💚💚💚💚
💚💚💚
💚💚
💚
از : استاد مرحوم
#سیدعبدالجواد_بیژنی(ره)
《 ثنای محمّد ص 》
💚
روز و شبان خواهم از خدای محمّد ص
تا نشوم دور از ولای محمّد (ص)
💚
خوشدلم از اینکه زیر پرچم اسلام
با دل و جان گشتم آشنای محمّد (ص)
💚
بر سر آنم شود نصیب و ببوسم
روضه ی پر نور باصفای محمّد (ص)
💚
هست مرا آرزو که تا دم ِ مردن
مدح سرایی کنم برای محمّد (ص)
💚
بو که ببینم مرا به خاک سپارند
صورت زیبای دلربای محمّد (ص)
💚
روز قیامت که سر ز خاک برآرم
باز بود ذکر من ثنای محمّد (ص)
💚
خائف و شرمنده ام ز فرط معاصی
دست من و دامن وفای محمّد (ص)
💚
هیچ نباشد ز گیر و دار قیامت
واهمه در سایه ی لوای محمّد (ص)
💚
ای که نهادی به دوش، خلعت دین را
روی مپیچان ز اقتضای محمّد (ص)
💚
دارویی از بهر دردهای دل خویش
دست نیابی بجز دوای محمّد (ص)
💚
ذکر کلام خدا شفای دلت هست
ای که تویی عاشق لقای محمّد (ص)
💚
خوب تفکّر نما به آیه ی قرآن
تا شوی آگه ز مدّعای محمّد (ص)
💚
شاکر و خرسند باش در همه اوقات
دانی اگر خویش را گدای محمّد (ص)
💚
( بیژنیا ) کن طلب، حوائج خود را
در همه حالت، ز اوصیای محمّد (ص)
💚
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد
و عجّل فرجهم
💚
💚💚
💚💚💚
💚💚💚💚
➖➖➖➖➖➖➖➖
📝 #شعر
🖤 #حضرت_محمد
💐 #صلوات
✍ #بیژنی
اربعین = مقدمهی ظهور👇
@Lavazem_Arbaeen 🏴
با ذکر صلوات، این پست رو برای دوستانتون بفرستید
animation.gif
حجم:
72K
🖤💔 @بشکسته_دل 💔🖤
گنبد ِزرد و طلایی ِ رضا (علیهالسلام)، بس زیباست
قاب ِ تصویر ِحرم، جلوهگرِ منزل ماست
ما ببالیم چنین، فخر نماییم چو این
مِهر ِرخشان ِهُدا روشنی ِمحفل ماست
ضامن ِآهوی سرگشته، رئوف است و کریم
جرعه آبی ز درش، برکت ِ آب و گِل ماست
ساربان مژده دهد، گنبد ِمشهد پیداست
بانگ ِموزون ِجَرَس، راهبر ِمَحمل ماست
این چه بویی ست که حس می شود از سیر ِقدوم
بوی بشکسته دل کیست به جام ِهِل ماست
سنگ فرش ِحرمش را چو ز دل ساخته اند
زیر ِپا و قدم ِزائر ِمولا ع ، دل ِ ماست
ما که بر پنجره فولاد، ز جان، در بندیم
یک تبرّک ز عطاخانه رسد مُقبِل ِماست
چشم بر لطف ِ رضاییم و رضاییم ز شوق
حیف در محضر ِشه، روی سیه مشکل ماست
شاعر: بیژنی - قم🖤
➖➖➖➖➖➖➖➖
📝 #شعر
✍ #بیژنی
🕌 #امام_رضا
اربعین = مقدمهی ظهور👇
@Lavazem_Arbaeen 🏴
با ذکر صلوات، این پست رو برای دوستانتون بفرستید
✅✅ ﷽ اثر ماندگار استاد مرحوم حاج سید عبدالجواد بیژنی (ره)
💚💚💚💚
💚💚💚
💚💚
💚
ثنای پیمبر《صلي الله عليه و آله و سلم 》
روز و شبان خواهم از خدای محمّد (ص)
تا نشوم دور از ولای محمّد (ص)
💚
خوشدلم از اینکه زیر پرچم اسلام
با دل و جان گشتم آشنای محمّد (ص)
💚
