eitaa logo
مُهمَل
41.1هزار دنبال‌کننده
103 عکس
24 ویدیو
5 فایل
- مگذار درد دل کنم و دردسر شود . . . ! * ثبت لحظاتِ زندگی از نگاهِ مَن * اینجا با هم «شعر» می‌خوانیم؛ * تبلیغات @Tablighatw * عُشاق @oshaaghh
مشاهده در ایتا
دانلود
«شاید اگر تو اینجا بودی اشک‌هایی را که حالا توی چشم‌هایم با زحمت نگه می‌دارم روی دست‌هایت می‌ریختم.» فروغ فرخزاد.
«خونابه‌ی جراحتِ دلهاست، آرزو..» صائب تبریزی.
گر کسی وصف او ز من پرسد بی‌دل از بی‌نشان چه گوید باز؟ عاشقان، کشتگانِ معشوق‌اند برنیاید ز کشتگان آواز... سعدی.
از حادثه لرزند به خود قصر نشینان ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم صائب تبریزی.
«نقل‌ است که جریری مجلس می‌داشت. جوانی برخاست و گفت: دلم گم شده است، دعا کن تا بازدهد. جریری گفت: ما همه در این مصیبتیم.» تذکره‌الاولیا.
«عُمر من در انتظار و محنت هجران گذشت..» سیدناصر هاشمی.
«خیره بر هر چه شدم، خاطره ای زد به سَرَم..» سیدتقی سیدی.
از تمام دل‌خوشی‌های جهان دل کنده‌ام روز و شب چشم‌انتظار لحظه‌ی جان کندنم محمدرضا طاهری.
«خدایا؛ اگر من دلیل درد و رنج قلب کسی بودم اون رو شفا بده و منو ببخش..» نور.
نشسته‌ام در انتظار این غبار بی سوار دریغ کز شبی چنین، سپیده سر نمی‌زند... هوشنگ ابتهاج.
4_6032952668756907085
3.52M
زیبایی بی‌مقدار این آهنگ..
«آنقَدَر با آتشِ دل ساختم تا سوختم ...» رهی معیری.
تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از من خودش از گریه‌ام فهمید مدت‌هاست،مدت‌هاست فاضل نظری.
«و تظُن انها النهاية و فجأة يُصلح الله كل شئ…!» و فکر میکنی که به انتها رسیدی ولی در یک لحظه خدا همه چیز رو درست میکنه…! عربیات.
به جای دیدن روی تو، در خود خیره‌ایم ای عشق اگر آه تو در آیینه پیدا نیست، عیب از ماست فاضل نظری.
«در قُمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟» شیخ بهایی.
مرا در کودکی شوق دگر بود خیالم زین حوادث بی‌خبر بود... پروین اعتصامی.
«ما را فکنده‌اند، نه خويش اوفتاده‌ايم» پروین اعتصامی.
«آزادگان به عشق خیانت نمی کنند.» شهریار.
آنجا که عاشقانت یک دم حضور یابند دل در حساب ناید، جان در میان نگنجد... عطار نیشابوری.
«در کوی تو معروفم و از روی تو محروم...» سعدی.
به اشک خویش بشوییم آسمان‌ها را ز خون به روی زمین رنگ دیگری بزنیم قیصر امین‌پور.
«اجازه دهید درد تمام شما را در بر بگیرد، و بعد به شما آن بخشی از خودتان را برگرداند، که شما برای ادامه‌ی مسیر به آن احتیاج دارید؛ به درد اعتماد کنید ..» پونه مقیمی.
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش دیدم که در آن آینه‌هم جز تو کسی نیست... هوشنگ ابتهاج.