💠شعارهای انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی چندین شعار دارد که حرکت های اجتماعی و سیاسی در حول انها شکل می گیرند. اساسا به خاطر شعارهایش است که تقریبا امکان جایگزینی برای آن بسیار بعید است. استقلال، آزادی، پیشرفت، عدالت، مردم سالاری، دین مداری، قانون مداری، استکبار ستیزی مهم ترین شعارهای انقلاب اسلامی هستند. چون فهم و کنار هم قرار دادن این طیف از شعارها در فرهنگ ایرانی اسلامی و تجربه محدود جمهوری اسلامی بسیار مشکل است، عموما طیف های مختلفی از افراد و گروه ها حول یک یا چند تا از این شعارها شکل می گیرند و سعی در پیشبرد خواسته های خود یا مردم دارند. اساس خواستن این طیف از آرمان ها و شعارها به فرهنگ خاص ما و تجربه تاریخی دو سده اخیر باز می گردد و اینکه تقریبا رهبر انقلاب می داند به این راحتی ها و زودی ها نمی توان به این شعارها رسید و نهایتا نیاز به مرکز یا قدرت تمام کننده حول یک یا چند تا از این شعارها داریم. اساسا نقطه بسیار خطر پذیر رهبری آیه الله خامنه ای این بوده است که از پیگیری این شعارها در کنار هم کوتاه نیامده اند و در طول زمان رهبری خود، سعی کرده اند بسترها و ظرفیت های تغییر فرهنگی برای هضم و جذب این شعارها در کنار هم را در عرصه عملی جامعه ایرانی مهیا کنند؛ چرا که عموما چنین توانایی نه ساختارهای فرهنگی و اجتماعی و نه در گروه ها و افراد خاص جامعه ما وجود ندارد. لذا انقلابی در ادبیات رهبری شامل تمام این شعارها می شود تا در دام یا انحصار بخشی از این شعارها قرار نگیرند و غیر انقلابی عموما یعنی فاصله گرفتن این شعارها. متاسفانه هر کدام از گروه ها و افراد برای جذب نظر مردم، بخشی از شعار ها را انتخاب می کند و در رقابت ها، به دلایا فرهنگی، عموما به جای جذب سایر شعارها، سعی می کنند بر علیه سایر شعارها خود را تعریف کنند. لذا رهبری مجبور بوده اند یک توزیع قدرت اجتماعی را در ساختار فرهنگی و اجتماعی دنبال کنند که بخشی از شعارها نتواند بر بخش دیگر غلبه پیدا کنند؛ تا در آینده (احتمالا نه چندان نزدیک) امکان کنار هم قرار گرفتن این شعارها در یک کل فرهنگی و اجتماعی مهیا شود. فهم و درک این طیف از شعارها در کنار هم بسیار مشکل است، چه رسد که نظامی بخواهد اینها را عملا پیدا کند. بخش مهمی از گرفتارها و عظمت انقلاب اسلامی به این طیف از شعارها و کوتاه نیامدن از آنها باز می گردد. در حال حاضر به نظر باید به شفاف سازی وضعیت گروه ها و افراد در انتخاب، تعریف و نسبتی که با کل طیف شعارهای انقلاب اسلامی داشته و دارند، پرداخت و از ظرفیت هایی که این گروه ها برای کنار هم قرار دادن بخشی از شعارها بوجود آورده اند استفاده کرد با این هدف که چگونه می توان این طیف شعاری را در تجربه جمهوری اسلامی سامان داد. احتمالا بتوان با این کار، در سطوح بالا بر اساس جمع اوری و کنار هم قرار دادن این تجربیات، مدل یا مدل هایی برای ساماندهی شعارهای انقلاب اسلامی در تجربه جمهوری اسلامی پیدا کرد.
✍علی رضا مومن
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠چرا با طرح مولدسازی مصوب سران قوا مخالفم ؟
۱. فرجام این طرح هم شبیه خصوصیسازی شرکتها، صرفا فروش اموال، یا همان روش "بده-بره" خواهد شد!
۲. در این طرح، اصلاح ساختاری اقتصاد دنبال نمیشود؛ بلکه صرفا مشکل مالی دولت حل میشود، آنهم فقط دولت فعلی!
۳. روحانی همین طرح را در سال ۹۸ به شورای سران آورد، اما تصویب نشد. چون آقای رئیسی با شرط مصونیت مخالف بود!
۴. وزیر محترم اقتصاد، وقتی نماینده بود با "فروش" اموال در فرایند خصوصیسازی مخالف بود و طرحی آماده کرد که جلوی آن را بگیرد.
۵. مسئله ترس مدیران، راه حلش این نیست. وانگهی تاکنون هیچ مدیری بخاطر اجرای خصوصیسازی توبیخ نشده است!
۶. احتمال میرود نیت پنهان این مولدسازی، تامین مالی خارج از ضوابط بودجهای، برای سفرهای استانی رئیسجمهور و بسط ید ایشان باشد.
۷. مصونیت قانونی و قضایی افراد در این طرح، هیچ مبنای حقوقی و عرفی ندارد و قابل مقایسه با مصونیت نمایندگی مجلس هم نیست.
۸. به تبعات تضاد منافع مجریان این طرح، اصلا توجهی نشده است.
۹. هیچ درسی از گذشته تلخ خصوصیسازی گرفته نشده و گویا در بر همان پاشنه خواهد چرخید.
۱۰. رئیس محترم مجلس و رئیس جمهور محترم، در هنگام تبلیغات انتخاباتی، هیچ اشارهای به قصد خود برای اتخاذ چنین رویکردی نکرده بودند. احتمال زیاد، افراد ذینفوذ دیگری پشت این تصمیم هستند که در آینده هم پاسخگو نخواهند بود.
۱۱. مجلس در این طرح وتو شد.
۱۲. ارتباط این طرح با گفتمان اقتصاد مقاومتی را درک نمیکنم.
✍روح الله ایزدخواه
@Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠در امور مهم، راه تصمیم گیری عمومی تر میشود نه محفلی تر!
🎥حجت الاسلام قنبریان در برنامه سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در دانشگاه تهران:
در قانون اساسی، بحث رفراندوم اینگونه نیامده است که یک نفر در سیستان و بلوچستان یا کاخ سعد آباد بخواهد جمهوری اسلامی را به رای بگذارد و متاسفانه اینقدر اصل 59 خاک خورده است که مخالف جمهوری اسلامی، اصل حکومت را میخواهد به رای بگذارد!
شفافیت جلوی فساد را میگیرد، جلوی تبعیض را نمیگیرد در مولد سازی قرار است اموال دولت به بخش خصوصی و نهادهای حاکمیتی واگذار شود و سوال این است که آیا مردم میتوانند این اموال را خریداری کنند؟
در امر مولدسازی ترتیبات نهادی رعایت نمیشود و بخش تعاونی و مردمی عملا نقشی ندارد.
@Kolbe_Andishe_Farhang
37.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠رویکردهای کلان در مواجهه با اعتراض؟
🎥پرویز امینی:
برای مواجهه با مسئله اعتراض و اغتشاش دستکم ۵ رویکرد وجود دارد:
نخست: رویکرد ارتجاعی؛ همین ماجرای کم و بیش مضحک وکالت دادن به بازمانده پهلوی از مصادیق این ارتجاع است.
دوم: محافظهکاری به معنای مخالفت با تغییر.
سوم: «محافظهکاری کلاسیک» به معنای مخالفت با «مداخله» در ساختار اجتماعی جامعه برای تغییر.
چهارم: رویکردهای رادیکال و بنیانکن برای تغییر. از جمله براندازی با مداخله خارجی
پنجم: رویکرد اصلاحی (نه لزوماً به معنای رویکرد اصلاحطلبان مصطلح فعلی)؛ یعنی کسی است که روشهایش، درون ساختار است و در نتایح هم دنبال دگرگونی در کل ساختار سیاسی نیست.
بیشترین وفاق در جامعه روی تغییرات رفورمیستی است.
انقلاب الان نه ممکن است و نه مطلوب. جمهوری اسلامی از همه آلترناتیوهایی که طرح میکنند هم یک ایده فراگیرتری است، هم بنیه اجتماعی بیشتری دارد و هم نسبت به آنها برتری دارد.
tn.ai/2840379
@Kolbe_Andishe_Farhang
14.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠سیرک اپوزیسیون در یک دانشگاه آمریکا
🎥عبدالکریم سروش که خود از مخالفان جمهوری اسلامی است، در صحبتهایی با اشاره به کنفرانس دانشگاه جرج تاون در واشنگتن که با حضور افرادی مانند رضا پهلوی و نازنین بنیادی و مصی علینژاد و نازنین بنیادی و ... برگزار شد، میگوید: جلسهای بود و چند نفر شرکت کرده بودند که تقریباً بساط رهبری برای ایران پهن کردند و به گمان اینکه نامی در رسانهها دارند، فکر کردند که در دل ها هم جایی دارند.
یکی از آنها که تا امتحان نداد و سر تا پا برهنه نشد او را به درون خانواده هنری نپذیرفتند. چندتایی از آنها که هم اصلاً از عالم سیاست خبری ندارند.
در میان آنها حتی یک پرچم ایران هم به چشم نمیخورد و نامی از اسلام و دیانت قاطبهی مردم ایران در میان نبود...
