eitaa logo
「 مَـرْدِ مِیـْدٰانْ 」
1.7هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
10.6هزار ویدیو
69 فایل
|بس‍ــم رب الشـهدا و الص‍ـدیقیـن| #گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است🍂¡ ٫وگرنه همه اجر‌ها در گمنامیست .. ! ادمین کانال: @Mohammadhossein_arab_f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت پایان نیست.... #ویژه_استوری #شهید_آوینی ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ #بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
مهندس باشی و شهید شوی معلوم است، راهی به آسمان هم خواهی ساخت🕊 ... ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
اینچنیݩ رئیــــــــس جمهوࢪے آرزۅسٺ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سـلام ‌سلـطان🤚💛
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸به وقت رمان🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
❤️یا علی گفتیم و عشق آغاز شد❤️ 🌸رمان عشق با طعم سادگی🌸 7 با دست کمی هلش دادم_حاال هم مامان بزرگ کارم داره بعد میام پیش تو نگاهش چرخید روی دستم و لبخندی که از حرف من روی لبش بود روی صورتش ماسید_محیا دستت چی شده؟؟ نگاهی به دستم کردم قرمزیش مشکل ساز شده بود امشب_هیچی نیست به یاد قدیما با یخهای توی دیگ نوشابه ها بازی کردم! چشمهاش گرد شدو لبخندی روی لبش نشست که بی شک از یادآوری خاطره ها بود! عطیه_ تالفی کردی؟؟! امیر علی نبود حالت رو بگیره هر چی خواستی یخهای بیچاره رو بادستت آب کردی آره؟؟ تلخ شدم تلخ تلخ... یعنی عطیه هم یادش بود از بین اون همه خاطره حیاط خلوت , فقط همین خاطره ای که من توش بودم و امیر علی!!و مطمئنا تنها کسی که یادش نبود هم فقط امیر علی بود!!! سرم رو تکون دادم محکم! خاطره ها رو حرفهای توی سرم که خنجر میکشید روی قلبم رو از مغزم بیرون کردم نمی خواستم بغض جدید م جلوی عطیه بشکنه! _من میرم ببینم مامان بزرگ چیکارم داره عطیه باشه ای گفت و من با قدمهای تند ازش دور شدم ! مامان بزرگ از کمد قدیمی گوشه اتاق کتاب دعا ها رو بیرون می کشید _کارم داشتین مامان بزرگ؟؟ با مهربونی به صورتم نگاهی کرد_کجایی مادر ؟آره همون طور که آخرین کتاب دعا رو بیرون می آورد ادامه داد_بیا دخترم اینا رو ببر سمت آقایون بده امیر علی االنه که بخوان زیارت عاشورا رو شروع کنن. قلبم لرزید این کار رو عطیه هم می تونست بکنه چرا من وقتی که امیر علی خوشحال نمیشد از دیدنم! قبل هر اعتراضی مامان بزرگ گفت: راستی چرا شوهرت لباس گرم نپوشیده؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8 دهن باز کردم بگم به عطیه گفته ولی زبونم رو نگه داشتم که مامان بزرگ بازم خودش ادامه داد _حاال تو باید حواست بهش باشه مادر! این جوری که سرما می خوره! قلبم فشرده شد چندین سال بود من دلنگران سرما خوردنش بودم وهمه حواسم مال اون اما...! باصدای گرفته ای گفتم: میگه لباس زیادی دست و پاگیرش میشه تو عزاداریها! مامان بزرگ شال گردن بافت مشکی رو که حتم دارم دست هنر خودش بود رو داد دستم _میدونم عزیزم این حرف هر ساله اشه ولی حاال این رو تو براش ببر روی تو رو زمین نمیندازه تمام ذهنم پر از پوزخندهایی شد که به من دهن کجی میکردن...امیر علی روی من رو زمین نندازه؟! مامان بزرگ_ هوا ابریه ببر براش دخترم سرده ! این حرف یعنی اعتراض ممنوع! قیافه درهمم رو کمی جمع و جور کردم _باشه چشم مامان بزرگ_کتاب دعاها رو هم بردار ...خیرببینی دخترم هنوز مردد بودم برای رفتن ...مامان بزرگ بلند شدو چادر گلدار مشکیش رو مرتب کرد روی سرش_هنوز که واستادی دختر برو دیگه به زور لبخند زدم و قدمهای کوتاهم رو با اکراه برداشتم سمت حیاط!...بین شلوغی حیاط با نگاهم دنبالش گشتم ... به دیوار آجری تکیه داده بودو با آقا مرتضی پسرعموی بزرگم صحبت می کرد ...قلبم بی قراری می کردو قدمهام رو با دلهره برداشتم سمت گوشه حیاط ...سرم رو پایین انداختم و محکم گرفتم چادرم رو! با نزدیک تر شدنم سرم رو باال گرفتم ....صحبتهاشون تموم شده بود یا نه رو نمی دونستم ولی حاال نگاهشون رو به من بود و وای به اخم ریز امیر علی که فقط من میفهمیدمش! حس کردم صدام میلرزه از این همه ناآرومی درونم_سالم آقا مرتضی
مرا هزار امید است و هر هزار تویی شروع شادی و پایان انتظار تویی .. العجل العجل مولاي من💔 شبتون مهدوی در پناه خدا ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
💠سلام امــام زمانــــم💠 در این دنــیایِ پر از گنــاه نگــــــاه تــو آرام بخـش جان من است.. اگـــر نگاهــت را از من بگـــیری، دیگــر نه امیــدی دارم .. و نه تکیه گاهی .. قول میــدهم ؛ بــرای آمــدنت... گنــاهـ نکنـــم دعـــایم کن و تنهـــایم مگـــذار ... 💠اللهـــم عجّل لولیّـک الفرج💠 ❤️ ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد