eitaa logo
بسم الله الرحمن الرحیم
580 دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
18.9هزار ویدیو
189 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « (٢)»         روز یکشنبه، ١۴٠٢/٠٣/١۴ ✍️ مناسبت روز: امروز سالروز امت است امامی که انقلاب اسلامی را با قیام مردمی ١۵ خرداد ١٣۴٢ شمسی آغاز نمود و ضمن ثبت و «»، تفکر و جرأت مقابله با استثمار، و ایجاد نهضت مردمی را به جهانیان آموخت؛ لذا ضمن عرض تسلیت و تعزیت، سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند امام امت آغاز می‌نمائیم؛ در روزبرگ گذشته از اصالت، علم و ادب، عبادت و تهجد، و محبوبیت فقیه، عارف، فیلسوف، استاد اخلاق و مرجع دینی و رهبر آزادگان جهان، سخن گفتیم و امروز نیز از خواهیم گفت! ✍️ «شجاعت و روحیه مبارزه‌طلبی و جهاد در راه خدا» یکی دیگر از خصوصیات ویژه امام راحل بود، که این روحیه، ریشه در بینش اعتقادی، تربیتی حضرت امام (ره) داشت؛ امام، مبارزات خود با حکومت شاهنشاهی را از اوایل نوجوانی آغاز نمودند و سپس به موازات اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی ‌ایران و دیگر جوامع اسلامی به صورت علنی ادامه دادند، تا اینکه در سال ١٣۴٠ شمسی در ماجرای «لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی» که به موجب آن، شرط مسلمان بودن و سوگند به قرآن کریم تغییر می‌یافت، به همراه علمای بزرگ قم و تهران، دست به اعتراضات همه جانبه زدند که منجر به عقب‌نشینی شاه در این ماجرا شد؛ اما امام از مبارزه در برابر «» شاه، دست بر نداشتند تا بالاخره پس از سخنرانی آتشین در ١٣خرداد ١٣۴٢ شمسی، توسط ایادی شاه خائن، دستگیر شدند و به‌همین سبب قیام سراسری ملت‌ ایران در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ آغاز شد که در این مجال کوتاه به گوشه‌ای از این حماسه تاریخی می‌پردازیم؛ ✍️ ماه محرم سال ۱۳۴۲ شمسی فرا رسید و امام (ره) در عصر عاشورا، در مدرسه فیضیه در نطق تاریخی خویش با صدای بلند، خطاب به شاه هشدار دادند: «ای جناب شاه! من به تو نصیحت می‌کنم، دست بردار از این کارها، آقا، اغفال می‌کنند تو را! من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند... اگر دیکته می‌دهند دستت، و می‌گویند بخوان، در اطرافش فکر کن.... نصیحت مرا بشنو... ربط مابین شاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت می‌گوید از اسرائیل حرف نزنید... مگر شاه اسرائیلی است؟!» 👈 شاه بلافاصله فرمان خاموش کردن امام را صادر کرد و در سحرگاه پانزده خرداد ۴۲، صدها کماندوی اعزامی از تهران، منزل حضرت ‌امام در قم را محاصره کرده و ایشان را در حالیکه مشغول نماز شب بودند، دستگیر و سراسیمه به تهران منتقل و زندانی نمودند. صبح پانزده خرداد، خبر دستگیری امام، به تهران، مشهد، شیراز ودیگر شهرهای ایران رسید و مردم تمامی این شهرها مانند شهر خون و قیام «قم» به خیابان‌ها ریختند و شاه از ترس قیام مردم، دیوانه‌وار فرمان کشتار آنها را صادر کرد و بالاخره با به خاک و خون کشیدن حدود ١۵ هزار نفر در روز ۱۵ خرداد ۴۲، قیام مردم، ظاهراً سرکوب شد؛ اما شاه پس از چند ماه با فشار روزافزون مردم و علماء و از ترس قیام دوباره، در شامگاه ۱۸ فروردین سال ۱۳۴۳، مجبور به آزادی امام امت شد؛ که این موضوع، باعث شادمانی مردم در سراسر شهرهای ایران گردید. ✍️ اما این پایان حرکت حضرت امام نبود و ایشان دو ماه پس از آزادی در اولین سالگرد قیام ۱۵خرداد در سال ۱۳۴۳ با صدور بیانیه مشترک با دیگر مراجع تقلید، این روز را به عنوان روز عزای عمومی معرفی نمودند و سپس درآبان ماه ۱۳۴۳، علیه تصویب پیمان وین «»، دست به افشاگری دیگری بر علیه حکومت شاهنشاهی زده و فرمودند: «عزت ما پایکوب شد؛ عظمت ایران از بین رفت؛ عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند؛ قانونی را به مجلس بردند که در آن، ما را ملحق کردند به پیمان وین... که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده‌هایشان...با خدمه‌شان... از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند! ملت ایران را از سگ‌های آمریکا، پست‌تر کردند... اگر شاه ایران، یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، مؤاخذه می‌کنند؛ اما چنانچه یک آشپز آمریکایی، شاه ایران را زیر بگیرد... هیچ‌کس حق تعرض ندارد...» ✍️ شاه با دستپاچگی، بار دیگر دستور دستگیری امام را صادر کرد و در سحرگاه ۱۳ آبان ۱۳۴۳، امام را تحت‌الحفظ مأمورین امنیتی و نظامی به ترکیه فرستاد؛ با افشای خبر تبعید امام، علیرغم فضای خفقان در کشور، مجدداً موجی از اعتراض‌ها به صورت تظاهرات در بازار تهران، تعطیلی طولانی مدت دروس حوزه‌ها و ارسال طومارها و نامه‌ها به سازمان‌های بین‌المللی و به محضر مراجع عظام تقلید شکل گرفت. رژیم شاه نیز با شدت عمل بی سابقه‌ای، مقاومت مجدد مردم ایران را در هم شکست و در غیاب امام به سرعت دست به اصلاحات آمریکایی پسند خود زد. ✍️ اما بند و تبعید هم، پایان مبارزه خمینی کبیر نبود...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «از هم مضايقه کردند، کوفیان!»        روز سه‌شنبه، ١۴٠٢/٠۵/٠٣ ✍️ مناسبت روز: امروز هفتمین روز از ماه الحرام است که مورخین آورده‌اند که در چنین روزی عبيداللَّه بن زياد ملعون دستور داد که بين کاروان حسینی و آب حايل شوند، تا امام و یارانشان قطره‌اى از آب فرات ننوشتند و عمر بن سعد ملعون نیز به مجرد دريافت اين دستور، پانصد نیرو جنگی را مأمور مراقبت از شریعه فرات نمود و آب را به روى امام و ياران و زنان و كودكان آن حضرت بست! [زادالمعاد، ص٣٨٩؛ و انساب‌الاشراف، ج٣، ص١٨٠]؛ «از آب هم مضايقه كردندكوفيان خوش داشتند حرمت مهمان كربلا» ✍️ اما یکی از شبهاتی که اصولاً برای تطهیر يزيد و یزیدیان، و سست کردن عقاید شیعیان و محبین اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) در مورد واقعه کربلا مطرح می‌شود در مورد همین موضوع، یعنی بسته شدن آب بر روی و تشنگی آنها در روز است که البته هر بار هم به صورتی آن را مطرح می‌کنند: ❓یکبار می‌گویند که اصلاً کربلا بیابان نبوده، و مگر می‌شود منطقه‌ای در کنار رود بزرگ فرات به صورت بیابانی باشد؟ ❓بار دیگر می‌گویند طول رودخانه فرات بسیار زیاد بوده، پس چطور سپاه یزید می‌توانسته طول این رودخانه عظیم را ببندد؟ ❓و در مرتبه دیگر می‌گویند حالا فرض کنیم آنها راه را بسته‌اند، اما چرا امام چاه نکندند و یا از شیر شتران استفاده ننمودند؟ ❓و چرا اگر آب نبوده، طبق روایات شیعه، امام و اصحاب ایشان در شب عاشورا غسل شهادت کرده‌اند؟ ✅ برای پاسخ به این شبهات نکاتی را تقدیم می‌نمائیم: 1️⃣ اولاً موضوع بستن آب و تشنگى امام حسين (ع) و اصحابشان در كربلا، تنها در کتب شیعه نیامده بلکه مورخین بزرگ اهل سنت مانند «طبری» این موضوع را تأیید نموده‌اند، لذا این موضوع قابل کتمان نیست؛ (تاريخ طبری، ج٧، ص٢٩۶٣ به بعد) 2️⃣ ثانیاً طبق نظر جغرافی‌دانان، موقعیت جغرافیایی کربلا در آن زمان با حال حاضر و حتی چند قرن قبل، قابل مقایسه نیست! چراکه طوفان‌های شن و حوادث طبیعی در طول هزار و چند صد سال، این منطقه را به کلی تغییر داده و شاهد این ادعا نیز قبر مطهر امام حسین و حضرت عباس (ع) است که بسیار پایین‌تر از این چیزی است که ما می‌بینیم! این نهر علقمه هم که امروز مشاهده می‌کنیم، در قرن هفتم توسط ابن علقمی وزیر شیعه مستعصم عباسی برای آب‌رسانی به شهر کربلا احداث شده، مگرنه رودخانه فرات حدود ١۵ کیلومتر با این منطقه فاصله دارد لذا این که می‌گویند امام و یارانشان در کنار رودخانه فرات و نهر علقمه بوده‌اند اصلاً صحیح نیست؛ البته این که شعبه‌ی کوچکی از فرات از نزدیکی آن منطقه می‌گذشته که حضرت عباس (ع) هم در نزدیکی آن به شهادت رسیده‌اند، حقیقت دارد، ولی دلیل نمی‌شود که بگویند این منطقه جلگه‌ای بوده است؛ و همچنین این موضوع اثبات می‌کند که به راحتی دشمن می‌توانسته این شریعه کوچک را مسدود نماید؛ و البته نباید فراموش کنیم که تعداد یاران امام کمتر از صد نفر و تعداد لشگریان ابن سعد بیش از سی هزار نفر بوده‌ است لذا به راحتی می‌توانستند از دسترسی کاروان حسینی به آب جلوگیری نمایند؛ 3️⃣ ثالثاً در کتب تاریخی آمده که امام برای تهیه آب از روز هفتم محرم، اقدامات مختلفی انجام دادند، مانند حمله دسته جمعی اصحاب به نگهبانان شریعه و آوردن آب؛ حفر چاه و حتماً استفاده از شیر شتران که البته در تاریخ به آن اشاره نشده‌ است؛ لذا طبق آنچه نوشته شده، امام به هر صورت ممکن از تشنگی اهل‌بیت تا صبح عاشورا و شروع درگیری جلوگیری نموده‌اند؛ البته از ظواهر نقل‌ها برمی‌آید که آب چاه در آن منطقه که در نزدیکی دریاچه بزرگ نمک است، اصلاً قابل شرب نبوده لذا امام و اصحاب برای وضو و غسل و سایر موارد از آن استفاده نموده‌اند، اگرچه در همین نقل‌ها آمده که وقتی لشگر عمر سعد از این جریان مطلع شدند به همین چاه نیز هجوم آوردند و آن را پر کردند؛ و همچنین با عنایت به اینکه اکثر کاروان امام با اسب بودند لذا مسلماً وجود چند شتر محدود که معلوم نیست چندتا از آنها هم شیرده بوده‌اند نمی‌توانسته تشنگی حدود ٢٠٠ نفر مرد و زن و کودک در کاروان حسینی را در روز عاشورا برطرف نماید؛ بر این اساس آنچه که مسلم است، تشنگی اهل‌بیت مربوط به روز عاشورا است که زنان و کودکان در خیمه‌ها زیر آفتاب گرم عراق بوده‌اند، و مردان نیز همه زره پوشیده و مسلح و در حال جنگیدن بودند و به هیچ وجه هم تهیه آب از شریعه فرات ممکن نبوده، در نتیجه تشنگی بر کاروان حسینی غالب شده و طبق روایات بالاخره هم امام و یاران فداکار ایشان با لب تشنه به شهادت رسیدند. 📚 برگرفته از مصاحبه اختصاصی دکتر محمدحسین رجبی دوانی (مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام) با تبیان در تاریخ ١٣٩۵/٠٧/١٧
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «نقش (ع) در تاریخ اسلام»        روز یکشنبه، ١۴٠٢/٠۵/٠٨ مناسبت روز: امروز بنا بر روایت مشهور، سالروز شهادت حضرت ، امام (ع) است، لذا ضمن عرض تسلیت و تعزیت، سخن خود را با حدیثی از امام رضا (ع) در فضیلت آن امام همام آغاز می‌نمائیم، که فرمودند: «حضرت سجاد (ع)، امام یکتای زمان خویش بودند که احدی (در فضیلت) به ایشان نمی‌رسد، و هیچ دانشمندی با آن حضرت برابری نمی‌کند، و بدیل و مثل و مانندی ندارند... و کیست که بتواند به حد شناخت آن حضرت برسد، هرگز، هرگز، چرا که عقل آدمی (از درک و شناخت امام) عاجز است» (اصول کافی، ج١، ص١٩٨)                ✍️ بی‌شک یکی از حضرات معصومین که در دوران بسیار سخت امامت خود، خدمات بی‌نظیری را به اسلام و بشریت ارائه نموده‌اند، حضرت سجاد (ع) می‌باشند، ولی متأسفانه در طول تاریخ، ظلم بزرگی در معرفی شخصیت بی‌نظیر این امام همام صورت گرفته، چنانچه متأسفانه اگر امروز از بسیاری از مردم در رابطه با آن حضرت بپرسیم، ایشان را به‌عنوان فردی مریض احوال، منزوی و منفعل که از صبح تا شب فقط در گوشه‌ای نشسته و به گریه و نماز و سجده مشغول بوده‌اند، تصور می‌نمایند؛ این در حالی است که با نگاهی به زندگی امام سجاد (ع) و دقت در شخصیّت و ژرفای تفکّرات آن حضرت، به تأثیرگذاری بی‌بدیل ایشان در تاریخ اسلام پی می‌بریم، چنانچه آن امام بزرگوار در یکی از بحرانی‌ترین و دشوارترین دوره‌های تاریخ تشیع، در طول ٣۴ سال امامت، توانستند با رهبری و هدایت مسلمانان، قیام کربلا را به نتیجه رسانده و موانع رشد جامعه اسلامی را از میان برداشته و شیعیان را از یکی از سخت‌ترین تنگناهای سیاسی و اجتماعی تاریخ عبور دهند؛ امام سجاد (ع) که به واسطه مشيت الهی و حفظ جان ایشان، در حادثه جانسوز کربلا در بستر بیماری شدید بودند و همه‌ی مصائب عظیم در کربلا و مسیر اسارت را با بهره‌گیری از مقام توکل، صبر و رضا، پشت سر گذاشتند، به تدریج در مسیر شام، بهبود یافتند تا جایی که در مجلس امویان با شجاعت بی‌نظیر و سخنان آتشین خود، یزید و یزیدیان را رسوا و قیام عاشورا را پرثمر نمودند؛ امام پس از بازگشت به شهر مدینه با اختناق شدید و سرکوب شیعیان روبرو شدند؛ به‌گونه‌ای که حاکمان مستبدّ بنی‌امیّه و بنی مروان، جوّ سنگینی از وحشت و کُشتار را بر جامعه اسلامی حکم‌فرما کرده بودند تا جایی که هرکس، حتی به‌عنوان مُحب امیرالمؤمنین (ع) شناخته می‌شد را سَر می‌بُریدند؛ در این وضعیّت دهشت‌بار که جرأت هرگونه حرکتی، در سراسر سرزمین پهناور اسلامی از شيعيان سلب شده بود؛ امام سجاد (ع) با آگاهی از شرایط زمان و مکان، و فقدان وجود یاران وفادار و فداکار، و با توجه به قدرت و سیطره حکومت استکبار، و همچنین عِلم به شکست قیام‌های مسلّحانه در آن بُرهه‌ی سیاه تاریخ، شیوه‌ها و روش‌های جدید و مؤثری را برای هدایت و راهبری جامعه و مبارزه با استکبار برگزیدند و با برنامه‌ریزی بسیار متفکرانه و تاکتیکی هوشمندانه و مدیریتی بی‌نظیر، چهار