فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا شـاه علــی است...
حـق با فقراست! 💫✨
میـلاد پادشـاه عدالت بر همـه ی شیعیان مبارک باد ☺️💞
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
1_3207558658.mp3
4.56M
#رادیو_مرسی
«تقدیم به شما فرهیختگان ارجمند»
ای پدر بوی شقایق می دهی
عاشقی را یاد عاشق می دهی
روز پدر چه پدران آسمانی چه پدران زمینی بر شما عزیزان فرخنده باد.
حس_زیبای_زندگی
♥️⃤
@Labik1214
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این یکی رو حتما باز کنید و تا آخر ببینی
واقعا ارزشش رو داره
دست تهیه کنندگان اصلیش واقعا درد نکنه .
من یکی که لذت بردم از اینکار تمیزشون 👏👏👏
محتوای تشکیلاتی بصیرانه
آدمهاسهدستهاند🚶🏿♀️🖐🏻:
۱-خام۲-پخته۳-سوخته...!"
¹خامها که هیچ....!
²پختههاهمعقلمعیشتدارندو،
دنبالکاروزندگیحلالاند🚶🏿♀️؛
³سوختههاعاشقاند!!!
چیزهایبالاتریمیبینندومیسوزند،
تویهمانعـشق
˼شھیدمجیدپازوکۍ⚘🕊!
#شھیدانه🌿
#لبیک_یا_خامنه_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چگونه_گناه_نکنیم
(قسمت دوم)
اگه میخوای منو بشناسی
اگه میخوای بفهمی چطور به گناه میندازمت
پس این کلیپ رو ببین!!😈
May 11
خب اول برنامه بریم باهم یه مولودی زیبا بشنویم و یه خورده سرحال بشیم.😍😍
ظهورمنجی عج نزدیک هست
🌸 #میلاد_امام_علی(ع) 💐حیدر شدی تا ... 💐پشت در هی در بکوبم 🎤 #محمود_کریمی 👏 #سرود 👌فوق زیبا
سلام به به چقدر عالی بود عید همگی مبارکا باشه🌹💫🌟🌹❤️💫
یه مولودی دیگه هم بفرست
هم ساقی کوثر تويي💐
هم هادی و رهبر تویی💐
هم شاه بحر آور تویی💐
هم شافع محشر تویی💐
هم نور پیغمبر تویی💐
هم عاشق داور تویی💐
هم حیدر صفدر تویی💐
شاهانه گویم یاعلی💐
علی در عرش بالا بی نظير است🌸
علی بر عالم و آدم امير است
به عشق نام مولايم نوشتم🌸
چه عيدی بهتر از عيد علی است؟
عید مبارک🎊
🎉🌺🌙ولادت
🎉🌺🌙باسعادت
🎉🌺🌙حضرت
🎉🌺🌙علی(ع)
🎉🌺🌙برشما
🎉🌺🌙دوستان
🎉🌺🌙عزيز و
🎉🌺🌙خانواده
🎉🌺🌙محترمتان
🎉🌺🌙مبــــــارک
🎉🌺🌙و فرخنده
🎉🌺🌙بــــــاد
چه مولودیهایی دستت درد نکنه شاد شدیم.
میگم حالا از خاطرات طنز جبهه بگو خیلی منتظرشم😍😍
شب توی سنگر نشسته بودیم و چرت می زدیم😴😴
شب مهتابی زیبایی بود🌛
فرمانده اومدتوی سنگر و گفت:😡
اینقدر چرت نزنین ، تنبل میشن
به جای این کار برید اول خط ، یک سری به بچه های بسیجی بزنین
بلند شدیم و رفتیم به طرف خاکریز های بلندی که توی خط مقدم بود🚶♂🚶♂
بچه های بسیجی ابتکار خوبی به خرج داده بودن 😊
مقدار زیادی سنگ و کلوخ به اندازه ی کله ی آدمیزاد روی خاکریز گذاشته بودند
که وقتی کسی سرش را از خاکریز بالا می آورد
بعثی ها آن را با سنگ و کلوخ اشتباه بگیرند و اون رو نزنن 😉😉
اما بر عکس ما خیال می کردیم که این سنگ ها همه کله ی رزمنده هااست😬
رزمنده هایی که پشت خاک ریز کمین کرده اند و کله هایشان پیداست😅
یک ساعت تمام با سنگ ها و کلوخ ها سلام و علیک و احوالپرسی کردیم
و به آنها حسابی خسته نباشید گفتیم و بر گشتیم !
صبح وقتی بچه ها متوجه ماجرا شدن تا چند روز ، بهمون می خندید🤣🤣😂😂😂
در به در دنبال آب مى گشتيم⛲️
جايى كه بوديم آشنا نبود ، وارد نبوديم
🙁
تشنگى فشار آورده بود😔
«بچه ها بيايين ببينين... اون چيه؟»🤔
يك تانكر بود
هجوم برديم طرفش🏃♂🏃♂
اما معلوم نبود چى توشه🧐
روى يه اسكله نفتى هر چيزى مى تونست باشه
گفتم: « كنار... كنار... بذارين اول من يه كم بچشم ، اگه آب بود شما بخورين»🥤
با احتياط شيرش رو باز كردم ، آب بود😊
به روى خودم نياوردم ،☺️
یه دلِ سير آب خوردم
بعد دستم رو گذاشتم روى دلم
نيم خيز پا شدم اومدم اين طرف
بچه ها با تعجب و نگرانى نگام مى كردن😳🤔
پرسيدند «چى شد؟...»
هيچى نگفتم🤫🤫
دور كه شدم، گفتم «آره... آبه... شما هم بخورين...»🤣🤣
يك چيزى از كنار گوشم رد شد خورد به ديوار
پوتين بود...🤕🤕
اسیر شده بودیم😢
قرار شد بچه ها برا خانواده هاشون نامه بنویسن💌💌
بین اسرا چند تا بی سواد و کم سواد هم بودند که نمی تونستن نامه بنویسن😥🤕
اون روزا چند تا کتاب برامون آورده بودن که نهج البلاغه هم لابه لاشون بود🌸
یه روز یکی از بچه های کم سواد اومد و بهم گفت:
من نمی تونم نامه بنویسم😢
از نهج البلاغه یکی از نامه های کوتاه امیرالمومنین علیه السلام رو نوشتم روی این کاغذ😉
می خوام بفرستمش برا بابام
نامه رو گرفتم و خوندم
از خنده روده بُر شدم😁😃
بنده خدا نامه ی امیرالمومنین علیه السلام به معاویه رو برداشته و برای باباش نوشته بود😂😂🤣🤣🤣
داخل چادر ، همه بچهها جمع بودند ، می گفتند و میخنديدند😊😊
هر كسی چيزی میگفت و به نحوی بچهها رو شاد میكرد
😄
فقط يكی از بچهها به قول معروف رفته بود تو لاك خودش!😒
ساكت گوشهای به كوله پشتی اش تكيه داده بود و توی لاک خودش بود.
بچه ها هم مدام بهش تیکه می انداختن و می خندیدن😉
اما اون چیزی نمی گفت😕
یهو دیدم رو کرد به جمع و گفت:
ـ بسّه ديگه، شوخي بسّه! 😡اگه خيلی حال دارين به سوال من جواب بدين⁉️
همه جا خوردیم. از اون آدم ساكت اين نوع صحبت كردن بعيد بود. همه متوجه او شدند.😳🧐
ـ هر كی جواب درست بده بهش جايزه میدم🏆
با تعجب گفتم: «چه مسابقهای ميخوای بذاری»
😳🧐
پرسید: آقايون افضل الساعات (بهترين ساعتها) چیه؟⁉️
پچ پچ بچهها بلند شد ، يكی گفت:🙋♂
ـ قبل از اذان، دل نيمه شب، برای نماز شب.🌟
ـ غلطه، آی غلطه، اشتباه فرمودين.🤦♂
ـ می بخشين، به نظر من اذان صبح وقت نماز و...!🙋♂
ـ بَهَ، اينم غلطه!!
ـ صلاة ظهر و عصر و...!🙋♂
خلاصه هر كسی یه چیزی گفت و جواب ایشون همچنان " نه " بود
نيم ساعتي از شروع بحث گذشته بود، همه متحير با كميی دلخوريی گفتند:🤕😬
«آقا حالگيري میكنيا، اصلاً ما نمی دونيم. خودت بگو»
او هم وقتی کلافه شدن بچه ها رو دید ، لبخند زد و گفت:😅😆
ـ از نظر بنده بهترين ساعتها ، ساعتی هستش كه ساخت وطن باشه
ساعتی که دستِكوارتز و سيتي زن و سيكو پنج رو از پشت ببنده...😉😉
بعدش با خنده از جا بلند شد و رفت تا خودش رو برای نماز ظهر آماده كن😃😃
تازه اومده بود جبهه☺️
یه رزمنده رو پیدا کرده بود و ازش می پرسید:
وقتی توی تیررس دشمن قرار می گیری 🏹، برا اینکه کشته نشی چی میگی؟
اون رزمنده هم فهمیده بود🤔 که این بنده تازه وارده
شروع کرد به توضیح دادن:
✨ولاْ باید وضو داشته باشی
✨بعد رو به قبله و طوری که کسی نفهمه باید بگی:
اللهم الرزقنا ترکشنا ریزنا بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحم الراحمین🤲
بنده خدا با تمام وجود گوش میداد🤦♂
ولی وقتی به ترجمه ی جمله ی عربی دقت کرد ،🤔 گفت:
اخوی غریب گیر آوردی؟
😂😂😂😂