🟢زندگینامهی حضرت نوح علیه السلام!
حضرت نوح در نزدیکی رود فرات و در قسمت غرب کوفه در دهکده ای زندگی میکرد.
منزل او جایی بود که الان مسجد کوفه در آنجا قرار دارد.
شغل حضرت نوح نجاری بود.او از کودکی به خداوند یگانه ایمان داشت و مردی درستکار و راستگو و شریف بود.
در آن زمان مردم در انواع فسق و فجور بودند و خداوند صاحب نعمات را از یاد برده بودند.کفر میورزیدن و کفران نعمت میکردن.
حضرت نوح از آنان کناره می گرفت و زندگی را به تنهایی میگذرانید.
روزی جبرئیل از طرف خداوند فرود آمد و به او گفت: چرا از مردم کناره گرفته ای؟
حضرت نوح پاسخ داد: چون آنها بُت میپرستند و کارهای زشت انجام میدهند،از آنها کناره گرفته ام.
جبرئیل گفت: چرا آنها را از کارهای زشت و بت پرستی نهی نمیکنی؟
نوح جواب داد: میترسم مرا بکشند.
جبرئیل گفت: من جبرئیل،فرستادهی خدا به سوی تو هستم.تو به پیامبری برگزیده شده ای و من برای تو چند خلعت آورده ام: خلعت صبر،خلعت یقین،خلعت نصرت و...
حضرت نوح قوت قلب یافت و به شهر بازگشت.تصادفاً آن روز عید بود و مردم به صحرا رفته و بت هایشان را با خود برده بودند.
حضرت نوح نزد آنها رفت و با صدای بلند "لااله الاالله" گفت. با بلند شدن نام خداوند تمام بت ها سرنگون شدند و تمام آتش ها 🔥نیز خاموش گشتند.
سر دسته های قوم جمع شده و آنقدر حضرت نوح را کتک زدند که او بیهوش شد. سپس او را در نمدی پیچیدن و در خانه اش انداختند.
حضرت نوح دو همسر داشت.نام یکی از آن ها"عموره" بود که همان روز به او ایمان آورد.پدرش وقتی فهمید دخترش ایمان آورده،اورا تهدید به مرگ کرد،اما دختر بر اعتقاد خود پایداری ورزید.
در نتیجه پدرش اورا زندانی کرد و چند روزبدون آب و غذا گذاشت تا بمیرد.پس از چند روز که در زندان را باز کردند تا جسد زن را بردارند...
اورا زنده و با نشاط یافتند. از او پرسیدند: چه کسی به تو کمک کرد؟
زن پاسخ داد: خدای نوح مرا حفظ فرمود.
اما زن دیگر نوح کافر باقی ماند و ایمان نیاورد،سرانجام هم همراه سایر مشرکان به هلاکت رسید.
حضرت نوح ۹۵۰ سال در میان قومش تبلیغ رسالت نمود
اما تعداد کسانی که به او ایمان آوردند بسیار کم بود! تعداد آنها رو "هشت نفر تا هشتاد نفر" گفته اند...
حضرت نوح در این مدت بارها شکنجه شد،به طوری که خون از بدنش جاری میشد و بیهوش بر روی زمین می افتاد،دشنام شنید،زجرها دید و جوری که گاهی لباسش را انقدر دور گردنش میپیچیدند تا خفه اش کنند...
اما خداوند او را شفا میداد و وی به تبلیغ رسالت خود ادامه میداد.
هنگامی که پیرمردان قوم مرگ خود را نزدیک میدیدند به فرزندان خود وصیت میکردند که مبادا به نوح ایمان بیاورند.آن ها نیز همین وصیت را به فرزندانشان میکردند..
ادامه دارد...
