزین ندارند. رفتگر مستقیم رفته بود پیش شهردار شهر یعنی همون آقا مهدی باکری. خلاصه دیدند آقا مهدی خودش جای رفتگر آمده سر کار.
مدتے بود حسن مثل همیشه نبود بیشتر وقت ها تو خودش بود، فهمیده بودم که دلش هوایی شده!! تا اینکه یه روز اومد نشست روبروم، گفت : از بـی بـی زینب یه چیزی خواستم اگه حاجتمو بدن مطمئن میشم راضی ان به رفتن من!☺️ ازش پرسیدم: چـے خواستی؟ گفت : یه پسر کاکل زری😉😅 اگه بدونـم یه پسر دارم که میشه مرد خونت، دیگه خیالم از شما راحت میشه😍 وقتۍ رفتم سونوگرافی فهمیدم بچه پسره ، قلبم ریخت😢💔 چون خودمم مطمئن شدم، حسن باید بره سوریه😔 وقتی رسیدم خونه،پرسید بچه چیه ؟!! نگاهش کردم و گفتم : دیدارمـون به قیامت💔 راوی: همسر فدایی عمه جان
ازخلـوتـئ‌راه‌سعـادت‌نهـراسیـد:) -امیـرالمـونیـن
10.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه قسمت من امسال نکنی دیگه میمیرم 🖤.

🌱
7.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این خیلی قشنگ بود اشک خود منو درآورد :) این نی نی از وقتی به دنیا اومده تا الان هیچ صدایی رو نمیفهمیده تا این لحظه که واسش سمعک گذاشتن و برای اولین بار صدای مامانشو میشنوه :) + چقدر برای گوشامون و نعمت سلامتیمون خداروشکر کردیم؟!