#رمانیباچندژانز!
#اربابی🧛♂
#طنز😂
#عاشقانه♥️
#مذهبی🌝
#معمایی❗️❕
و...😱
#ازعمارتتاحرم
#برشیازآینده
#مانتومو در آوردم.
زیرش یک #تیشرت آستین بلند #قرمز پوشیده بودم.
#شالم رو روی تخت پرت کردم و #موهام رو #پریشون کردم.
#هندزفری رو تو گوشم بود.
تو حال خودم بودم و #آهنگ گوش میکردم که صدای باز شدن در #گردنمو چرخوند.
با چیزی که دیدم مات و #مبهوت موندم.
همون #حاج آقائه تو #چارچوب در بود
#جیغی کشیدم و مثل #جِت رفتم پشت تخت خوابگاه.
حاج آقا #استغفراللهی گفت و خیلی سریع مثل برق و باد رفت بیرون و.....🤣🤣🤣
#تواتاقشنشسته یهودربازمیشهو....😆😆
این پارت، در این کانال ارسال میشه💢💯👇
https://eitaa.com/joinchat/3673358521C159311158d