#دو نکته مهم در تربیت کودک
🔹بخش اول🔹
🍃1) اگر فرزندتان با یکی از والدین به یک میهمانی رفت، پس از برگشت از میهمانی برخی سؤالات را هرگز از او نپرسید. مانند این که چه کسانی آنجا بودند؟ چه میگفتند و چه میخوردند؟ و.... چرا که این رفتار والدین باعث ایجاد سخنچینی، عیبجویی، غیبتکردن، فضولشدن ناخواسته در کودکان و این کارها نوعی هنربودن در نظر او خواهد شد و کودکی که چنین بزرگ شود در بزرگسالی از جمع دوستان طرد خواهد شد.
🍂2) هرگز بهترین خوراکیها را به کودکان خود اختصاص ندهید. به عنوان مثال: اگر پول هم ندارید، و مقداری خوراکی خاص خریدهاید، همهٔ آن را به کودک ندهید، با هم بخورید، چون وقتی کودک بزرگ شد همیشه چنین فکر خواهد کرد، كه با دیگران تفاوت دارد و در خانه غذاهای خاص، فقط مخصوص اوست.
#داستان ها و پندهای اخلاقی
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
#دو نکته کوتاه در تربیت کودک
🔹بخش دوم🔹
❄️گاهی با کودکان خود همبازی شوید و مثال گل یا پوچ بازی کنید، و به طوری که نفهمند، در بازی به آنها گاهی ببازید. این موضوع باعث میشود اعتماد به نفس آنها زیاد شده و باور کنند باهوش هستند و همین خود، ضریب هوشی آنها را زیادتر و پشتکار آنها را میافزاید.
👥اگر تصمیم خود را گرفتهاید که دو فرزند بیشتر نداشته باشید، در صورت داشتن شرایط مالی مناسب در تصمیم خود تجدید نظر کنید. متأسفانه چطور زمانی بود که والدین کورکورانه شش فرزند داشتند، الان هم همه کورکورانه دو فرزند بیشتر را دوست نداریم، نه به آن شوری شور و نه به این بیمزگی!!!
🌘اگر تصمیم جدی گرفتهاید دو فرزند بیشتر نداشته باشید، بین فرزندان خود هشت تا ده سال فاصله قرار دهید. این کار سه فایده عجیب دارد.
🔺1) نخست اینکه تا فرزند دوم شما به دنیا بیاید، فرزند اول شما به محبت والدین اشباع شده است و به برادر یا خواهر خود هرگز به چشم رقیب نگاه نکرده و حسودی نخواهد کرد، بلکه سعی در مراقب از او خواهد داشت.
🔻2) دوم اینکه وقتی فرزند اول شما دانشگاه رفت یا ازدواج کرد، فرزند دوم شما هنوز سالیان زیادی پیش شما خواهد بود و خانه سوت و کور نخواهد شد.
🔺3) سومین مزیت اینکه، چون فرزندان شما با فاصله طبیعی به دنیا آمدهاند، از نظر مالی در مضیقه نخواهید بود. مثال: اگر فرزند اول شما دانشگاه رفت یا ازدواج کرد، فرزند دوم شما هنوز وقت زیادی دارد و میتوانید برای فرزند اول خود وام بگیرید و...
#داستان ها و پندهای اخلاقی
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🟢تفاوت انس و جن و فرشتگان..
همهی فرشتگان معصومند، اما همهی انس و جن معصوم نیستند.
فرشتگان هم در ذات خود مجردند هم در فعل خود یعنی با اراده کارهای خود را انجام میدهند نه با وسیله. اما انس و جن ذاتا مجردند، ولی فعلاً مادی هستند یعنی با ابزار باید کارها را انجام دهند.
همهی فرشتگان و جنها طی الارض دارند، اما همهی انسانها طی الارض ندارند.
فرشتهها قیامت بـه معنای حساب پس دادن ندارند، اما انس و جن قیامت دارند.
انسان مسلمان شیعه و سنی دارد، اما جن مسلمان فقط شیعه اسـت.
جن سنی نداریم؛ چون هنوز عدهای از جنهائی کـه در غدیر خم شاهد من کنت مولاه فهذا علی مولاه گفتن پیامبر «ص» بوده اند زنده اند و بر این واقعه شهادت میدهند.
فرشته محدود اسـت و صاحب مقام معلوم «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ» «سوره الصافات آیه ۱۶۴»، اما انس و جن از ظرفیت نامحدود بر خوردارند.
در انس و جن جنسیت «مذکر و مونث» هست، اما فرشتگان جنسیت ندارند.
فرشتگان از نور خلق میشوند، اما بدن انسان از خاک و گل آفریده شده و بدن جن از نار و آتش و بـه قول قرآن از مارج یعنی از زبانه آتش خلق شده اند.
فرشتگان زن و مرد و ازدواج و زاد و ولد ندارند، اما انس و جن زن و مرد «سوره جن آیه ۶» و ازدواج و زاد و ولد دارند «جن الشیطان، ص ۵۷».
قد جنها کوتاه اسـت «تقریباً دو وجب»، ولی میتوانند خود را بـه اندازه یک گنجشک کوچک کنند و یا بالعکس میتوانند خود را بـه اندازه یک اتاق بزرگ کنند
فرشته ها جایی که در آن گناه و معصیت حضور داشته باشد وارد نمی شوند اما اجنه خلافکار در جایی که گناه فراوان باشد.
فرشته هوای نفس و شهوت ندارد، اما انس و جن هوای نفس و شهوت دارند. سوره الرحمن، آیه ۵۶»هر جایی که عطر خوش و پاکیزگی وصوت قرآن و طهارت و غسل وجود داشته باشد فرشتگان طالب آنجا هستند و از تعفن و ظلمت بیزارند اما برعکس محل مورد علاقه اجنه خلافکارمکان های تاریک و متعفن است و بیشتر طالب جاهای کثیف و ناپاک میباشند.
روزی حضرت رسول «ص» نشسته بود، مردی بـه خدمتشان رسید کـه بلندی قامتش مثل درخت خرما بود. درود کرد، حضرت جواب داد و سپس فرمود «خودش و کلامش شبیه جن اسـت». سپس بـه او فرمود کیستی؟ عرض کرد:من هام، پسر هیم، فرزند لاتیس، پسر ابلیس هستم. بحارالانوار، ص ۸۳»جن نسبت به انسان زیاد عمر میکند. حدود ۱۰۰۰ سال به بالا. جنهایی که در سورهی جن از آنها نام برده شده؛ که وقتی اولین بار آیات قرآن را شنیدند؛ از شدت ازدحام داشتند بر سر هم خراب میشدند؛ احتمالا هنوز زنده اند. جنها مانند انسان داناونادان؛ فرمانده و فرمانبردار؛ ارباب و بنده؛ کافر و متدین؛دارند
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🔅رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
یا علی ! بر تو باد به خواندن آیت الکرسی بعد از هر نماز واجب , زیرا هر کس بعد از هر نماز واجب آیت الکرسی را بخواند خداوند به وی قلوب شاکرین , اعمال صادقین و ثواب پیامبران را عطا نموده و مانند کسی باشد که همراه پیامبران خدا جهاد کرده تا شهید شده باشد و فرمود: چیزی جز مرگ مانع ورود او به بهشت نیست و خداوند خودش او را قبض روح می کند وبه جز انسان صدیق یا پیامبر یا کسی که خدا از او راضی باشد کسی دیگری بر خواندن آیت الکرسی مواظبت نمی کند
📚الدرالمنثور ج1 ص 323
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
▫️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
▫️ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
☘️ و إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ
و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است!»
—---------------------
👈 (قرآن کریم؛ سوره ابراهیم ، آیه 7)
💠(اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم)
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
اگر خدا را فقط در آسمانها تصور کنی،
ضرر کرده ای.
زیرا محدودش کرده ای.
خدا را در همهٔ ماجراهای زندگیت ببین،
در تمامی ملاقاتهایت،
در خوشایندها و ناخوشایندها،
در سلامت و در بیماری،
در خندهها و گریهها،
در زیر زبانت،
در پشت نگاهت،
در سکوت و خاموشیات،
در خواب و بیداریات،
در مزهها و طعمها،
در رفتنها و ماندنها...
خدا را حتی در بازیگوشی کودکان می توان دید.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
نقل است که روزی پیامبر اکرم یک درهم به سلمان و یک درهم به ابوذر داد. سلمان درهم خود را انفاق کرد و به بینوایی بخشید، ولی ابوذر با آن لوازمی خرید. روز بعد پیامبر دستور دادند آتشی آماده کردند و سنگی نیز روی آن گذاشتند. همین که حرارت و شعلههای آتش در سنگ اثر کرد و سنگ گرم شد، آنحضرت، سلمان و ابوذر را فراخواند و فرمود: هر کدام باید بالای این سنگ بروید و حساب درهم دیروز را پس دهید. سلمان سریع و بدون ترس، پای خود را بر روی سنگ گذاشت و گفت: «در راه خدا انفاق کردم» و پایین آمد. وقتی که نوبت به ابوذر رسید، ترس او را فراگرفت و از اینکه پای برهنه روی سنگ داغ بگذارد و خرید خود را شرح دهد، وحشت داشت. پیامبر(ص) فرمود: از تو گذشتم؛ زیرا حساب تو به طول میانجامد، ولی بدان که صحرای محشر از این سنگ داغتر است.