هدف و کار بزرگ را در آن دوران ظلم و اختناق به انجام رساندند: 1️⃣ تبیین و تدوين اندیشه ناب اسلامی و تقویت بنیان‌های فكری و اعتقادی مکتب تشیع در قالب «دعا و نیایش»؛ 2️⃣ اثبات حقانیت اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) نسبت به امامت، ولایت و خلافت مسلمین؛ 3️⃣ جذب و حفظ شیعیان و ایجاد تشکیلات منسجم برای پیروان مکتب اهل‌بیت(ع)؛ 4️⃣ زنده نگاه داشتن نهضت عاشورای حسینی در جامعه با گریه مداوم بر سیدالشهداء (ع) و یادآوری وقایع عاشورا، و همچنین توصیه به زیارت کربلا، و سجده بر تربت آن حضرت. ✍️ البته در کنار این خدمات بزرگ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، نباید از شخصیت بی‌نظیر فردی و فضائل اخلاقی و عبادی آن امام همام غفلت نمود، خصوصیات بی‌نظیری که دوست و دشمن بر آن اعتراف داشته و دارند و در به ثمر رسیدن اهداف فوق‌الذکر بسیار مؤثر بوده‌اند، ولی در این مجال کوتاه، فرصت پرداختن به آن‌ها ممکن نیست؛ هرچند که با مراجعه به کتاب شریف صحیفه سجادیه و رساله حقوق امام سجاد (ع) و احادیث ارزشمند ایشان، می‌توان خوشه‌چین زلال اندیشه‌ی آن امام همام بود؛ که سخن امروز با حدیث گرانقدری از آن حضرت رابطه با «نشانه‏‌های شیعه» به پایان می‌بریم که فرمودند: «شیعیان ما، با سادگی و بی‏‌آلایشی در زندگی شناخته می‌‏شوند؛ در چهره‏‌های آنان آثار عبادت نمایان است... هنگامی که همه ساکت و خاموشند، آنان در تقدیس و تسبیح خداوندند و آنگاه که همه در خوابند، آن‌ها به نماز و نیایش پروردگار مشغولند، و آن وقت که دیگران در سرور و خوشی‏‌های زودگذر (دنیا) غرق می‌‏شوند، آنان در فکر و اندیشه‏‌های درخشان و اصیل انسانی به سر می‌برند» (بحار الانوار، ج ١۵، ص ١۴٢)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «امدادهای غیبی و یاری امام حسین (ع)؟!» روز شنبه، ١۴٠٢/٠۵/١۴ مناسبت روز: در روز گذشته از امداد غیبی و نزول بلا بر اصحاب فیل سخن گفتیم، اما شاید این سؤال برای بعضی از عزیزان پیش آمده که چرا خداوند در روز عاشورا، امام حسین (ع) و یارانشان را با امدادهای غیبی یاری ننمود؟! و همانند اصحاب فیل بر لشکر ابن‌زیاد ملعون نیز عذاب الهی نازل نکرده است؟! ✅ در جواب باید عرض کنیم که شکی نیست که عالم هستی مخلوق خداست و خداوند متعال قادر بر انجام هر کاری است و مسلماً در کربلا نیز می‌توانسته که از اعجاز و قدرت خارق‌العاده خود برای دفع و نابودی دشمنان امام حسین (ع) استفاده نماید؛ همانطور که در هلاکت اصحاب فیل، و یا شکافتن دریا برای حضرت موسی (ع) و غرق کردن فرعون، و یا گلستان نمودن آتش برای حضرت ابراهیم (ع) و کشتن نمرود با یک پشه، و یا یاری رساندن به پیامبر اسلام در جنگ‌های بدر و احزاب از امدادهای غیبی استفاده نموده است؛ اما نکته مهم این است که اگر در جایی خداوند به مصالحی که برای ما عیان و قابل درک نباشد برای یاری انبیاء و اولیاء خود از امدادهای غیبی استفاده ننماید، آیا این موضوع با حکمت الهی تناقض پیدا می‌کند؟! ✍️ مسلماً پاسخ این سؤال منفی است چراکه خداوند، آفریننده و پرورش دهنده بشریت است و تمامی افعالش را از روی حکمت و در جهت تکامل بشریت است؛ لذا اگر برای بشر محدود و ضعیف، فلسفه اموری قابل درک و فهم نباشد، دلیل بر تناقض در حکمت الهی نیست؛ بر این اساس باید بگوئیم که: 1️⃣ اولین جواب این است که تمامی مقدرات الهی بر اساس «حکمت و عدالت» مقرر می‌گردد و اصلاً جای چون و چرا ندارند! هرچند که برای ما قابل درک و فهم نباشند. 2️⃣ ثانیاً سنت الهی بر این است که همه کارها در دنیا براساس قواعد و قوانین عادی انجام گیرد و خداوند، اصل را در همه‌ی امور بر اساس اسباب و مسببات طبیعی دنیوی و اختیار بشر قرار داده است، مگر بعضی از موارد خاص که به آنها «معجزه» می‌گوئیم و اگر بنا بود که معجزه و امدادهای غیبی همیشگی باشند و هر عمل ظالمانه‌ای، بلافاصله جزا داده شود، دیگر هیچ کس جرأتی برای بروز اراده واقعی و باطنش را پیدا نمی‌کرد و با پدید آمدن حالتی شبیه به جبر، اختیار و جسارت افراد برای انتخاب آزادانه اعمال از بین می‌رفت و مسلماً «حجّت الهی» بر بشر برای روز جزا کامل نمی‌شد. 3️⃣ ثالثاً روایاتی وجود دارد که نصرت الهی نازل شده و ملائکه و اجنه در کربلا به یاری امام حسین(ع) آمدند، ولی ایشان نپذیرفتند! چنانچه امام صادق(ع) فرمودند: «چون امام حسین(ع) با عمر بن سعد تلاقى نمودند و جنگ بر پا شد، خداوند نصرت خود را فرو فرستاد تا آن جا که بر سر حسین(ع) سایه گسترد و آن گاه امام مخیر شدند بین پیروزى بر دشمنانش و بین ملاقات و لقاى پروردگارشان، و ایشان (بلندی مرتبه و) لقاى پروردگار را برگزیدند» (امالی، ص۶٣٨) و در حدیث دیگر نیز فرمودند که «چهار هزار نفر از ملائکه برای یاری امام آمدند، اما حضرت به آنها اذن ندادند» (کافی، ج١، ص٢٨٣) ✍️ ضمن اینکه زنده ماندن امام سجاد (ع) و بسیاری از اتفاقاتی که در کوفه و شام افتاد و مقهور شدن یزید ملعون، نمونه‌هایی آشکار از «امدادهای غیبی» است. 4️⃣ رابعاً اگر امدادهای غیبی در کربلا به امام می‌رسید و حضرت پیروزی ظاهری از طریق معجزه که برای مردم عادی مقدور نیست را می‌پذیرفتند، دیگر نمی‌توانستند برای بشریت نقش «الگو» را ایفا نمایند؛ لذا حضرت نخواستند که از معجزه و کرامت استفاده کنند و برای بقاء دین اسلام و ترویج فرهنگ و معارف اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع)، همه‌ی مصائب را به جان خریدند تا نشان دهند که‌ مرگ با «عزت» بهتر از زندگی با«ذلت» است؛ و الگویی همیشگی برای آزادگان جهان شوند. 5️⃣ خامساً اگر قرار باشد که همیشه امدادهای غیبی برسد و ظلم و بدی‌ها توسط خداوند نابود شود، دیگر فرصتی برای آزمودن بشر ایجاد نمی‌شود و هرگز سره از ناسره جدا نمی‌گردد؛ لذا کربلا صحنه‌ی امتحان بزرگ امت اسلامی است و حکمت الهی بر آن است که خداوند در وقت آزمون‌ها از معجزه استفاده نمی‌نماید، تا آدمی از طریق «اختیار» راه سعادت و یا شقاوت را انتخاب نماید. 6️⃣ سادساً انبیاء و اولیاء و خوبان عالم به‌وسیله امتحان‌های سخت و مصائب، «ترفیع درجه» پیدا می‌کنند و به مقام قرب الهی می‌رسند، لذا وقتی فرصتی طلایی چون کربلا پیش می‌آید، طبیعی است که امام حسین (ع) به راحتی از آن گذر نمی‌کنند و در صورت اختیار رسیدن به قرب الهی را ترجیح می‌دهند؛ «هر که در این بزم مقرب‌تر است جام بلا بیشترش می دهند...» ✍️ قضاوت با شما...