°°به که باید گفت این حال عجیب؟ صعب العلاج یعنی همین°°

"تکه‌های زندگی‌ِ متلاشی شده‌اش را بهم می‌چسباند و می‌خواست دوباره همه‌چیز را ازنو بسازد. اما از لابلای ترک‌هایش‌هنوز داشت غم می‌چکید."

••

#تیکه_کتاب   ‌ ‌ کار روزگار همینه . . همینطور که توی جاده ی زندگی قدم برمیداریم ، باید برخی خاطرات رو رها کنیم . ••فانوس خاطرات گمشده••

؛

تنفر به ریش ما می خندید؛ آرامش در جوی ناپایدار بود رخت می بست و جایش را با نگرانی عوض می کرد. غالب همهمه ها در باطن خود از سکوتی عجیب رنج می بردند و توان خودنمایی نداشتند در این میان تنها امید سرپا مانده و در آرزوی تولیدی دوباره بود با تمام دوگانگی و تردیدش قد علم نمی کرد! انگار امید با پوست و استخوان عجین شده بود غافل از اینکه تاریکی ها اندک روشناییِ به جا مانده را ناشیانه می بلعیدند _جناب‌سفید.

گفتم‌دلم‌عاشق‌نشو..؛:)

I learned how to live all alone, in a really young age...

_

شده آیا نفهمی که چه مرگت شده است؟ من دقیقا به همین درد دچارم امروز #علیرضا‌_آذر