بر سر آنم شود نصیب و ببوسم
روضه ی پر نور باصفای محمّد (ص)
💚
هست مرا آرزو که تا دم ِ مردن
مدح سرایی کنم برای محمّد (ص)
💚
بو که ببینم مرا به خاک سپارند
صورت زیبای دلربای محمّد (ص)
💚
روز قیامت که سر ز خاک برآرم
باز بود ذکر من ثنای محمّد (ص)
💚
خائف و شرمنده ام ز فرط معاصی
دست من و دامن وفای محمّد (ص)
💚
هیچ نباشد ز گیر و دار قیامت
واهمه در سایه ی لوای محمّد (ص)
💚
ای که نهادی به دوش، خلعت دین را
روی مپیچان ز اقتضای محمّد (ص)
💚
دارویی از بهر دردهای دل خویش
دست نیابی بجز دوای محمّد (ص)
💚
ذکر کلام خدا شفای دلت هست
ای که تویی عاشق لقای محمّد (ص)
💚
خوب تفکّر نما به آیه ی قرآن
تا شوی آگه ز مدّعای محمّد (ص)
💚
شاکر و خرسند باش در همه اوقات
دانی اگر خویش را گدای محمّد (ص)
💚
بیژنیا کن طلب، حوائج خود را
در همه حالت، ز اوصیای محمّد (ص)
💚
@Lavazem_Arbaeen
هدیه به روح خالق این اثر زیبا (صلوات ۱۴گانه) مرحوم #بیژنی صلوات
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد
و عجّل فرجهم
💚
💚💚
💚💚💚
💚💚💚💚
﷽💚❤️ دلناله های شرم محضر حضرت آقا عجل الله ❤️💚
💥با تپشهای امید 💥
از حضورت آقا ،
در پیِ فرصتِ آه،
رخصتی میطلبم.
ای امام ِغائب،
ای تو آگاه از غیب،
ای که از هر خبری، باخبری؛
خبر از صدقِ خبر، یا از ریب؛
باخبر، زانکه به گهگاه شود،
همرهِ ندبهگزارانِ حزین،
با نوایی غمگین،
ز لبم ناله زنم،
اگر این جمعه نیایی،
ز فِراقت چه کنم؟ ...
آه ! مولای رحیم ،
همچو جریان ِنسیم،
جمعهها در گذر است.
و من از بیم ِگناه،
ز فراسوی نگاه،
نه به لب، گاه ز دل مینالم؛
آه! آقا (عج) ...
اگر این جمعه بیایی، چه کنم؟
تو، در آن روز ِسپید،
که شمیم ِرویت،
همه جا گسترده ست.
من و این روی سیاه،
در حریم ِکویت،
به صفِ حکمِ عدالت،
به چه رو، پای گذارم از شرم؟
آه! مولای نجیب ،
ای وجودت رحمت.
ای تو، دنیای شکیب،
از گناه ِامّت.
تا که در باورِ من،
میشود با دل ِبیتاب و تنگ،
از نظرگاهِ مُحال!...
چنگ بر بال ِخیال!...
ز تمنّا و نصیب،
بشود تا بشوی یاور من!
میشود تا ز عنایت،
به دعایت بشود،
ز حصارِ چه کنمهایِ شعاری،
بِرَهم؟ ...!
بِرَهم از خودِ بیخود،
وَ بدانم چه کنم؟...
نه! ...
بدانم، چه کنم؟ تا نکنم...!
کمکم کن، آقا (عج) ...
به فروغ ِخورشید،
به خداییِ خدا و توحید،
کمکم کن،
که به هر بار، صدایت چو زنم،
خواهشِ دل، ز دلم برخیزد؛
بدمد از ره ِعشق ...؛
وَ به پاکیِ خلوص،
بتپد از رهِ صدق ...؛
تا به شوقِ قدم تو،
به دلم لرزه بیفتد چون بید؛
تا دلِ تشنهی من،
تشنهی تو،
دور از هر چه ریا،
از رهِ سبزِ صفا، ناله زند:
اگر این جمعه نیایی،
ز فِراقت چه کنم؟ ...