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «»         روز شنبه ١۴٠٢/١٠/١۶ ✍️ مناسبت روز: امروز سالروز حماسه خونین شهدای هویزه است که رهبر معظم انقلاب این شهیدان غریب را به «شهدای کربلا» و «صدر اسلام» تشبیه نمودند؛ لذا ضمن گرامیداشت نام و یاد این شهدای عزیز، سخن امروز را آغاز می‌نمائیم؛ در آذر ماه ١٣۵٩شمسی، پس از شکست سخت نیروهای عراقی در جنوب سوسنگرد به وسیله سربازان اسلام، یک گروهان از سپاه اهواز، به شهر هویزه اعزام شد؛ در این زمان، بنی‌صدر، دستور تخلیه هویزه از نیروهای بسیج و سپاه را صادر نمود؛ این دستور خائنانه یا جاهلانه، که به‌منظور جداسازی نیروهای سپاه و ارتش صادر شده بود، با مخالفتِ جِدّی شهید سید محمدحسین علم‌الهدی (فرمانده سپاه هویزه) مواجه شد و با پیگیری‌های وی و دستور آیت‌الله خامنه‌ای، فرمانِ بنی‌صدر لغو شد و نیروهای سپاه در کنار نیروهای ارتش در هویزه باقی ماندند. در روز ١۵ دی ١٣۵٩، عملیات مشترک ارتش و سپاه آغاز شد و رزمندگان اسلام، پس از تصرف مرزهای كرخه و حاج بدر، قصد پیشروی به سوی پادگان استراتژیکِ حمید را داشتند که متأسفانه عملیات بنا به دلایلی، مانند نرسیدن مهمات، توسط فرماندهی، متوقف و قرار بر این شد كه ادامه‌ی عملیات در روز بعد انجام شود؛ 👈 اما در روز ١۶ دی ماه که نیروهای بسیج و سپاه، جلوتر از نیروها و تانک‌های ارتش، مستقر و منتظر صدور مجدد دستور حمله بودند، ناگهان با غافلگیری دشمن و آتش سنگین توپخانه، کاتیوشا، خمپاره اندازها و تانک‌ها روبرو گردیدند؛ متأسفانه در همان زمان توسط فرماندهی جنگ به نیروهای ارتش، دستور عقب‌نشینی داده شد و تانک های ارتش عقب نشینی نمودند! بعثی‌ها نیز با دیدن این عقب‌نشینی، با روحیه‌ای مضاعف، در یک ضد حمله سنگین، بیش از یکصد تن از برادران بسیج و سپاه، جهاد و دانشجویان پیرو خط امام از جمله شهید بزرگوار حسین علم الهدی را به شهادت رساندند و سپس در عرض دو روز شهر هویزه را کاملاً تسخیر نمودند. سپس فرمانده‌ی نیروهای عراقی (خلیل الدوری) دستور داد تعداد زیادی از مردم بی گناه هویزه را، دست بسته در گودال ریختند و همه را به گلوله بستند و پس از آن در یک حمله وحشیانه، بیش از ١٨٠٠ واحد مسكونی و تجاری و سه مسجد و دو حسینیه را در هویزه به تپه ای از خاك مبدل نمودند. ✍️ بی‌شک فرصت دادن به دشمن برای تجدید قوا و رسیدن نیروهای پشتیبانی، ضعف شدید فرماندهی و خیانت و اشتباه استراتژیک و تاکتیکی بنی‌صدر به‌عنوان فرمانده جنگ، و دستور عقب نشینی به نیروهای ارتش، از جمله دلایل شکست رزمندگان اسلام در این محور و شهادت تعداد زیادی از نیروهای خط شکن سپاه اسلام و مردم مظلوم هویزه شد. شهیدانی سربلندی که امام راحل عظیم الشأن با شنیدن خبر شهادتشان به شدت گریستند و رهبر معظم انقلاب، آنان را «عزیز و غریب» نامیده و بر جایگاه والای آنها تأکید فرمودند که در پایان سخن امروز، به بخشی از سخنان معظم‌له در این زمینه اشاره می‌نمائیم: «در همین بیابان (هویزه) که امروز ما جمع شده‌ایم، یک روزی جمعی از بهترین جوانان و پاکیزه ‌ترین عناصر مؤمن و خالص و صالح ما، با غربت به خاک افتادند و شربت شهادت را نوشیدند... آن روز این جوان‌های عزیز برای خدا قیام کردند و حرکت کردند؛ من در آن‌روز...آنها را از نزدیک دیدم، در نزدیکی کرخه نور، شهید عزیز حسین آقای علم‌الهدی (ره) و بقیه جوانانی که همراه او بودند و با دست خالی بدون تجهیزات، اما با دلی سرشار از عشق و ایمان، با قلبی استوار از اتکاء و توکل به پروردگار، به این طرف می‌آمدند؛ واقعاً انسان یکبار دیگر صحنه صدر اسلام را، صحنه عاشورای حسینی و کربلا را به چشم خود مشاهده می‌کرد، وقتی آن جوان‌ها را می‌دید با عزم راسخ داشتند می‌آمدند در قلب دریای دشمن... این یک درس است، یک درس بزرگ برای امروز ملت ایران و برای همیشه تاریخ! در انقلاب هم ما دست خالی داشتیم اما با دل پُر ایمان و پرعشق با دستگاه تا دندان مسلحِ دشمن جنگیدیم و بر او پیروز شدیم...» (سخنان معظم‌له در ١٣٧۵/١٢/٢٠) روحشان شاد، یادشان گرامی، نامشان جاودان، و راهشان همواره پررهرو باد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» روز پنجشنبه ١۴٠٢/١١/٠۵ مناسبت روز: امروز خجسته زادروز بزرگ‌مردی است که ولادت و شهادتش در خانه خدا بود و در سایه تربیت ناب نبوی، وجود گرانقدرش، سرچشمه همه‌ی نیکی‌ها و فضایل انسانی است؛ آزادمردی که پدرِ امّت بود و پیروان مکتب نورانی او، روز میلاد مسرورش را «» نامیده‌اند، چراکه ارج نهادن به مقام بلند پدر را از سیره ارزشمند آن حضرت آموخته‌اند؛ لذا ضمن عرض تبریک و تهنیت این روز خجسته، سخن امروز را با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ پیروان مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) همواره به خود می‌بالند و افتخار می‌کنند که پیشوا و مولا و الگویشان (ع) است، چراکه (ع) را «انسان کامل» و اسطوره تمامی فضایل و ارزش‌های انسانی می‌دانند؛ در نگاه این مکتب متعالی، «انسان کامل»، مظهر تمامی اسماء حسنای الهی و آیینه تمام‌نمای خدا است که علت اصلی خلقت و سبب ایجاد و بقای نظام هستی است؛ ✍️ استاد شهید مرتضی مطهری (ره) پس از بیان این مطالب، حضرت امیرالمؤمنین (ع) را به‌عنوان معرفی نموده و در رابطه با این شخصیت الگو می‌گوید: ⬅️ وقتی شب می‏شود و خلوت شب فرا می‏رسد، هیچ عارفی به پای (ع) نمی‌رسد؛ آن‌چنان روحِ عبادت در او رسوخ می‌کند که گویی در حال پرواز به سوی خداست‏؛ درست همانند وقتی که آدمی در گرماگرم جنگ و ستیز، قسمتی از بدنش مجروح و جدا می‌گردد ولی آن‌گونه متمرکز در مبارزه است که‏ اصلاً احساس نمی‏کند که قطعه‌ای از بدنش جدا شده است؛ (ع) در حال عبادت‏ چنين بود و آن عشق الهی، چنان در وجودش شعله می‏کشید که گویی اصلاً در این عالم وجود ندارد، لذا تیری که بیرون آوردن آن، درد فراوانی داشت، در محراب عبادت از بدنش بیرون می‏آورند، ولی او آن‌چنان مجذوب حق‏ گردیده که کوچکترین دردی را احساس نمی‌کند؛ ⬅️ همین انسان عابد و گریانِ در شب، روز که می‏شود، (برخلاف زُهاد و عُباد ما، که گویی خاصیت زهدشان‏ این است که بر همه مردم مِنّت‏ دارند و رویشان را ترش و عبوس می‌کنند) چنان با چهره‏ی باز و خندان با مردم روبرو می‌شود و به قدری خوش مجلس و بذله‏گو است که دشمنان وقتی بر علیه او تبلیغ‏ می‏کردند، می‏گفتند: علی (ع) به درد خلافت نمی‏خورد، چراکه بسیار خنده رو و اهل مزاح است؛ در حالی که خلافت و حکومت، آدم عبوس می‏خواهد که مردم از او حساب ببرند؛ اما حضرت علی (ع) «جامع الاضداد» بودند، چنانچه سید رضی (ره) در مقدمه نهج‏البلاغه می‏نویسد: مطلبی که همیشه با دوستانم در میان می‏گذارم و اعجاب آن‌ها را برمی‏انگیزد! این موضوع است که جنبه‏های‏ گوناگون سیره گفتاری و عملی امیرالمؤمنین (ع) به گونه‏ای است که انسان، در هر قسمتی از آن وارد می‏شود، با یک دنیای کاملاً متفاوت روبرو می‌گردد؛ گاهی در دنیای‏ عُبّاد است و گاهی در دنیای زُهّاد؛ گاهی در دنیای فلاسفه، گاهی در دنیای عرفا؛ گاهی در دنیای سربازان و افسران؛ و گاهی در دنیای حُکّام‏ عادل؛ و گاهی در دنیای قضات؛ و گاهی در دنیای مفتی‏ها و علماء است؛ علی (ع) در همه‌ی این دنیاها وجود دارد و از هیچ دنیایی از دنیاهای بشریت، غائب نیست؛ ⬅️ او حلیمی در نهایت درجه حلم و گذشت است و در همان حال شجاعی در نهایت درجه شجاعت است؛ چنانچه در یک‌جا، اخلاق او، آن‌چنان لطیف و رقیق و نازک است که نسیم از لطافت این اخلاق، شرمسار می‌گردد و در جای دیگر آن‌چنان روحیه‌ی جهاد و تهاجم و مجاهده‏ دارد که سنگ‌ها و جمادات و فلزات در برابر او، ذوب می‌شوند؛ بنابراین وقتی می‌گوئیم که حضرت علی(ع)، انسان کامل است، یعنی در همه میدان‌های انسانیت و در همه ارزش‌های انسانی، قهرمان و اسطوره است و به راستی «پدر تمام خوبی‌ها» است. ✍️ حالا ما به عنوان پیروان مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع)، می‌بایست چه درسی از حضرت امیرالمؤمنین (ع) بیاموزیم؟ بی‌شک اولین درس در مکتب علوی، درس کمال و جامع بودن است؛ یعنی باید بیاموزیم که یک انسان مسلمان نباید فقط یک ارزش و یک بُعد از انسانیت را بگیرد و ارزش‌ها و ابعاد دیگر را فراموش کند. البته مسلماً ما نمی‌توانیم مانند حضرت امیر (ع)، در همه عرصه‌ها و ارزش‌ها قهرمان شویم؛ اما می‏توانیم همه‏ ارزش‌ها را با یکدیگر دنبال کنیم؛ لذا اگر توان «انسان کامل» شدن را نداریم، لااقل می‌توانیم تبدیل به یک‏ «انسان متعادل» شویم؛ و تنها چنین انسانی می‌تواند ادعا کند که پیرو مکتب اهل‌بیت (ع) و شیعه‌ی امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) است. 📚 برداشتی از کتاب انسان کامل، اثر استاد شهید مرتضی مطهری (ره)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» روز دوشنبه ١۴٠٢/١١/١۶ مناسبت روز: در ایام «جنگ » و فتح دژهای بسيار مستحکم و نفوذناپذیر يهوديان، در سال هفتم هجری قمری به‌دست اميرالمؤمنين (ع) قرار داریم که مورخین و محدثین شیعه و سنی، شجاعت و جانفشانی حضرت در این جنگ را از فضایل بزرگ امیرالمؤمنین (ع) دانسته‌اند، لذا سخن امروز را به این واقعه عظیم تاریخی، اختصاص داده و باسلام و صلوات بر حضرت امیر (ع) آغاز می‌نمائیم؛ پیامبر گرامی اسلام (ص)، پس از برقراری صلح حدیبیه و رفع موقت شرّ کفار قریش، تصمیم گرفتند یهودیان و قبایل نجد را که به فتنه‌انگیزی و مبارزه علیه مسلمانان مشغول بودند، مهار نمایند تا بدین‌وسیله امنیت و آرامش را بیش از پیش در جامعه اسلامی استقرار بخشند؛ در این میان، «خیبر» مهم‌ترین مرکز آشوب‌ و جنگ‌افروزی‌ یهودیان علیه مسلمانان بود؛ لذا رسول خدا با حدود یک هزار و ششصد نفر از یارانشان، به سوی «خیبر» حرکت کردند؛ "خیبر" جلگه وسیع و حاصل‌خیزی در بین مدینه و شام بود که ساکنان یهودی آن، در امور زراعت و جمع ثروت و تهیه سلاح و جنگ‌آوری، مهارت بسیاری داشتند؛ آمار جمعیتی خیبر، حدود بیست هزار نفر بود، که در میان آن‌ها مردان جنگ‌آور و دلیر فراوان به چشم می‌خوردند؛ خیبر، دارای پنج قلعه بزرگ بود که پس از فتح اولین قلعه‌ توسط مسلمانان، پهلوانان یهودی وارد میدان شدند و کار جنگ گره خورد! در همین زمان، امیرالمؤمنین (ع) دچار چشم درد شدیدی شده بودند، به‌صورتی که با چشمان بسته، توان رزم نداشتند لذا رسول‌خدا (ص) پرچم جنگ را به دست خلیفه اول دادند و او را برای فتح قلعه‌های خیبر فرستادند؛ ولی او نتوانست کاری از پیش ببرد و پس از شکست، فرار را برقرار ترجیح داد؛ [البدایه و النهایه، ج۷، ص۳۳۷] فردای آن روز، حضرت رسول (ص)، پرچم جنگ را به دست خلیفه دوم دادند اما او نیز شکست خورده و فرار کرد؛ [تاریخ طبری، ج۳، ص۱۲] در پی شکست‌های مکرر مسلمانان و ناکام ماندن آنها در گشودن قلعه‌های دشمن، رعب و وحشت بر لشکر اسلام چيره شده بود که در این هنگام مسلمانان با سخنان پيامبر خدا (ص) روبرو گردیدند: «انشاالله فردا، پرچم جنگ را به دست مردی بسیار حمله کننده‌ که هرگز فرار نمی‌کند! (كَرَّارٌ غَيْرُ فَرَّار) می‌سپارم که خدا و رسولش را دوست می‌دارد، و خدا و رسول نیز او را دوست می‌دارند و او برنمی‌گردد تا این‌که خداوند به‌دست وی قلعه‌های دشمن را فتح می‌کند» [تاریخ طبری، ج۳، ص۱۲ و تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۶ و طبقات الکبری، ج٢، ص۸۴] ✍️ فردای آن روز، هر کدام از اصحاب، دل به گرفتن پرچم جنگ بسته بودند و این آرزوی بزرگ را در ذهن خود می‌پروراندند که شخص مورد نظر، خودشان باشند تا این‌که رسول‌خدا (ص)، حضرت امیر (ع) که از شدت درد چشم، پارچه‌ای بر روی چشمانشان بسته بودند را نزد خود خواستند و به قدرت الهی، حضرت را شفا داده و فرمودند: «این پرچم را بگیر و پیش برو تا خدا، قلعه‌ها را برایت بگشاید» [ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۲ و دلائل النبوه، ج۴، ص۲۰۵ و طبقات الکبری، ج۲، ص۸۵] ✍️ پس«حيدر کرار» پرچم جنگ را گرفته و به سرعت به سوی قلعه‌ی دشمن روانه شدند؛ نخستین کسی که از پهلوانان یهودی به میدان جنگ آمد، «حارث» برادر «مرحب خیبری» بود، همراهان امیرالمؤمنین (ع) با دیدن هیبت او پا به فرار گذاشتند؛ اما حیدر کرار او را با ضربتی رعدآسا به هلاکت رسانید؛ در این هنگام «مرحب» شجاع‌ترین پهلوان یهود در حالی‌که کلاه خودی یمنی بر سر داشت رجزخوانان بیرون آمد و مبارز طلبید؛ امیرالمؤمنین (ع) نیز به رجز او پاسخی درخور دادند و سپس ضرباتی بین آن‌ها رد و بدل شد تا این‌که حضرت، چنان ضربتی بر فرق مرحب زدند که کلاه خود و سر او را تا دندانهایش شکافت؛ [ طبقات الکبری، ج۲، ص۸۵] در این هنگام، لشگر یهود وحشت‌زده به سوی قلعه گریخته و در بزرگ آن را بستند؛ اما حضرت حیدر (ع) درب قلعه‌ی "قَموص" که طبق شهادت مورخین چهل مرد قوی آن را باز و بسته می‌کردند را از جا کنده و دژ نفوذناپذیر دشمن را فتح نمودند و به واسطه این شجاعت بی‌نظیر، مسلمانان، فاتح این جنگ بزرگ شدند. [تاریخ الاسلام ذهبی، ج۲، ص۴۱۵] ✍️ در پایان توجه به این نکته ضروری است که تمامی موارد فوق از کتب تاریخی و معتبر اهل سنت تقدیم شما گردید، لذا با عنایت به شکست سخت و فرار خلیفه اول و دوم، و سخنان پیامبر اکرم (ص) که طبق تصریح قرآن به وحی الهی متصل است، و فتح قهرمانانه خیبر و بالا بردن پرچم پیروزی اسلام به دست توانای حضرت علی (ع)، مسلماً فضیلت و برتری امیرالمؤمنین (ع) بر تمامی صحابه رسول‌ خدا (ص) کاملاً آشکار و مبرهن است که امیدواریم عزیزان اهل سنت به‌دور از هرگونه تعصب در این حقیقت تاریخی بیشتر بيانديشند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « (ع)»         روز شنبه ١۴٠٢/١٢/٠۵ ✍️ مناسبت روز: در آستانه شب هستیم، شبی که علاوه بر اعتبار و حرمت ذاتی، میلاد باسعادت حضرت مهدی (عج) نیز بر ارزش آن افزوده است؛ لذا با تبریک پیشاپیش این میلاد مسعود، سخن امروز را با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم: امشب از بهترین شب‌های سال است، چنانچه امام باقر (ع) فرمودند: «شب نيمه‌ شعبان بعد از ليلةالقدر، برترين شب‌ سال است و خداوند در آن شب، فضل خود را به بندگان عطاء فرموده و ايشان را به كرم خويش می‌آمرزد‌؛ پس در این شب در تقرب جستن به سوی خدای متعال كوشش كنيد زيرا خداوند به ذات مقدسش قسم ياد فرموده كه هيچ سائلی را در آن شب از درگاه خود دست خالی برنگرداند...» (بحارالانوار، ج۹۴، ص۸۵) این شب بزرگ را «» نیز نامیده‌اند؛ چراکه امام باقر (ع) در روایت ارزشمند دیگری فرمودند: «اين شب، شبی است كه خدای سبحان برای ما اهل‌بیت قرار داده به ازای ليلةالقدر كه برای پيامبراكرم (ص) قرار داده است» (بحارالانوار، ج ٩۵، ص ۴٠٩) در فرهنگ و ادب فارسی نیز این شب را «» نامیده‌اند و ابوریحان بیرونی در کتاب «التفهیم» درباره این شب چنین آورده است: «شب پانزدهم از ماه شعبان شب بزرگی است و آن را شب برات می‌خوانند، چراکه هر که‌ در آن عبادت کند و نیکی به جای آورد، از دوزخ نجات می‌یابد»؛ بسیاری از عزیزان اهل‌سنت نیز به فضیلت نیمه شعبان معتقدند و به شب‌زنده‌داری و انجام امور عبادی نظیر خواندن قرآن، برپایی نمازهای مستحبی، دعا و روزه‌داری در نیمه شعبان اهتمام می‌ورزند و این شب نزد آنان نیز به «» معروف است. ✍️ البته در فضیلت و بزرگی این شب مبارک، روایات زیادی از اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) وارد شده که در این مجال کوتاه به برخی از آنها اشاره می‌نمائیم: 1️⃣ گشایش درهای خشنودی، بخشش و روزی؛ (بحارالانوار، ج۹۴، ص۸۴، ۸۵) 2️⃣ تقسیم روزی و ثبت شدن زمان مرگ انسان؛ (اقبال الاعمال، ص۲۱۲) 3️⃣ بخشیدن همه انسان‎ها در این شب، غیر از مشرک، قمارباز، قطع رحم کرده، شراب خوار و فردی که بر انجام گناه، اصرار می‌ورزد. (بحارالانوار، ج۹۸، ص۴۱۳) ✍️ همچنین در سیره گفتاری و رفتاری رسول خدا و ائمه اطهار (ع) تأکید فراوانی بر اهمیت عبادت و احیاء و شب‌زنده‌داری در شب نیمه شعبان شده، چنانچه در روایت آمده که حضرت جبرئیل در چنین شبی پیامبر (ص) را از خواب بیدار کرد و به برپایی نماز، قرائت قرآن، دعا و استغفار در این شب سفارش نمود؛ (بحارالانوار، ج ۹۸، ص۴۱۳) و رسول خدا در رابطه با احیای این شب فرمودند: «هرکس شب عید و شب نیمه شعبان را با عبادت زنده بدارد، روزی که قلب‌ها همه بمیرند، قلب او نخواهد مرد» (وسائل‌الشیعه، ج۷، ص۴۷۸) و در روایات دیگر نیز از عبادت خاص و سجده‎های طولانی حضرت رسول (ص) در شب نیمه شعبان خبر داده شده؛ (اقبال الأعمال، ص۲۱۷) و امیرالمؤمنین (ع) و امام صادق (ع) نیز بر عبادت و انجام اعمال خاص شب نیمه شعبان تأکید نموده‌اند. (اقبال الأعمال،ص۵۴۰) علاوه بر آنچه گذشت، شب و روز نیمه شعبان، مزین به میلاد با سعادت منجی عالم بشریت است و یکی از بزرگترین اعیاد مسلمانان محسوب می‌شود‌؛ لذا شیعیان و محبّین اهل‌بیت (ع)، هرساله در این شب مبارک، ضمن برگزاری جشن‌های کوچک و بزرگ، در مساجد مراسم احیاء برپا می‌نمایند و میلیون‌ها نفر نیز در مسجد مقدس جمکران گرد هم آمده و ضمن برپایی بزرگترین گردهمایی و جشن جهان، برای تعجیل در فرج حضرت صاحب الامر (عج) و رفع مشکلات و گشایش در امور دست به دعا برمی‌دارند؛ در عراق نیز شیعیان ضمن برگزاری جشن نیمه شعبان با پای پیاده به زیارت امام حسین (ع) می‌روند و جشن‌های این شب و روز در دیگر کشورهای مسلمان همچون بحرین، یمن، مصر، لبنان، سوریه و هند نیز برگزار می‌شود. ✅ و بالاخره سخن امروز را با بخشی از بیانات رهبر فرزانه انقلاب به پایان می‌بریم که فرمودند: «شب نیمه‌ شعبان، شب بسیار متبرک و تالی‌تلو لیالی قدر است؛ این شب مبارک، وقت توجه و تذکر و توسل به ذیل عنایات باری‌تعالی و طلب و درخواست از اوست و اعمال و ادعیه‌ای هم دارد که...(مؤمنین باید آن را) مغتنم بشمارند...» (مورخ ۱۳۷۶/۰۹/۲۵)
21.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 پادکست مناسبت: سالروز شهادت (علیه‌السلام) به روایتی و حضرت موضوع امروز: «‌‌»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع: «» ✍️ مناسبت روز: امروز بنا بر روایتی روز شهادت (علیه‌السلام) و آن امام همام است، چناچه سید بن طاوس (ره) در کتاب «الإقبال بالأعمال الحسنة»، در ذیل اعمال روز ٢٣ ذی‌القعده، به این موضوع و ثواب عظیم زیارت حضرت ثامن الائمه (علیه‌السلام) در آن اشاره نموده و زیارت آن حضرت از دور و نزدیک را سنت دانسته است؛ بنابراین سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند حضرت شمس‌الشموس(علیه‌السلام) آغاز می‌نمائیم؛ طبق روایات اسلامی، محبت و دلبستگی به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و اهل بیت ایشان (علیه‌السلام) یکی از ویژگی‌های مهم و امتیازات ویژه انسان‌های مؤمن و متقی است؛ آنهایی که همواره از ژرفای جان به اهل بیت عصمت و طهارت عشق می ورزند و در پی دستیابی به رضایت آنان هستند؛ بی‌شک یکی از مظاهر و جلوه‌های این ارادت و عشق‌ورزی، زیارت مرقدهای پاک و نورانی حضرات معصومین است که اگر حتی یک روایت در فضیلت زیارت این بزرگواران صادر نشده بود، بازهم ادب در برابر عظمت آن ذوات مقدسه، مؤمنان را به زیارت حرم‌های مطهرشان وا می‌داشت تا افزون بر عرض ارادت و شیفتگی خود، از دریای معنویت بی‌بدیل آنها جرعه ها نوشند و روح خود را با نزدیک ساختن به آن ارواح بلند ایشان شاداب و منور سازند؛ این در حالی است که در روایات متعدد درباره فضیلت زیارت معصومین (علیه‌السلام) و آداب آن و حتی عبادات و احکام حرم مطهر ایشان سخن به میان آمده است که در این مجال کوتاه تنها به بخشی از این روایات اشاره می‌نمائیم؛ ⬅️ جناب کلینی و صدوق (ره) دراین‌باره از حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) این گونه نقل کرده‌اندکه: «هریک از امامان معصوم بر گردن دوستان و شیعیان خود پیمان و عهدی دارند و وفای کامل به آن پیمان و ادای نیکوی آن عهد، زیارت مرقدهای مطهر آنان است؛ پس هر کس از سر میل و رغبت به زیارت و اعتقاد راسخ به زیارت ائمه اطهار (علیه‌السلام) بشتابد، در روز قیامت آنان شفیعش خواهند بود» [کافی، ج۴، ص۵۶٧] ⬅️ همچنین بر طبق روایتی دیگر، حسن بن وشّاء می‌گوید: ازحضرت رضا (علیه‌السلام) پرسیدم: پاداش زیارت قبر هر از ائمه اطهار چیست؟ آن حضرت فرمود: «مانند ثواب زیارت قبر امام حسین (علیه‌السلام) است» پرسیدم: پاداش کسی که قبر امام حسین (علیه‌السلام) را زیارت کند، چیست؟ پس حضرت فرمودند: «سوگند به خدا، پاداش او بهشت است» [مستدرک الوسائل، ج١٠، ص١٨٣] ⬅️ امام صادق (علیه‌السلام) نیز دراین‌باره فرمودند: «کسی در زمان رحلت ما، قبرهای ما را زیارت کند، مانند کسی است که درزمان حیاتمان ما را زیارت نموده است» [جامع احادیث الشیعه، ج١۵، ص٩٢] ✍️ و اما چند حدیث نورانی در فضیلت ویژه زیارت حضرت امام رضا (علیه‌السلام): ⬅️ امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند: «در خراسان بقعه‌ای است که زمانی آن بقعه همواره محل رفت و آمد و مطاف فرشتگان می‌گردد تا روز قیامت که در صور دمیده می شود و قیامت فرا رسد» پس از حضرت پرسیدند: این بقعه کدام بقعه است؟ فرمود: «این بقعه در سرزمین طوس است، به خدا سوگند! آن زمین باغی از باغ‌های بهشت است. هر که مرا دراین بقعه زیارت کند مانند کسی است که رسول خدا را زیارت کرده است و برای او پاداش هزار حج مقبول و هزار عمره مقبول نوشته خواهد شد و من و پدرانم روز قیامت شفاعت کننده او خواهیم بود.» [بحارالانوار، ج١٠١، ص٣۶٧] ⬅️ در روایتی دیگر بزنطی می‌گوید: نامه حضرت رضا (علیه‌السلام) را خواندم که در آن نامه چنین آمده بود: «به شیعیان من بگو زیارت من به اندازه هزار حج پاداش دارد»؛ پس از امام جواد (علیه‌السلام) از روی تعجب پرسیدم: به اندازه هزار حج؟ آن حضرت فرمودند: «آری، به خدا سوگند کسی که پدرم را زیارت کند در حالی که حق او را می‌شناسد، به اندازه هزار، هزار حج (یک میلیون حج) نزد خداوند پاداش دارد» [من لایحضر، ج٢، ص٣۴٩] ⬅️ همچنین بر طبق روایتی دیگر، امام موسی کاظم (علیه‌السلام) فرمودند: «کسی که قبر فرزندم علی (علیه‌السلام) را زیارت کند، پاداش او هفتاد حج نیکو و مقبول خواهد بود»؛ مازنی می‌گوید: از سر تعجب پرسیدم: هفتاد حج؟ پس حضرت فرمودند: «هفتاد هزار حج» عرض کردم: یعنی زیارت ایشان به اندازه هفتاد هزار حج پاداش دارد؟ حضرت فرمودند: «آری»، هر کس فرزندم علی را زیارت کند و یک شب نزد ایشان بماند، به کسی می‌ماند که خدا را در عرش زیارت کرده است» [کافی، ج۴، ص۵٨۵] ✍️ و سخن خود را با این حدیث نورانی از امام جواد (علیه‌السلام) به پایان می‌بریم که فرمودند: «هرکس قبر پدرم را در طوس زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده‌اش را می آمرزد» [همان]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « نبوی و معارف علوی ١» ✍️ مناسبت روز: امشب، شب (علیه‌السلام)، خورشید پر فروغ ولایت، و پنجمین اختر سپهر امامت است، لذا ضمن عرض تسلیت و تعزیت، سخن امروز را با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در طول حیات پربرکت خویش، فرهنگ و تمدن بزرگ اسلامی را پایه‌گذاری نمودند، و پس از ایشان، امامان معصوم (علیه‌السلام)، با توجه به مقتضیات زمان خود، در تبیین و تکوین این فرهنگ انسان‌ساز، نقش تأثیرگذاری ایفاء نموده‌اند؛ دراین میان، امیرالمؤمنین، امام حسن، امام حسین و امام سجاد (علیه‌السلام) در دوران بسیار سختی قرار داشتند و متأسفانه با جهالت و ضلالت، و منع و جعل حدیث، و دشمنی‌های آشکار و پنهان خلفاء و بنی‌امیه مواجه بودند؛ و این غاصبان خلافت به هر طریق ممکن، مانع نشر علوم علوی که بر اساس حدیث نبوی، باب مدینه علم است، می‌شدند؛ با این وجود هر یک از حضرات معصومین (علیه‌السلام) بنا بر مقتضیات زمان خود، تمامی مساعی خویش را در راه تبیین معارف و احکام اسلام ناب محمدی به‌کار بردند؛ چنانچه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با ربع قرن صبر در زمان خلفاء و سپس ایجاد حکومت علوی و جنگ با ناکثین و قاسطین و مارقین، سنت رسول خدا را احیاء نمودند و سپس امام حسن (علیه‌السلام) با صلح خویش، ریشه‌های نفاق و کفر را به مسلمانان معرفی کرده، و امام حسین (علیه‌السلام) با قیام عاشورا، نهضت و جنبش بزرگی را در جامعه اسلامی ایجاد نمودند و در ادامه این راه امام سجاد (علیه‌السلام) نیز در قالب راز و نیاز و تعالیم معنوی مکتب اهل‌بیت (علیه‌السلام)، این جنبش اسلامی را ادامه دادند؛ تا اینکه پس از این دوران بسیار سخت، بالاخره با افول بنی‌امیه و تقابل بنی‌العباس با آن‌ها بر سر حکومت دنیا، و کمتر شدن فشار و کنترل از سوی حاکمیت، زمینه مساعدی برای رشد فرهنگ و تمدن اسلامی فراهم گردید، لذا حضرت باقرالعلوم (علیه‌السلام) با تلاشی مضاعف و گسترده، نهضتی بزرگ را در زمینه‌های مختلف علمی و معرفتی پایه‌گذاری نمودند، که این جنبش دامنه‌دار به تأسیس دانشگاه بزرگ و برجسته اسلامی در دوران فرزند گرامیشان امام صادق (علیه‌السلام) انجامید؛ البته این موضوع سال‌ها قبل توسط رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) پیش‌بینی شده بود و طبق روایت جابر، حضرت با اعطای لقب «باقر»، ایشان را به عنوان شکافنده علوم معرفی نمودند: «یَبقَرالعلم بقْرًا» (بحارالانوار، ج۴۶، ص٢٢٢) در روایات آمده که حضرت باقرالعلوم (علیه‌السلام) اکثر علوم اسلامی را از آیات قرآن استخراج نموده و می‌فرمودند: «هر مطلبی که می‌گویم، از من بپرسید که در کجای قرآن آمده است تا آیه مربوطه را به شما معرفی نمایم» (اعلام‌الوری، ص١٧۶) مقام بلند علمی حضرت باقرالعلوم (علیه‌السلام) به گونه‌ای است که دانشمندان بزرگ آن دوران همچون «جابر بن یزید جعفی» که از موثقین راویان و اعاظم ناقلین احادیث است، هرگاه می‌خواست سخنی در باب علم به میان آورد، می‌گفت: «جانشین و حجت