اینها نمیتوانند برای ملت ایران کاری کنند، مگر برای دلخوشی خود و برای پر کردن برنامههایی که میدانیم از کجاها سرمایه و خط سیاسی آن میرسد کاری کنند، چون نه از ایران چندان شناسایی و آشنایی دارند و نه از دیانت و سنت و ارزش های مردم آن.
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠ائتلاف انگل ها
در دنیای جانواران، «انگل» موجودی ست که بدون وجود «میزبان» می میرد. در نبود ِ میزبان، انگلی نیز وجود ندارد.
اپوزیسیون جمهوری اسلامی، زیست ِ انگلی پیدا کرده.
بدون وجود میزبانش (که غرب است) می میرد. اساساً بدون وجود «غرب» و حمایت کشورهای غربی، او هم وجود ندارد تا بخواهد کاری برای شما انجام دهد. بدون وجود آمریکا «مسیح علینژاد» محو میشود... بدون آمریکا و کانادا «اسماعیلیون» باید برود، جایی در دهی یا شهری همان دندانش را پر کند یا بکِشد.. بدون وجود و حمایت آمریکا و اروپا، گلشیفته و نازنین و علی کریمی و شمسی و فاطی و باقی آکتورها باید بروند دنبال کار خودشان. و همه ی این شامورتی بازی ها و اکت های به اصطلاح سیاسی خارجی «دود» می شود و به هوا می رود.
این اپوزیسون زیست انگلی دارد. فی الواقع مشکل، قبل از اینکه مربوط به خود این «اشخاص» و کاراکتر شان باشند، مربوط به این رویه و «کانسپت» است. این شکل وابسته و غیر مستقل (یا به تعبیر صریح تر مستشاری و مزدوری) آنهاست. این اپوزیسیون، بدون وجود غرب، کلا خودش هم وجود ندارد و مرده.
موجود انگلی که زندگی و حیات ِ خودش، وابسته به وجود «دیگری» ست، چطور می تواند شما را و زندگی شما را آن ور دنیا «نجات» دهد؟ این را از خودتان بپرسید.
✍رضا نظام دوست
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠چه کسی چنین اولویتی را در ذهن او انداخته است؟!
به این تصاویر نگاه کنید...
چه می بینید؟
سمت راست خبر وزیر محترم اقتصاد از ایجاد سامانه مولدسازی(بخوانید فروش اموال بیت المال)، سمت چپ نمودار رشد لجام گسیخته سرپناه مردم که در عرض 6 سال 13 برابر شده است! و تصویر پایین، نمودار روزانه کم شدن ارزش پول ملی در قیاس 3 ارز مطرح در اقتصاد ما!
بین آن ها چه رابطه ای وجود دارد؟!
نیاز نیست علم اقتصاد یا مدیریت داشته باشید، با سر سوزن تامل متوجه می شوید که مهمترین وزارت خانه اقتصادی کشور در کجا سیر می کند و بلای جانسوز اقتصادی از کجا بر سر کشور خراب می شود!
در حالی که هر روز ارزش پول ملی ذره ذره آب می شود و هر لحظه معیشت مردم به تگنا می افتد، وزیر محترم و عزیز ما مشغول اموال فروشی شده است! چه کسی چنین اولویتی را در ذهن او انداخته است؟!!
نفوذ دشمن در ذهن و اندیشه مسئولان از این واضح تر؟! مولدسازی، حذف ارز 4200، یارانه زدایی و ... همه برای آن است که مسئول مملکت ما از حل مسئله اصلی دور بماند! نئولیبرالیسم اینگونه یک کشور را به بازی می گیرد!
✍محمدحق شناس
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠نزاع دو اسلام!
🔹نزاع امام کاظم(ع) با هارون الرشید، نزاع دو اسلام بود: اسلام در قول و عمل مدافع پابرهنگان، مقابل اسلام مرفهین بی درد!
عروسی میلیاردی هارون و زبیده و آن تجملات کنارش موقوفات هم داشت! زبیده خیّر هم بود!
آن کاخ ها و شب نشینی ها، ۱۰۰ندیمه ی حافظ قرآن هم همیشه کنار زبیده داشت! در حرم تا بیت الله پیاده رفتن را هم داشت!
اسلام موسوی، مقابل این اسلام لاکچری و قارونیِ هارون بود!
🔹اسلام هارون الرشید پیشرفت را داشت اما عدالت نداشت. اوج پیشرفت علمی و فناوری و شهرسازی و معماری بود. یک ساعت دیواری بزرگ اعجاب انگیزی را به شارلمانی پادشاه فرنگ(فرانسه امروز) هدیه داد که همه دست به دهن شدند. شهر رویایی بغداد سربرآورد و اختراعات نوآورانه از شیشه تا عدسی و چشم پزشکی.
اما ابوالعتاهیه شاعر که رسانه آنروز بود در شعرش از گرانی و خانه های خالی از طعام یتیمان و از پا افتادگان می گوید.
امام کاظم(ع) عایله و نان خور خود را ۵۰۰نفر شمرد یعنی به تنهایی همه آن نادارها را تامین میکرد.
🔹عجیب تر قدرت بازتولید آن اسلام مستکبر و مرفه در یاران امامِ مبارز است!
برخی وکلا و نمایندگان آن امام انقلابی و دائم در زندان و تبعید، در اموال و وجوهات طمع کردند و توقف در امامت (یعنی توقف در اسلام راستین و مبارزه با ستمگران) را پایه گذاری کردند!
حیّان سراج ۳۰هزار دینار وجوهات مردم به امام را بالا کشید و برای خودش خانه آنچنان و باغ و زراعت خرید!
عثمان بن عیسی هم ۶کنیز و وجوهات را حرمسرای خود کرد!
خطر بازتولید اسلام مرفهین بی درد و توقف در مقاصد ولایت را باید جدی گرفت.
✍حجت الاسلام قنبریان
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠هر کس بقای ستمگران را دوست داشته باشد، از آنان محسوب می شود
نقل شده که «صفوان جَمّال» -شتر چران- یکی از اصحاب و شیعیان درجه یک امام کاظم(ع) به ملاقات علی بن یقطین رفت ، او بنا به دلایلی از ملاقات با صفوان امتناع کرد و او را نپذیرفت !
علی بن یقطین به دستور امام موسی کاظم (ع) با تقیّه جایگاه معاون اولی هارون الرشید را بدست آورده بود، و از نیروهای نفوذی و یاران ویژه ی حضرت در تشکیلات هارون الرشید بود.
در روایت آمده خدای متعال اولیایی دارد و توسط همین اولیای خود در برابر دشمنان دفاع می کند و اینها در روز قیامت جایگاه ویژه خواهند داشت. علی بن یقطین اینچین جایگاهی داشت. حالا صفوان به ملاقات او رفته و او صفوان را نپذیرفته! مدتی بعد علی بن یقطین برای انجام مناسک حج ، از بغداد به مکه رفت و بعد از آنجا هم برای دریافت معارف ، رسید خدمت امام کاظم (ع) ، چرا که «تمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام» ...«تمام بودن حجّ به زیارت امام است.»
علی بن یقطین با آن شخصیت و آن جایگاه ویژه ، رسید خدمت امام و حضرت او را راه نداد! وقتی دلیل را پرسید امام فرمود: چون ملاقات با صفوان را نپذیرفتی، و دل او را شکستی و ناامیدش کردی و او از تو آزرده خاطر بازگشت ... گویی ما را نپذیرفته ای!...از او حلالیت بطلب تا به تو اجازه ی ملاقات بدهم.
علی بن یقطین از مدینه رفت بغداد ، خودش را رساند به منزل صفوان ، وقتی صفوان را دید صورت گذاشت کف پای او و گفت امام و مولایم، حضرت موسی بن جعفر (ع) از ملاقات با من خودداری کرده مگر آن که تو از من راضی شوی و مرا ببخشی!
صفوان او را حلال کرد ، دوباره برگشت سمت موسی بن جعفر ، حضرت به او اجازه ی ملاقات داد.
این صفوان که انقدر نزد امام جایگاه دارد ، چند قافله شتر داشت و این شترها را کرایه می داد، گاهی دستگاه خلافت، او را برای حمل و نقل بارها می خواست و حتی هارون الرشید که به حج می رفت از او شتر کرایه می کرد ، یک روز امام موسی بن جعفر(ع) به او فرمودند: نمی ترسی با هارون الرشید محشور شوی ، چرا به یک آدم ظالم شتر کرایه می دهی؟!
گفت: کرایه دادم چون برای سفر معصیت نبود برای سفر حج و سفر طاعت بود و الا کرایه نمی دادم.
حضرت فرمود: به دل خودت مراجعه کن، الآن که شترهایت را به او کرایه داده ای، آیا ته دلت علاقه مند است که لا اقل هارون این قدر در دنیا زنده بماند که برگردد و کرایه تو را بدهد؟
گفت: بله.
اینجا جمله حضرت خیلی عجیب و قابل تأمل است، فرمودند: تو همین مقدار که راضی به بقای ظالم هستی ، همین گناه است. همین قدر که دوست داری در این مدت رفت و برگشت هارون الرشید زنده باشد ،پس در ظلم او شریکی!
فَمَنْ أَحَبَّ بَقاءَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ «هر کس بقای ستمگران را [و لو چند روزی] دوست داشته باشد، از آنان محسوب می شود.»
صفوان بعد از شنیدن این حرف تمام کاروانش را یک جا فروخت و به کار دیگری مشغول شد.
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠امام کاظم علیهالسلام و سازماندهی مبارزان مسلمان
«ما خیال مىکنیم موسىبنجعفر علیه السلام، یک آقاى مظلوم بى سر و صداى سر به زیرى در مدینه بود و رفتند او را زندانى کردند و بعد مسموم کردند، از دنیا رفت، همین و بس، قضیه این نبود.
قضیه یک مبارزهى طولانى #تشکیلاتى، یک مبارزهاى با داشتن افراد زیاد در تمام آفاق اسلامى بود. یک آدمى که فقط مسأله مىگوید، کارى به #حکومت و #مبارزه_سیاسى ندارد که زیر چنین فشارهایى قرار نمىگیرد.»
✍رهبر معظم انقلاب، ۶۴/۰۱/۲۳
◼️شهادت امام موسی کاظم علیه السلام، حضرت باب الحوائج تسلیت باد
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠نگاه انقلابی یا نگاه ارتجاعی؟!
ما پیشرفت کردیم امّا آیا در کنار این پیشرفتها ضعف نداریم؟ چرا، الیماشاءالله؛ ضعف داریم، کمبود داریم؛ کمبودهای زیادی هم داریم؛ دلایل مختلفی هم دارد. کمبودهای ما، ضعفهای ما کم نیست. بعضیاش را مردم احساس میکنند، میفهمند؛ خب گرانی هست، تورّم هست، کاهشِ ارزشِ پولِ ملّی هست؛ اینها ضعف است؛ اینها را ما داریم. ضعفهای دیگری هم داریم، در بخشهای مختلف، بخشهای اداری، غیره. ضعفها وجود دارد منتها ما دو جور میتوانیم به مسئله نگاه کنیم.
یک طرف، پیشرفتها، موفّقیّتها، دستاوردها است، یک طرف هم ضعفها است؛ دو جور میشود نگاه کرد: یک جور این است که به دستاوردها نگاه کنیم، بفهمیم که ما توانش را داریم و بگوییم: خیلی خب، با همان همّتی که اینها را به دست آوردیم، این ضعفها را هم با همان همّت برطرف خواهیم کرد؛ این یک جور نگاه است؛ این نگاه، نگاهِ انقلابی است. یک نگاه دیگر این است که به ضعفها نگاه کنیم و بگوییم: «آقا! فایدهای ندارد. نگاه کن، ببین ما چه ضعفهایی داریم؛ فایده ندارد، نمیشود کاری کرد»؛ یا بنشینیم، دست روی دست بگذاریم، یا نق بزنیم یا فریاد علیه این وضع بزنیم یا ضعفها را با صدای بلند، چند برابر بزرگ کنیم؛ این نگاه، نگاه ارتجاعی است. بله، ضعف هست منتها شما با نگاه انقلابی به ضعفها نگاه کنید، چرا با نگاهِ ارتجاعی نگاه میکنید؟
بعضی، وقتی ضعفها را نگاه میکنند، اصل جمهوری اسلامی را انکار میکنند، اصل انقلاب را انکار میکنند! چرا؟ یک ملّتی اگر ضعف داشت، باید دستاوردهای او را فراموش کرد؟ کدام ملّت ضعف ندارد؟ ملّتهای ثروتمند دنیا که از لحاظ علمی پیشرفتهترینند، ضعف ندارند؟ ضعفهای بزرگتری دارند. بنده اگر بخواهم بشمرم، باید یک صفحه همینطور دانهدانه با عنوان بشمرم ضعفهایی را که در آمریکا هست، در انگلیس هست، در فرانسه هست، در کشورهای پیشرفته هست؛ از ضعفهای ما خیلی بزرگتر، مهمتر، سختتر: فراگیری فقر، فراگیری بیماری، فراگیری تبعیض، نبود عدالت اجتماعی؛ فراوان از این ضعفها آنجاها هست، چند برابر ما. ضعف همه جا هست، منتها ما باید همّت بکنیم ضعف را برطرف کنیم؛ راه حل این است؛ راه حل این نیست که وقتی ما دیدیم ضعفی وجود دارد، فوری شروع کنیم اصل و ریشه و پایه را خراب کردن.
✍رهبر انقلاب، دیدار با مردم آذربایجان شرقی، ۱۴۰۱/۱۱/۲۵
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠در این ایام هم باید پیگیر ایده تحول بود
این طراحی آشوب ها توسط دشمن و موج سواری بر اعتراضات مردم و برهم زدن نظم و امنیت کشور واکنشی انفعالی در برابر پیشرفت های ما در مسائل گوناگون کشور است.
آیا این به معنای این است که ضعف ها و اشکالات وجود ندارد؟ یا این که مسئولین و بعضی از دولتهای ما کوتاهیهایی نداشتهاند؟
آیا این بدان معناست که مشکلات اساسی که به صورت بیماری مزمن شده درآمده، عقب ماندگی هایی که مورد غفلت واقع شده و ظرفیت های معطل مانده نداریم؟ آیا آنچه رهبری در طی همین سال ها در زمینه ناکافی بودن حرکت عادی و نیاز به تحول حکمرانی و بازسازی ساختارهای فرهنگی که برای ادامه مسیر انقلاب(گام دوم) بدیهی تصور شده، مرتفع شده است؟!
آیا این معنای این هست که مردم گله و اعتراض ندارند و آیا توجه دادن به این وجه از بیانات رهبری بر خلاف بیانات ایشان درباره پیشرفت و امیدآفرینی و اساسا در خلاف گفتمان انقلاب است؟!
یا نه، این ها در گفتمان انقلاب تزاحمی ندارد، نگاه خطی و بخشی نگر است که باعث شده عده ای در فهم آن عاجز بمانند.
اگر صحنه را جامع ببینیم و از افق بالاتری بر مواجهه دشمن بنگریم، متوجه خواهیم شد که با رسمیت دانستن اعتراض و مرزبندی با اغتشاش یعنی تحول خواهی بر بستر نظم و بازیابی امنیت به نحو پایدار است که مقاومت ممکن می شود، نه در کتمان مسائل و چالش ها، نشنیدن نقدها، چشم بستن بر اعتراض و مطالبه گری و درصدد اصلاح و تحول نبودن. یعنی ممکن است به خیال خود در پازل و هدف کوتاه مدت دشمن که برهم زدن امنیت است نباشیم ولی در میان مدت یعنی چالش در مسئلهی اقتصاد کشور و معیشت مردم یا در بلندمدت استحاله نظام، بازیگر اراده او باشیم.
پس می شود و می باید توامان به هر دو وجه پرداخت. یعنی هم قوت ها و توفیقات را دید و داشته ها را سر دست گرفت و اقدامات درست را برشمرد و هم ضعف ها را نادیده نگرفت و مطالبه گر و معترض به ناکارآمدی، فقر، فساد و تبعیض و خواهان اصلاح بود.
اصلا این طور باید فهمید که تحول در جهت تقویت اصول و مبانی انقلاب روی دیگر مقاومت است؛ و البته به معنای عدم حرکت یا شکست و ناکامی و پشیمانی از مسیر طی شده نیست!
صحبت اینجاست که وضع فعلی از افق های انقلاب اسلامی فاصله دارد، برخی ساختارهای فعلی چندان کمکی به غایات انقلاب نمی کند و در گام دوم انقلاب نیازمند یک حرکت جهشی هستیم و اگر خودمان از درون دنبال تحول نباشیم، دچار رکود و محافظه کاری خواهیم شد یا تغییری از بیرون و در خلاف جهت اصول تحمیل می شود، یعنی استحاله و ارتجاع.
سوای اینکه واقع نگری و حق مداری ایجاب می کند که پیگیر تحول باشیم، در این ایام به جهت فراگیری بیشتر روایت انقلاب و اینکه جلوی سوء استفاده جریان های فرصت طلب که قصد دارد نارضایتی ها و اعتراضات را به مخالفت با انقلاب و نظام فاکتور کند گرفته شود، می باید توجه ویژه ای به امر اعتراض و تحول خواهی داشت.
✍محسن محمدی
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠تعهد یا تخصص
یکی از مباحثی که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ مطرح شد و تا به امروز هم تداوم یافته، رابطه تعهد و تخصص است. این موضوع با نظام گزینش کارکنان، در تار و پود نظام اداری تابیده شد. صورت متفاوتی از مسأله نیز با اسم و رسم دیگری در کارکرد شورای نگهبان و نظارت بر نامزدهای ورود به عرصه انتخابات ظهور کرده است. نظام گزینش و نظارت شورای نگهبان هر دو در نهایت مدعی برگزیدن متعهدان و راه بستن بر غیرمتعهدان هستند. عاقبت این رویکرد نیز عیان شده است.
پیتر اوانز، جامعهشناس توسعه، نکتهای را در همین مورد ذکر میکند که برای بررسی شرایط ایران بسیار راهگشا و روشنگر است. اوانز در بررسی تجربه توسعه صنعت فناوری اطلاعات (IT) در کره جنوبی، برزیل و هندوستان، نشان میدهد که: سطح تخصص بالای بوروکراتهای دولتی مسئول برنامهریزی توسعه فناوری اطلاعات در این سه کشور، سبب تعهد آنها به توسعه ملی و ارتقای فناوری اطلاعات در سه کشور شده بود.
نکته بسیار روشنگر اوانز این است که: آدمهای متخصص، وقتی در دولت قرار میگیرند، و وقتی به اندازه کافی ملیگرا هستند، آمال و آرزوهایی برای توسعه ملی، و آرزوهایی برای پیشبرد پروژههای تخصصی خود دارند. این آدمهای متخصص را، اجرا کردن آن پروژههای تخصصی ارضا میکند نه دست یافتن به منافع مادی و اهداف حقیر.
آدمهای متخصص که با شایستگی به جایگاه در دولت رسیده باشند، حرفی برای گفتن، طرح و ایدهای برای دنبال کردن، و سرمایه فکری و شأنی دارند که حتی در صورت خارج شدن از دولت نیز آسیب نمیبیند. همه وجودشان به دولت گره نخورده، بلکه دولت برای آنها ابزار و مسیری است که از طریق آن، رسیدن به اهداف تخصصی و ملیگرایانه خود را دنبال کنند.
اما آدمهای غیرمتخصص که با زد و بند سیاسی، تعلق به دستگاهی ایدئولوژیک یا روابط غیرتخصصی در دستگاه دولت جا گرفتهاند، از درون تهی هستند، شأنی بیرون از دولت و هدفی تخصصی برای دنبال کردن ندارند. تزلزل و ترس آمیخته با وجود آنهاست. دائم دنبال ارتقای سیاسی و یک پله بالاتر رفتن هستند تا جایگاه سستشان که ناشی از فقدان تخصص و قوت درونی است، با قدرت سیاسی و جایگاههای بالاتر جبران شود.
این آدمهای غیرمتخصص، متعهد هستند، اما نه به کاری که بر آن گمارده شدهاند؛ هدفی دارند اما نه در راستای عرصه تخصصیشان؛ و حتی وقتی نیات خیری دارند، از پس محقق کردن آنها برنمیآیند.
اوانز نشان میدهد بوروکراتهای متخصص هندی حتی در محیط بوروکراسی پرفساد هند، از سالمترینها بودند؛ و بوروکراتهای متخصص برزیلی، نقشی بزرگ در توسعه صنعت فناوری اطلاعات برزیل ایفا کردند. بوروکراتهای متخصص کرهای هم در همکاری با بخش خصوصی، کره را به جایگاه فعلی رساندند. آنها بهواسطه متخصص بودن، بالاترین سطح از تعهد به توسعه ملی را بروز دادند.
بازخوانی تاریخ معاصر ایران از زاویه نگاهی که پیتر اوانز شرح میکند، میتواند این گونه باشد: اولویت دادن تعهد بر تخصص و دنبال متعهدِ متخصص گشتن، کار عبثی است. تعهد مؤثر و مفید داشتن از متخصص بودن شروع میشود. تخصص است که موضوعی برای تعهد خلق میکند. متخصص غیرمتعهد البته ممکن است؛ اما متعهد غیرمتخصص، اگر هم ممکن باشد، به درد نمیخورد.
✍محمد فاضلی
@Kolbe_Andishe_Farhang
مولدسازی- تلگرام.pdf
5.1M
💠 نقد مصوبه مولد سازی سران قوا
✍مصاحبه حجت الاسلام قنبریان با نسیم آنلاین
➖ نقد به لحاظ فرم (حکمرانی سیاسی)
➖ نقد به لحاظ محتوا (عدالت اقتصادی)
➕همراه با راه حل و پیشنهاد
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠راز دل را نتوانم به کسی بگشایم
رفتی پیش امام رضا ع؟ نوش جانت عزیز دلم. نوش جانت اهل مردانگی و فتوت. نوش جانت سید اندیشمند و نخبه ما.
بیا جلسه ات را مدیریت کن. «مصلح کیست؟» مصلح کسی است که وقتی پر میکشد و میرود، جلودارها زمزمه میکنند«حالا چه کسی جایش را پر کند؟»
رفتی با معرفت؟ نگفتی برادرانت احساس میکنند پشتشان میشکند؟ نگفتی حالا استادهایت که متواضعانه پا دوییشان را میکردی، گمنام و مخلصانه، حالا چطور خبر رفتنت را بشنوند؟
سید! به امام رضا ع سلام ما را برسان. بگو آقا جان سیدعلی خامنه ای، سید علی خامنه ای، سیدعلی خامنه ای. مظلوم است.
سید! تو را به خدا برای ما فکری کن.
لامصب دلمان تنگ میشود برای خنده هایت برای آن چهره نورانی ات برای آن بدو بدو کردنهایت.
به قول آن شعر که سر در پروفایلت کوبیده بودی:
راز دل را نتوانم به کسی بگشایم
که در این دیر مغان راز نگهداری نیست
✍علی مهدیان
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠در معنای عاقبتبهخیری!
لحظاتی نمایان میشوند همچون مواجههٔ با رخدادی، أخذ تصمیمی، شنیدن یک پرسشی، ملاقات با صحنهای یا آشنایی با شخصیتی که تمامِ حیاتِ آدمی را وارونه میکنند. لحظههایی که سنگینی آنها حیات را دو شقّه میکند و این شکاف تا مدتها خود را در تمامِ زندگی انسان نمایان میسازد. اساساً رسالتِ لحظه، ویران کردن گذشته و انحلال آینده در «اکنون» است. چگونه باید با لحظه مواجه شد؟
باید به استقبال لحظههای محضِ زندگی رفت؛ از سنگینی هیچ لحظهای در زندگی نباید هراس داشت. باید در پی لحظههای محض بود و اجازه داد «اصالتِ و ثقالت لحظه»، وضعیت و افق را معیّن کند. وضعیت و افق هر دو از اکنون برمیخیزند و ما نیازمند فهمِ بنیادهای اکنون با مراجعه به سنگینترین لحظات زندگی هستیم.
ضعیفترین انسانها کسانیاند که در قبالِ تلنگرِ اصیلِ لحظه و پرسشهای حاصل از آن کم میآورند. مرزهای اصیلِ خویشتن را گم میکنند. خود را میبازند و به سرخوشی میپردازند. سرخوشی برخواسته از درد نیست و چیزی را نمیسازد که اساسا لحظهٔ محض را هم ویران میکند. سرخوشی زندگی را هم به مزاح و ابتذال میکشاند. سرخوشی باب هرگونه شنیدن را میبندد. سرخوشی کور میکند. انسداد زمانی ایجاد میکند. سرخوشی زندگی را میسوزاند. سرخوشی حقیقت را پنهان میکند. و آیا انسانی که در یک وضعیت استثنائی سرخوش است، انسان است؟
آدمی باید باور کند که وضعیت استثنائی سرنوشت محتوم اوست. وضعیت استثنائی اگر با سرخوشی سرپوشیشده باشد، ناگوارترین اتفاقات را رقم میزند. ناگواریهایی که اتفاقاً گویا در عادیترین صحنهها نمایان میشوند. در همین عادیبودگی باب «تصمیم» نیز مسدود میشود. باید وضعیت استثنائی را پذیرفت. آن را اعلان کرد. از سرخوشی عبور و پیرامون شرایط امکان وضعیت و افق تأمل کرد. و تصمیم گرفت. شاید این معنا بتواند باب دیگری از «عاقبت بهخیری» را ما برای تداعی کند! عاقبت به خیری که آرزو و دعای ما برای بحران زندگی و نیز حیاتِ سیاسی جامعهمان است.
✍امین حیدرلو
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠 بعثت رسول خدا برای این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند
چیزی که ما در روز مبعث باید توجه به آن بکنیم این است که با بعثت رسول خدا، بعثت رسول خدا برای این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اینکه مردم بتوانند با قدرت های بزرگ مقابله کنند به مردم بفهماند. بعثت برای این است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را و اجسام مردم را، تمام اینها را از ظلمت ها نجات بدهد، ظلمات را بکلی کنار بزند و به جای او نور بنشاند، ظلمت جهل را کنار بزند و به جای او نور عمل بیاورد، ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جای او عدالت بگذارد، نور عدالت را به جای او بگذارد و راه او را به ما فهمانده است، فهمانده است که تمام مردم، تمام مسلمین برادر هستند و باید با هم وحدت داشته باشند، تفرق نداشته باشند.
✍امام سیدروح الله خمینی
📚صحیفه نور ، جلد ۱۷ ، صفحه ۲۵۳
@Kolbe_Andishe_Farhang
محمد(ص) پیامبری برای همیشه.pdf
1.03M
💠کتاب محمد(ص)پیامبری برای همیشه
✍استاد حسن رحیمپور
🔻شامل گفتارهای:
1⃣چه باید کرد؟(سیره حکومتی)
2⃣محمد(ص)پیامبری برای همیشه
3⃣پیامبری وخاتمیت
4⃣اجتهادسرگردان،جهاد بیهدف
@Kolbe_Andishe_Farhang
- ناشناس.mp3
1.84M
🎼 گفتی که یک دیار...
هرگز به ظلم و جور نمیماند...
برپا و استوار...
هرگز هرگز...
والا پیامدار محمد(ص)...
نمیدانم این ترانه "وحدت" با صدای ماندگار فرهاد مهراد در کشاکش روزهای پر التهاب زمستان ۵۷ با دل انقلابیها چه میکرد. ولی برای ما هنوز واقعا آرامش بخش و امیدوار کننده است.
فرا رسیدن عید مبعث پیامبر اسلام بر رهروان راستینش مبارک.
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠 وحید به مثابه درس عبرت!
