eitaa logo
آرامش دلم تنها خداست
2هزار دنبال‌کننده
827 عکس
552 ویدیو
8 فایل
خدایا تنها امیدم تویی که مهربانترین هستی یا ارحم الراحمین #کپی برداری از مطالب کانال با ذکر صلوات بلا مانع می باشد . #تأسیس 15 آذر ماه 99
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات ۱۳ تا ۲۰ ♦️شما را چه شده كه از عظمت خداوند نمی‏ترسید؟ در حالى كه خداوند شما را در مراحل گوناگون آفریده است. ♦️آیا نمیبینید كه خداوند چگونه هفت آسمان را بر فراز یكدیگر آفریده است. و میان آنها ماه را نورى و خورشید را چراغى قرار داده است. 🌺و خداوند شما را همچون گیاهى از زمین رویاند. سپس شما را در همان زمین باز میگرداند و شما را بیرون می‏آورد. 🌺و خداوند زمین را براى شما بسترى گسترده قرار داده است. تا در راه هاى وسیع آن رفت و آمد كنید. 🔹نکات آیات🔹 🔸هشدار به شكل سؤال، یكى از شیوه ‏هاى تربیت است. 🔸توجه به مراحل آفرینش، انسان را به عظمت خداوند متوجه می‏كند. 🔸حضرت نوح كه هزاران سال قبل از حضرت عیسى و موسى بوده، مردم را به زیست‏ شناسى و كیهان ‏شناسى دعوت كرد. 🔸شناخت طبیعت، راهى براى شناخت خداست. 🔸توجه به نقش خورشید و ماه در زندگى بشر، راهى براى خداشناسى است. ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰۲۱۱۰۲۲-۲۱۱۷۱۰.mp3
11.37M
عرض سلام و خیر مقدم خدمت مخاطبین عزیز: با توجه به اینکه ، خانم حسینی با رادیو قم بابت نوشتن رمان «قطره ای به وسعت دریا» مصاحبه داشتند و یک سری توضیحاتی درباره ی این کتاب جذاب و ارزشمند دادند. بنده ،مدیریت کانال، صلاح دونستم تا این مصاحبه ی شیرین را که شنیدنش خالی از لطف نیست ، برای شما ارائه کنم. ان شاالله بیشتر با سبک کار نویسنده ،آشنا شوید. 💦🌧💦🌧💦🌧 @bartaren
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی ملا نصرالدین غرق در عالم تلفن همراهش بود که همسر وی بر بالای سرش قرار گرفت ،اما ملا آنقدر مدهوش عالم مجازی بود که از عالم واقعی غافل مانده بود. همسر ملا که از حال شوهرش سخت نالان شده بود ،دندانی بهم سایید و در یک چشم بهم زدن گوشی را از دست ملا قاپید و گفت : بگذار ببینم چه در این ویرویرک داری که اینچنین از خود بی خودت نموده... ملا با دهانی باز ،همسرش را نگاه می کرد و هر چه تقلا نمود تا گوشی را باز پس گیرد، نتوانست... همسر ملا یکی از صفحات مجازی شویش را باز کرد و با دیدن عنوان صفحه ،زهر چشمی از ملا گرفت و گفت : چشمم روشن از کی تا به حال تغییر نام داده ای نامت از ملا نصرالدین به «رستم دستان» رسیده و آن خر لنگ یک چشممان هم شده «رخش»؟! ملا به دنبال جوابی دندان شکن بود که ناگاه فریاد همسرش بلند شد ، گویا صفحه ای دیگر از عالم مجازی شویش را باز کرده بود ، همسر ملا با چشمانی از حدقه بیرون زده ، فریاد برآورد : تغییر شخصیتت کم بود که اینجا تغییر جنسیت هم داده ای؟ نامت را گذاشتی «روشنک» و عکس گلی زیبا بر پروفایلت نقش بسته؟ آخر مرد ، سنی از تو گذشته ،ماجرای این صفحات چیست؟ ملا با خجالت سرش را پایین انداخت و گفت : آن رستم و رخش به من حس خوبی می داد...