📚حکایتی بسیار زیبا و اموزنده از زبان مسیح نقل میکنند که بسیار شنیدنی است.
میگویند او این حکایت را بسیار دوست داشت و در موقعیتهای مختلف آن را بیان میکرد.
🌼 حکایت این است:
مردی بود بسیار متمکن و پولدار. روزی به کارگرانی برای کار در باغش نیاز داشت.
بنابراین، پیشکارش را به میدان شهر فرستاد تا کارگرانی را برای کار اجیر کند. پیشکار رفت و همه کارگران موجود در میدان شهر را اجیر کرد و آورد و آنها در باغ به کار مشغول شدند.
کارگرانی که آن روز در میدان نبودند، این موضوع را شنیدند و آنها نیز آمدند.
روز بعد و روزهای بعد نیز تعدادی دیگر به جمع کارگران اضافه شدند.
گرچه این کارگران تازه، غروب بود که رسیدند، اما مرد ثروتمند آنها را نیز استخدام کرد.
شبانگاه، هنگامی که خورشید فرو نشسته بود، او همه کارگران را گرد آورد و به همه آنها دستمزدی یکسان داد.
بدیهیست آنانی که از صبح به کار مشغول بودند، آزرده شدند و گفتند: "این بیانصافی است. چه میکنید، آقا ؟
ما از صبح کار کردهایم و اینان غروب رسیدند و بیش از دو ساعت نیست که کار کردهاند.
بعضیها هم که چند دقیقه پیش به ما ملحق شدند. آنها که اصلاً کاری نکردهاند".
مرد ثروتمند خندید و گفت: "به دیگران کاری نداشته باشید. آیا آنچه که به خود شما دادهام کم بوده است؟"
کارگران یکصدا گفتند: "نه، آنچه که شما به ما پرداختهاید، بیشتر از دستمزد معمولی ما نیز بوده است. با وجود این، انصاف نیست که اینانی که دیر رسیدند و کاری نکردند، همان دستمزدی را بگیرند که ما گرفتهایم."
مرد دارا گفت: "من به آنها دادهام زیرا بسیار دارم. من اگر چند برابر این نیز بپردازم، چیزی از دارائی من کم نمیشود. من از استغنای خویش میبخشم. شما نگران این موضوع نباشید. شما بیش از توقعتان مزد گرفتهاید پس مقایسه نکنید. من در ازای کارشان نیست که به آنها دستمزد میدهم، بلکه میدهم چون برای دادن و بخشیدن، بسیار دارم. من از سر بینیازی است که میبخشم".
مسیح گفت:
"بعضیها برای رسیدن به خدا سخت میکوشند.
بعضیها درست دم غروب از راه میرسند.
بعضیها هم وقتی کار تمام شده است، پیدایشان میشود.
اما همه به یکسان زیر چتر لطف و مرحمت الهی قرار میگیرند".
شما نمیدانید که خدا استحقاق بنده را نمینگرد، بلکه دارائی خویش را مینگرد.
او به غنای خود نگاه میکند، نه به کار ما. از غنای ذات الهی، جز بهشت نمیشکفد.
باید هم اینگونه باشد.
بهشت، ظهور بینیازی و غنای خداوند است.
دوزخ را همین خشکه مقدسها و تنگ نظرها برپا داشتهاند.
زیرا اینان آنقدر بخیل و حسودند که نمیتوانند جز خود را مشمول لطف الهی ببینند.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
📚عاقبت طمع
مرحوم شيخ عبدالحسين خوانساري گفت : در كربلا عطاري بود مشهور و معروف ، مريض شد و جميع اجناس دكان و اثاث خانه منزل خود را به جهت معالجه فروخت اما ثمر نكرد؛ و جميع اطباء اظهار نااميدي از او كردند.
