#استان_یزد
#شهرستان-اشکذر
#گروه فرهنگی رهبر کتابخوان شهرستان اشکذر
☑️نمایشگاه آثار علمی علامه مصباح یزدی و دکتر خیلیان اشکذری
🍀گروه فرهنگی رهبر کتابخوان https://eitaa.com/joinchat/2228158627C2fda561624
📸گزارش تصویری
#استان یزد
#شهرستان اشکذر
#گروه فرهنگی رهبر کتابخوان شهرستان اشکذر
🌷برپایی بیست و چهارمین نمایشگاه کتاب و کتابخوانی مصلی نماز جمعه
(پایگاه مقاومت بسیج سید الشهدا )
🔹🔸🔹🔸🔹
🌍 گروه فرهنگی رهبر کتابخوان شهرستان اشکذر👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2228158627C2fda561624
🌷🌷
#استان یزد
#شهرستان اشکذر
#گروه فرهنگی رهبر کتابخوان شهرستان اشکذر
💐هرهفته معرفی یک کتاب
[ خودسازی به سبک شهدا ]
📙معرفی کتاب👇
این کتاب دربردارنده خاطرات تعدادی از شهدای جنگ ایران و عراق بوده و موضوع آن «خودسازی» است. این خاطرات شامل مراحل خودسازی از جمله مشارطه (شرط کردن با خود برای انجام ندادن گناه)، مراقبه، محاسبه، معاتبه و معاقبه (مجازات خود برای نرفتن به سمت گناه) است.
در هر خاطره، نام شهید ذکر شده و محل و سال تولد، محل و سال شهادت و مزار وی معرفی می شود. سپس متن خاطره نقل شده و منبع ارائه آن بیان می شود. در پایان هر خاطره نیز دستورالعمل های مختلف خودسازی از نگاه بزرگان دین و ائمه معصومین (ع) ارائه شده است.
📚 گروه فرهنگی رهبر کتابخوان شهرستان اشکذر https://eitaa.com/joinchat/2228158627C2fda561624
🌷🌷
#استان یزد
#شهرستان اشکذر
#گروه فرهنگی رهبر کتابخوان شهرستان اشکذر
[ یاران ابراهیم ]
📙معرفی کتاب👇
کتاب یاران ابراهیم مجموعه ای است از چهل حکایت از عاشقان شهید هادی است که با شهادت راهی سفر آخرت شدند؛
همچنین در این مجموعه، چهل حکایت از عنایات و کرامات شهید گردآوری شده است.
گزیده✂️کتاب
یکی دو سال بود که همسایه دفتر انتشارات شهید هادی بودیم. دفتر در طبقه همکف ساختمان، و ما در طبقه اول بودیم. شهید هادی را با خواندن کتاب سلام بر ابراهیم شناختم. نوروز سال 97 و یک سال بعد از ازدواج، با همسرم به سفر راهیان نور رفتیم. در منطقه فکه از خدا خواستم فرزندی به من عطا کند که انشالله شبیه ابراهیم هادی باشد. خدا را شکر در همان سال پسرم به دنیا آمد. اما یکی از شبها همسرم در محل کار مانده بود، آن شب احساس کردم سر و صداهایی از راه پله میآید! خیلی ترسیده بودم. در ورودی را از داخل قفل کردم و خواستم بخوابم، اما هنوز این رفت و آمدهای مشکوک ادامه داشت. میترسیدم اما بالاخره خوابم برد. یکباره احساس کردم در می زنند! در را باز کردم. جوانی در راه پله ایستاده بود و سرش را به سمت پایین گرفته بود. نیم رخ صورتش را می دیدم. بدون اینکه من حرفی بزنم گفت: همشیره، نگران نباشی، ما مراقب شما هستیم. باتعجب پرسیدم شما ابراهیمهادی هستی؟ گفت: نه ابراهیم رفته به کسی سر بزند و برمیگردد. من جعفر از رفقای آقای ابراهیم هستم. تا این را گفت از خواب پریدم. صبح روز بعد همسرم برگشت.
📚 گروه فرهنگی رهبر کتابخوان شهرستان اشکذر
https://eitaa.com/joinchat/2228158627C2fda561624
🌷🌷🌷
# استان یزد
#شهرستان اشکذر
#گروه فرهنگی رهبر کتابخوان شهرستان اشکذر
📙هرهفته معرفی یک کتاب خوب
[ احادیث نماز ]
📙معرفی کتاب👇
کتاب احادیث نماز اثر علی اکبر ورمزیاری توسط انتشارات میراث ماندگار منتشر شده است. این کتاب احادیثی درباره نماز را بیان می کند که بسیار جذاب و خواندنی است.
گزیده✂️کتاب
ای ابوذر!
پروردگارت عزّوجلّ، به وجود سه نفر، بر فرشتگانش میبالد: مردی که در جایی تنها باشد و بهوقت اذان، اذان بگوید و نماز بخواند. پروردگارت به فرشتگان میفرماید: ببینید بنده من نماز میخواند و هیچکس جز من او را نمیبیند. پس هفتاد هزار فرشته به زمین فرود آیند و پشت سر او به نماز ایستند و تا فردای آن روز برایش آمرزش میطلبند.