الهی و میراث دار دانش نبوی، محمد بن علی (علیه‌السلام) این‌گونه فرموده‌اند... » و به دلیل ناچیز دانستن موقعیت علمی خود در برابر جایگاه عظیم آن امام همام، هرگز از خود نظری به میان نمی‌آورد. (ارشاد شیخ مفید، ج٢، ص١۶٠) بزرگان اهل سنت نیز حضرت باقرالعلوم (علیه‌السلام) را ستوده‌اند و به جایگاه والا و شخصیت علمی و معنوی امام باقر (علیه‌السلام) اعتراف نموده‌اند؛ چنانچه «شمس‌الدین ذهبی» محدث و مورخ بزرگ اهل سنت در قرن هفتم و هشتم قمری، با اشاره به «علم و عمل»، «سیادت و شرافت»، و «وثاقت و متانت» امام باقر (علیه‌السلام)، ایشان را امام و فقیه و شایسته خلافت دانسته است. [سِیَرُ أعلامِ النُّبَلاء، ج۴، ص۴۰۲؛ و ج۱۳، ص۱۲۰] همچنین ابن حجر هیتمی، از فقهای بزرگ شافعی می‌نویسد: ابوجعفر محمد باقر، به اندازه‌ای گنج‌های پنهان علوم، حقایق احکام و حکمت‌ها و لطایف را آشکار نموده که جز بر عناصر بی‌بصیرت یا بد نیت، پوشیده نیست و از همین روست که وی را شکافنده علم و برپاکننده پرچم دانش خوانده‌اند. [الصَواعِقُ المُحْرِقَه، ص۲۰۱] نقش امام باقر (علیه‌السلام) در تبیین و ترویج فرهنگ و تمدن اسلامی تا حدی است که بیشترین آرای فقهی، تفسیری و اخلاقی اسلامی که امروزه در کتب فقهی و حدیثی بر جای مانده، از این امام بزرگوار و فرزند گرامی ایشان، حضرت صادق (علیه‌السلام) است به‌گونه‌ای که راویانی چون «محمد بن مسلم» سی هزار حدیث و «جابر جعفی» هفتاد هزار حدیث از حضرت باقرالعلوم (علیه‌السلام) نقل کرده‌اند. [بحارالانوار، ج۱۱، ص۸۳] بنابراین می‌بایست امام باقر (علیه‌السلام) را احیاگر علوم الهی و سنت نبوی و مکتب حیات‌بخش اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) دانست.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» ✍️ مناسبت روز: المعظم، سالروز باسعادت سرور جوانان اهل بهشت و سید و سالار شهیدان عالم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است که امام امت (ره) این روز بزرگ را به نام «روز پاسداران اسلام و انقلاب اسلامی» نامیدند، لذا ضمن گرامیداشت ، این روز فرخنده را به همه‌ی مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض نموده و سخن امروز را با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم‌؛ خداوند متعال در چنین روزی در سال چهارم هجرت بر بشریت منت نهاده و چراغ هدایت و کشتی نجات امت را به جهانیان اهدا نمود؛ چنانچه رسول خدا (ص) فرمودند: «اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة» (بحارالأنوار، ج٣۶، ص٢٠۵) ✍️ اگرچه مسلماً تمامی ائمه‌اطهار (ع) نور واحد و چراغ هدایت و جلوه‌ی همه‌ی فضایل و خوبی‌های عالم هستند، اما شرایط ویژه در زمان‌های مختلف باعث شده تا در هر دوره، جنبه‌ای از شخصیت آنان تجلی یافته و به فعلیت برسد و در نتیجه مظهر یکی از اسمای الهی گردند؛ برای مثال از بین حضرات معصومین (ع) تنها امام پنجم (ع) به شکافنده علوم (باقرالعلوم) ملقب شدند، با این‌که همه ائمه‌اطهار از علم لَدُنّی برخوردار بودند، اما در زمانی که امام پنجم زندگی می‌کردند با تضعیف بنی‌امیه ملعون، بهترین فرصت برای تبیین و ترویج علوم و معارف اهل‌بیت عصمت و طهارت فراهم گردید؛ همچنین در بین تمامی امامان معصوم تنها حضرت امیرالمؤمنین و امام حسین (ع) از لقب «ثارالله» (خون خدا یا کسی که ولی دم او خدا است) برخوردار شده‌اند؛ با این‌که تمامی اهل‌بیت (ع) در راه خدا به شهادت رسیده‌اند، اما در بین آن بزرگواران، تنها خون این دو امام همام بر زمین ریخته شده و باعث حیات‌بخشی به اسلام و مسلمین شده است؛ ❓حالا سؤال اینجاست که چرا لقب چراغ هدایت و کشتی نجات تنها برای حضرت اباعبدالله الحسین (ع) استفاده شده است؟! ✅ در جواب به این سؤال باید گفت: حضرت سیدالشهداء (ع) در موقعیت و شرایط بسیار ویژه‌ای قرار داشتند، چراکه بنی‌امیه توانسته بود با مکر و تبلیغات مسموم، چهره اسلام را کاملاً واژگون و مسخ نماید! به‌گونه‌ای که دیگر اسلام، قدرت هدایت‌گری خود را از دست داده بود! اسلامی که اجازه می‌داد خلیفه‌ی مسلمین، شراب‌خوار و قمار باز باشد و درحالت مستی بر نماز جماعت حاضر شود! در این دوران سخت، امام حسین (ع) برای اصلاح امت جدشان و جلوگیری از ترویج «اسلام ابوسفیانی» قیام کردند و با اهدای جان خویش و همه‌ی عزیزانشان، اسلام ناب و تمامی ابعاد مکتب محمدی را نجات دادند و در واقع راه هدایت و سعادت بشریت را با خون خود ترسیم نمودند؛ بنابراین با وجود این‌که همه ائمه اطهار (ع) چراغ هدایت هستند اما حضرت ثارالله (ع) با اهدای همه‌ی عزیزان و هستی خود، کشتی نجات امت شد؛ چنانچه امام‌رضا(ع) فرمودند: «همه ما اهل‌بیت کشتی نجات هستیم اما کشتی حضرت حسین (ع) وسیع‌تر است و در امواج متلاطم دریا سریع‌تر به مقصد می‌رسد» (بحارالانوار، ج٢۶، ص٣٢٢) ✍️ همچنین در روایات اسلامی، چهار ویژگی دیگر نیز مخصوص امام حسین (ع) دانسته شده‌اند که عبارتند از: 1️⃣ «امامت در نسل امام حسین (ع) قرار گرفته است، با وجود این‌که امام حسن (ع) بزرگتر از ایشان بودند»: «جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِی ذُرِّیَّتِهِ» (بحارالأنوار، ج۴۴، ص٢٢١)؛ 2️⃣ «شفا در تربت آن حضرت قرار گرفته است»: «الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ» (همان)؛ در حالی که از نظر فقه اسلامی، خوردن خاک حرام است ولی خوردن تربت سیدالشهداء (ع) به قصد شفا، از این حکم استثناء گردیده است! 3️⃣ «استجابت دعا نزد قبر آن حضرت قرار گرفته است»: «إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِه» (همان)؛ به‌گونه‌ای که اهمیت این موضوع تا جایی است که ابوهاشم جعفری از اصحاب امام هادی (ع) می‌گوید: امام به من فرمودند: کسی را برایم به حائر حسینی بفرستید تا دعا کند؛ (کامل الزیارات، ص ٢٧۴) یعنی امامان معصوم نیز برای اجابت دعا به حائر حسینی متمسک می‌شدند؛ 4️⃣ «حرارت محبت امام حسین (ع) در دل‌ مؤمنین، هرگز به سردی نمی‌گراید و از بين نمی‌رود»: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً» (جامع‌ احاديث‌ شيعه، ج ١٢، ص ۵۵۶)؛ و براین اساس، محبّت و عشق و علاقۀ آن حضرت تمام شدنی نیست و امتیازی ویژه و ملاکی برای سنجش ایمان همه‌ی مسلمانان است. ✍️ و بالاخره سخن امروز را با بخشی از رَجَز «عَمرو بن جُناده انصاری» در میدان کربلا به پایان می‌بریم که فریاد زد: «أَمیرِی حُسَیْنٌ وَ نِعْمَ الاَْمیر».