گفت : يك روز به عيادتش رفتم و بسيار بدحال بوده و به پسرش مي گفت : اسباب منزل را به بازار ببر و بفروش و پولش را بياور براي خانه مصرف كنيد تا به خوب شدن يا مردن راحت شوم ! گفتم : اين چه حرفي است مي زني ؟! ديدم آهي كشيد و گفت : من سرمايه زيادي داشتم و جهت پولدار شدن من اين بود كه يكسالي مرضي در كربلا شايع شد كه علاج آنرا دكترها منحصر به آبليموي شيراز دانستند. آب ليموگران و كمياب شد. نفسم به من گفت : قدري آب ليمو داراي چيز ديگر ممزوج به او كن و بوي آب ليمو از آن فهميده مي شد او را به قيمت آب ليموي خالص بفروش تا پولدار شوي . همين كار را كردم ، و آب ليمو در كربلا منحصر به دكان من شد و سرمايه زيادي از اين مال مغشوش بدست آوردم تا جائي كه در صنف خودم مشهور شدم به پدر پولهای هزارهزاري.
مدتي نگذشت كه به اين مرض مبتلا شدم ، هر چه داشتم فروختم براي معالجه فايده اي نكرده است ، فقط همين آخرين متاع بود كه گفتم اين را بفروشند يا خوب مي شوم يا مي ميرم و از اين مرض خلاص مي شوم.
📚يکصد موضوع ۵٠٠ داستان(سيد علي اکبر صداقت)
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
4_5838982479561624895.mp3
13.08M
#گوش کنیداثرگذاره👌
⭕️فواید خواندن دائمی زیارت عاشورا
💡 #ابراهیم_افشاری🎤
تعجیل درفرج وسلامتی آقاامام زمان عجل الله صلوات بفرست
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
#حدیث روز
امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند :
👌 هرگاه از كاري يا چيزي نگران بودي، صد آيه از هر جاي قرآن كه خواستي بخوان، سپس سه بار چنين دعا كن؛
🤲 اَللّهُمَّ اكْشِفْ عَنّي الْبَلاءَ
یعنی : خدايا بلا را از من بردار
📖 اصول كافي ج2 ص621
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا چند بار توبه را می پذیرد؟
🍃
🌸🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5891085084311686426.mp3
30.89M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
📑 «تفسیری بر دعای ندبه» - جلسه ۳
🗓 ۳ تیر ماه ۱۴۰۱ - تهران، هیئت مع امام منصور
🎧 کیفیت 48kbps
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
✨مَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً
✨يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْهَا
✨وَمَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً سَيِّئَةً
✨يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْهَا
✨وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقِيتًا ﴿۸۵﴾
✨هر كس شفاعت پسنديده كند
✨براى وى از آن نصيبى خواهد بود
✨و هر كس شفاعت ناپسنديده اى كند
✨براى او از آن نيز سهمى خواهد بود
✨و خدا همواره به هر چيزى تواناست (۸۵)
📚سوره مبارکه النساء
✍آیه ۸۵
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
4_5884391154442571855.mp3
2.59M
🟢#داستان_حجر_بن_عدی
🎙با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے
🌹پیامبر اکرم (ص)
عُنوانُ صَحیفَةِ المُؤمِنِ حُبُّ عَلیِّ بنِ ابیطالب علیهالسلام
سرلوحة پروندة هر مؤمن(در روز قیامت) دوستی و محبت علی بن ابیطالب علیهالسلام است
﴿مستدرک حاکم، ج ٣، کنزالعمال، ج ١١، ص ٦١٥﴾
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
✨﷽✨
🌼جوانی در طلب روزی
✍جوانی به حضور امام صادق علیهالسلام آمد و عرض کرد: - سرمایه ندارم.امام علیهالسلام فرمود: درستکار باش! خداوند روزی را میرساند.
جوان بیرون آمد. درراه، کیسهای پیدا کرد. هفتصد دینار در آن بود. با خود گفت: باید سفارش امام علیهالسلام را عمل نمایم، لذا من به همه اعلام میکنم که اگر همیانی گمکردهاند نزد من آیند.
با صدای بلند گفت: هر کس کیسهای گمکرده، بیاید نشانهاش را بگوید و آن را ببرد. فردی آمد و نشانههای کیسه را گفت، کیسهاش را گرفت و هفتاد دینار به رضایت خود به آن جوان داد. جوان برگشت به حضور حضرت، قضیه را گفت.
حضرت فرمود: این هفتاد دینار حلال بهتر است از آن هفتصد دینار حرام و آن را خدا به تو رساند. جوان با آن پول تجارت کرد و بسیار غنی شد.
📚داستانهای بحارالانوار، محمود ناصری. ص۴۶، چاپ ۱۳۷۷
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
#حدیث
❤️امام رضا علیهالسلام:
🍃«هرگاه میخواهی دعایت به عرش برسد
و مستجاب گردد، اول در حق پدر و مادرت دعا کن.»
📕بحار الانوار ج ۶۱ ص ۳۸۱
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨@Lootfakhooda ✨
#گناه_عملانسان_را_خراب_میکند❗️
❣آیت الله جاودان(حفظه الله):
🔰یک بار آقای حق شناس(ره) مرا صدا کردند و به من گفتند:
🍃من جان ندارم که آنچنان #عبادت کنم ولی سعی میکنم #گناه_نکنم تا آن دو رکعت نمازی که میخوانم بماند!
💠آدم اگر هر روز فقط #یک_آجر بفرستد و آن را خراب نکند بالاخره طی 10سال میتواند یک #خانه بسازد؛ اما اگر هر روز #یک_طبقه بسازد ولی آن را #خراب کند در آخر چیزی نمیماند.!
🚫گناه؛ عمل انسان را #خراب میکند!
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
✍#_وفای_به_نذر
حاج میرزا خلیل تهرانی که از اطبای مشهور و دانشمندان عالی قدر شیعه است در زمان سید صاحب ریاض در کربلا به مداوای بیماران اشتغال داشت. او میگوید: هنگامی که ساکن کربلا بودم مادرم در تهران زندگی میکرد، شبی او را در خواب دیدم به من گفت: پسر جان من از دنیا رفته ام، جنازهام را پیش تو میآورند. کسی دماغم را شکست. چیزی نگذشت که نامه ی یکی از دوستانم به دستم رسید، در آن نامه نوشته بود: مادرت از دنیا رفت، جنازه اش را با جنازههای دیگر فرستادیم. وقتی جنازهها وارد شد مراجعه کردم، گفتند: ما خیال میکردیم شما ساکن نجف هستید جنازه ی مادرت را در رباط ذی الکفل گذاشتیم. پیوسته موضوع شکستن دماغ در نظرم بود. بالاخره جنازه ی مادرم را تحویل گرفتم، همین که کفن را باز کردم دیدم دماغش شکسته است، علتش را پرسیدم، گفتند: این جنازه بالای جنازههای دیگر بود اسبها میان رباط در هم آویختند و به جنازهها برخورد کردند و این جنازه از بالا به زیر افتاد، دیگر ما اطلاعی نداریم. پیکر مادرم را به ساحت مقدس حضرت ابوالفضل (ع) آوردم، آن جا عرض کردم: یا ابالفضل! مادرم نماز و روزه را خوب نمی توانست انجام دهد، اکنون به شما پناه آورده ام، به فریادش برس، من با شما عهد میبندم پنجاه سال نماز و روزه برایش بخرم، پس از آن مادرم را دفن کردم. مدتی گذشت، شبی در خواب دیدم ازدحام و داد و فریاد زیادی بر پا است، خارج شدم دیدم مادرم را به درختی بسته اند و او را با شلاق میزنند، گفتم: چه کرده که او را میزنید؟ گفتند: حضرت ابوالفضل به ما دستور داده او را بزنیم تا مبلغی را که تعهد کرده بپردازد. داخل منزل شدم و مبلغی را که میخواستند آوردم، مادرم را رها کردند. او را به منزل آورده، به خدمتش مشغول شدم، وقتی از خواب بیدار شدم، حساب کردم مبلغی که در خواب از من گرفته بودند کاملا مطابق بود با پنجاه سال نماز و روزه، آن مبلغ را برداشتم نزد سید صاحب ریاض آوردم و تقاضا کردم از طرف مادرم پنجاه سال نماز و روزه بگیرند.
📙پند تاریخ۳۰/۲ ؛ به نقل از: دار السلام ۲/ ۲۴۵.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