و مردی که شبهنگام در تنهایی برخیزد و نماز گزارد و سجده کند و در حال سجده خوابش برد؛ پس، خداوند متعال فرماید: به بنده من بنگرید که روحش نزد من است و بدنش در طاعت من سجدهکنان و مردی که در میدان جهاد باشد و همرزمانش بگریزند و او همچنان پایداری ورزد و بجنگد تا کشته شود.
🍀 گروه فرهنگی رهبر کتابخوان https://eitaa.com/joinchat/2228158627C2fda561624
# استان یزد
#شهرستان اشکذر
#گروه فرهنگی رهبر کتابخوان شهرستان اشکذر
📙هرهفته معرفی یک کتاب خوب
[ احادیث نماز ]
📙معرفی کتاب👇
کتاب احادیث نماز اثر علی اکبر ورمزیاری توسط انتشارات میراث ماندگار منتشر شده است. این کتاب احادیثی درباره نماز را بیان می کند که بسیار جذاب و خواندنی است.
گزیده✂️کتاب
ای ابوذر!
پروردگارت عزّوجلّ، به وجود سه نفر، بر فرشتگانش میبالد: مردی که در جایی تنها باشد و بهوقت اذان، اذان بگوید و نماز بخواند. پروردگارت به فرشتگان میفرماید: ببینید بنده من نماز میخواند و هیچکس جز من او را نمیبیند. پس هفتاد هزار فرشته به زمین فرود آیند و پشت سر او به نماز ایستند و تا فردای آن روز برایش آمرزش میطلبند.
و مردی که شبهنگام در تنهایی برخیزد و نماز گزارد و سجده کند و در حال سجده خوابش برد؛ پس، خداوند متعال فرماید: به بنده من بنگرید که روحش نزد من است و بدنش در طاعت من سجدهکنان و مردی که در میدان جهاد باشد و همرزمانش بگریزند و او همچنان پایداری ورزد و بجنگد تا کشته شود.
🍀 گروه فرهنگی رهبر کتابخوان https://eitaa.com/joinchat/2228158627C2fda561624
تبلیغات اسلامی شهرستان یزد
https://eitaa.com/nehzat_yazd
#استان یزد
#شهرستان اشکذر
#گروه فرهنگی رهبر کتابخوان
[ ازدواج به سبک شهدا ]
📙معرفی کتاب👇
کتاب ازدواج به سبک شهدا به قلم حسین کاجی در مورد خاطراتی کوتاه از ازدواج، خواستگاری، عقد و ... شهداء و همراه با بیاناتی از مقام معظم رهبری می باشد.
بد نیست فرصتی بگذاریم و با رسم و رسوم مختلف مردم آشنا شویم. بعدش هم بیاییم رسم شهدا را با آنها مقایسه کنیم. ببینیم شهدا مراسم عقد و عروسی شان چطور بود، خرید عقدشان، جهیزیه و مهریه شان.
گزیده✂️کتاب
مهریهام یک جلد کلامالله مجید بود، و یک سکه طلا.محمد بعد از ازدواج، یک جلد قرآن خرید.صفحه اولش نوشت:«امیدم در این است که این کتاب اساس حرکت مشترک ما باشد، و نه چیز دیگر، که همه چیز فناپذیر است؛ جز این کتاب.»آن یک سکه را هم من بخشیدم، بعد از عقد.
🍀گروه فرهنگی رهبر کتابخوان
https://eitaa.com/joinchat/2228158627C2fda561624
#استان یزد
#شهرستان اشکذر
#گروه فرهنگی رهبر کتابخوان
[ زندگی نامه داستانی امام خمینی ]
گزیده✂️کتاب
به کاخ مرمر که رسید، اجازه ندادند که وارد شود. گفتند که شأن اتومبیلتان کمتر از کاخ و ارزش دربار است. حاج آقا روحالله گفت: «بگویید روحالله از طرف آیتالعظمی بروجردی آمده است. اگر هم با همین خودرو راه نمیدهید، برمیگردم.»
موانع را برداشتند و ماشین در فضای بزرگ کاخ با درختهای بلند به حرکت درآمد. راننده در جایگاه مخصوص، نگه داشت و مسافر محترمش را پیاده کرد و چشمانتظار ماند. نماینده مرجع تقلید شیعیان جهان بود که داشت در کاخ مرمر راه میرفت. رفت تا به اتاق انتظار رسید. باید منتظر میشد. اما نشد. یکراست به اتاق دیدارها رفت. نگاهی انداخت. آنجا فقط یک صندلی دید. حدس زد که احتمالا رسم بر این است که محمدرضا شاه بنشیند و مهمانش بایستد و خواستهاش را عرض کند. چند لحظهای به فکر رفت. تصمیمش را گرفت؛ روی صندلی نشست. بعد شاه وارد شد. چشمش که به نماینده آیتالله بروجردی و صندلیاش افتاد، تعجب کرد. بیدرنگ صندلی دیگری برای شاه آوردند. او هم نشست.
📚 گروه فرهنگی رهبر کتابخوان
https://eitaa.com/joinchat/2228158627C2fda561624