مردم با این نامها به چشمی دیگر به من نگاه می کردند ،تو را به جان من ، این دلخوشی را از شویت نگیر.. و آن روشنک هم ترفندی بود تا دنبه های گوسفندی را که تو آب کردی و مدتها در خمره مانده بود ،با قیمتی گزاف به اسم کرم ضد چروک به ملت بفروشم ، آخر با نام فریبنده روشنک ،کلی جذب مشتری داشتم... همسر ملا دندانی به هم سایید و گفت : آخر چرا کلاه به سر ملت گذاشتی و پیه ی گوسفند را به جای کرم ضد پیری قالب آنها کردی، از خدا بترس از خدا بترس که عاقبت بدی گریبان‌گیرت خواهد شد. ملا با لحنی حق به جانب گفت : براستی که محصول ما طبیعی ست و شرف دارد به آن واردات بلاد غرب که معلوم نیست چه در آن می کنند که با استفاده از آن برای یک ساعت جوان می شوی و برای یک عمر سرطان پوست می گیری ،به خدا که من کسب روزی حلال می کنم ،اگر مثل خواجه الماس، همین همسایه نخراشیده و بدهیبت و آبله روی بغلیمان بودم چه میکردی هاا؟ خواجه الماس با دو من سبیل پشت لبش ،نامش را گذاشته «کاترینا» و عکسی از دختران بلاد خارجه بر پروفایلش نهاده و طبق اخباری که دارم روزانه گوش صدها پسرک جوان و خام و ساده لوح را میبرد و پول آنها را با ترفند و نازهای زنانه به جیبش همی فرو میریزد و آن جوانان بیچاره نمی دانند که در پس عکس کاترینا، خواجه الماس زشت رو با کله ی تاسش، پناه گرفته.‌‌... همسر ملا با شنیدن این داستان های قبیح ، با خشم گوشی ملا را به زمین کوبید ،به طوریکه در یک آن به چندین قسمت تقسیم شد و سپس آهی از دل برکشید و دستانش را بالا برد و گفت : خدایا جوانان ما را از شر عالم مجازی برهان و به آنان بصیرتی عطا فرما تا عالم واقعی را به فضایی مجازی و دروغین نفروشند.... وملا با حسرتی زیاد به تکه های تلفنش خیره شده بود و با خود زمزمه میکرد: دنیایم را نابودی نمودی زن‌.... واین حکایت ها ادامه دارد... 📝حسینی 💦🌧💦🌧💦🌧 @bartaren
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از رفاقت با شهدا
4_607315432285668139.mp3
3.44M
شهیدی که نگذاشتند وارد بهشت شود!!! استاد رفیعی 🎤 🥀🕊🥀🕊🥀 http://eitaa.com/joinchat/3469017138C966326f2fc 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🐎رسم رفاقت 🔴در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند. شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است حیوان کشش این همه عظمت را ندارد. ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمیکند دائم جلو می تازد... میرداماد گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمیشناسد و میخواهد از شوق بال در آورد. 🔴در غیاب یکدیگر هم باشیم👌 🔴ایـن اسـت رفیق باشیم 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 🌿🌹🌿چه زیباست توبه درجوانی 💠فردی محضر امام علی علیه السلام آمدند و ۳ سوال از ایشان پرسیدند: سوال اول: از کجا بفهمم که خداوند عبادات مرا پذیرفته است؟ حضرت فرمودند علامت قبولی عبادات این است که راه به عبادات جدید پیدا میکنی و میل به آنها پیدا میکنی. واجبات که واجب است ولی در مستحبات تا اشتیاق نباشد،انسان سوی آن نمیرود. یک سری کارهای مستحبی را داری انجام میدهی،که به گوشت میرسد فلان کار مستحبی هم هست و آن را نیز انجام میدهی. حال و حوصله عبادت پیدا میکنی. این نشانه قبولی طاعات است. سوال دوم: از کجا بفهمم که خداوند گناهان مرا بخشیده است؟ فرمودند که گناه حال عبادت و مناجات را از تو میگیرد،اگر دیدی بعد از معصیتی روحیه و حال عبادت پیدا کردی،دلیل بر این است که خداوند گناهان گذشته تو را بخشیده است سوال سوم: از کجا بفهمم خداوند مرا نبخشیده است؟ فرمودند: اگر دیدی هر روز از گناهی به گناه تازه تری روی می آوری دلیل بر نبخشیدن گناهان است و این دو بیت شعر از حضرت را درخاطر خود بسپارید: تا دیده گهت کتاب عرفان باشد تا تکیه گهت عصای برهان باشد در هجر جمال دوست تا آخر عمر قلب تو دگرگون و پریشان باشد 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda