eitaa logo
لبخند قلم
45.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
33 فایل
✅️ تاملات،روزنوشت ها و طپش‌های قلم یک بیش فعال فرهنگی و سیاسی 💝آفرینش‌های ادبی 💘طنزیمات روزانه 🌻داستان‌کوتاه، نقد و معرفی کتاب ✍لبخند بزنꔷ͜ꔷ تبلیغات ارزان: https://eitaa.com/joinchat/2868052115C70ed414940 💌 ارتباط ؛ @Hani1010200
مشاهده در ایتا
دانلود
گام‌هایی به سوی طنزنویسی ۱ ✍ هادی حمیدی به کوشش انجمن آفرينش‌های ادبی و هنری لبخند قلم ___________________________ شوخ‌طبعی استعداد خاصی است که به نویسنده قدرتی جادویی می‌دهد تا کاری کند که مردم ـ چه دلشان بخواهد و چه دلشان نخواهد ـ بخندند. استفاده از طنز در فرایند اقناع یکی از شیوه‌های مرسوم و نتیجه‌بخش در اقناع است. مفاهیم و پیام‌های طنز به دلیل ایجاد حس فرح‌بخشی می‌توانند توجه مخاطب را به پیام تبلیغاتی جلب کنند. دیوید بوچیئر طنزنویس معتقد است، شکسپیر فهمیده بود که زندگی خنده‌دار است یا حداقل به همان اندازه که غم‌انگیز است خنده‌دار هم هست! برای همین هر بار پس از هر صحنه غم‌انگیز، دلقک‌ها را روی صحنه می‌آورد. یک راه مطمئن برای بیشتر کردن جاذبه داستانی که می‌نویسید اضافه کردن مقدار دقیق و حساب‌شده طنز به آن است... «دقیق و حساب‌شده»، چون این نکته خیلی مهم است. طنز باعث می‌شود خواننده‌ها از یک داستان بیشتر استقبال کنند، اما به شرطی که در استفاده از آن زیاده‌روی نکنید.همان کاری که پدر طنز فارسی روان‌شاد عالیجناب عبید زاکانی انجام می‌داد؛ مختصر و مفید ماهیت طنز دیوید بوچیئر طنزنویس و روزنامه‌نگار زنده امریکایی!که هنوز هم در رادیو مغز مردم را می‌خورد و کلاسهایی هم در نیویورک برگزار کرده، معتقد است طنز مثل مسائل جنسی است!همه دقیقاً می‌دانند چیست، اما دو نفر را پیدا نمی‌کنید که در مورد آن هم‌عقیده باشند. استادان دانشگاه ده‌ها کتاب درباره فلسفه، جامعه‌شناسی، روانشناسی، تاریخ و حتی زیست‌شناسی طنز و طنز پساساختارگرا نوشته‌اند. و همه هم به یک نتیجه رسیده‌اند، و آن اینکه: ما دقیقاً نمی‌دانیم طنز چیست. برای همین به بودجه‌ای گزاف برای تحقیقات بیشتر نیازمندیم! بعضی از ملت‌ها و حتی آدم‌هایی که شغل خاصی دارند اصلاً طبعِ طنز ندارند؛ مثل صرب‌ها و مأموران مالیات امریکا! ادامه دارد..‌. 🆔@Labkhandghalam
گام‌هایی به سوی طنزنویسی ۲ ✍ هادی حمیدی به کوشش انجمن آفرینش‌های ادبی و هنری لبخند قلم ___________________ خیلی ها فکر می‌کنند طنز نویسی کار ساده‌ای است که خیلی خیلی اشتباه می‌کنند. ویژگی مشترک همه آثار طنزآمیز،شاید غیر منتظره بودن آن‌هاست.طنزنویس با بر هم زدن چیزهای عادی کاری می‌کند تا ما غافلگیر شویم یا جا بخوریم. اُسکار وایلد استاد این فن بود؛ مثلاً می‌نوشت: اگر کسی راست بگوید، بالاخره معلوم می‌شود! تناقض و کنایه بسیاری از طنزنویسان حرفه ای،تناقض را فن اصلی و شاید از یک نظر تنها فن طنزنویسی می‌دانند. در تناقض خواننده غافلگیر می‌شود حال با اتفاقی عجیب یا فضایی نامناسب یا جمله ای خاص یا... داستان بدون کنایه شاید شبیه ساندویچ بدون نوشابه باشد! کنایه، افشاگر تناقض های روزمره است که از حقایق نیم‌بند، نیرنگ‌ها و خودفریبی‌هایی که با آن‌ها روزمان را شب