(کتاب پندتاریخ،ج١ص١٩)
پ.ن: بزرگان دینی گفته اند: در قیامت
از حلال، حساب است،
در مکروه، عتاب است،
و در حرام ، عذاب است.
داستان بالا از این جهت پندآموز است که بیان میکند حضور در قیامت به خودیِ خود سخت است و حساب تمام امور را در آنجا بايد پس دهيم.
خوش به حال كسی که حساب سریع و آسانی دارد.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
#ســـه_چـــیز_بـلا_را_دور_مـیســـازد:
1_ #دعـــا:
مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ [فــرقـان: ۷۷]
اگــر دعـای شــما نـبـاشـــد پروردگارم به شــما اعــتنـایـی نـمــیکـنـــد
2_ #شـــکـر_نـعـمـــت:
لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ [ابـراهـیـــم: ۷]
اگــر واقـعا ســپاســگـزاری کنـیـــد [نـعـمـــت] شـــما را افــزون خـــواهـــم کـــرد
3_ #یـاری_ضـــعـیـفـان:
رســـول الله صلی الله علیه وسلم مـیفرمایــد: آیا جـــز این اســـت که به واســـطـهٔ ضعیفانتان یـاری و روزی داده مـیشـــویـد؟
أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی سَیِدِنٰا مُحَمَّدٍ وَ عَلٰی آله وَ صَحْبِهِ أَجْمَعِیْن
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
سلطان محمود غزنوی شبی برای استراحت به بستر رفت، هر چه کرد خوابش نبرد، در دلش گذشت شاید مظلومی دادخواهی میکند و کسی به دادش نمی رسد، به غلامی دستور داد جست و جو کند اگر ستمدیده ای را مشاهده کرد به حضور آورد. غلام پس از کمی جست و جو برگشت و گفت: پادشاها! کسی نبود. سلطان باز هر چه کرد خوابش نبرد، دانست که غلام کوتاهی کرده است، پس خودش برخاست و از قصر بیرون رفت. کنار حرمسرای سلطان مسجدی بود، زمزمه ی ناله ای از میان مسجد شنید، جلو رفت، دید مردی سر بر زمین نهاده میگوید: خدایا! محمود در به روی مظلومان بسته و با ندیمان خود در حرمسرا نشسته است. سلطان گفت: چه میگویی! من در پی تو آمده ام، بگو چه شده؟ آن مرد گفت: یکی از خواص تو که نامش را نمیدانم پیوسته به خانه ی من میآید و با زنم هم بستر میشود و دامن ناموسم را به بدترین وجه ی آلوده میکند. سلطان گفت: اکنون کجا است؟ جواب داد: شاید رفته باشد. شاه گفت: هر وقت آمد مرا خبر کن، آن گاه او را به پاسبان قصر معرفی کرد و دستور داد هر زمان این مرد مرا خواست او را به من برسانید. شب بعد باز همان سرهنگ به خانه ی آن بینوا رفت، مرد مظلوم به سرای سلطان رفت و سلطان محمود با شمشیر شرربار به خانه ی او آمد، دید شخصی در بستر همسرش خوابیده، دستور داد چراغ را خاموش کند، آن گاه شمشیر کشید و او را کشت، پس از آن دستور داد چراغ را روشن کند. در این هنگام با دقت نگاهی کرد، بلافاصله سر به سجده نهاد. به صاحبخانه گفت: هر غذایی در خانه ی شما پیدا میشود بیاورید که گرسنه ام، عرض کرد: سلطانی چون شما به نان درویش چگونه قناعت میکند؟ سلطان گفت: هر چه هست بیاور، آن مرد تکه ای نان برای او آورد و پرسید: خاموش و روشن کردن چراغ و سجده کردن شما از چه بود و غذا خوردن شما در خانه ی مثل ما چه علت داشت؟ سلطان محمود گفت: همین که از جریان تو مطلع شدم با خودم اندیشیدم که در زمان سلطنت من کسی جرئت این کار را ندارد مگر فرزندانم، گفتم: چراغ را خاموش کن تا اگر از فرزندانم بود مرا محبت پدری مانع از اجرای عدالت نشود، چراغ که روشن شد نگاه کرده دیدم بیگانه است، به شکرانه ی این که دامن خانوادهام از این جنایت پاک بود، سجده کردم؛ اما خوردن غذا از این رو بود که چون از چنین ظلمی اطلاع پیدا کردم با خود عهد کردم چیزی نخورم تا داد تو را از آن ستمگر بستانم. اکنون از ساعتی که تو را در شب گذشته دیدم تاکنون چیزی نخورده ام!