در حالی که بسیاری از زندانیان متهمین که به جرایم امنیتی و براندازی و... متهم شده بودند، این روزها مشمول عفو شناخته شده و منع تعقیب شدند، #وحید_اشتری، فعال عدالتخواه باید چند روز دیگر خودش را برای رفتن به زندان معرفی کند تا کام بسیاری تلخ تر از قبل شود.
اما در این اقدام آن هم یک روز پس از سالگرد پیروزی انقلاب، درس عبرتی است. نه البته برای وحید که سالیان است می شناسمش بلکه برای جامعه و بخصوص فعالین سیاسی و مبارزان با فساد و عدالتخواهان.
اینکه اگر روزگاری به حق یا ناحق، متهم به جرایم امنیتی، حتی براندازی و محاربه هم شوید، شاید از مجازات شما چشم بپوشیم، اما اگر وارد حیات خلوت اهالی قدرت و ثروت شوید و بخواهید آنان را مورد پرسش قرار دهید، عاقبتی جز عاقبت وحید اشتری نخواهید داشت.
✍سلمان کدیور
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠فساد سیستمی؟!
فساد سیستمی معنایش فاسد بودن کل سیستم نیست! فسادی است که از خلال ساز و کارهای قانونی و از ضعف نظارت وناتوانی اجرایی تولید میشود.
معافیت مالیاتی برای هنرمندان و فعالیتهای هنری نمونهای از فساد سیستمی است. جریمههای قابل تحمل برای تخلف در ساخت و ساز همینطور. افزایش دریافتی پزشکان که در دولت روحانی رخ داد نمونهای آشکار بود و ارز مسافرتی و دانشجویی که سالها ادامه داشت مثالهایی خجالتبار.
مهار واردات سیاست خوبی است اما وقتی باسختگیری در داخل انجام نشود مردم با گوشت وپوستشان چاپیده شدن توسط خودوروساز، تولیدکننده لوازم خانگی و... را احساس میکنند. به هر کس بگویید متوجه میشود که این فساد از خودِ سیستم درآمده.
مثال دیگر برداشت بیرویه است. وقتی آب را به قیمت مفت به کارخانهها، نیروگاهها،کشاورزان بزرگ یا صاحبان ویلا و استخر میدهند ومنابع غارت میشود نتیجهاش چیزی غیر از تخریب دشتها و سفرهها(آسیب دیدن ضعیفترینها، تبعیضهای شدیدتر)نیست.
خصوصیسازی هم منشأ فسادهای بسیاری شده. آزادسازی اقتصاد درتحریم قابل دفاع نیست واگر نظارتها کمتر شود احتمال فسادبیشتر خواهد شد.
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠 فساد در ایران، چه سیستمی باشد چه نباشد، مبارزه با آن سیستماتیک نیست!
🔹اینکه اسم این فسادها، #فساد_سیستماتیک است یا فسادسیستمی یا فسادسازماندهی شده یا مافیا یا مملکت هزار فامیل یا هرچه؛ مهم نیست. اسمش را هرچه میخواهید بگذارید. اینکه یک عده بگویند کل سیستم فاسد است و در مقابل عدهای بگویند نه نظام سالم است؛ دو قطبی غلطی است. هرچه میخواهید بگوئید!
🔹اما مسئله اصلی این است که مبارزه با فساد، سیستماتیک و همه جانبه و عمیق و موثر و عبرتآموز نیست. سیستم دستگاههای نظارتی و دیدهبان و نهادهایی که وظیفه کشف و برخورد عبرت آموز با فساد را دارند، #بلاتردید_ناکارآمد هستند. سازمان بازرسی، دیوان محاسبات، وزارت اطلاعات و سایرین که مسئولند.
🔹از طرفی گزارشهای این نهادها که گاهی اوقات تخلفات را زودتر هم اعلام میکنند، ضمانت پیگیری و برخورد ازسوی قوه قضا ندارد و پروندههایی هم که تشکیل میشود نتیجه دلچسب و موثری ندارد. نه برای سایرین عبرت آموز است نه برای مردم خوشحالکننده؛ وقتی مشمول زمان میشود و در نهایت تخفیف میخورد!
🔹مبارزه سیستماتیک با فساد یعنی کل سیستم بصورت یکپارچه روی فساد و تخلف حساس است و در کسری از زمان، هرگونه تخلف کشف شده و بدون اینکه مشمول زمان شود ابعاد شبکههای فساد روشن شده و سریعاً وارد فاز قضایی شده و جلوی تخلفات و فسادها گرفته میشود! مبارزه سیستماتیک یعنی بستن گلوگاهها!
🔹یکی از این گلوگاهها، بانکهای خصوصیاند. بانکهایی که اعتبار دروغین میزایند و از قِبل این اعتبارات، وام های کلان به خودشان میدهند و بازار مسکن و طلا و سکه و ارز را بدست میگیرند!
یکی از این گلوگاهها، سیستمها و صنایع ارزآور است. یکی گمرکات و بنادر است که کاملاً رهاست و الی آخر!
🔹خلاصه؛ این دعواها که فساد سیستمی است یا نیست؛ ارزشی ندارد. هرچه هست مبارزه با فساد، سیستمی وسیستماتیک وهمه جانبه و موثر و عبرت آموز نیست. فساد پشت فساد، یعنی سیستم سوراخ دارد آن هم سوراخهای بزرگ! شبکههای فساد در هر نهاد و دستگاهی، ضعیف یا قوی، وجود دارند. این را حل باید کرد.
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠از همان دست که دادید، میگیرید
یکی از مقامات دولت گفته بود که ما مخالفان یا منتقدان منصف نداریم. شاید درست گفته باشد، ولی مگر در گذشته که خودتان در موضع منتقد دولت قبل بودید، انصاف داشتید که امروز انتظار انصاف از منتقدان و مخالفان خود دارید؟ مگر جز این است که آنچه را بر دیگران پسندیدید و رفتار کردید، امروز شاهد همان وضعیت علیه خود باشید؟
پس چیزی که عوض دارد گِله ندارد. در ادبیات فارسی از این نوع ضربالمثل فراوان است. چرا؟ به دلیل رواج اینگونه انتظارات نامعقول. نگاهی به نقدهایی که علیه دولت روحانی میکردید و وعدههایی که میدادید بیندازید، ماجرا روشن خواهد شد. کافی است سری به توییتر بزنید.
تازه در آن زمان از مصونیت هم برخوردار بودید و کسی نمیتوانست بگوید بالای چشم شما ابروست، و فراتر از نقد، چوب هم لای چرخ میگذاشتید، آن هم چه چوبی! حالا که خوشبختانه به هر دلیلی کسی یا جرأت چنین کارهایی را ندارد و یا آن قدر انصاف دارند که چنین رفتاری را پیشه نکنند. با این مقدمه بد نیست که به برخی از آن رفتارها اشاره شود.
اول مسأله ارزپاشی و فروش ارز فردایی و تثبیت نرخ ارز است. همه میدانیم که سیاست ارز ۴۲۰۰ اشتباه بود. البته بنده در عین اشتباه دانستن آن معتقدم، دولت روحانی به علت مواجهه با شکاف بزرگ درونساختاری میترسید که سیاستی جز این را اتخاذ کند، ضمن اینکه امید داشت زود از آن بحران رد شود و مهمتر اینکه سال بعد خواست بساط آن ارز را جمع کند، به دلیل اتفاقات آبان ۱۳۹۸ که ریشه در همان شکاف درونساختاری داشت، به طور کلی ترسید و این ایده را کنار گذاشت.
هیچ کدام از این موانع در دولت جدید وجود نداشت. یعنی نه به حل برجام معتقد بودند، نه شکاف درونحکومتی داشتند و نه شکی در اشتباه بودن این سیاست وجود داشت. نتیجه چه شد؟ حذف ارز ۴۲۰۰ و تثبیت نرخ ۲۸۰۰۰ تومانی و ادامه سیاست قبلی در نرخ جدید، به طوری که اکنون اختلاف قیمت به حدود ۲۰۰۰۰ تومان رسیده، یعنی به همان اندازه قبلی و از همه مهمتر اگر ارز ۴۲۰۰ برای چند قلم کالای محدود بود، ارز کنونی هیچ محدودیتی ندارد.
اقدام دیگر فروش ارز به مردم با اندکی زیر قیمت بازار که حتی در دولت روحانی هم چندان رواج نداشت. نتیجه چه شد؟ افزایش قیمت ارز!! یک نفر هم نیست که بگوید آیا این ارزپاشی هدفی جز کسب درآمد دارد؟ حتی مدتی هم ارز فردایی فروخته شد، همان کاری که مقامات سابق بانک مرکزی را برای انجامش به پای میز محاکمه کشاندند. تعدادی نیز زندان شدند، و از سرنوشت پروندههای آنان خبری نیست.
مورد بعدی فروش خودرو است. چند نفر از مدیران خودرویی کشور را زندان انداختند، چه پولهایی که در این میان از جیب شرکتهای خودرویی در آمد و به جیب خریداران ویژه رفت، ولی نهایت چه شد؟ اعلام سیاستهای عجیب و غریب فروش خودرو با تغییرات هفتگی و بعضاً روزانه و توزیع هزاران میلیارد تومان رانت میان افراد خاص و از همه مهمتر تخریب سازوکار تولید و در کنار آن رواج اخلاق لاتاری و تخریب رفتار اقتصادی مردم بود که به صورت حریصانهای در پی خرید خودرو برای کسب سودی بادآورده هستند.