کمکم کن،
ز فَراغت، نشود،
دلِ من درخواب و
ز لبم ناله و آوای فریب!
آه! مولای غریب ؛
چو شود وعدهی موعود، قریب،
چه کنم؟...
وای به من!...
من و پروای گناه؛
من و آزرم ِتباهی، تنها؛
وای بر غربتِ راه!...
وای بر ندبهی آه!...
کمکم کن، آقا (عج) ...
ای تو رؤیای نوید،
روشنایِ امّید،
من به سودای پناه،
شود آیا، به هوای تو و
مهتابِ نگاه،
که ز مهرِ نگهت، میبخشد؛
نکنم، آن چه نباید میکرد؟!
گر چه پیداست چه باید میکرد!
کمکم کن، آقا (عج) ...
ای ز خوبی سرشار،
ای حبیبی که صبورانه،
به هر کوی و گذر، در گذری،
با نگاهی پربار؛
به فروغت، قَسَمت،
شود آیا، ز گذارِ نظرت،
نگهی بر دلِ من، در قدمت؟
ای که قلبم-
به دخیلی ز مسیرت پیوند،
من که، در خاکِ رهت،
تا به ظهورت به حضورت پابند؛
تا هماره ز تپشهای امیدم،
به نگاهی ز تواَم حاجتمند؛
نگهم کن، آقا (عج) ...
به قدومت سوگند،
لحظههایِ دل من، بال زند،
تا به یک لحظه، ز تو،
بشود، تا بشوم آن که،
تو گردی خرسند؛
مهربان مولایم،
به امیدی که
نشانم به نگاهت لبخند؛
کمکم کن، آقا (عج) ...
💥نگهم کن، آقا (عج) ...💥
《 قم : #بیژنی 》
@Lavazem_Arbaeen
﷽ 💚 ((در انتظار نوید ))💚
نظر به وادی ِنور و ستارهها دارم
ز برگ و بار ِگذارم، شرارهها دارم
سراب ِ نور ز نار و نشان ِدیده خطاست
اگر به رؤیت ِماهم، نظارهها دارم
خطا بُوَد ز گنه، در نگه خطایی نیست
جفا بُوَد که خطایم، ز دیدهها دارم
نبوده آه ، که با نالهاش کنم سودا
فروغ ِ آه و نگاهم، ز ندبهها دارم
ندیدمش به غروب و شبانهی خورشید
ز سوگ ِاین و گناهم، چه مویهها دارم
به ماه و مهر، چو دیدی در انتظار ِنوید
خمید جام ِ روانم ، گلایهها دارم
تو را به مهر، قسم، در دعات یاد آور
ز نور و نار ِ کلامم، کنایهها دارم
《 قم : #بیژنی 》
@Lavazem_Arbaeen
﷽🖤🥀 نام خدیجه (علیها السلام)، از چه شده این چنین غریب.. ! ؟ 🥀🖤
عرض تسلیت به مناسبت رحلت ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها🥀
🖤 بانو (علیهاالسلام)، بزرگ حامیِ ِاسلام، بی مثال
ای شُهره در جلال و جمال و گُل ِکمال
🖤 ای همدم ِرسول ِهدایت (صلی الله علیه و آله و سلم)، ره ِهدف
زهرای (ع) تو ، یگانه ترین ، گوهر ِصدف
🖤 دست و دل ِگشاده ی تو ، مظهری ز نور
محراب ِ قلب ِپاک تو شد جایگاه ِشور
🖤 نور ، از حیای روی تو ، در عشق زاده شد
شور، از صفای روح ِتو ، در دین نهاده شد
