"این است سیره اهل بیت علیهم السلام"
#هشام بن اسماعیل [حاکم مدینه در زمان عبدالملک بن مروان] در ستم و توهین به اهل مدینه بیداد کرده بود.
با خاندان علی(ع) و مخصوصا امام علی بن الحسین زین العابدین(ع)، بیش از دیگران بدرفتاری کرده بود.
ولید پس از به قدرت رسیدن،
هشام را معزول ساخت و به جای او عمربن عبدالعزیز را برگزید.
عمر برای باز شدن عقده
دل مردم، دستور داد هشام بن اسماعیل را جلو خانه مروان بن حکم نگاه دارند
و هرکس که از هشام بدی دیده یا شنیده، بیاید و داد دل خود را بگیرد .
مردم دسته دسته میآمدند، دشنام و ناسزا و لعن و نفرین بود
که نثار هشام بن اسماعیل
میشد.
خود هشام بن اسماعیل بیش از همه نگران امام علی بن الحسین(ع) و علویین بود . با خود فکر میکرد انتقام علی بن الحسین در مقابل آن همه ستمها و سبّ و لعنها نسبت به پدران بزرگوارش، کمتر از کشتن نخواهد بود .
ولی از آن طرف، امام به #علویین فرمود:
✨خوی ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از دشمن بعد از آنکه ضعیف شد، انتقام بگیریم، بلکه برعکس، اخلاق ما این است که به افتادگان کمک و مساعدت کنیم.✨
هنگامی که امام با جمعیت انبوه علویین به طرف هشام بن اسماعیل میآمد، رنگ در چهره هشام باقی نماند. هرلحظه انتظار مرگ را میکشید;
ولی بر خلاف انتظار وی، امام طبق معمول -که مسلمانی به مسلمانی می رسد- با صدای بلند فرمود:
✨«سلام علیکم»✨
و با او مصافحه کرد و برحال او ترحم کرده، به او فرمود:
✨«اگر کمکی از من ساخته
است، حاضرم».✨
پس از این جریان،
مردم مدینه نیز شماتت به او را موقوف کردند.
📚داستان راستان، ج1، ص290-289 (با تلخیص)
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