eitaa logo
حرف مردم
139 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
14 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم انتقاد و پیشنهاد @ahmad_m313 @shahadat_114
مشاهده در ایتا
دانلود
۳.۱ - 👈شرایطی که از سوی ائمه (علیهم‌السّلام) برای نایبان عام ذکر شده، عبارت است از این که آنان باید از  (علیهم‌السّلام)، ، ، ، ، مخالف با هواهای نفسانی و... باشند. این شرایط، در روایات مختلفی بیان شده است: ◀️۱- امام صادق (علیه السلام) هر کس از شما، حدیث ما را روایت کند و در حلال و حرام ما نظر افکند، و احکام ما را شناخته باشد، او را به عنوان  ؛ زیرا من، او را حاکم بر شما قرار دادم.»(۸) ◀️۲- امام صادق (علیه السلام) در حدیث دیگری می‌فرماید: .. امّا هر کدام از فقها که نگهدار نفس خود و حافظ دینش باشد و با هواهای نفسانی مخالفت کرده، مطیع اوامر الهی باشد، باید از او  کنند...»(۹) ◀️۳- امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) نیز در پاسخ به سؤالی که از آن حضرت در مورد تکلیف شیعه در دوران غیبت، شده بود، می‌فرماید:  ؛ امّا در حوادثی که رخ می‌دهد، به راویان احادیث ما مراجعه کنید. آنان،  بر شما هستند و  هستم...»(۱۰) ♻️هر چند نبوّت با پیامبری رسول گرامیاسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خاتمه یافته، ولی ختم نبوت، ختم راهنمایی الهی (وحی) است و نه ختم رهبری الهی (یعنی امامت)؛ چرا که امامت و نبوت، دو منصب و دو شان هستند که احیاناً قابل تفکیک‌اند.» [۱۱] و چون اسلام به عنوان آخرین دین و کامل‌ترین دین است، باید فردی برای  وجود داشته باشد. بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این منصب، از سوی خداوند، به امامان معصوم (علیه السلام) واگذار شده است و چون آخرین امام (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) مستور شده و غایب شده‌اند، برای اداره‌ی جامعه در دوره‌ی غیبت، نایبان عامی‌ تعیین شده‌اند که عهده‌دار وظیفه‌ی رهبری جامعه در این دوره هستند؛ البته، معلوم است که برخی از کمالات و مقامات ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السّلام) قائم به نفس قدسی آنان است، مانند ولایت تکوینی و  و... این نوع مقامات، نه نیابت بردار است و نه نیاز به این است که در زمان غیبت، در این مناصب هم نیابتی باشد، امّا مناصب دیگر، از قبیل فتوا و بیان احکام الهی و منصب قضا و و رهبری جامعه و اداره‌ی امور مملکت اسلامی، قطعاً، از وظایف نایب عام امام زمان (علیه السلام) به شمار می‌آید. بنابراین، می‌توان گفت، اساسی‌ترین و مهم‌ترین ویژگی نایبان عام، (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) است، بدین معنا که چون نایب عام، است، پس خود به خود، همه‌ی رسالت‌ها و وظایف اجتماعی آنان به وی می‌شود. 🔰امام صادق (علیه السلام) در این مورد می‌فرماید: «علماء، وارثان انبیایند. این وراثت، برای درهم و دینار نیست، بلکه . پس کسی که از آن علم بگیرد، بهره‌ی فراوانی نصیبش خواهد شد.»[۱۲] 👇
👈چرا امامان معصوم(ع) با این‌که می‌دانستند در چه زمانی و چگونه به می‌رسند، کاری انجام ندادند؛ یعنی از این حادثه‌ای که در پیش رو بود، جلوگیری نکردند؟! ♻️در این‌که آیا ائمه(ع) به صورت تمام و مطلق به تمام وقایع و حوادث آینده، از جمله زمان و مکان شهادت خود داشتند، محل بحث و بررسی است. بر فرض ثبوت علم امامان از طریق غیب به زمان و مکان شهادتشان باید گفت: ◀️اوّلاً: هر انسانی روزی می‌میرد و اگر کسی هر اندازه هم داشته باشد، از این قاعده مستثنا نیست. پس علم شخص مانع از مرگ و یا شهادت او نمی‌شود. ◀️ثانیاً: خداوند اگر حتمی شود به هیچ وجه عوض شدنی نیست. ◀️ثالثاً: علم امامان از طریق غیب به زمان مکان شهادتشان فقط علم به یک واقعۀ حتمی است و آن بزرگواران به این قضا و قدر موجب ترفیع درجات آنها می‌شود. ♻️بنابر این، جلوگیری نمودن از بهترین مرگ؛ یعنی شهادت که مطابق با خواست حتمی خدای متعال است، معنایی غیر از عدم رضایت به خواست خداوند، ندارد که چنین امری نه تنها از آنان بعید است، بلکه آنچه را که از گفتار و کردار آنها استفاده می‌شود، این است که آنها راضی به قضای الاهی و بودند. 🔰برای روشن شدن پاسخ ضروری است، ابتدا نحوۀ (ع) به صورت خیلی خلاصه بیان شود، آن‌گاه ببنیم ائمه(ع) با این‌که به مرگ و شهادت خود علم داشتند؛چرا از آن جلوگیری نمی‌کردند! در این‌که آیا امامان معصوم،علم غیب مطلق و تمام به امور داشتند؛ یعنی به و حوادث گذشته و آینده از جمله زمان و مکان شهادت خود علم داشتند، محل بحث و اختلاف است. طبق آموزه‌های قرآنی، علم به غیب به صورت تام و تمام فقط در اختیار خداوند است؛ زیرا او است که احاطۀ همه جانبه بر تمامی عالم دارد. این معنا از آیات، 4 سورۀ رعد، 20 سورۀ یونس و 65سورۀ نحل استفاده می‌شود. بنابراین، عده‌ای با استفاده از این‌گونه آیات منکر علم ائمه به صورت وسیع و گسترده؛ مانند علم به زمان و مکان شهادتشان هستند. ◀️اما اکثر علمای شیعه، با استفاده از برخی آیات قرآن؛ نظیر: آل عمران، 179 و جن، 26 و 27 که می‌فرمایند: خدواند علم غیب را در اختیار رسولان قرار می‌دهد، معتقدند که اولیای الاهی، نیز اجمالاً از غیب آگاهی دارند. این معنا هم‌چنین از روایات ائمه استفاده می‌شود. امام صادق‌(ع) در این باره می‌فرماید: "هنگامی که امام اراده می‌کند، چیزی را بداند، خدا به او می‌دهد".[1] 👇