پند تاریخ ۱۸۵/۳ -۱۸۳؛ به نقل از: زینة المجالس
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
یکی از تکان دهنده ترین جمله هایی که در فرهنگ بشری گفته شده، جمله زیر از امیرالمومنین علی علیه السلام در یکی از دعاهاي نهج البلاغه است.
" اللهم اجعل نفسی اول كريمة تنتزعها من كرائمی"
"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،
جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"
یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرفم، انسانيتم، عدالتم، و....
گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری. و این همان جمله معروف است که می گوید: ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم.
#نهج_البلاغه_خطبه٢١٥
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند.
شبی را در خانه ی زنی با چادر محقر و چند فرزند گذراندند واز شیر تنها بزی که داشت خوردند.
مرید فکر کرد کاش قادر بود به او کمک کند، وقتی این را به مرشد خود گفت او پس از اندکی تامل پاسخ داد:
"اگر واقعا می خواهی به آن ها کمک کنی برگرد.
بزشان را بکش!".
مرید ابتدا بسیار متعجب شد ولی از آن جا که به مرشد خود ایمان داشت ، چیزی نگفت و شبانه بز را در تاریکی کشت ...
سال ها گذشت و روزی مرید و مرشد وارد شهری زیبا شدند و سراغ تاجر بزرگ را گرفتند که زنی بود با لباس های مجلل و خدم و حشم فراوان.
وقتی راز موفقیتش را جویا شدند، زن گفت : سال ها پیش من تنها یک بز داشتم ویک روز صبح دیدیم که مرده.
مجبور شدیم برای گذران زندگی هر کدام به کاری روی آوریم.
فرزند بزرگم یک زمین زراعی در آن نزدیکی یافت.
فرزند دیگرم معدنی از فلزات گرانبها پیدا و دیگری با قبایل اطراف داد و ستد کرد...
مرید فهمید که :
هر یک از ما بزی داریم که اکتفا به آن مانع رشد و تغییرمان است ، و باید برای رسیدن به موفقیت و تغییرات بهتر ، آن را قربانی کرد.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
خیلی وقتها شده که ما خیری به یه نفر رسوندیم با نیت « برای رضای خدا» اما اگه از همون آدم ضربه ای بخوریم اول چیزی که بذهنمون می رسه اینه : "بشکنه این دست که نمک نداره!" یا " من کلا شانس ندارم به هرکس خوبی کردم بدی دیدم".
مهربون بودن عالیه اما عالیتر اینه که از محبتی که کردیم رد بشیم و دریافت کننده ی محبتمون را مدیون ندونیم؛ چون ما کاری برای او نکردیم که انتظار پاسخ از او داشته باشیم. اینکه اخلاقا، جواب محبت، محبته درسته. اما ما با طرف مقابل کار نداریم هر کس باید روی درستی عمل خودش زوم کنه. دست بی نمک دستیه که خیری را به دیگران رسونده و همینطور دراز مونده که کی طرف میخواد جبران کنه.
محبت برای رضای خدا یعنی از لحظه ای که نیت کردیم پاسخ را از خدا گرفتیم دیگه منتظر پاسخ از بنده اش نیستیم.
بی توقع مهربان باشیم. خدا جبران میکنه. بنده ش رو بی خیال
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
روزگاری سرزمین جایگاه لاله بود..
عطرشان، حق و حقیقت ...
برسمن ها می نمود..
من ندیدم لاله را...
لٰکن شنیدم وصفشان...
شیرمردانی که غریبدند...
بر خصمشان...
لاله های انقلاب...
در کوچه ها پر پر شدند
تا سمن ها..
شاد و خرم زندگی از سر کنند
غنچه ها رویید از خونشان...
در این دیار...
رشد کردند و گلشن ساختند...
از لطف یار...
لیک چشمان تیز دیو ،آنان بدید...
با دو دست شیطنت...
گلها بچید...
حال، ما ماندیم و دریایی زخون...
عشقشان ما را کشیده...
در جنون...
عشق را داریم و اما تنها مانده ایم..
قافله سالار داریم...
از قافله جامانده ایم...
پس در این دنیای تاریک و زبون...
رو به سوی نائبش کن رهنمون..
تا مبادا...
دین حق را واگذاریم...
نائب مولایمان؛
تنها گذاریم...
#دلگویه:ط_حسینی
@bartaren
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