📔داستان های شهید دستغیب،ج۱،توحید و نبوت
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨@Lootfakhooda ✨
✨﷽✨
🍃 #داستان_مذهبی
🔹روزی حضرت عیسی(ع)از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آن جا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود از آن جا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد،
پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟ خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر😔
🔸مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور مکن. در این هنگام خدای برترین به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو:
ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی، اهل بهشت است؛ و تو به دلیل غرور و خودبینی،اهل دوزخ...
📚به نقل از محمد غزالی،
کیمیای سعادت، ج 1، ص 105
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
📚کلاغی که مامور خدا بود!
آقای شیخ حسین انصاریان میفرمود:یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن. سفره ناهار چیده شد ماست، سبزی،نون .دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشتی رو بیارن که یه کلاغی از راه رسید رو سر این دیگ و یه فضله ای انداخت تو دیگ آبگوشتی..
گفت اون روز اردو برای ما شد زهر مار،توکوه گشنه بودیم همه ماست و سبزی خوردیم.خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا تف و لعن کلاغ کردن گاهی هم میخندیدن ولی در اصل ناراحت بودن. وقت رفتن دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن، دیدیم دیگ که خالی کردن یه 🦂عقرب سیاهی ته دیگ هست!و اگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود ما این آبگوشت رو میخوردیم و همه مون میمردیم کسی هم نبود.اگر اون عقرب را ندیده بودن هنوز هم میگفتن یه روز رفتیم کوه خدا حالمونو گرفت..حالتو نگرفت، جونت رو نجات داد!خدا میدونه این بلاهایی که تو زندگی ما هست پشت پرده چیه.
امام حسن عسکری فرمودند: هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آن که نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است.
چقدر به خدا حسن ظن داریم؟!
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
📚توبه یعنی...
هر آن چیزی که روح انسان را یک گام از تعالی و تکامل مورد نظرش باز میدارد، گناه است. غفران یعنی پر کردن این خلأ، این کمبود روح، این زخم روان، این نقیصهای که در نفس او به وجود آمده است، این برطرف شود، چگونه؟ با جبران کردن.
خدای متعال نمیگوید چون تو گناه کردی حالا هرچه کار نیک بکنی، ما آن گناه را اصلا از بین نخواهیم برد. لج نمیکند خدا. (وَ إِنّی لَغَفَّارٌ) ما لجباز نیستیم، ما غافریم، ما خلأها را پر میکنیم، زخمها را التیام میدهیم. اما برای چه کسی؟ «لِمَن تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى» به یقین من آمرزنده کسی هستم که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته نماید و به راه راست رهسپار شود. من بخشندهام برای آن که توبه کند.
توبه کند یعنی چه؟ یعنی برگردد. راه تکامل شما از اینجا بود، شما باید این طرفی میرفتید؛ حاضریم شما را ببخشیم، کِی؟ وقتی بروید بهطرف تکامل، مجددا به راه درست برگردید. (لِمَن تابَ) توبه کند، یعنی برگردد. توبه یعنی برگشتن. ایمان خود را قوی کند، عمل صالح کند. عمل! نباید از عمل غافل بود و به سخن گفتن و دل خوش داشتنِ خود بسنده کرد.
مغفرت این نیست که خدای متعال بیحساب، از روی دلبخواه، یک کسی را مورد لطف بیجایی قرار بدهد، بدون اینکه خود او کوششی در راه این لطف الهی کرده باشد.
👤 رهبر انقلاب
📚 برگرفته از جلسه نخست کتاب
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🔴صبروحوصلهپيامبر(ص)
روزي حضرت در مسجد با جماعتي از اصحاب نشسته و مشغول صحبت و گفتگو با آن ها بودند. كنيزكي از انصار وارد مسجد شد و خود را به پيامبر رساند. مخفيانه گوشهي عباي آن حضرت را گرفت و كشيد، چون آن حضرت مطلع شد برخاست و گمان كرد كه آن دختر با ايشان كاري دارد. چون حضرت برخاست كنيز چيزي نگفت، حضرت نيز با او حرفي نزد و در جاي خود نشست. باز كنيزك گوشهي عباي حضرت را كشيد و آن بزرگوار برخاست، تا سه دفعه آن كنيز چنين كرد و حضرت برخاست، و در دفعهي چهارم كه حضرت برخاست آن كنيز از پشت عباي حضرت مقداري بريد و برداشت و روانه شد.
اصحاب از مشاهدهي اين منظره ناراحت شدند و گفتند: اي كنيزك اين چه كاري بود كه كردي؟ جضرت را سه دفعه بلند كردي و هيچ سخني نگفتي، و آخرش عباي حضرت را بريدي. چرا اين كار را كردي؟
كنيزك گفت: در خانهي ما شخصي مريض است، اهل خانه مرا فرستادند كه پارهاي از عباي پيامبر را ببرم كه آن را به مريض ببندند تا شفا يابد، پس هر بار خواستم مقداري از عباي حضرت را ببرم حيا كردمو نتوانستم. در مقابل رسول خدا(ص) بدون هيچ ناراحتيو عصبانيت، كنيزك را بدرقه كرد.
📚بحارالأنوار/ج۷۱/ص۳۷۹
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از رفاقت با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ چه سلام فرمانده ای...
🔻که توی عراق برگزار شد ، اونم توسط نیروهای نظامیشون ، عجباااا ..زده رو دست ایران ....بیخود نیست که اسرائیل و امریکا ، این فتنه اخیرو برنامه ریزی کرده بودند ، و ارازل و اوباش و داعشیاشو روانه مناطق عراق کرده بود ، عراق در آینده دست راست ایران در جهان اسلام خواهد شد .... به کوری امریکا واسرائیل.....
*بهترین زمان برای پخش این کلیپ الانه*
⭕️داستان آموزنده
⭕️فحاشي_و_ورود_شيطان👹
روایت شده که روزی ابوبکر با رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) نشسته بود. مردی آمد و شروع کرد به وی ناسزا بگوید.
ابوبکر از او روی برگرداند و توجهی نکرد، لیکن او ناسزاگفتن خود را شدت بخشید.
ابوبکر خشمگین شد و دشنام های او را پاسخ داد.
در این هنگام رسول گرامی (صلی الله علیه و آله) برخاست و روانه شد.
ابوبکر به دنبال ایشان رفت و گفت: یا رسول الله! چرا تا زمانی که آن مرد مرا دشنام می داد حرفی نزدی و نشسته بودی و چون من پاسخ دادم، برخاستی؟!
حضرت فرمود: ای ابوبکر! تا زمانی که تو پاسخ نمی دادی و سکوت کرده بودی، فرشته ای آمده بود و از جانب تو جواب او را می داد...
چون تو خشمگین شدی، فرشته رفت و شیطان وارد شد. با آمدن شیطان،من از جای برخاستم.
به نقل از:
تفسیر کشف الاسرار، رشیدالدین میبدی، ج 2، ص 276
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
📘#داستانهایبحارالانوار
فرمان امام باقر علیه السلام
ابوبصیر میگوید:
🌹امام باقر علیه السلام از شخصی که از آفریقا آمده بود حال یکی از شیعیانش را پرسید، فرمود:
حال راشد چطور است؟
آن مرد گفت:
هنگامی که حرکت کردم او صحیح و سالم بود و به شما نیز سلام رساند.
امام فرمود:
خداوند رحمتش کند!
مرد گفت: مگر راشد مُرد؟
امام فرمود: آری!
مرد پرسید: کی مرده است؟
امام فرمود: دو روز پس از حرکت تو.
مرد گفت: عجب، راشد نه مرضی داشت و نه مبتلا به دردی بود!
امام فرمود: مگر هر کس میمیرد با مرض و علت خاصی میمیرد؟
ابوبصیر میگوید:
پرسیدم: راشد چگونه آدمی بود؟
🌹امام فرمود:
یکی از دوستان و علاقمندان ما بود.
سپس فرمود:
شما فکر میکنید که چشمهای بینا و گوشهای شنوا همراه شما نیست؟
اگر چنین فکر کنید، بد فکر کرده اید. به خدا سوگند! چیزی از کارهای شما بر ما مخفی نیست، تمامی اعمالتان پیش ما حاضر است و ما همیشه متوجه رفتار شما هستیم. سعی کنید خودتان را به کارهای خوب عادت دهید و جزو خوبان باشید و با همین نشانه نیک هم شناخته شوید و من فرزندان خود و همه شیعیانم را به کارهای نیک فرمان میدهم.
📚 بحارالانوار ج ۴۶، ص ۲۴۴.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
⭕️ #توبهی انسان از نظر شیطان
از وهب نقل شده است: روزی شیطان برای حضرت یحیی طلا آشکار شد و اظهار داشت: میخواهم تو را نصیحت کنم، یحیی گفت: من به نصیحت تو تمایلی ندارم؛ ولی از وضع و طبقات مردم به من اطلاعی بده. شیطان گفت: بنی آدم از نظر ما به سه دسته تقسیم میشوند:
🔥۱. عده ای که مانند شما معصوم هستند و نیرنگ و حیلههای ما در آنها تأثیر نمی کند.
🔥٢. دسته ای که در پیش ما شبیه توپی هستند که در دست بچههای شما است. به هر طرف بخواهیم آنها را میبریم و کاملا در اختیار ما هستند.
🔥٣. کسانی که رنج و ناراحتی آنها برای ما از دو دسته ی دیگر بیشتر است. تلاش میکنیم تا آنها را فریب دهیم، همین که فریب خوردند و قدمی به سوی ما برداشتند یک مرتبه متذکر میشوند و از کردهای خود پشیمان میگردند و روی به توبه و استغفار میآوردند و هر چه برای او رنج کشیده ایم از بین میبرند. باز برای مرتبه ی دوم در صدد گمراه کردن آنها بر میآییم این بار نیز پس از آلوده شدن به گناه فورا متوجه میشوند و توبه میکنند، نه از آنها مأیوسیم و نه میتوانیم مراد خود را از چنین افرادی بگیریم و پیوسته در رنجیم.
📙الخزائن (نرافی) / ۳۶۸.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🌸 زنده یاد مرحوم کافی نقل می کرد که:
🍃 شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه می خواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است.
می خواست کمکش کنم.
🍃لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم، در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی حاج احمد؟ نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین.
🍃رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیدم. همان شب حضرت حجه بن الحسن (عج) را خواب دیدم...
🍃فرمود: شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی؛ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری؟
🍃آنجا بود که فهمیدم که راه انداختن کار مردم و کار خیر، لطف و محبت و عنایتی است که خداوند و حضرت حجت (عج) به من دارند...
🍃وقتی در دعاهایت از خدا توفیق کار خیر خواسته باشی، وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی که حوائجش بدست تو برآورده و برطرف گردد و این را خالصانه و از روی صفای باطن خواسته باشی؛ خدا هم توفیق عمل می دهد، هرجا که باشی گره ای باز میکنی؛
ولو به جواب دادن سوال رهگذری
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5976320355273284297.mp3
3.94M
👤 استاد #عالی
🔻 تهدید خانواده ها در #آخرالزمان
▫️ویژه روز #خانواده
#تربیت_فرزند
#تربیت_مهدوی
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
🌻الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌻
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
4_5897562865656661562.mp3
7.37M
📲 فایل صوتے
🎙واعظ: استاد #دانشمند
🔖 اثرات نماز
۞«پیشنهاد ویژه دانلود»۞
#بفرستید_برای_دیگران
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
✍امام رضا عليهالسلام:
هركس به راهنمايى تو اعتنايى نكرد،
نگران مباش حوادثروزگار او را ادب خواهد كرد
📚بحارالانوار ج۷۸ص۳۵۳
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