جالب است که حدود ۵۰۰ هزار نفر در طرح حمایت از جوانی جمعیت و فرزندآوری برای خرید خودرو ثبت نام کردهاند، در حالی که تعداد نوزادان متولد شده امسال از سال گذشته هم کمتر شده است.
نمونه بعدی سیاستهای مالی است. دولت کنونی مدعی است که نفت را حتی به اندازه سالهای برجام میفروشد. مبارک است. ولی فروش نفت مساله مردم نیست، آنچه مهم است نتیجه این فروش در افزایش سرمایهگذاری، رشد اقتصادی و کاهش تورم است. اینها کجاست؟
رشد ۳ درصدی ناپایدار مسأله ایران را حل نمیکند، و مهمتر تورم حدود ۵۰ درصدی است. این تورم از کجاست؟ شما که فروش نفت بیشتری دارید پس چرا مثل سالهای برجام تورم یک رقمی و رشد بالای ۱۲ درصدی را تجربه نمیکنیم؟ شاید اینها را هم بتوان تحمل کرد، ولی آیا هیچ چشماندازی را پیش روی جامعه قرار دادهاید؟
نمونه بعدی طرح مولدسازی است. با کلمات و نامگذاریهای زیبا که نمیتوان امور را زیبا کرد. انصافاً اگر این ایده در دولت قبل مطرح میشد که جاهایی مثل اردوگاه منظریه را بفروشد، چه غوغایی بپا میکردید؟ که البته حق هم بود. اکنون منتقدان چه کنند؟ آیا ممکن است که در دولتی دیگر چنین مصونیتی قضایی برای مدیران در نظر گرفت؟ در حالی که پیشتر حتی مدیرانی که مطابق مقررات عمل میکردند دچار مشکل میشدند. امروز برای مدیران خودی مصونیت قضایی لحاظ میشود.
انتظار سکوت از دیگران نه تنها منطقی نیست بلکه به سود دولت و حکومت هم نیست. اگر انتقادها از مرحله انصاف هم گذر کرده باشد، نتیجه طبیعی همان عملکردی است که در گذشته از خود نشان دادهاید. از همان دست که دادید؛ میگیرید.
✍️عباس عبدی
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠 آیا کسی حق اعتراض دارد؟!
۱۲ دیماه، «کانون انجمنهای صنفی کارگران پالایشگاههای گاز استان بوشهر» به عنوان بزرگترین تشکل رسمی کارگری کشور با ۱۴۰۰۰ عضو، نامهای به #استاندار_بوشهر مینویسد و از وی درخواست مجوز برای برگزاری تجمع صنفی مسالمتآمیز میکند.
علیرغم وعدهی استاندار بوشهر مبنی بر تعیین مکان برای اعتراضات، اعتنایی به درخواست کانون نمیشود تا نامه دوم و سوم هم زده شود. اما واکنش استاندار بوشهر همچنان سکوت است. در نهایت کارگران تصمیم میگیرند با صدور اطلاعیهای، زمان، مکان و مدت تجمع را اعلام کنند.
صدور اطلاعیه با واکنش شورای تأمین عسلویه مواجه میشود و پس از به نتیجه نرسیدن مذاکرات، در نهایت علیرضا میرغفاری رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران، شب قبل از تجمع بازداشت میشود که پس از پارهای گفتگوها و مذاکرات، عصر روز بعد بدون قید آزاد میشود. با این حال تا اطلاع ثانوی حضور وی در محل کار ممنوع است.
از طرف دیگر ۱۰ نفر از کارگران هم به اتهام شرکت در تجمع اول اسفند بازداشت میشوند.
این برخوردها در شرایطی است که این کانون در بحبوحهی اغتشاشات از تجمعات سیاسی برخی کارگران اعلام برائت کرده و در بیانیههای متعدد بر صنفی بودن تجمع خود تاکید کردهاند. حتی در آخرین اطلاعیه تاکید شده که صرفاً کارگرانی در تجمع شرکت کنند که شیفت کاری ندارند تا کار و تولید دچار وقفه نشود!
📎پ.ن:
#انجمن_صنفی_کارگران ساختاری است که بخشی از کارگران به آن اعتماد دارند. این ساختار میتواند پل ارتباطی بین حاکمیت و کارگران باشد برای روز مبادا؛ و شما دارید این پل ارتباطی را خراب میکنید! این یعنی حکمرانی بد!
تجمع کسانی که اینقدر دارند در چارچوب نظام کار میکنند را اگر نپذیرید، فضا برای اغتشاش باز میشود و این کار شما بازی با #امنیت ایران است.
#کارگران میخواهند نمایش دموکراسی بدهند؛ نمایش بدهند که درون #جمهوری_اسلامی کارگران میتوانند بیایند گفتگو کنند، حق خودشان را هم بگیرند، پس این نظام اصلاحپذیر است و دارد کار میکند.
همانطور که در اغتشاشات مقابل بیبیسی و ایراناینترنشنال و... ایستادیم، اینجا هم در کنار شما (انجمن صنفی کارگران) هستیم چرا که معتقدیم شما سربازان امنیت ملی ایران هستید. شما باعث میشوید که هم پالایشگاه عسلویه از کار باز نماند، هم مسیح علینژاد و bbc نتواند کاری کند و هم حق اولیه کارگران ضایع نشود.
در این قضیه فارغ از مطالبات، مسئلهی اصلی پایمال شدن فجیع #حق_اعتراض است.
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠 از خواب خرگوشی شیخ ابواسحاق تا هشدارهای سید علی خامنه ای!
بخش اول
رهبر انقلاب در یکی از دیدارهای دانشجویی خود در اسفند 79 روایتی از بی عرُضگی یکی از حاکمان شهر شیراز در زمان حافظ را نقل می کنند که خواندش خالی از لطف نیست.
«در زمان حافظ، چهار امیر پشت سر هم بر شیراز حکومت کردند که یکی از آنها شاه شیخ ابواسحاق است - البته اسمش شیخ است، اما شیخ نبوده - حافظ هم در چند جا اسم او را آورده؛ چون به او بسیار علاقهمند بوده است. شاه شیخ ابواسحاق، هم جوان، هم زیبا و هم بسیار عیّاش بوده است. امیر مبارزالدّین - که یکی از پادشاهان آن منطقه بود - از کرمان حرکت کرد و به طرف شیراز آمد و قصد داشت این شهر را بگیرد. برای حمله به شیراز، آرام میآمد تا شیرازیها نفهمند و او ناگهان شیراز را محاصره کند و فرصت دفاع به آنها ندهد. بعضی از مردم از ماجرا آگاه شدند، مأموران حکومت هم قضیه را فهمیدند؛ اما کسی اصلاً جرأت نمیکرد موضوع را به شاه شیخ ابواسحاق خبر دهد. دشمن نزدیک شیراز رسید و تمام منطقه جلوِ حصار شیراز را اردو زد.
وزیر شاه شیخ ابواسحاق بالاخره دید اینطوری نمیشود؛فردا دشمن به شهر حمله میکند و پادشاه خبر ندارد که دشمن پشت شهر است.آیا این برای یک مسؤول هنر است که نداند دشمن کجاست؟!وزیر پیش شاه شیخ ابواسحاق آمد،اما دید جرأت نمیکند مستقیم به او بگوید! لذا از راهش وارد شد؛ گفت هوا خیلی خوب و بهاری است و صحرا سبزهزار است؛آیا میل ندارید بالای پشت بام قصر بروید و بیرون را تماشا کنید؟به این بهانه پادشاه را از داخل قصر بیرون کشید و بالای قصر برد. وقتی پادشاه روی پشت بام رفت و نگاه کرد، دید کسانی در بیابان اردو زدهاند. پرسید این اردو مربوط به کیست؟گفت متعلّق به امیر مبارزالدّین است. گفت چه موقع آمدهاند؟ گفت - مثلاً - ده روز است.این پادشاه بیغیرت و بیعرضه به جای این که بلافاصله بیاید و لباس جنگ بپوشد - البته بعد هم جنگ کرد و ابتدا اسیر و سپس کشته شد -گفت اینها حیفشان نیامد در این هوای خوشِ بهاری به جنگ آمدند! اینگونه نمیشود انسان مسؤولیتهای مهم جامعه را بر عهده گیرد.»
آری هنر اصلی و ویژگی بارز آیت الله خامنه ای دشمن شناسی اوست. او عرصه شناس است. او اولویت های دشمن را می شناسد و برای مردم و جریان انقلابی اولویت سازی می کند. وی خیمه های برافراشته دشمن در اطراف شهر را سالها زودتر از اطرافیان و دوستدارانش دیده و شناخته است. جنگ اقتصادی دشمن سالهاست اولویت اول ترویج گفتمانی رهبر انقلاب است. اولویتی که انگار هنوز برای برخی کارگزاران نظام و نیروهای انقلابی اولویت نشده است.