می‌کنیم بهره می‌گیرد. به همین دلیل هم کنایه برای نویسنده در حکم منبع طنزی بسیار غنی و پایان‌ناپذیر است فرانسوا ولتر از نامدارترین فیلسوفان و نویسندگان فرانسوی عصر روشنگری است. شهرت او به خاطر ذکاوت خارق‌العاده‌اش، مخالفت‌هایش با کلیسای کاتولیک، حمایتش از آزادی بیان، و جدایی دین از سیاست و شجاعتش در بیان نظریات بی‌پرده است. ولتر در تمام سبک‌های ادبی و نوشتاری از جمله نمایشنامه، شعر، رمان، مقاله، و نوشته‌های تاریخی و علمی بیش از ۲۰ هزار نامه و بیش از ۲ هزار کتاب و کتابچه نوشت! وی در پاسخ چرا کنایه چنین منبع طنز قدرتمندی در اختیار نویسنده می‌گذارد گفته است؛ چون زندگی چیز جَفنگی است، ولی ما سعی می‌کنیم از معنای زندگی سر درآوریم!! حاصل این تلاش بی‌فایده هم خلق بهترین آثار طنزآمیز عالم بوده است. جان گِی، نویسنده اُپرای گدایان!! هم نوشته: «همه‌چیز نشان می‌دهد که زندگی یک شوخی است. یک موقعی فقط فکر می‌کردم زندگی این‌جوری است، اما حالا دیگر مطمئنم.» ادامه دارد..‌. 🆔@Labkhandghalam
گام‌هایی به سوی طنزنویسی ۳ ✍ هادی حمیدی به کوشش انجمن آفرينش‌های ادبی و هنری لبخند قلم _______________ واقعیت و حقیقت محض! جورج برنارد شاو، نمایش‌نامه‌نویس، منتقد ادبی، فعّال‌سیاسیِ ایرلندی‌تبار که ۶۰ نمایشنامه از خود به جای گذاشت،در آثارش تلفیقی از طنز معاصر و تمثیل تاریخی استفاده می کرد و به شدت هم گیاه‌خوار بود! او در جایی گفته وقتی من می‌خواهم لطیفه بگویم واقعیت را می‌گویم بی کم و کاست؛ چون چیزی خنده‌دارتر از واقعیت نیست! در بسیاری از موارد هیچ دخل و تصرفی نکنید اجازه دهید شخصیت اثر رک و بی پروا حرفهایش را بزند هرچند خوش‌آیند نباشد. هجو نیز تکنیک جالبی است به شرطی که زیاده‌روی نکنید. جاناتان سویفت پدر هجونویسان نوین بود. وی در آثار انتقادی‌اش مثل قصه لگن، نبرد کتاب‌ها و سفرهای گالیور ریاکاری‌ها و تعصبات زمان خود را به ریشخند گرفت. سویفت برای طنزنویسی‌اش از فن بسیار ساده‌ای استفاده می‌کرد که این فن را هنوز هم به همان خوبی قرن هجدهم می‌توان به کار گرفت. او چیزی را به عنوان هدف هجو در نظر می‌گرفت، سپس استعاره‌ای خیالی خلق و بعد در همه‌چیز اغراق می‌کرد؛ مثلاً هنگام نوشتن سفرهای گالیور... اغراق کن در حدی که در آن غرق شوی! فقط نگو نشان بده می‌دانید چارلز دیکنز چگونه در رمان سرود کریسمس، آقای اسکروج را معرفی می‌کند؟! در نوع خودش شاهکاری است گرانبها. "آه، اسکروج مثل مشتی بسته بر سنگ آسیاب بود. پیرمردی ناخن‌خشک، ماتم‌زده، زجرآور، مال‌پرست، تندخو، حریص و معصیت‌کاری طماع بود. مثل سنگ چخماق تیز و سخت بود، اما هرگز با کمک فولاد، آتش گرمابخشی را روشن نکرده بود. مرموز و تودار و همچون صدفِ دریایی تنها بود". طنزنویسانی که شخصیت‌‌پرداز و تصویر‌ساز قابلی باشند ماندگارترین و آثارشان خواندنی‌تر. فکر می‌کنید این نوشته‌های من چه چیزی داشت که شما را متقاعد کرد تا آخر یادداشت آن را بخوانید یا احیانا علاقمند هستید بیشتر برایتان بنویسم؟! خب حالا دست به‌کار شوید چند سطری بنویسید حتی اگر به درد سطل آشغال بخورد.بعد از مدتی خواهید دید که چقدر پیشرفت کرده و طنازتر و نویساتر شده اید... ادامه دارد... 🆔@Labkhandghalam