🖤 انفاق ِمال ِتو ، ره ِحق ، بی شمار بود
جان و دل ِرئوف ِتو ، بی تاب ِیار بود
🖤 گام ِبلند ِتوست. در ایثار ، بی رقیب
نام ِخدیجه (علیهاالسلام) از چه شده این چنین #غریب؟
🖤 اذن ِدخول بخشی. اگر بانوی بهشت
احساس ِشرم را ز نگه می توان نوشت
🖤 توصیف ِبیت بیت ِنگه ، گر ز دل نبود
نجوای عذر ، محضر ِلطفت دگر چه سود؟
🖤 ما شرمسار ِنام و مقام ِتو مانده ایم
شعر ِقیام را به قدوم ِتو خوانده ایم
🖤 با ذکر ِفاطمه (علیهاالسلام)، چو تو را شاد می کنیم
بر ما ببخش گر ، ز تو کم یاد می کنیم
🖤 بانو (علیهاالسلام)، اگر چه جلوه ی دین در مناره هاست
نقش ِمُنیر ِمادر ِدین ، در نظاره هاست
🖤 در سجده ی نخست ِنبوّت، عیان تویی
عرفان ِعاشقانه ی زن را. نشان تویی
🖤 در کوی دوست ، آتش ِجانت زبانه داشت
ایمان ، ز تار و پود ِروانت. جوانه داشت
🖤 عشق ِامین (صلی الله علیه و آله و سلم)، ز عمق ِوجودت چو می شِکفت
کس مژده ای ز بعثت ِاحمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نمی شِنفت
🖤 چون مِهر ِمِهر، بر دل ِتو مُهر بسته بود
معیار ِ ِدنیوی ز خیال ِتو رَسته بود
🖤 دنیاطلب. زنان ِقریشی و هاشمی
در گیر و دار ِرنج ، نگشتند مرهمی
🖤 روزی که نور. زاده شد از آستان ِنور
دیدی چو بانوان ِبهشتی و چند حور
🖤 روح ِتو ، نبض ِشوق ، ز پیغام ِحق شنید
خود را میان ِهاله ی نوری، سپرده دید
🖤 ای افتخار ِدین ِپیمبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، تو اختری
نورآفرین ِ توست فروزنده دختری (علیهاالسلام)
🖤 در روشنای بام ِ رسالت ، ز هر نگاه
بر تو سلام ، مام ِامامت ، به هر پگاه
با تقدیم صلوات
قم : #بیژنی
.@Lavazem_Arbaeen
اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
﷽💥🍃🌺🍃💥دریغ...!
گر دلِ تشنهی افطار به شهدی سرد است
تشنهی مهدی زهرا(ع) ز عطش پُردرد است
تشنهلب، تشنهی آن است بداند آقا (عج)
به کجا جلوهی مهمانیِ مردی مرد است ؟
💥🍃🌺🍃💥
بی تو آقا (عج)، ز دیانت خبری نیست، دریغ!
بی تو بر قامتِ گل بال و پری نیست، دریغ!
جمعهها چشم به راهت سپری گشت و گذشت
ابر نشکفت و ز رؤیت خبری نیست، دریغ!
🌷💥🍃💚🍃💥🌷
قم : #بیژنی
@Lavazem_Arbaeen
﷽ #یاکریم
💥🍃🌷 💚 🌕 💚 🌷🍃💥
۱۵رمضان المبارک
میلاد مسعود کریم اهلبیت علیهم السلام
حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
مبارک باد.
💥🍃🌷 💚 🌕 💚 🌷🍃💥
《 خوان کرم 》
ماه رمضان چه مبارک خبری دارد نور
مژده از بدر، که ماهِ دگری دارد نور
🌕
کلبهی نور، ز شور و ز طراوت، سرشار
جلوهی دامن زهرا (س) و نویدی پُربار
🌕
نیمهی ماه ، ز مهتاب ِفروغ ِدلبند
شادمان فاطمه و مهرِ ولایت خرسند (ع)
🌕
تابشِ روی حَسن را چو علی میسنجید (ع)
حُسنِ احمد(ص) چو در او بود به آن میبالید
🌕
بر لبِ غنچه (ع) چو لبخند، شکوفا میشد
غمِ ناگفتهی حیدر(ع)، ز چه گویا میشد؟
🌕
بارشی بود غریبانه ز فردای حسن (ع)
آتشی از جگرِ پاره و سودای حسن (ع)
🌕
سوزشِ آتشِ دل، در گذرِ روزه نبود
سوزِ آن روز غمی از غمِ یک روزه نبود
🌕
غمِ مولا (ع) گذری بود ز بیتابیِ شب
ماتمِ زخمِ سر و سوزِ سرای زینب (س)
🌕
بود همنالهی خون، نوحهگرِ آن شبِ درد
اشکها بر رخِ گلها و عرق، از تبِ سرد
🌕
این سه قطره، سخنی از نگهِ دیگر داشت
داد از قطرهی آب و نگهِ اصغر(ع) داشت
🌕
سخن از نیمهی روز و تپشِ عاشورا
ز حسین ابن علی (ع) و منشِ عاشورا
🌕
وه! چه بیناله بنالید چو آوای خروش
نای ِپَرپر شده از مرغکِ خونین و خموش
🌕
زان نوا در شبِ میلادِ حسن (ع) دل، بیتاب
باشد این حزن، غنیمت، به تو آن را دریاب
🌕
گر ز خوانِ کرم از فیض، نجوئی حاجت
دل خبر میدهد ای بیخبر از این آیت
🌕
او کریم ست و کریم ست خداوندِ خِرَد
سائل از کوی کریمان ز کرامت چه بَرد؟
🌕
«با تقدیم صلوات - قم: #بیژنی»
@Lavazem_Arbaeen
134.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 💚❤️🖤 «شکوه داد»
روزهای غم سرآید؛
روزهائی دیگر آید؛
تا نوید ِروز ِدیگر، شیعه را بنگر،
که در برق ِنگاه ِخیس ِاو،
نقشی ز عاشوراست؛
بنگر:
شیعه، اینک تا به آنک،
چشم در راهِ ظهور و آرزویش،
فجرِ شیرینِ قیام و انتقامِ
مهدی آل محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم)
گوهر ِزهراست؛
او آماجگاهِ زخمهی دنیاست؛
شیعه:
پرشکیب و دیده در راهِ -
سواری منتظَر،
با حکم و دادِ حضرتِ باری ست؛
تا آن روزِ خونخواهی،
که بهر ظالمان، خواری ست.
فریاد و خروشِ قلب ِحقجویان،
نهیبِ والیان ِبرحق ِدین ست؛
ذمِّ کفر و بدعتها،
ز برپائی و رسوائیِ
سنّتهای ننگین ست.
آئینش :
ز سازشها و ذلّت، عاری ست و
کو به کو،
هرسو، شود ساری.
بگو: آری؛ . . . یقین داری،
خروش ِشیعه، جان دارد؛
پیامی از شهیدان، ارمغان دارد؛
پیامی با شُکوهِ داد؛
شعارش:
شِکوِه از بیداد؛
شمارش:
بی شماره، موج موج و
با نوای فوج فوجِ قاصدانی مرد؛
نوا از درد؛
نوائی آتشین، تا اوج؛
نوائی دلنشین، با موج؛
این امواج تا هر روز میجوشد.
شیعه، رهروِ مولاست؛
مولایی که با آوای هیهاتش ،
خروشان ست و تا فردایِ بیداری
هماره سرخ و خونین،
تخت میتازد؛
که دل بازد؛
که کاخ ِظلم را روزی براندازد.
شیعه، تا نویدش، با امیدش،
سخت مینازد؛
که او یک روز میآید؛
وَ عالم را سراسر داد میسازد.
وَ او آن روز میآید. . . .
💥💚❤️ اللّهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعه و المستشهدین بین یدیه
#ملتمس_دعای_فرج
《 قم : #بیژنی 》
@Lavazem_Arbaeen
🍃
🌺🍃
« بسمه تعالی »
مناجاتی در حریم خانم معصومه سلام الله
در ایام میلاد بانو علیهاسلام
ا💥.......💥ا
معصومه جان ، عزیز ِدل ِحضرت رضا ع
ای مهربان چو جدّه ی خود بنت ِمصطفی ص
ا🔅💥🔅ا
ای مظهر ِکرامت و ای دختر ِبهشت
چون می شود نوشت ز شأن تو و سرشت
ا🔅💥🔅ا
بر تو درود ، خواهر ِغمدیده و غریب
کز هجر ِمِهر گشته دلت زار و بی شکیب
ا🔅💥🔅ا
ره پوی روسیه که به قم آمد از پناه
روبنده ای سیاه به رخ ، شوق ِیک نگاه
ا🔅💥🔅ا
چون کمترین کنیز ِکنیزان درگهت
نازد ز افتخار ، روان گشت در رهت
ا🔅💥🔅ا
آزرده ات اگر چه به عصیان ، بپوش چشم
کاظم، چنان پدر به گذرگاه ِعفو و خشم
ا🔅💥🔅ا
حقی ز او به گردن ِتو حق نهد ز فَر
بر زائر ِمهاجر و عاشق کنی نظر
ا🔅💥🔅ا
کوبد درت ، گدای مجاور، چو از نیاز
ده رخصتش ز عشق، گزارد حرم نماز
ا🔅💥🔅ا
دل در حریم ِامن تو جوید دمی قرار
در بارگاه ِپاک ِتو نالد به کردگار
ا🔅💥🔅ا
ای خالق ِکریم ، به یک لحظه بنگرم
شرمنده را ز لطف ببخشای از کرم
ا🔅💥🔅ا
بگذر ز مهر ، ملتمسم در جوار ِیار
ای آنکه بوده مغفرتت بی حد و شمار
ا🔅💥🔅ا
ره ده دمی ، ز دل به نوید ِعنایتم
در محضرت ز جان، به امید ِشفاعتم
ا🔅💥🔅ا
همسایه گشته ام چو به این بانوی بنام ع
حق است حق طلب کنم از حق به صبح و شام
ا🔆💥🔆ا
یا رب مرا به حرمت ِمعصومه ات ع پذیر
ای راحمی که نیست ز رحمت تو را نظیر
ا💥..........💥ا
با تقدیم صلوات و عرض تبریک
محضر بانو علیها سلام
《 از قم: #بیژنی 》
🍃
🌺🍃
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
۰
ندبه های قصّه گون از دل برای دل :
💧💥« تراوِش های اشک مشک ! »💥💧
دل آزرده جانم، با توام ای دل:
خبر دارم،
ز عاشورا خبر داری، که عشق آموخت.
و آنگه، نام ِزیبای شهادت، نقش شد بر جان،
و جان، از دل ندا سر داد:
شهادت را به هر عنوان پذیرایم،
و آن را دوست میدارم؟
شهادت را،
《 شهادت با ولایت، در نیاز ِعشق 》
شهادت را،
《 شهادت بر ولایت، در نماز ِعشق 》
دل آزرده جان ِمن، بگو با من :
شنیدی تو، به عاشورا
تپشها از عطش افتاد و
دنیایی تپش برخاست
و دلها شد، پُر از عشق و عطش بر دل،
و عشق ِسینه کوبیدن میان اشک....
شنیدی تو، به عاشورا خروش مشک...
شنیدی از نبرد ِنوگل ِباغ ِحسن (ع)
در صحنه ی آورد ،
شنیدی تو
رشادتهای قاسم (ع) را بسان ِمَرد،
خبر داری:
ز«اَحلا مِن عسل» از او کنار ِعّم (ع)،
کنار ِعمّ(ع)،
به وقت ِحنجر و خنجر،
ز کوچک مرد ِنام آور،
ز عبدالله (ع) میدانی،
پسرگونه سِپَر بنمود دستش را
به پای عمّ...! (علیه السلام)
ز رزم ِخوشخرام اکبر(ع )، شنیدی تو،
که وصفش غم ... !
ز اصغر(ع ) قصّه میدانی
که شاید لایلای مادرش (ع) این بود و
گویی، لایلائی ندبهگون،
بر آب و بر آتش ... !
و ندبه بر تراوشهای اشک ِمشک و
بر ساقی! (علیه السّلام)
و شاید نغمهای بیاشک از عمّه (علیها سلام)،
بدون شبنمی بر پرپر ِغنچه،
ز بیآبی ...!
و اشعار ِسکینه (ع) از رقیّه (ع)،
یا که دیگر نوگلان ِگل (ع)،
ز جوی خون!
ز جور ِکوفیان ِدون (لع)، در آن هامون.
در آن هامون ،
تو میدانی چهها بگذشت؟!
بگو با من که میدانی ...
تو می دانی شباهنگام ِغریتها !
چه ها بگذشت.....!
بگو با من، خبر داری:
ز آتش در پیِ غارت!
و میدانی،
برای آتش ِلب، آتش ِتب، سوزش ِآتش،
دوا آب است.
شنیدی تو:
نبودِ جرعهای آب و در آن آتش،
دوا آتش ...!
چه بیهنگام و ناهنگام ِآتشها ...!
فرار از غارت ِخیمه،
و بیخیمه، شباهنگام ِغربتها؛
قمرها بر فراز ِنی،
فرا از نی،
نوای قُمریان در پی،
و آهنگ ِجَرَس ، از ناقهها،
بر ناقهای در غُل،
یکی تبدار و عابد (علیه السّلام)،
در تلألو همچنان خورشید؛
و در یک دید،
از او، بازتاب ِنور بر زنجیر،
بسانِ چشمکی در شب! ....
میانِ آسمان ِتب.
و دیگر سو، به شام ِشام،
مهاجر عندلیبی زاتش ِحرمان،
به هر سو، پَرزنان در جستجوی گل ...
تو از پرواز ِآن پرسوخته بلبل (ع)، چه میدانی؟ ...
خبر داری:
ز دیدار ِتنی در دشت،
سری در طشت، (علیه السّلام)
به بوی گل،
به رنگ ِگل،
دلی افسرد و
آن افسردهدل، پژمرد!
می دانم خبر داری ...
خبر داری ز او دیگر نوایی نیست!
بگو با من :
صدا از چیست؟
دل بشکستهات، بشکست؟! ....
چه میبینم؟! ...
مگر بلبل بر آن بنشست!
که میبینم شرار ِآن تو را سوزاند!
امان! از هالهی سوزان ِقلب عمّهاش
زینب (علیها سلام )!
در آن آتش،
وز آن آتش!
وز آن نامردمیهای ددان،
از تیرهی آتش (لع)!
از آن آتش، بگو با من،
چگونه قصّهای بهرت سرایم من؟ ...
که نتوانم! . . .
تو می دانی :
《 محرّم، غم ... صفر، ماتم ... 》
《 سحر یا شام ... سفر تا شام ... 》
و این قصّه،
نه تنها غصّهی امروز،
غم هر روز، تا فرداست!
و این غم، مژدهای بر ما
و فردا، هدیهای بر ماست.
تو می دانی ....
تو این را خوب میدانی...
من این را خوب میدانم که می دانی.
دل آزرده جان ، ای دل ،
که از آه ِدل زینب (ع)
نواخوانی و نالانی،
تو این را خوب می دانی !!...
تو می دانی ...
چو از سر، قصّه گوید دل،
و گر قصّه به سر آید،
ز سوز غصّه ها و داغ این قصّه،
دوا و مرهم دل های آزرده،
و مرحم از خدای ماست.
《 قم : #بیژنی 》
* * * * *
🖊#سیده_معصومه_حبیب_زاده_بیژنی
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۱۵۰۸۳۵
#محرم
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4580
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
534.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
🍃《 در انتظار نوید 》🍃
💥
نظر به وادی ِنور و ستارهها داریم
ز برگ و بار ِگذرها شرارهها داریم
🍃
سراب ِنور ز نار و نشان ِدیده خطاست
اگر به رؤیت ِاین مَه(عج) نظارهها داریم
💥
خطا بُوَد ز گنه، در نگه خطایی نیست
جفا بُوَد که خطا سهم ِدیدهها داریم
🍃
به ماه و مهر1، اگر چه در انتظار ِنوید
خمید جام ِروان و گلایه ها داریم
💥
نظر نشد به غروب و شبانهی خورشید
ز سوگ ِاین و گناهان چو مویه ها داریم
🍃
نبوده آه که با ناله ها شود سودا
فروغ ِ آه و نگه گر، ز ندبه ها داریم
💥
به مِهر و ماه قسم ، در دعا به یاد آرید
ز نور و نار ِغزل، بس کنایهها داریم
🍃
بیت ۴ // ماه و مهر1 = کنایه از شب و روز
《 قم : #بیژنی 》
@Lavazem_Arbaeen