آیت الله خامنه ای در این کارزار درست است که فشار را از ناحیه دشمن تعریف کرده و جنگ اقتصادی او را افشا می کند،اما عامل مشکلات را در داخل جست و جو می کند و همه مشکلات را گردن دشمن نمی اندازد:«ما همه مشکلات را به گردن امریکا نمیاندازیم - مشکلات ما از خودمان است - منتها دشمن میخواهد از این مشکلات حداکثر استفاده را بکند و پدر کشور و ملت را دربیاورد؛این را هم نگوییم؟! ما نمیگوییم اگر تورم هست،تقصیر امریکاست؛ نه، اگر تورم و کاهش قدرت خرید و کمبود اشتغال هست، چه کسی گفته تقصیر امریکاست؟این تقصیر خود ماست، تقصیر مسؤولان است؛ اما اگر اسم امریکا را میآوریم، میخواهیم بگوییم گرگی کمین گرفته و پشت خم کرده تا به شما حمله کند؛ از این غافل نباشید. به مسؤولان میگوییم ضعفها را برطرف کنید؛ به شما میگوییم متوجه این دشمن باشید تا به شما حمله نکند.»
این کشاکش شمشیرهای اقتصادی و زخم های دردناک آن بر تن مردم آنقدر برای ایشان ضجرآور است که خاضعانه ابراز خجالت می کند: «در زمینهی مسائل اقتصادی خب الان مشکلاتی در کشور وجود دارد: تورم بالا یکی از اساسیترین مشکلات است؛ کسری بودجه هست؛ معیشت مردمِ کمدرآمد هست -که اینها مشکلات مهم است- کاهش ارزش پول ملی هست، که این یکی از آن چیزهایی است که انسان واقعاً خجالتزده میشود از این قضیّه؛ کاهش قدرت خرید مردم هست؛ مشکلات فضای کسب و کار هست، این همه هم ما و مسئولین اقتصادی تأکید کردیم، یعنی همه تأکید کردند و گفته شده اما خب مشکلاتی در بهبود فضای کسب و کار وجود دارد؛ مشکلات نظام بانکی هست.»
او بر خلاف برخی کارگزاران غصه دار شرایط موجود است: «متأسّفانه امروز وضع معیشت مردم خوب نیست؛ این غصّهی بزرگی است برای ما.» بر خلاف تصور برخی ایشان نه تنها کانالیزه نشده بلکه آمار دقیقی از ریز قیمت های افسار گسیخته اقلام مصرفی مردم دارد:«مشکلات معیشتی، امروز چیزی است که آحاد مردم، همه آن را احساس میکنند؛ یک بخشی از مردم هم بشدّت و واقعاً زیر فشارند؛ گرانی هست؛ در مواد غذایی، گوشت، تخممرغ، مرغ، بقیّهی چیزهای لازم در زندگی، اجاره بهای مسکن در وسایل منزل، وسایل دیگر و امثال اینها، گرانی فراوان است. خب اینها واقعاً فشار میآورد روی مردم.»
✍علی ریاحی پور
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠 از خواب خرگوشی شیخ ابواسحاق تا هشدارهای سید علی خامنه ای
بخش دوم
علت تاکید ها و اخطار های چند صدباره ایشان آن است که حقیقتا تلخی شرایط موجود را با تمام وجود درک و لمس می کنند و نمی توانند دمی بر نیاورند و همواره صدای مشکلات مردم بوده اند: «تلخیها و سختیها عمدتاً مربوط به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم است؛ طبقات متوسّط و ضعیف...درگیر این مشکلات بودند و همچنان هستند؛ چون از وضع مردم مطّلع هستم، لذا تلخی را با همهی وجود حس میکنم؛ تلخی کامِ مردم، بخصوص مردمِ ضعیف و فرودست و طبقات ضعیف» «وضع اقتصادی با همهی این تلاشهایی که انجام میگیرد، مطلوب نیست؛ مردمِ زیادی هم از لحاظ اقتصادی در فشار هستند. مسئلهی گرانیها و این چیزها را کموبیش شماها میدانید و بسیاری از مردم آن را با همهی وجودشان لمس میکنند؛ این یک مشکلِ اساسی کشور است.»
او در کنار پیشرفت ها ضعف ها را می بیند. همان ضعف هایی که چون زخمی کهنه و جذاب، مگسها روی آن نشسته و شروع به مکیدن می کنند: «خب، پس گفتیم که ما پیشرفت کردیم امّا آیا در کنار این پیشرفتها ضعف نداریم؟ چرا، الیماشاءالله؛ ضعف داریم، کمبود داریم؛ کمبودهای زیادی [هم] داریم؛ دلایل مختلفی هم دارد. کمبودهای ما، ضعفهای ما کم نیست. بعضیاش را مردم احساس میکنند، میفهمند؛ خب گرانی هست، تورّم هست، کاهشِ ارزشِ پولِ ملّی هست؛ اینها ضعف است؛ اینها را ما داریم. ضعفهای دیگری هم داریم، در بخشهای مختلف، بخشهای اداری، غیره.»
رهبری معظم انقلاب در میان زخمهای متعدد و دردآور مردم و حاکمیت، دست روی اصلی ترین و اولویت دار ترین آن یعنی تورم می گذارند:«خب رشد اقتصادی اگر بخواهد پیدا بشود، تولید اگر بخواهد افزایش پیدا کند، باید ثبات اقتصادی باشد، تورّم باید مهار بشود. امروز یکی از کارهای اساسیای که مسئولین کشور، قوّهی مجریه، قوّهی مقنّنه، دستگاههای پیگیری و دستگاههای اجرائی به عهده دارند ــ مسئولین مستقیم، مسئولین غیر مستقیم ــ این است که [مشکلات را] علاج کنند. علاجپذیر است؛ اینجور نیست که علاج نداشته باشد؛ راه دارد، باید راهش را پیدا کنند. علاج کنند تورّم را؛ این ثبات اقتصادی، ثبات قیمتها، کشور را پیش میبرد؛ پس نگاه باید این نگاه باشد.» «حالا بخشی از این مشکلات، ناشی از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛ خوشبختانه کالاهای گوناگونِ مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت میشود؛ لیکن مسئلهی گرانی و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را باید علاج کنید؛ این به عهدهی بخشهای مختلف اقتصادی است؛ یعنی هم بخشهای ستادیِ اقتصادی، هم بخشهای عملیاتیِ اقتصادی - مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد کشاورزی، بخشهای دیگر - که باید به طور جد انشاءالله این را دنبال کنند.»
رهبر انقلاب صرفا به بیان مشکلات و همدردی و... اکتفا نکرده اند و بارها راه حل هم ارائه داده اند: «ما در زمینهی اقتصاد کشور مشکلات داریم دیگر؛ این گرانی، این تورّم، این کمارزش شدن پول ملّی، خب اینها به مردم فشار میآورد؛ اگر بخواهیم اینها برطرف بشود، تنها راه همین است که بپردازیم به مسئلهی تولید ملّی.»
اشارات بالا تنها مشتی نمونه خروار است از صدها سخنرانی و دستور و ارشادات اقتصادی رهبر انقلاب. آنچه عیان میباشد آن است که رهبری انقلاب چه در لایه حکمرانی و ابلاغ سیاست های کلان اقتصادی و چه در لایه ارشادات و تذکرات اقتصادی، وظیفه و رسالت خود را بارها انجام داده و امروز توپ در زمین کارگزاران نظام است. کارگزارانی که حداقل امروز دیگر در شرایط حاکمیت یکدست سیاسی، بهانه ای برای کار نکردن ندارند و مردم و رهبری همچنان منتظر اقدامات و پیگیری های آنان می باشند. امروز نه چُنان دوران شیخ ابواسحاق هستیم که حاکم جامعه در عیش و نوش باشد و غافل از کید و مکر دشمن و نه مردم چُنان وزیر شاه هستند که از حاکمان بترسند و چیزی نگویند تا آنقدر دیر شود که دشمن کار خود را یکسره کند. امروز رهبری و مردم در کنار یکدیگر عَلَم مطالبه مهار تورم و بهبود شرایط اقتصادی و معیشتی را بدست گرفته اند و کارگزاران باید هم جواب ولی نعمتان و صاحبان انقلاب را بدهند و هم جواب نائب امام زمان(عج).
✍علی ریاحی پور
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠چرا سیاست ارزی فرزین شکست خورد؟
از منظر علم حکمرانی و مدیریت (و نه علم اقتصاد)، هرگاه یک کشور با کمبود منبعی یا کالا یا خدمتی روبرو شود اولین قدم صرف نظر از هر مکتب فلسفی یا ایده اقتصادی، تحت اختیار کامل قرار دادن آن منبع توسط دولت، ایجاد مکانیسم توزیع عادلانه و محدویت و تنبیه تعدی از این قواعد توسط دولت است.
اروپا در زمستان فعلی دچار بحران کمبود گاز شد، این بحران خیلی شدیدتر و جان کاه تر از بحران ارزی فعلی ایران بود، چه کرد؟ آیا اجازه داد بازار آزاد تعیین کننده واردات، ذخیره، توزیع و مصرف گاز باشد؟! گاز و کمبود آن را محل جولانگاه دلالان، سودجویان و سفته بازان کرد؟ به مردم اجازه داد همه وارد بازار دلالی و خرید و فروش گاز شوند و از محل تغییر قیمت ها سود کنند؟ مگر آن ها مروج اقتصاد لیبرالیستی نیستند آیا چنین کردند؟ هرگز! هرگز!
دولت های این کشورها تمام ادعای روشنفکری آزادی بازار و مکانیسم قیمت و قیمت واقعی و این ادعاهای خودساخته در دانشکده های اقتصادی را کنار نهادند و خود بر همه چیز تولید و توزیع گاز مدیریت کردند و بر نحوه مصرف گاز نیز چیره شدند.
