نشستهام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ کز شبی چنین، سپیده سر نمیزند...
هوشنگ ابتهاج.
تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از من
خودش از گریهام فهمید مدتهاست،مدتهاست
فاضل نظری.
«و تظُن انها النهاية و فجأة يُصلح الله كل شئ…!»
و فکر میکنی که به انتها رسیدی ولی در یک لحظه خدا همه چیز رو درست میکنه…!
عربیات.
به جای دیدن روی تو، در خود خیرهایم ای عشق
اگر آه تو در آیینه پیدا نیست، عیب از ماست
فاضل نظری.
آنجا که عاشقانت یک دم حضور یابند
دل در حساب ناید، جان در میان نگنجد...
عطار نیشابوری.
به اشک خویش بشوییم آسمانها را
ز خون به روی زمین رنگ دیگری بزنیم
قیصر امینپور.
«اجازه دهید درد تمام شما را در بر بگیرد، و بعد به شما آن بخشی از خودتان را برگرداند، که شما برای ادامهی مسیر به آن احتیاج دارید؛ به درد اعتماد کنید ..»
پونه مقیمی.
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش
دیدم که در آن آینههم جز تو کسی نیست...
هوشنگ ابتهاج.
آن کس که در این زمانه او را غم نیست
یا آدم نیست، یا در این عالم نیست...
هلالی جغتایی.
عقل پرسید که دشوارتر از مردن چیست؟
عشق فرمود، فراق از همه دشوارتر است!
فروغی بسطامی.
سلام رفقا 🤍🌱
پارسال شب سوم محرم برای بچهها گیر و گلسر گرفتیم امسال نذر شب سوم سر جاشه در واقع بانی اصلی خودمم راستش تا حالا از این کارا اینجا نکردم هر نذری و کار دیگه بوده خودم انجامش دادم اما دوست داشتم که تعداد زیادی تهیه کنیم و توی این مورد اگه دوست داشتید میتونید شریک باشید.
برای سهیم شدند تو اینکار هر مبلغی که در توان بود میتونید کمک کنید:
«روی شماره کارت کلیک کنید کپی میشه»
میکِشم هر شب غمش را تنگ چون گُل در بغل
مهربانیهای آن نامهربان دارم هنوز ...
سیدای نسفی.
ما به امّیدِ گدازِ دل به خود بالیدهایم
یعنی این انگور هم خواهد شدن فردا شراب
بیدل دهلوی.