🔰 همیشه دوست داشتم شعر «هر دم از این باغ بری میرسد» را صرفاً برای تصمیمات عجیب اجنبیها بخوانم. اما این نسیمی که اخیراً به اسم #مولدسازی دمیده شده، واقعاً همه را مدهوش کرده است!
حالا چه شده؟
حضرات سران قوا نشستهاند به هیاتی متشکل از معاون اول رییسجمهور و چند وزیر و نماینده، اختیاراتی دادهاند که هوش از سر هر هوشیاری میپرد!
اختیارات چیست؟
🔸 این هیات حق دارد هر کدام از اموال دولتی را که تشخیص دهد، به عنوان #اموال_مازاد شناسایی کند!
🔹 به محض تشخیص! کارشناسان منتخب هیات حق دارند اموال را ارزیابی کنند. هیات حق دارد نظر کارشناس را نپذیرد و خودش قیمت گذاری کند!
🔸 بعد از ارزیابی، اموال با مزایده یا «مذاکره» به فروش میرسد!
🔹 هیچ کس حق اعتراض به تصمیمات هیات را ندارد، و الا به ۵ سال انفصال از خدمات دولتی محکوم میشود!
🔸 هیات در مورد تصمیمات خود، #مصونیت_قضایی دارد!
🔹 تمام قوانین مغایر تصمیم هیات، #موقوف_الاجرا میگردد!
🔸 اگر زمینی نیاز به تغییر کاربری داشت، موضوع به کمیسیون ماده ۵ ارجاع میشود. حتی اگر کمیسیون مخالفت کرد، مرجع صدور پروانه، باید پروانه را طبق نظر هیات صادر کند!
🔹 تمام آراء قضایی که قبلاً علیه دولت صادر شده، سریعا بازبینی میشود.
🔸 برای پروندههای مد نظر هیات، شعبه مخصوص در دادگاهها تشکیل و ظرف سه ماه حکم صادر میکند.
🔹 اداره ثبت طبق نظر هیات، ظرف مدت یکماه برای اموال معرفی شده، سند رسمی صادر یا اصلاح میکند.
🔺 هر جای مصوبه مولدسازی را نگاه کنید از غصه دق میکنید!
مجلس را نابود کردند، شورای نگهبان را بیاعتبار کردند، قانون اساسی را لگدمال کردند!
والله، بالله، تالله!
این آغاز #دیکتاتوری است. به خدا قسم با اجرای این مصوبه، چیزی از #جمهوریت باقی نمیماند.
آقایان! عزیزان! گرامیان!
جناب شاه مخلوع هم مصونیت قضایی داشت. جناب شاه هم هر جا هوس میکرد، مجلس را کنار میگذاشت و #دستور_ملوکانه میداد! شاه هم قوانین را با اراده شخصی موقوفالاجرا میکرد! شاه هم تشخیصش بر تمام «ساز و کارهای قانونی» ارجحیت داشت! شاه هم بدون دلیل قانونی، با مخالفین تصمیمش برخورد میکرد! شاه هم، شاه هم ، شاه هم ...
شما به یک گروه که مسبب وضعیت موجود و بیچارگی مردم هستند، #اختیارات_ملوکانه دادهاید!
خب این با آن چه فرقی دارد؟ برای ایجاد جمهوریت، اینقدر خون ندادیم که اینگونه یکشبه بر باد رود!
واقعاً متحيرم!
واقعاً خجالت زدهام!
واقعاً شرمگینم!
و از لگدمال شدن «قانون»، عصبیام!
من صدای شکسته شدن استخوانهای جمهوریت را میشنوم!
نکنید! نکنید! نکنید!
《وکیل شکریان》