✨#داستان_های_بحار_الانوار
✨#جلد_سوم
✨#داستان_بیست_و_نهم
👈 بانگ اذان بلال!
🌴هنگامی که پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله چشم از جهان فرو بست بلال (اذان گوی پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم) از گفتن اذان خودداری کرد و گفت: من بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای هیچ کس اذان نخواهم گفت.
🌴روزی فاطمه فرمود: دوست دارم صدای اذان گوی پدرم را بشنوم. وقتی که سخن فاطمه به گوش بلال رسید آماده گفتن اذان شد. هنگامی که دوبار گفت: الله اکبر، الله اکبر، زهرای مرضیه خاطره دوران پدر بزرگوارش را به یاد آورد دیگر نتوانست از گریه خودداری کند و بلند گریست.
🌴وقتی که بلال گفت: اشهد ان محمد رسول الله. فاطمه علیهاالسلام ضجه ای زد و بر زمین افتاد و غش کرد به طوری که گمان کردند زهرا دنیا را وداع نمود. مردم آمدند، گفتند: بلال اذان بگو! دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم دنیا را وداع کرد.
🌴بلال اذان را ناتمام گذاشت. وقتی فاطمه علیهاالسلام به هوش آمد فرمود: بلال اذان را تمام کن! بلال پاسخ داد: ای بانوی بانوان دو جهان! از این که هرگاه صدای اذان مرا می شنوی چنین احساسات بر تو هجوم می آورد، از جانت می ترسم. فاطمه علیه السلام نیز او را بخشید. بلال از آن وقت دیگر برای عموم اذان نگفت.
📚 بحار ج 43، ص 157
✅ @laylatolghadrnoor