همه چیز را سهمیه بندی کردند، قیمت های دستوری را تا سر حد ممکن به همه بخش خصوصی ها تحمیل کردند، حد مصرف و مصرف دستوری را نیز در تمام کشورها پیاده کردند، هرکس فراتر از استاندارد تعریف شده مصرف می کرد شدیدا جریمه، زندانی و تنبیه می کردند! مالیات های سنگین، انتظام فوق العاده و تحت کنترل قرار دادن همه شرکت های حوزه انرژی تنها بخش کوچکی از این #مدیریت_مقتدر بود، آن ها از کتاب های اقتصادی که در مخ محصلان اقتصادی ایران کرده اند هم خجالت نکشیدند از این همه اقتدار و دور زدن اقتصاد بازار آزاد نیز که خود توی کله اقتصاد خوانده های جهان سومی کرده اند شرم نکردند، حتی برخی کشورهای اروپایی همچون فرانسه هیزم و زغال را هم سهمیه بندی و تحت تملک دولت برای توزیع عادلانه آن درآوردند و قیمت دستوری بر آن نهادند.
آنگاه مدیدان ایران ما از لیبرال های غربی لیبرال تر و از طرفداران آزادی اقتصادی و نظام سرمایه داری غربی، سرمایه سالارتر شده اند در اوج کمبود ارز در کشور، بخش خصوصی را سکاندار بازار ارز کرده، دولت ارز ترجیحی را حذف می کند، بازار مبادله آزاد ارز می گذارد، خروج سرمایه را آزاد و به کسانی که به دلار نیاز ندارند با کارت ملی دلار می دهد!
و آنقدر آزادانه و رها همه چیز را کرده اند که شرکت هایی که منابع کشور را صادر می کنند ارز خود را بر نمی گردانند اگر هم بر گردانند در بازار آزاد به قیمت بالا و صعودی می فروشند، هیچ کس هم تنبیه یا مجازات نمی شود هیچ کنترلی هم نیست و هر کس به هرکس است! بعد که اعتراض می کنیم می گویند ما بر اساس فلسفه بازار آزاد عمل می کنیم، بازار توافقی و بازار آزاد برایشان نعوذ بالله خداست، چنان مقدس است که سوءتغذیه و فقر کشور و آسیب فرهنگی و اجتماعی مردم مهم نیست! مهم آن است که مبادا دولت خودش به بازار ورود کند و همه چیز را کنترل کند آن ها سالهاست حضور دولت و تمامیت خواهی آن به نفع مردم را با خواندن همان کتاب های اروپایی برای خودشان و ملت شان حرام دانسته اند، منابع و تولیدات کشور را به قیمت ارز حساب می کنند و باز می خواهند ما به تفاوت قیمت بازا جهانی سوخت را از جیب مردم بکشند، اقتصاد کشور را به قیمت دلار محاسبه می کنند و ناف همه شرکت های بورسی را به دلار گره زده اند!
✍محمد حق شناس
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠قضایِ تبیین باطل
دیروز(۸اسفند) ائمه جمعه مراکز استانها مهمان رئیس جمهور شدند تا در شرایط حساس کنونی مشق تبیین کنند.
این جلسه در کنار گزارش از اقدامات و خدمات دولت دو نکته تازه داشت:
1⃣ آقای رئیسی تصریح کردند یکی از عوامل تورم اخیر، حذف ارز ترجیحی است:
"دولت مردمی توانست در این مدت نرخ تورم را از ۵۹.۳درصد به زیر ۴۰درصد برساند، اما اجرای طرح عادلانه کردن پرداخت یارانهها و #حذف_ارز_ترجیحی که تکلیف قانونی بودجه۱۴۰۱ بود، باعث افزایش دوباره نرخ تورم شد."
چیزی که دلسوزان نظام و دولت ایشان در بدنه انقلابی ماه ها فریاد کردند اما به جایی نرسید!
تدبیر غلطی که هم موجبات تورم شد و هم ارز را سامان نداد!
عجیب اینکه برخی از همین ائمه جمعه بدون تخصص اقتصادی بجای اعتماد کردن به متخصصان انقلابی، آن اقدام را #فتح_خرمشهر خواندند! و احتمالا تحلیل اشتباه خود را جهاد تبیین هم تلقی کردند!
2⃣ التهابات ارزی اخیر را کار دشمن و شکست خوردگان فتنه اخیر خواندند!
https://president.ir/fa/142644
در اینباره هم کاش حرف دلسوزان و متخصصان انقلابی را بشنوند و علتِ چند تومن بالا و پایین شدن روزانه(به قول ایشان روز تعطیل) را، همه علت گرانی ارز و دلاریزه کردن کالاها قلمداد نکنند!
بطور واضح سوء تدبیر آشکار دولتها در جانب عرضه و جانب تقاضای ارز را نمیتوان ندید گرفت و همه را کار چند شبکه مفلوک ماهواره ای و کانال تلگرامی دانست.(شاید دراینباره نوشتم)
🔗 پ.ن:
همیشه برای تصحیحِ تبیین غلط، زود نیست! و همیشه جهادِ باطل(با تبیین غلط)، قابل قضا نیست. حرف دلسوزان خود را بشنوید!
✍محسن قنبریان
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠پیروز هویت ملی و مایه امید ما بود؟
بله بود. همان طور که پروژه های ملی دیگر مانند پرتاب موشک و ماهواره یا پروژه های سلول بنیادی پژوهشگاه رویان هویت ملی بود. این یکی دراماتیک تر و با روح حماسه سرای ایرانی عجین تر بود چون موجودی زنده خلق و متولد شده بود.
پیروز یک پروژه پژوهشی تمام ایرانی برای تولید یک گونه در معرض انقراض در شرایط آزمایشگاهی بود. چه وقت تولد و چه وقت بزرگ کردن و چه حتی موقع بیماری کسی به یاری ما نشتافت.
پروژه پیروز شکست خورد اما مقدمه پیروزهای بعدی شد. همان طور که نرسیدن ماهواره های قبلی به فضا مقدمه موفقیت های بعدی بود.
این چه دخلی به شما وطن فروشان ناامید ساز و ارتزاق کننده از شکست های ملی ما دارد؟
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠با یک الگوی تکرار شونده از تولید تراژدی برای تخریب نظام مواجهیم
مخالفان نظام طی سال اخیر مدلی را دارند اجرا میکنند که مراحل مشخصی دارد:
۱- یک تراژدی جانسوز بساز
ماجرایی را که باعث جریحه دار شدن احساسات عمومی باشد، پیدا کن یا خلق کن. این می تواند از دختر کرد که در بازداشت فوت شده تا یوزپلنگی که در اثر نارسایی کلیه فوت شده متغیر باشد.
مهم آن است که ظرفیت ایجاد یک تراژدی که در یک سویش انباشت مظلومیت و در سوی دیگرش انباشت ظلم را بتوان تصویر کرد ، داشته باشد.
۲- نظام را به عنوان مقصر کامل همه ماجرا معرفی و تقصیر را گردنش بیانداز.
ممکن است اتفاق طبیعی، تصادفی یا در اثر قصور یا تقصیر یک شخص یا دستگاه باشد. فرقی نمی کند، در هر صورت باید کل نظام متهم شود. باید صدر تا ذیل آن به ایدیولوژی ظالمانه و ناکارآمدی و بی کفایتی در عین دیکتاتوری متهم شود.
۳- نظام را تخریب کنید.
این تخریب از سطح افراد تا عمق ارزش های نظام رخ می دهد. همه ۴۴ سال فعالیت نظام یککاسه میشود و تمام میراث آن زیر سوال می رود. از اخبار جعلی هم در صورت نیاز استفاده میشود. راهکار در تخریب نظام معرفی میشود . البته تخریب عمدتا نظری و ذهنی است که در فضای مجازی رخ می دهد، اما ممکن است در مواردی به یک کنش اجتماعی خیابانی هم بیانجامد.
۴- جمع کثیری از سلبریتی ها و اینفلوئنسرها را بسیج کنید.
برای انتشار وسیع پیام، ایجاد همنوایی دسته جمعی و روایت فراگیر از ظرفیت مرجعیت رسانه ای سلبریتی ها و اینفلوینسرها استفاده می شود.
اینها پیام را چنان به طور انبوه منتشر میکنند، که مارپیچ سکوت ایجاد شود.
اگر کسی هم ساز مخالف زد با انواع اهانت تخریب و ساکت میشود.
۵- ضعف روابط عمومی نظام در کل و عدم پاسخگویی دستگاه ها و فقدان انسجام عملیاتی جبهه فعالان انقلاب در فضای مجازی و ناکارآمدی در تولید روایت رسانه ای مقابل هم به کمک این جریان می آید.
البته در همه موارد این پنج عامل جمع نمی شود لذا شاید از ده ها طرح عملیاتی در سال کمتر از ده موردش کاملا موفق شود که به روایت غالب منجر شود و یک موردش بتواند به سطح کنش خیابانی برسد.
اما انباشت اینها یک تداعی را شکل می دهد.
«نظام ظالم و بی کفایت جمهوری اسلامی مسئول بدبختی ماست و برای نجات خود باید آن را تخریب کنیم.»
شاید چیزی که این روایت کم دارد تا تبدیل به یک طرح انقلابی شود فقدان یک جایگزین روشن، جذاب و فراگیر است که اگر ساخته شود آن وقت کار بسیار سخت می گردد.
✍سید آرش وکیلیان
@Kolbe_Andishe_Farhang