#داستان_امروز «زن سمبل هویت ملی!» نمی‌دانم چقدر با عبارت بالا موافقید! اما باید بدانیم این اصل حقیقی، مورد قبول تمام اندیشمندان دنیاست اصلی که ریشه در فطرت انسان دارد؛ فارغ از مذهب، گرایش یا سلیقه ✅دقیقا بر اساس همین فهم مشترک است که نظامات کفر بالاترین هزینه را برای مال خود کردن این عنصر ارزشمند می‌کنند... ❌می‌دانند اگر بخواهند ملتی را تحت سلطه و انقیاد درآورند باید هویتش را سلب کنند و بهترین راه آن است که عنصر هویت سازش را مدیریت کنند و به بازی بگیرند... می‌شود در این مورد کتابها نوشت اما همینقدر کافیست برای اهل خرد تا درد را درک کنند که؛ ❌حضور آن زنان با آن وضعیت سخیف و اشعاری که خوانده شد، توهین به هویت اصیل و نجیب تمامی بانوان ایرانی بود حال باید پرسید👇 ⬅️مسئولین مربوطه با یک تکذیبیه از زیر بار چه چیزی شانه خالی می‌کنند⁉️ ⬅️چه کسی باید بابت این تعرض به هویت اصیل جامعه فخیم و عفیف ایرانی پاسخگو باشد⁉️ ⬅️ابن زنان چگونه رفتند ⁉️ ⬅️چه کسی حضور ایشان در ورزشگاه را هماهنگ کرد⁉️ ⬅️هزینه این سفر چگونه و از کدام منبع تامین شد ⁉️ ❎این سوالاتیست که لازم است شفاف پاسخ داده شوند 📌پ ن: بهتر است مسئولین ذره‌ای حس مسئولیت داشته باشند و قبل از آنکه خونمان بجوش بیاید و تکلیف بی‌غیرتیشان را به شیوه آتش به اختیار روشن کنیم دست از بی عملی و غلط کاری بردارند. خوشبختانه قاطبه ملت ایران برخلاف برخی از مسئولانش همچنان بیدارند، لذا قطعا زحمت بیدار کردن آن برخی از مسئولان، به لگد دشمن نخواهد رسید. و من الله التوفیق ✍️ #م_طالبی_دارستانی کانال #بانوی_تمدن_ساز 🔻 🆔 @banooyetamadonsaz

ارسالی #داستان_امروز لختی تامل بر تعلل! بزرگوار طوری می‌فرماید صبر کنیم ببینیم حضرت آقا چه دستوری می‌فرمایند؛ گویا تا کنون برای اجرای دستورات قبلی حضرت آقا تمام زندگیش را هزینه کرده! مسلمان! به خودت پاسخ بده تا کنون برای اجرای این دستورات چه کرده‌ای؟! ● با خاک یکسان کردن تلاویو و حیفا ● یکی بزنند ده تا می‌خورند ● انتقام سخت ● خونخواهی شهید هنیه ● پاسخ دندان شکن و مگر نفرمودند که فریاد انتقام ما سوخت حقیقی موشکهاست ⁉️ چرا نمی‌شنویم؟! 👇بخوانیم شاید موثر افتاد: 《چون مکه به دست مسلمانان فتح شد، رسول خدا (ص) برای اهل مکه فرمان عفو عمومی صادر کرد، ولی دستور داد که عبداللّه را بکشند گرچه به پیراهن کعبه چسبیده باشد. عبداللّه بر جان خود ترسید و به عثمان پناه برد. عثمان او را پنهان کرد تا این که او را به خدمت پیامبر خدا آورد و برایش از آن حضرت امان خواست. رسول خدا(ص) دیر زمانی خاموش ماند و سربلند نکرد، تا آنکه سرانجام موافقت کرد. چون عثمان بازگشت، حضرت رسول (ص) روی به حاضران کرد و فرمود: از آن جهت خاموش ماندم تا مگر یک تن از شما برخیزد و سر از تنش جدا سازد. در پاسخ گفتند: ایما و اشاره‌ای در این زمینه به ما می فرمودی. رسول خدا (ص) فرمود: شایسته نیست که پیامبر به گوشه چشم ایما و اشاره کند.》 که اگر اهل اطاعت امر نائب امام زمان (عج) بودیم... اوامر قبلی ایشان بر زمین نمانده بود... و امروز چیزی به نام اسرائیل برای فکر کردن به آن وجود نداشت ... که فرمان جهاد ما را بس که انقلابی باید ملتزم باشد به "از او به یک اشاره از ما به سر دویدن ..."