eitaa logo
کـودکـان آمـر 💫بچـه هـای مهـربان💫
2.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
7.5هزار ویدیو
619 فایل
👼 کودکان آمر 🇮🇷 🧕🤵واحد کودک و نوجوان موسسه موعود مرکز تخصصی امر به معروف و نهی از منکر تحت اشراف علمی #استاد_علی_تقوی 💎 ایدی ثبت نام کودکان و ارتباطات👇 @vajeb_koodakan 💎 ایدی چالش و مسابقات 👇 @vajeb_mosabeghe
مشاهده در ایتا
دانلود
آن روز اصلا اعصاب و حوصله نداشت. 😤 باز هم داداش کوچیکه رفته بود روی مخش. مامان هم که فقط، طرف او را می گرفت.😣 دلش میخواست کاری کند که حال همه را بگیرد تا حداقل دلش خنک شود. در فکر بود که مامان از آشپرخانه صدا زد بگین امروز ناهار چی بپزم؟ 👩🏻‍🍳 عاشق قورمه سبزی بود اما به برگه هایی که داداش کوچیکه خط خطی کرده بود، نگاهی کرد و در حالی که غرولند می کرد، شانه ای بالا انداخت. 😒 مامان باز هم سوالش را تکرار کرد و این بار گفت: آقا رضا، سارا، علی، نظر بدین دیگه، می دونید که توی خونه ی ما دموکراسی برقراره و ... بابا گفت خانوم همون عدس پلوهای همیشگی،دستت طلا... 😋 داداش کوچیکه گفت آاااخ جون، منم عدس پلووووو. 😋 با خودش گفت وای نه عدس پلو نه.... 🤢 اومد بگه عدس پلو، نه، اما بازم غرورش اجازه نداد. مامان که انگار میخواست دلخوری دعوای صبح را از دلش دربیاورد، گفت: منم نظرم همونه که دخترممم بگه ما خانوما هم حق وتو داریم اطلاع دارین که؟ سارا نظری نداری؟ اومد بگه قورمه سبزی، اما لج کرد و چیزی نگفت. مامان گفت، باشه سارا چون رای نداری، مجبوری هرچی اکثریت میگن رو بپذیری... آن روز وقتی به زور ، عدس پلو میخورد، به این فکر می کرد بیشتر از اینکه لج کردنش به دیگران ضرر برساند، برای خودش دردسر درست کرده است. با خودش فکر کرد، کاش گفته بود، قورمه سبزی میخواهد و جور دیگری اعتراضش را نشان می داد. ✍🏻بارقه @koodakan_Amer ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